1394/3/2 ۱۲:۳۱
به انگیزه نخستین سال درگذشت «هوشنگ سیحون» هنرمندی پرآفرینه معماری ایرانی، فراز و نشیبهای بسیاری در طول تاریخ ایران به خود دیده است اما به هر گوشه آن؛ از تخت جمشید که یکی از عظیم ترین سازههای عصر باستان است تا برج آزادی که برساخته روزگار اکنون است و عمرش به نیم قرن هم نمیرسد، سر بزنید همه اش، نشانی از افتخار را برسینه دارد. اما آنکه این صفحه به یاد و به بهانه نخستین سالگرد درگذشتاش، فراهم آمده است پدر معماری نوین ایران میدانند؛ «هوشنگ سیحون».
به انگیزه نخستین سال درگذشت «هوشنگ سیحون» هنرمندی پرآفرینه
معماری ایرانی، فراز و نشیبهای بسیاری در طول تاریخ ایران به خود دیده است اما به هر گوشه آن؛ از تخت جمشید که یکی از عظیم ترین سازههای عصر باستان است تا برج آزادی که برساخته روزگار اکنون است و عمرش به نیم قرن هم نمیرسد، سر بزنید همه اش، نشانی از افتخار را برسینه دارد. اما آنکه این صفحه به یاد و به بهانه نخستین سالگرد درگذشتاش، فراهم آمده است پدر معماری نوین ایران میدانند؛ «هوشنگ سیحون». او در نخستین روز از آخرین ماه تابستان سال 1299 - درست 183 روز پیش از کودتای آن سال - در پایتخت قاجاری ایران متولد شد، در خاندانی اهل فضل که از پدربزرگ (میرزا عبدالله) تا دایی (احمد عبادی)، در روح و روان شان، موسیقی ریشه دوانده بود اما فرزند این خاندان فراهانی، روی به معماری آورد و به اصطلاح آن روزها، «آرشیتکت» شد. در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، معماری خواند و ممتاز بودن اش، آندره گُدار - معمار موزه ملی ایران و ساختمان قدیم کتابخانه ملی ایران - را بر آن داشت تا شرایط تحصیل او را در مدرسه عالی هنرهای زیبای بوزار در فرانسه فراهم کند. در 30 سالگی و پس از بازگشت به وطن، در گام نخست، طراحی آرامگاه بوعلی سینا در همدان را آغاز کرد و سه سال بعد - به بهانه هزار پورسینا - به پایان برد. طرحی که مورد تأیید محسن فروغی و گدار در انجمن آثار ملی ایران هم قرار گرفت. 4سال بعد، طرح دیگر او، این بار برای آرامگاه خیام در نیشابور مورد تأیید قرار گرفت که برگرفته از شخصیت منجم و شاعر او بود. 12 فروردین 1342، این بنا و اثر دیگرش آرامگاه عطار، مورد پرده برداری قرار گرفت. حال آنکه در این روز، از آرامگاه نادرشاه افشار و تندیس اش - که ساخته ابوالحسن خان صدیقی بود - هم رونمایی شد. سیحون 5 سال پس از آن، آرامگاه فردوسی را بازسازی و موزه آن را بنا کرد. سیحون تا پیش از انقلاب، به خلق آثار ماندگار دیگری چون مقبره کلنل محمدتقی خان پسیان، بیمارستان میثاقیه (مصطفی خمینی فعلی)، ساختمانهای سازمان نقشه برداری کل کشور و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی را برعهده داشته است. او که بیش از سه دهه را دور از خاک میهن زیست، ساعت 4:30 بامداد روز دوشنبه پنجم خرداد سال گذشته در ونکوور کانادا درگذشت اما آثارش تا دههها، خاطره اش را در خاطر مردم ایران پایدار نگاه خواهد داشت.
بی گمان میتوان گفت در آغاز یکی از چندمین پوستاندازیهای تهرانِ پایتخت در کناره باختری میدان توپخانه راهاندازی ساختمانهای مدرن ایرانی (پس از بناهای بهارستان) در ابتدای شمالی خیابان سپه (امامخمینی امروز) و در روبهروی قورخانه پیشین (ایستگاه مترو امروز) با نام بانک سپه را سیحون آفرید!
همین مرد پیشتر در بیست و پنج سالگیاش آرامگاه بوعلیسینا را آفریده بود و پس از آن این بخت را داشته که بیشترین افتخار در طراحی و ساخت بخش معماری مونومانتال ایران را برای یادمانهای بزرگواران تاریخ این سرزمینِ مبارک از فردوسی توسی هزار ساله (نگهدار زبان مادری امروزمان) گرفته تا کمال الملک غفاری کاشانی (آورنده هنر نقاشی جهانی به ایران) در کارنامه زرینش بیاورد.
شاید هم براستی بتوان گفت این گونه آثار سیحون با دل سپردگی او به استاد فرهمند چشم آبی فرانسویاش دکتر آندره گدار پیوند داشته شاید.
به یاد آریم موزه ایران باستان او را با آن سرِ در پر شکوه طاق کسراییاش و طرح حافظیهاش را که بیگمان گرامیترین حرمت معمارانهای بوده است که گُدارِ معمار فرانسوی پاریسی به درگاه حضرت شمس الدین شیرازی عاشق روا داشته.
هوشنگ سیحون کهزاده و پرورده خاندانی سرشار و آکنده از موسیقی و ترانه بوده براستی نمیتوانسته واله و شیدای زیباییهای ژرف و گسترده و رنگارنگ سرزمینمان نبوده باشد و آن چنانکه خودش میگفت «ایران موزه بسیار بزرگیست که همه چیزش دیدنی است» موزه ! در جای دیگری گفته بوده:
«افتخار میکنم که موقع تولد، ایران عزیز به من این امکان را داده که پایم را روی خاک مقدس بگذارم»
آیا همین نگاه نبوده است که او را وامیداشته برنامههای ناشدنی گردشها به همه سوی ایران را در سفرهای آموزشی پر از نشاط و سرور و بیمانند را با آن اتوبوس راهوار دوست داشتنی به پادارد که بهرهمندیهای پر ارزش آن جهان شادیها و سرخوشیهای سرشار از دوستیهای دانشجویان و آکنده از سرزندگی حضورشان در جهان هستی را فراهم میآورد، این از یک سو و از سویی دیگر گستره انبوه رخدادها و رفتارها... تلاشها و کوششها را آیا نمیتوان گفت که همگی این برنامهها تمرین و مشقی بوده است برای گروه گروه جوانان هنرخواه و هنر دوست که چند ماه و چند سالی پیشتر از ورود به دانشگاه در سیطره خانوارهایی با اُخت به گوشهگیری، تک زیستی، سردر گریبانی، انزوا پیشگی و فرمانبری بیچون و چرا و بیپرسشی همیشگی پرورش یافته و دبستان و دبیرستان را پشت سر برده و از گوشه گوشههای این سرزمین پُر پهنه با همه خرده فرهنگهای زیبای رنگارنگ و گونهگون ولی غرق و غریق در سنتهای دیرینهگی/ اکنون به پایتخت شتافته و یکباره در اندرون دانشگاه تهرانِ پایتخت در سامانه و دامانه پناهخانهای به نام خیره کننده دانشکده هنر! آن هم با الگوها و پی بناهای فرانسویاش (بوزار) که همه وجودش و معنایش و مفهومش از آغازش در زمان ناپلئون آکنده از سرزندگی و سرمستی بوده است،شگفتا چه بیا و ببینی میشود این رو به رویی و تماشای آغازین. ولی مربیگری و استادی و کمی دیرتر رئیسی دانشکده با سیحون است هموست که همچون پدری روشنفکر و روشنگر با راهنماییهای استادانه ولی بشدت سختگیر و بیاندازه شوخ نیز و کاروان سالاری کاردان.
تازه همه و همه این حرف و سخنها و رویدادها برای انجام یادگیری و آموزشی است که این کاروان چه در حضر و چه در سفر بویژه در دوری از تهران بتوانند از چشماندازها ، پلها ، طاقیها، دروازهها، کاروانسراها، درهها، تپهها و گوناگون نیایشگاهها و از چهرهها چه آن مردمانی که هزاران هزار سال رعیت بودهاند و رعایا و چه سرشاران و برخورداران روزگار/ طراحی و کروکی کنند.
این کاروان از این راه مییایند شکل را اشکال را و میشناسند فُرم را در عالم وجود و با یاری گرفتن از همه گونههای هندسهها و عدد و اندازهها و دانشهای کناری، یعنی که با دیدن و دیدن و دقیق دیدن و کشیدن و کشیدنهای بسیار و بسیار بتوانند سرانجام روزی طراح آفرینههایی باشند که از راه «فرزند زمان خویش بودن»
باشد که هنرمندان خلاقی شوند برای آفریدن آثاری مانا برای آیندگان و برای همهگونه کاربریها، همهگونه زیباییها و بهرهمندی از همه هنرها و سرانجام برای همه گونه انسانها.
این بنده نویسنده این نوشته گر چه از هنرجویان این دانشکده نبودهام و درس و مشقم در دانشگاه و دانشکده دیگری بوده است ولی نزدیک به شصت سالیست که با نازنینان این دانشکده دوستیهای کم و بیش نزدیکی داشتهام و دوستی یکایکشان را گرامی میدارم اینان در این بوم و بر ایران ، گران گوهران بلند آوازه پر درخششی هستند که به سبب نام یک یک اینان و دیگران همانند اینان در سدههای پیشین است که ایران را سرزمینی پرگُهر میخوانیم.
در زمستان 1390 کوشیدم و خیزی برداشتم و بر آن شدم که رهاورد آن سفرهای گفته شده بالا از این خوبان را، هر چند که بسیار دشوار باشد و هر اندازه که بتوان گردآورد، به نمایش مردم هنر دوست بگذارم و افزون بر سفرها چه بهتر که نمونههایی از آثار و کارهای طراحیها و کروکیهای دانشجویان از آغاز دانشکده 1320 تا 1360 از کارگاههای دانشکده نیز به همراه این نمایش باشند، سپس این برنامه را با مهندس فریور صدری و نیز هادی هزاوهای در میان گذاشتم (این هر دو از دانشآموختگان دهه چهل همان دانشکده هستند) هر دو اینان با خوشرویی بسیار پسندیدند و به هر روی این نمایش در سال 1390 با نزدیک به بیست اثر از سیحون و بیش از صد طراحی و کروکی از دیگر خوبان در فضایی که مهندس فریور صدری و خانم مژگان صدری فراهم آوردند نمایش انجام پذیرفت با عنوان: «نمایشگاه طراحیها و کروکیهای دانشجویان دههای 1320-30-40-50 دانشکده هنرهای زیبای تهران» سرانجام با آثاری جز از کلاف پیچهای مهندس سیحون و همدورهایهایش و یا همنسلان او مانند: پرویز مؤید عهد، جلیل ضیاءپور، شکوه ریاضی، حسین کاظمی، جوادی پور، بریرانی، محسن وزیری مقدم و.... و از دورههای ده سی و چهل: سهراب سپهری، پرویز و ایرج کلانتری، سیروس و فرخِ باور، سیاوش تیموری، فرامرز شریفی، کیوان خسروانی، فریور صدری، ممیز، معتبر، صارمی، امیدوار، شیوا، لیثی، میرمیران، حقیقی، ساسون، گشایشی و علی خسروی و.... نمایشگاه در بهمن 1390 برپا شد.
نمایشگاه با همه کم و کاستیهای آگاهیرسانی که در کار بود باز هم بازتاب خوبی داشت و به هر روی یکبار نمونهوار از این تلاش سترگ چهل سال اول دانشکده هنرهای دانشگاه تهران در بخش طراحیها و کروکیها نمایشی بسیار دیدنی ولی بسیار کوچک در این هفتاد سال برپا شد.ناگفته نماند همراهی و همدلی همه این عزیزان گرانمایه بود که این ایده به انجام رسید گرچه کوچک ولی بسیار بسیار زیبا و پر شکوه بود!
«که ایران چو باغی است خرم بهار».
سرخوشیام از اینست که برپیشانی روزنامهای که این نوشته را به چاپ میبرد نام ایران میدرخشد.
اِی خواننده! بدان آن نوشته نستعلیق و بلند بالای ایران به رنگ قرمز نیز از یکی از نازنینان همین دانشکده است محمد احصایی گرامی!
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید