ابوعلی قلندر پانی پتی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 8 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/Fa/article/224881/ابوعلی-قلندر-پانی-پتی
پنج شنبه 18 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اَبوعَلیِ قَلَنْدَرِ پانیپَتی، شرفالدین (د 724 ق / 1324 م)، از صوفیان و شاعران هند. جعل کتابهایی به نام او و نبودن منابع اولیه، باعث شده است که اطلاعات درست از احوال او اندک باشد و افسانههایی دربارۀ او ساخته شود (نک : پنج گنج خسروی، 2-27). مادر او بیبی حافظه جمال، خواهر شاه محمد کرمانی، از بزرگان صوفیه است و پدر او سالار فخرالدین از بازماندگان ابوحنیفه (ﻫ م). سالار فخرالدین در 600 ق از کرمان به پانیپت (شهری در ایالت پنجاب هندوستان) رفت و ابوعلی همانجا به دنیا آمد. ابوعلی پس از آموختن مقدمات و حفظ قرآن مجید در زادگاه خود، برای تحصیلات بیشتر رهسپار دهلی شد و نزد سراجالدین مکی، نجمالدین دمشقی، معینالدین عمرانی، رکنالدین سامانی و دیگران دانشهای متداول را فرا گرفت (احمدعلی، 175-177). مدتی در مدرسهها و مسجدهای دهلی به تدریس و ارشاد پرداخت تا اینکه در نتیجۀ سیر و سلوک و ریاضتهای سخت تغییر احوال یافت، تدریس را ترک کرد و کتابها را در آب انداخت و به سیر در آفاق و سفر در بلاد عرب و عجم پرداخت (همو، 178- 179). گفتهاند که وی در روم با شمس تبریزی و جلالالدین محمد مولوی ملاقات کرد (رازی، 1 / 351- 352؛ علامی، 3 / 172). ظاهراً سفر وی پیش از 645 ق انجام گرفته است، زیرا شمس تبریزی در آن سال کشته شده است (جامی، 469). سلسلۀ نسبت او به درستی معلوم نیست. برخی گفتهاند که او به طریق اویسی از حضرت رسول اکرم (ص) کسب فرض کرده بود (احمدعلی، 180) و نسبت او به خواجه قطبالدین بختیار کاکی و نظامالدین اولیا صحت ندارد (دهلوی، 129). برخی او را مرید طریقۀ خاکساریه میدانند (میرطاهر، 6-7) که این نیز درست نیست، هرچند که نام ابوعلی در بعضی از رسایل مشایخ خاکساریه آمده است (چهاردهی، 70). از پادشاهان دهلی، علاءالدین محمد خلجی (حک 695-715 ق) و غیاثالدین تغلق (حک 720-725 ق) به ابوعلی ارادت داشتند (عفیف، 28). یکبار یکی از عمّال خلجی، درویشی از نزدیکان ابوعلی را رنجانیده بود. درویش به ابوعلی تظلم کرد. ابوعلی رقعهای به علاءالدین نوشت و به وی هشدار داد که « ... اگر او (عامل) را به سزا رسانیدی بهتر، والا به جای تو خواجۀ دیگری در دهلی نشانده خواهد شد» (هاشمی، 2 / 763). اقبال لاهوری که این واقعه را در یکی از مثنویهای خود بازگو کرده (ص 26- 29)، هشدار ابوعلی را به شاه خلجی نمونۀ محکمی از «خودی» دانسته است. امیرخسرو دهلوی نیز از جانب شاه خلجی به خدمت ابوعلی رسیده بود (هاشمی، 2 / 761). ابوعلی درویشی مجذوب بود و به سبب آزادی از قیود و تعلقات، به قلندر شهرت یافته بود. گفتهاند که وی 30 سال طعام نخورد (حسینی، 158). موهای سر و روی او دراز شده بود و کسی جرأت نمیکرد او را به کوتاه کردن آن وادارد. مولانا ضیاءالدین سنامی که در شریعت بسیار سختگیر بود و یکبار شیخ نظامالدین اولیا را به خاطر سماع سرزنش کرده بود (دهلوی، 109)، مقراضی برداشت و محاسن ابوعلی را در دست گرفت و شوارب او را کوتاه کرد. ابوعلی پس از آن همیشه محاسن خود را میبوسید و میگفت که این در راه شریعت محمدی گرفته شد (همو، 129). ابوعلی در نزدیکی کرنال (در ایالت پنجاب هند) درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد. بعداً پیکرش را به پانیپت منتقل کردند و امروزه مردم هر دو مدفن او را احترام میگذارند و مراسم تجلیل (عُرس) برپا میکنند (نک : سرور، 1 / 328).
مجموعۀ اشعار فارسی او با عنوان کلام قلندری در حیدرآباد دکن در یک جلد انتشار یافته و پس از آن چندینبار در هند و پاکستان و ایران جداگانه منتشر شده است: 1. «غزلیات»، در نسخۀ چاپ حیدرآباد 55 غزل و در نسخۀ چاپ تهران 89 غزل آمده است. اما با اطمینان نمیتوان گفت که تمامی غزلها سرودۀ او باشد، زیرا در برخی از آنها تقلید از شعر حافظ دیده میشود (قس: غزل دوم در نسخۀ دیوان بوعلی، چ تهران). نسخهای خطی از دیوان وی در موزۀ بریتانیا موجود است و تاریخ کتابت آن 725 ق ذکر شده است (منزوی، خطی، 3 / 2378) که به احتمال قوی اشتباه است و با تاریخ وفات ابوعلی که به روایتی 725 ق نیز گفتهاند، خلط شده است. محمدشاه دین قریشی قادری سروری 86 غزل او را به نظم پنجابی ترجمه کرده که در 1961 م در لاهور به چاپ رسیده است. عطامحمد عطا نظامی و شیخ حبیبالله مظهر نظامی مشترکاً شرحی بر غزلیات او به اردو نوشتهاند که با عنوان مفتاح الغیب در 1351 ق در سیالکوت پاکستان منتشر شده است. 2. «رباعیات»، در نسخۀ چاپ تهران 14 رباعی آمده است. علاوه بر آن برخی رباعیات دیگر از او در تذکرههای شعرا ضبط شده است (هاشمی، 2 / 763)، عبدالغفور قادری نقشبندی رباعیات او را با عنوان نعرۀ قلندر به نظم اردو و پنجابی برگردانده که در لاهور چاپ شده است. 3. «مثنویات». 3 مثنوی کوتاه به ابوعلی منسوب است که هر 3 چاپ شده است. معروفترین آنها گل و بلبل است که تقلیدی از مثنوی مولوی است و در آن به برخی از ابیات مثنوی و آثار عطار استناد شده است. هیچیک از نسخههای خطی این مثنوی که تاریخ کتابت دارند، از سدۀ 12 ق فراتر نمیروند (منزوی، همان، 4 / 3125-3126، خطی مشترک، 7 / 384-384). ظهور احمدخان این مثنوی را به اردو ترجمه کرده که در 1326 ق در لکهنو چاپ شده است. ترجمههای دیگر به اردو به قلم عبدالغفورخان قیس چشتی (چ لاهور) و محمد مسلم احمد نظامی است (چ دهلی). ترجمۀ عبدالحمید ملیحآبادی (حمید) ظاهراً هنوز به چاپ نرسیده است (اختر راهی، 311، 421، 422). ترجمهای به اردو با عنوان کنزالاسرار، در 1363 ق در دهلی به چاپ رسیده که مترجم آن معلوم نیست. محمدشاه دین قادری این مثنوی را به نظم پنجابی برگردانده که در 1377 ق در لاهور منتشر شده است. نها اثر منثور و چاپ نشدۀ ابوعلی مجموعۀ نامههای عرفانی اوست (مکتوبات) که خطاب به اختیارالدین نوشته شده است (دهلوی، همانجا). نسخۀ دانشگاه پنجاب لاهور مشتمل بر 112 نامه است، اما نسخۀ کتابخانۀ گنجبخش 36 نامه دارد (تفهیمی، «نثر متصوفانه ... »، 95؛ منزوی، همان، 3 / 1981). به نام ابوعلی چندین اثر ساخته و پردخته شده است، ازجمله: حکمنامه و رسالۀ حقایق کلمۀ طیبه که قطعاً هیچکدام از او نیست (دهلوی، همانجا؛ تفهیمی، «نقد بر رساله ... »، 130). شعر گفتن ابوعلی مسلم است و با غیاثالدین تغلق و امیرخسرو دهلوی اشعاری رد و بدل میکرده است (هاشمی، 2 / 762-763). او در پدید آمدن شعر اردو نیز سهمی دارد. همچنین چند دوبیتی به زبان هندی از او در دست است (احمدعلی، 181؛ شیرانی، 1 / 241).
احمدعلی، قصر عارفان، به کوشش محمدباقر، لاهور، 1965 م؛ اختر راهی، ترجمۀ متون فارسی به زبانهای پاکستانی، اسلامآباد، 1365 ش؛ اقبال لاهوری، محمد، اسرار خودی، لاهور، 1940 م؛ پنج گنج خسروی، لکهنو، 1916 م؛ تفهیمی، ساجدالله، «نقد بر رسالۀ حکمنامه»، دانش، اسلامآباد، 1369 ش، شم 260 و 261؛ جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، 1370 ش؛ چهاردهی، نورالدین، اسرار فرق خاکسار، تهران، 1369 ش؛ حسینی، محمداکبر، جوامع الکلم، به کوشش حافظ محمد حامد صدیقی، عثمان گنج، مطبع انتظامی پریس؛ دهلوی، عبدالحق، اخبار الاخبار، سکهر، فاروق اکیدمی؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، محمود، مقالات، لاهور، غلام، خزینة الاصفیا، لکهنو، 1873 م؛ شیرانی، محمود، مقالات، لاهور، 1987 م؛ عفیف، شمس سراج، تاریخ فیروزشاهی، کلکته، 1890 م؛ علامی، ابوالفضل، آیین اکبری، دهلی، 1272 ق؛ منزوی، خطی؛ همو، خطی مشترک؛ میرطاهر، مقدمه بر دیوان سیدشرفالدین بوعلی قلندر، تهران، 1360 ش؛ هاشمی، احمدعلی خان سندیلوی، مخزن الغرایب، لاهور، 1970 م.
عارف نوشاهی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید