صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / علوم / ابن عبدربه، ابوعثمان /

فهرست مطالب

ابن عبدربه، ابوعثمان


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ عَبْدِرَبِّه، ابوعثمان ‌سعیدبن ابراهیم (یا عبدالرحمن: صاعد، 187، و به پیروی از او، ابن ابی اصیبعه، 2 / 44؛ در حالی که ابن ابار، 2 / 544-545 به صراحت آن را مردود شمرده است) بن محمد بن عبدربه بن حبیب بن حُدیر (محمد؟) بن سالم، پزشک و داروشناس قرطبی اندلسی سدۀ 4ق / 10م و برادرزادۀ ابوعمر احمدابن‌عبدربه صاحب عقدالفرید. سالم نیای بزرگ ابوعثمان از موالی هشام بن عبدالرحمن اول از امویان اندلس بود. گذشته از اختلاف نویسندگان در نام نیای وی، برخی سعید را پسر احمدبن عبدربه دانسته و او را فقیه و قاضی خوانده‌اند (ابن فرحون، 124؛ ابن فرضی، 1 / 202؛ قس: ابن ابار، 2 / 545). با توجه به گزارش ابن فرحون (همانجا)، ظاهراً ابن عبدربه در 263ق زاده شد. از دوران رشد و تحصیلات و استادان او اطلاعی در دست نیست، ولی وی را پزشکی نامور دانسته‌اند که روشی خاص در مداوای تبها داشت و قرصهایی نیز برای درمان آن تهیه کرده بود (ابن جلجل، 104). وی همچنین در شناسایی حرکت کواکب و هواشناسی بسیار ماهر بود (صاعد، همانجا) و به کتابهای یونانی و علوم اوایل و فلسفه عنایت داشت و از نخستین کسانی بود که در اندلس شعر زجل ‌سرود (پالنثیا، 156؛ برای بعضی اشعار او نک‍ : ابن جلجل، 105؛ ثعالبی، 2 / 56). نویسندگان متأخرتر، از وی به عنوان قاضی و مفتی و فقیهی یاد کرده‌اند که مشاور قاضی منذربن سعید بلوطی بود (ابن ابار، 2 / 545، 3 / 710؛ ابن فرحون، 124) و از کسانی چون محمدبن عمربن لُبابه، اسلم بن عبدالعزیز و احمدبن خالد حدیث شنید (ابن فرضی، 1 / 202؛ قاضی عیاض، 4 / 434) و بسیاری مانند ابوحرملۀ فقیه از او حدیث شنیدند (قاضی عیاض، همانجا). احتمال دارد که این نویسندگان، او را با سعیدبن احمدبن محمد، فقیه و قاضی قرطبی که ابن فرضی در جای دیگری از اثر خود به او اشاره کرده (1 / 208)، اشتباه کرده باشند. به هر حال سعیدابن عبدربه به رغم آنکه دانشمندی مشهور بود هرگز نزد سلاطین نمی‌رفت. او مردی تندزبان و پرخاشجو بود (صاعد، 188؛ پالنثیا، همانجا) و گفته‌اند که چون ناصر مروانی برای مباحثۀ علمی ابن عبدربه را دعوت کرد، او چنان سخن گفت که امیر را ناخوش افتاد و وی را دور ساخت ( المغرب فی حلی المغرب، 1 / 121). سعیدابن عبدربه، چنانکه از اشعار احمدابن‌عبدربه برمی‌آید مردی بخیل بوده است و گویا عمویش احمدابن‌عبدربه نیز به سبب همین خصوصیات از معاشرت با او کراهت داشت و حتی در بیماریش به عیادت وی نرفت (ابن جلجل، 105). ابن عبدربه که در اواخر عمر نابینا شده بود (همانجا)، سرانجام در 342ق / 953م (ابن ابار، 2 / 545) و به قولی در 332ق یا در آغاز 356ق / 967م درگذشت (ابن فرضی، 1 / 202؛ ابن فرحون، همانجا).

آثـار

1. کتاب قراباذین، مهم‌ترین اثر ابن‌عبدربه است که خود وی آن را الدکان نامیده است. این کتاب در 17 باب تدوین شده و دربارۀ طرز ساختن و منافع و تأثیر انواع خوردنیها و نوشیدنیها و معجونها و روغنها و داروهای چشم و قرصها و جز آن است. الدکان نخستین کتاب از نوع خود در اندلس به شمار می‌رود و گفته‌اند از لحاظ تأثیر در غرب جهان اسلام مانند قراباذین شاپوربن سهل در شرق قلمرو اسلام بوده است. نسخۀ کامل این اثر در کتابخانۀ ظاهریۀ دمشق به شمارۀ 3159 ـ طب 34 موجود است (ظاهریه، حمارنه، 236-241؛ همان، خیمی، 2 / 366)؛ 2. ارجوزة، در طب. ابن جلجل (ص 104) یادآور شده که ابن عبدربه قصیده‌ای پزشکی در بحر رجز داشته که بر احاطۀ او بر دانش پزشکی و مکاتب کهن این دانش دلالت می‌کرده است. این ارجوزه براساس نسخۀ یگانه‌ای از آن که در کتابخانۀ مجلس شورای تهران (شم‍ ‍6520) هست، توسط روزاکونه در مجلۀ القنطرة، ج 1 (1980م) در اسپانیا به چاپ رسیده است (کونه، 238-279)؛ 3. تعالیق و مجربات فی الطب (ابن ابی اصیبعه، 2 / 45).

مآخذ

ابن ابار، محمدبن عبدالله، التکملة لکتاب الصلة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، مادرید، 1915م؛ ابن ابی اصیبعه، احمدبن قاسم، عیون الانباء، به کوشش آوگوست مولر، قاهره، 1299ق / 1882م؛ ابن جلجل، سلیمان بن حسان، طبقات الاطباء و الحکماء، به کوشش فؤاد سید، قاهره، 1955م؛ ابن فرحون، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب، قاهره، 1351ق؛ ابن فرضی، عبدالله بن محمد، تاریخ العلماء و الرواة للعلم بالاندلس، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، 1954م؛ پالنثیا، آنخل گنثالث، تاریخ الفکر الاندلسی، ترجمۀ حسین مؤنس، قاهره، 1950م؛ ثعالبی، یتیمةالدهر، به کوشش علی محمد عبداللطیف، قاهره، 1352ق؛ صاعد اندلسی، طبقات الامم، به کوشش حیاة بوعلوان، بیروت، 1985م؛ ظاهریه، خطی (الطب و الصیدله)، حمارنه؛ همان، خیمی؛ قاضی عیاض، ترتیب المدارک و تقریب المسالک، به کوشش احمد بکیر محمود، بیروت، 1387ق؛ المغرب فی حلی المغرب، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، 1953م؛ نیز:

Kuhne, Rosa, “La Uryūza fil-ṭibb de Saʿīd ibnʿAbd Rabbihi”, Al-qantara, Madrid, 1980, vol. I.

صادق سجادی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: