کلام و فرق

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابوالخطاب | محمدبن ابی زینب مِقلاص اسدی، ملقب به بَرّاد اَجْدَع که در منابع از او به عنوان بنیانگذار فرقۀ غالی خَطّابیه (ﻫ م) یاد شده است و می‌بایست او را در زمرۀ انقلابیون آغاز عصر عباسی به شمار آورد.
  • ابورشید نیشابوری | سعید بن محمد (پیش از 345- پس از 415 ق / 956-1024 م)، متکلم ایرانی، از پیروان مکتب معتزلی بصره.
  • ابوزکریا ورجلانی | یحیی بن ابی بكر، مورخ اباضی مذهب سدۀ 5-6 ق / 11-12 م.
  • ابوسهل نوبختی | اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی سهل ابن نوبخت (237 ـ شوال 311 ق / 815 ـ ژانویۀ 924 م)، متكلم نامدار امامی ساكن بغداد.
  • ابوالعباس قلانسی |
  • ابوعبدالله بصری | حسین بن علی كاغذی، معروف به جُعَل (د 2 ذیحجۀ 369 ق / 19 ژوئن 980 م)، متكلم معتزلی و فقیه حنفی.
  • ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه تمیمی |
  • ابوعثمان عمرو بن بحر |
  • حاکم جشمی* |
  • حامیم بن من الله | حامیمِ بْنِ مَنَّ الْلّٰه (مق‍ 315ق / 927م)، ابومحمد، ملقب به مفتری، از مدعیان نبوت در مغرب در سدۀ 4ق / 10م. وی از بربرهای غماره بود، و با خانواده‌اش در نزدیکی شهر تطوان، کنار کوهی که بعدها به‌نام او (حامیم) مشهور شد، ساکن بودند
  • حامدی | حامِدی، ابراهیم بن حسین بن ابی‌السعود همدانی (د 16 شعبان 557 ق / 31 ژوئیۀ 1162م)، دومین داعی مطلق دعـوت طیّبی ـ مستعلوی در یمن
  • حائطیه* |
  • حجاج بن عبدالله* |
  • حجت | حُجَّت، از محوری‌ترین مبانی اندیشۀ امامیه در مبحث امامت که به‌خصوص در اخبار امامیه بازتاب داشته است. در بخش مهمی از اصول دین به‌ویژه نزد امامیه، حجت از کلیدی‌ترین مفاهیم اعتقادی به‌شمار می‌آید.
  • حجة بن الحسن* |
  • حدوث عالم* |
  • باب حادی عشر | بابِ حادی‌ عَشَر [= باب یازدهم]، کتابی دربردارندۀ موضوعات عمدۀ کلامی در اصول عقاید امامیه. مؤلف این کتاب، ابومنصور حسن ابن یوسف بن علی بن مطهر، معروف به علامۀ حلی (د 726ق) است. وی به درخواست وزیر محمد بن محمد قوهدی کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی (د460ق) راکه موضوع آن فروع دین و ادعیه و عبادات بود، در 10 باب خلاص...
  • بابرتی | بابِرتی، اکمل‌الدین محمد بن ‌محمود بن احمد رومی (د 786ق/ 1384م)، ادیب، متکلم و فقیه حنفی مذهب. او بعد از 710ق به احتمال زیاد رد بابِرت (بایبورد) از نواحی ارزروم به دنیا آمد (ابن‌حجر، 1/ 298؛ یاقوت، 1/ 444؛ قس: سیوطی، لب اللباب، 16)؛ پس از مدتی که به تحصیل علم پرداخت، به حلب رفت و در آنجا قاضی ناصرالدین ابن‌عد...
  • بابکیه |
  • بابیه | بابیّه، فرقه‌ای دینی که در نیمۀ دوم سدۀ 13ق/ 19م به دست سید علی ‌محمد شیرازی (محرم 1235ـ شعبان 1266/ نوامبر1819ـ ژوئیه 1850) در ایران پدید آمد، علی محمد شیرازی که در آغاز خود را «باب» امام غایب می‌دانست ــ و مریدانش به همین سبب بابیه نامیده شده‌اند ــ پس از چندی، خود را حجت و مهدی موعود خواند و آنگاه شریعتی ن...
  • باجربقی | باجُرْبَقی، نسبت دو تن از دانشمندان شافعی مذهب سده‌های 7 و 8ق/ 13و 14م که پدر و پسر بوده‌اند. این نام به روستای باجربق که نزدیک‌ترین نصیبین بوده، منسوب است (یاقوت، 1/ 453).
  • حروریه* |
  • ابن ابی لیلی |
  • حسن بصری | حَسَنِ بَصْری، ابوسعید بن ابوالحسن یسار بصری (21-110ق / 642- 728م)، مکنّا به ابومحمد، ابوعلی و ابوسعید، محدث، مفسر، متکلم، واعظ، از زهّاد ثمانیه
  • حسن بن محمدبن حنیفه | حَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَنَفیّه، محدث و فقیه تابعی سدۀ 1 ق / 7 م و از نوادگان امام علی (ع). وی از نخستین نظریه‌پردازان و نویسندگان کلامی و نیز مروج اندیشۀ ارجاء به شمار می‌رود.
  • حسن بن نوح | حَسَنِ بْنِ نوح، دانشمند اسماعیلی‌مذهب (د 11 ذیقعدۀ 939 ق / 4 ژوئن 1533 م). از تاریخ ولادت و جزئیات زندگی او، جز اشارات مختصری که خود در کتاب الازهار آورده
  • حسن علی ذکره السلام | حَسَنْ عَلى ذِکْرِهِ السَّلام (520- 561 ق / 1126- 1166 م)، چهارمین رهبر نزاریان در الموت. حسن در الموت زاده شد و به گزارش منابع تاریخی، وی فرزند محمد بن بزرگ امید، سومین رهبر نزاریان الموت بود
  • حسن و قبح | حُسْن و قُبْح، اصطلاحی در کلام اسلامی که ناظر به ارزش هنجاری اعمال است و بنا بر اختلاف مذاهب می‌تواند تنها برآمده از شرع تلقی گردد، یا فراتر از آن به‌عنوان حسن و قبح ذاتی یا عقلی معنادار باشد.
  • احمد بن علویه | اَحْمَدِ بْنِ عَلَویّه، ابوجعفر اصفهانی کَرّانی (212-310ق/ 827-922م)، کاتب، شاعر و محدث شیعی.
  • احمد بن کیال |
  • احمد بن یحیی المرتضی |
  • احمدیه |
  • احوال | اَحْوال‌، نظریه‌ای‌ كلامی‌ - فلسفی‌ كه‌ ابوهاشم‌ جبّایی‌ (ه‍ م‌)، متكلم‌ معروف‌ معتزلی‌ سده‌های‌ 3 و 4ق‌ مطرح‌ كرده‌، و موافقت‌ و مخالفت‌ جدی‌ عده‌ای‌ از متكلمان‌ را برانگیخته‌ است‌.
  • باطنیه | باطِنیّه، صفتی است جانشین موصوف (= فرقۀ باطنیه) که از جهت صرفی و دستوری، اسم جمع به‌شمار می‌آید و به همین سبب، افادۀ معنای جمع می‌کند. از آنجا که باطن، بیانگر معانی مختلفی مانند پنهان (صفی‌وری، ذیل بطن)، درون هر چیز و نیز به معنی اصل (نفیسی، ذیل باطن) و راز (لغت‌نامه، ذیل باطن) است، باطنی، در معنای گسترده، ان...
  • باقلانی | باقِلّانی، ابوبکر محمد بن طیب (د23ذیقعدۀ 403ق/ 5 ژوئن 1013م)، متکلم نامدار اشعری مذهب، برخی منابع او را ربَعَی خواندند (سکونی، 253) که بیانگر نسب عربی اوست. تاریخ تولد وی به درستی روشن نیست، ولی برخی حوالی سال 328ق/ 940م را محتمل می‌دانند (وات، 76؛ ﻧﮑ: GAS,T/ 608؛ قس : خضیری، 2). احتمالأ او در بصره به دنیا آم...
  • باهلی | باهِلی، ابوعمر سعید بن محمد (د 300ق/ 913م)، از متکلمان معتزلی مکتب بصره. برخی نام و نسب او را بن محمد عمر بن سعید نیز آورده‌اند (ابن ندیم، 219، حاشیه؛ ابن حجر، 5/ 320؛ داوودی، 2/ 219). دانسته‌های ما از سرگذشت او به روایتهای انگشت‌شماری محدود می‌شود که امکان نوشتن یک زندگی‌نامۀ قانع‌کننده را فراهم نمی‌کند؛ اما...
  • بتریه |
  • بجلی |
  • بجلیه | بَجَلیّه، نام فرقه‌ای شیعی مذهب که بیش از دو قرن در محدودۀ جغرافیایی کشور مغرب کنونی وجود داشته است.
  • بحرالعلوم | بَحْرُالْعُلوم، ابوالعیاش عبدالعلی محمد بن نظام‌الدین انصاری لکهنوی (1144-12 رجب 1225ق/ 1731-13 اوت 1810م)، فقیه حنفی مذهب و متکلم هندی که به زبان فارسی و عربی را نیک می‌دانست. زبان ‌فارسی به عنوان زبان‌نگارش در خاندان او که همه اهل علم بودند، و نیز انتساب وی به قبیلۀ انصاری، می‌تواند نشانۀ خویشاوندی با خاندا...
  • بداء | بَداء، اصطلاحی کلامی به مفهوم دگرگونی و تبدیل رأیی به رأیی دیگر، بداء در لغت به معنای ظهور، آغاز کاری و دست‌زدن به امری است (ابن‌منظور، جوهری، مادۀ بدا؛ نیز ﻧﻜ : جرجانی، 44)، چنانکه در قرآن مجید نیز به معنای هور و آشکارشدن امری به کار رفته است (ﻧﻜ : زمر / 39/ 47-48). اما مفهومی که در طی سده‌ها موجب بحثهای درا...
  • بدخشانی | بَدَخشانی، سید سهراب ولی (د پس از 856ق/ 1452م)، مشهورترین نویسندۀ اسماعیلی نزاری در منطقۀ بدخشان، در یکی دو قرن پس از سقوط الموت (654ق/ 1256م).
  • بدعیه | بِدعیّه، نام گروهی از خوارج (ﻫ م) که پیرو فرد ناشناخته‌‌ای به نام یحیی بن اًسرم (یا اًصدم: شهرستانی، 1/ 134؛ ‌‌ﻧﻜ : امین، 54) بوده‌‌اند. ظاهراً از این‌‌رو آنان را بدعیه خوانده‌‌اند که بدعتهایی را در فرقۀ خود باب کرده بودند. اشعری معتقد است که عقاید بدعیه همچون باورهای ازارقه (ﻫ م) است، با این تفاوت که بدعیه ن...
  • بدل | بَدَل، در لغت به معنای جانشین، و در اصطلاح یکی از وابسته‌های اسم (توابع) در نحو عربی. بدل اسمی است غالباً جامد که بدون واسطۀ حرف عطف پس از اسمی دیگر به منظور تقریر، تأکید و توضیح آن می‌آید و مراد اصلی گوینده است، و همین ویژگی آن را از دیگر توابع (صفت، عطف بیان، عطف نسق، تأکید) که در حقیقت مکمل و مفسر متبوعند،...
  • بدعت | بِدْعَت، نو در آوردن عقیده، کردار یا گفتاری در دین.
  • برادی | بَرّادی، ابوالفضل ابوالقاسم ‌بن ابراهیم، از دانشمندان فرقۀ اباضیه در سدۀ 9ق/ 15م. دربارۀ سرگذشت و آثار او دانسته‌های محدودی دردست است. برادی از اهالی جبل دمّر (جبل حوایه) در جنوب تونس بود. وی پس از تحصیل در زادگاه خود، به جزیرۀ جربه رفت و در مدرسۀ وادی‌الزبیب از مجلس درس استادانی مانند یعیش جربی بهره برد. سپس...
  • بربهاری | بَرْبَهاری، ابومحمد حسن بن علی بن خلف (د 329ق/ 941م)، متکلم، فقیه و خطیب متعصب حنبَلی مذهب و برپا کنندۀ چندین شورش مذهبی در بغداد. بربهاری منسوب به بربهار است که به انواع ادویۀ هندی می‌گفتند و تاجرِ این کالا را بربهاری می‌خواندند (سمعانی، 1/307؛ ابن اثیر، اللباب، 1/133).
  • بردیصان |
  • برغوث |
  • برغوثیه | بُرْغوثیّه، یکی از فرقه‌های جبریه منتسب به محمد بن عیسى ملقب به برغوث، که گاه در منابع از او با لقب کاتب (ابن‌حزم، 3/33) و کنیۀ ابوعیسى (ابن‌تیمیه، 1/206) نیز یاد شده است.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: