جونپور
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 11 آبان 1398
https://cgie.org.ir/Fa/article/223892/جونپور
دوشنبه 10 اردیبهشت 1403
چاپ شده
18
جونْپور، شهر و مرکز ناحیهای به همین نام بین رود گومتی در جنوب شرقی ایالت اوتارپرادش در شمال هند و در شمال غربی بنارس، که از دیرباز از مراکز اصلی فرهنگی و آموزشی مسلمانان هند بوده است.جونپور به شکل یک مثلث نامنظم است و بین °25 و ´24 و °26 و ´12 عرض شمالی و °82 و ´7 و°83 و ´5 طول شرقی قرار دارد («فرهنگ سلطنتی ... »، XIV / 73؛ جانسن، 281). رودخانۀ گومتی، جونپور را به دو نیمۀ نامتساوی تقسیم کرده، اما قسمت عمدۀ شهر در سمت چپ رودخانه قرار گرفته است («فرهنگ سلطنتی»، همانجا؛ «بریتانیکا ... »، III / 135).بقایای باستانی حکایت از وجود شهری کهن در نزدیکی جونپور دارد («فرهنگ سلطنتی»، XIV / 82). احتمالاً جونپور در سدۀ 5 ق / 11م بنا نهاده شد، اما به تدریج طغیان آب رودخانۀ گومتی آن را ویران کرد، تا اینکه در 760ق / 1359م دوباره توسط سلطان فیروزشاه تغلق (سل 752-790ق / 1351-1388م) در طی 6 ماه اقامتش در کنار گومتی ساخته شد. فیروزشاه به افتخار سلف خود، سلطان محمد تغلقشاه (سل 725-752ق / 1325-1351م) که جونان خان نام داشت، نام شهر را جوناپور نهاد (شمس سراج، 148؛ بنرجی، 34, 139؛ جانسن، نیز «بریتانیکا»، همانجاها)؛ اما به باور برهمنان هندو، نام جونپور برگرفته از نام حکیمی دانشمند موسوم به جاناداگنی است که موطن وی جاناداگنیپور بود وبه مرور زمان این نام به جونپور تغییر یافته است. همچنین در افسانههای هندو آمده است که پس از پیروزی رام چندرا، پادشاه اجودهیا، بر حیوانی عظیمالجثه، وی معبدی بر ساحل چپ رودخانۀ گومتی ساخت که بعد از آن این شهر آباد شد («فرهنگ سلطنتی»، همانجا؛ حکمت، جونپور ... ، 3).در مسجد لال دروازه در جونپور کتیبهای به خط سنسکریت وجود دارد که روی آن کلمۀ جانیامپور دیده میشود. به نظر باستانشناسان این واژه، نام کهن شهر بوده است. همچنین بقایای ستونها و سنگهای قدیمی معابد و بناهای هندو که از زمان فیروزشاه به بعد در ساخت بناها مورد استفاده قرار گرفته است (همان، 3-4)، نیز حکایت از قدمت این شهر دارد.در 410ق، ناحیۀ جونپور توسط سلطان محمود غزنوی (سل 389-421ق / 999-1030م) فتح شد و در 590 ق سراسر آن تا بنارس به تصرف مسلمانان درآمد. در 721ق، غیاثالدین تغلقشاه (سل 720- 725ق / 1330-1325م) پسرش ظفرخان را به حکمرانی جونپور گمارد و این شهر به ظفرآباد شهرت یافت («فرهنگ سلطنتی»، XIV / 74؛ EI2, II / 498). به دستور سلطان ناصرالدین محمود تغلق (سل 795-815 ق) در 796ق، خواجه ملک سروار مشهور به خواجه جهان با عنوان «سلطان الشرق» برای سرکوب شورشهای ولایات شرقی حکومت دهلی گسیل شد. خواجه جهان پس از تصرف جونپور، بهتدریج این شهر و چند شهر دیگر را تحت حاکمیت خود درآورد (سیهرندی، 156-157؛ فرشته، 1 / 154؛ نهاوندی، 1 / 389).با حملۀ تیمور به هند و فتح دهلی (801 ق) اقتدار سلاطین تغلقیۀ دهلی از بین رفت و در ولایات مختلف حکومتهای مستقلی تشکیل شد که تیمور نیز بر آنها صحه گذاشت. از جملۀ این حکومتها سلسلۀ سلاطین شرقی (796-884 ق) بود که توسط خواجه جهان در جونپور بنیان گذاشته شد (بابر، 481؛ هاردی، 26؛ کولک، 167).در دورۀ فرمانروایی سلطان ابراهیمشاه شرقی (سل 804-844 ق / 1402-1440م) به سبب آرامش و ثبات سیاسی، جونپور رشد و رونق بسیاری یافت، به طوری که تا سالهای متمادی با عنوان «شیراز هند» و مرکز دارالعلم اسلامی بود (حکمت، همان، 7-8، سرزمین ... ، 247). با شکست سلطان حسین شرقی (سل 863-881 ق) از سلطان بهلول لودی (سل 855-894ق) در 881 ق / 1476م، سلطنت سلاطین شرقی جونپور خاتمه یافت و سلطان بهلول پسر خود باربکشاه را به تخت جونپور نشاند (بدائونی، 1 / 215؛ ماری، 409). باربکشاه در جونپور به نام خود خطبه خواند و سکه ضرب کرد (حسین، 176). با جلوس سلطان سکندر لودی (894-923ق) بر تخت دهلی، جونپور بر قلمرو پادشاهی دهلی افزوده شد (بابر، همانجا؛ بدائونی، 1 / 217). در آغاز تشکیل قدرت تیموریان در هند، و پس از کشته شدن ابراهیم لودی در 932ق / 1526م توسط بابر بهادرخان ــ حکمران بهار و جونپور ــ اعلام استقلال کرد. بابر، همایون را برای تصرف نواحی شرقی گسیل داشت و همایون توانست سراسر نواحی شرق تا جونپور را به تصرف درآورد (بابر، 544؛ بدائونی، 1 / 233؛ راس، 16؛ تاپار، I / 281). در طی درگیریهای همایون و شیرشاه در فاصلۀ سالهای 938-945ق چندینبار جونپور میان آنها دست به دست گشت (نک : بدائونی، 1 / 240؛ پاندی، 38؛ ماری، 748).با جلوس اکبر (سل 963-1014ق / 1556-1605م)، جونپور که در اختیار ابراهیم سور بود، در 966ق بدون جنگ توسط علیقلیخان به قلمرو اکبر افزوده شد (ابوالفضل، 2 / 82؛ پاندی، 94-95). با سرکشی علی قلیخان و برادرش بهادرخان در جونپور (970ق)، اکبر در 972ق به جونپور رفت و به دستور وی آن ناحیه که ویران شده بود، آباد شد. اکبر یک سال در جونپور ماند (ابوالفضل، 2 / 252-253، 263-264)، اما مخالفت علی قلیخان و مسئلۀ جونپور تا کشته شدن او در 974ق ادامه یافت و پس از ختم این غائله در 975ق تمامی «جاگیر» علیقلیخان و بهادرخان، که جونپور نیز جزو آن بود، به منعمخان، خان خانان اعطا شد (همو، 2 / 298؛ بایزید، 299؛ بختاورخان، 2 / 592).در دورۀ اکبر، جونپور چندینبار دیگر نیز به دست مخالفان وی افتاد (ابوالفضل، 3 / 21، 329، 331؛ بهکری، 1 / 150). با سازماندهی جدید دورۀ اکبر، اللهآباد در 983ق / 1575م به عنوان مرکز ایالت تعیین، و جونپور نیز تابع آن شد. از آن پس بهتدریج از اهمیت سیاسی جونپور کاسته شد («فرهنگ سلطنتی»، XIV / 75-76, 83).در 1135ق / 1722م ناحیۀ جونپور در اختیار نواب اوده قرار گرفت و چند سال بعد به منسارام، حکمران بنارس، واگذار شد. پس از شکست نواب اوده، بنگش، نواب فرخآباد، در حدود سال 1164ق / 1750م حکمرانی برای جونپور تعیین کرد و در 1187ق / 1775م جونپور به تملک بریتانیا درآمد (همان، XIV / 76, 83؛ قس: لاو، 103-104). در نیمۀ نخست سدۀ 13ق / 19م، که آقا احمد بهبهانی به جونپور سفر کرده، در سفرنامۀ خود آورده است که شهر دیگر رونق گذشته را ندارد و از علم و دانشوری در آن نشانی نیست (1 / 468).جونپور از دیرباز از مراکز مهم علوم، معارف اسلامی، ادب فارسی و عربی بود. اوج شکوفایی فرهنگی این شهر را میتوان دورۀ حکمروایی سلاطین شرقی جونپور ــ بهویژه دورۀ ابراهیم شاه ــ دانست که از حامیان اصلی علم و ادب و از مشوقان دانشمندان بود؛ در دورۀ وی افراد شاخصی در عرصۀ علم و ادب پیدا شدند (لاو، 100). جونپور در سدۀ 9ق / 15م همواره از مراکز اصلی جذب دانشمندان و طالبان علم و هنرمندان بود و این گروهها از اقصى نقاط هند، بهویژه صوبههای اوده و اللهآباد و خارج از هند به این شهر میآمدند (بهبهانی، همانجا؛ حکمت، سرزمین، 53، 117، 247؛ لاو، 102-103). موسیقی و شعر نیز در جونپور رشد بسیار کرد و اختراع نغمۀ «پردۀ خیال» را که از اقسام موسیقی هند است، به سلطان حسین شرقی نسبت دادهاند (حکمت، همان، 131).با حملۀ تیمور به دهلی گروه بسیاری از دانشمندان این شهر رهسپار جونپور شدند که از آن میان میتوان از قاضی شهابالدین محمد دولتآبادی (د 842 ق) که نزد علمای خراسان و عراق به «فاضل هندی» شهرت داشت، نام برد. شیخ محمد حسن جونپوری (د 994ق) از عرفای بزرگ سلسلۀ چشتیه و مولانا محمد عسکری (د 1190ق) از علمای شیعۀ امامیه که در جونپور شهرت و آوازۀ بسیار داشت (حکمت، جونپور، 19، 29، 32)، از دیگر مشاهیر جونپور بودند. کبیر (844-924ق) مبدع طریقت بهکتی و از پیشروان بزرگ اتحاد مسلمانان و هندوها، نیز مدتی در جونپور اقامت داشت و از محضر استادان و مشایخ اسلامی بهره جست. گفتهاند که شیخ تقیالدین مانیکپوری جونپوری معروف به پیرتقی، راهنمای کبیر به سرمنزل حقیقت بوده است (تاراچند، 148؛ حکمت، جونپور، 33-34، سرزمین، 78). جونپور همواره مورد توجه پادشاهان تیموری بود و شاهزادگان و امیرانی که از این شهر میگذشتند، ضمن دیدار از مدارس آن، از کمک مالی نیز دریغ نمیورزیدند (لاو، 103).مهاجرت صنعتگران و هنرمندان از سرزمینهای مختلف ــ بهویژه ایران و ماوراءالنهر ــ به هندوستان سبب شد تا سبک معماری این دو سرزمین در شهرهای مختلف آن و از جمله جونپور متداول شود (احمد، 189؛ حکمت، همان، 117). معماری جونپور تلفیقی از معماری هندی و اسلامی است و نخستین بناهای مشهور آن از بقایای معابد هندو ساخته شد که کتیبههای آن در بناهای فعلی برجای مانده است («فرهنگ سلطنتی»، XIV / 76؛ نیز نک : حکمت، جونپور، 17).از ابنیه و عمارات دورۀ سلاطین شرقی جونپور میتوان بدین بناها اشاره کرد: ارگ جونپور که در 778ق به دستور فیروزشاه و توسط برادرش، ابراهیم ملقب به نایب باربک، ساخته شد. این بنا یک دروازه داشت و در دورۀ حکومت منعمخان دروازۀ زیبای دیگری نیز برای آن ساخته شد؛ اتالا مسجد که در 778ق به دستور فیروزشاه و توسط همان نایب باربک با بقایای معبد هندویی الٰهۀ اتالادوی آغاز و توسط ابراهیم شاه شرقی در 811 ق / 1408م تکمیل شد (حکمت، همان، 11-13، 20-21؛ بنرجی، 140). تلفیق معماری هندی و اسلامی در معماری این مسجد به خوبی مشهود است (احمد، همانجا)؛ مسجد جامع که بنای آن در 875 ق به پایان رسید؛ مسجد خالص و مخلص؛ مسجد جانجیری که توسط دو تن از امرای ابراهیم شاه در حدود سال 834 ق بنا گردید؛ و مسجد لال (لعل) دروازه که توسط ملکه بیبی راجی همسر سلطان محمودشاه (844-854 ق) ساخته شد و گویا مسجد مخصوص بانوان حرم بود، از دیگر مساجد مشهور جونپور است (حکمت، همان، 14، 16-17؛ «فرهنگ سلطنتی»، XIV / 82, 84).از بناهای دورۀ تیموری جونپور میتوان از پل با شکوه و زیبای اکبری یا شاهی نام برد که توسط منعمخان بر روی رودخانۀ گومتی و در فاصلۀ سالهای 972-976ق ساخته شد. این پل دارای چند کتیبۀ فارسی است (حکمت، همان، 22-24؛ « بریتانیکا»، III / 135).جونپور محل تلاقی چند مسیر راهآهن و بزرگراه مهم است. 88٪ زمینهای این ناحیه زیر کشت است و محصولات عمدۀ کشاورزی آن برنج، گندم، جو، ذرت، ارزن، حبوبات، نیشکر و تنباکو ست. فراوانی این گونه محصولات، جونپور را به صورت یک بازار خرید و فروش فراوردههای کشاورزی درآورده است («اطلس ... »، 134, 160-163؛ «بریتانیکا»، جانسن، نیز همانجاها). عطرهای جونپور از دیرباز شهرت بسیاری داشت (نک : بهبهانی، همانجا) و امروزه نیز از فراوردههای مهم این شهر محسوب میشود. تولیدات دارویی، شیمیایی، ابزار و وسایل و فرش از دیگر تولیدات جونپور است. جمعیت شهر جونپور در 1387ش / 2008م، 543‘176 تن بوده است («فرهنگ جهانی»، npn.).
ابوالفضل علامی، اکبرنامه، به کوشش عبدالرحیم، کلکته، 1879م؛ احمد، عزیز، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمۀ نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران، 1367ش؛ بایزید بیات، تذکرۀ همایون و اکبر، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، 1360ق / 1941م؛ بختاورخان، محمد، مرآة العالم: تاریخ اورنگزیب، به کوشش ساجده س. علوی، لاهور، 1979م؛ بدائونی، عبدالقادر، منتخب التواریخ، به کوشش احمدعلی، با مقدمه و اضافات توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، 1380ش؛ بهبهانی، احمد، مرآت الاحوال جهان نما، قم، 1373ش؛ بهکری، فرید، ذخیرة الخوانین، کراچی، 1961-1974م؛ حکمت، علیاصغر، جونپور (شیراز هند)، شیراز، چاپخانۀ موسوی؛ همو، سرزمین هند، تهران، 1337ش؛ سیهرندی، یحیى، تاریخ مبارک شاهی، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، 1931م؛ شمس سراج، عفیفالدین، تاریخ فیروزشاهی، به کوشش ولایت حسین، کلکته، 1891م؛ فرشته، محمدقاسم، تاریخ، لکهنو، 1281ق / 1864م؛ نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، 1925م؛ هاردی، پ.، مسلمانان هند بریتانیا، ترجمۀ حسن لاهوتی، مشهد، 1369ش؛ نیز:
An Atlas of India, Delhi etc., 1990; Babur, Z.M., Bābur-Nāma, tr. A. S. Beveridge, New Delhi, 1979; Banerjee.J. M., History of Firuz Shah Tughluq, Lahore, 1976; EI2; Husain, Y., Indo-Muslim Polity, Simla, 1971; The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1972; Johnson, B. L. C., Geographical Dictionary of India, New Delhi, 2002; Kulke, H. and D. Rothermund, A History of India, London / New York, 1998; Law, N. N., Promotion of Learning in India, Varanasi, 1985; Murray, J., The History of India, London, 1905; Pandey, A.B., Later Medieval India (1526-1761 A. D.), Allahabad, 1981; Ross, E. D., «Babur», The Cambridge History of India, Cambridge, 1937, vol. IV; Students’ Britannica, India, New Delhi, 2000; Tara Chand, Influence of Islam on Indian Culture, Allahabad, 1946; Thapar, R., A History of India, 1966; The World Gazetteer, www.world gazetteer.com.
هدى سیدحسینزاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید