1393/11/18 ۰۹:۳۹
اگر کسی قصد کند برای دیگری مربّی باشد، اول باید خودش را تربیت کرده باشد تا بتواند دیگران را ادب کند. انسان از نظر تربیتی در تمام ابعاد وجودی (مثل عقل و قلب و نفس) محتاج به تربیت است. منظور از نفس هم معنای خاصّ نفس، یعنی شهوت و غضب و وهم است. گفتیم که انبیا هم آنچه را بر آن تأکید کردند، مسأله تربیت نفوس، به معنای خاص، یعنی شهوت و غضب و وهم بود. انبیا آمدند که نگذارند قوای نفس لجامگسیخته عمل کنند. و اولین گام در تربیت نفوس، «تربیت وَهم» یعنی خیال است؛ چون اوست که مسائل شهوی و غضبی را برای انسان میآراید
اگر کسی قصد کند برای دیگری مربّی باشد، اول باید خودش را تربیت کرده باشد تا بتواند دیگران را ادب کند. انسان از نظر تربیتی در تمام ابعاد وجودی (مثل عقل و قلب و نفس) محتاج به تربیت است. منظور از نفس هم معنای خاصّ نفس، یعنی شهوت و غضب و وهم است. گفتیم که انبیا هم آنچه را بر آن تأکید کردند، مسأله تربیت نفوس، به معنای خاص، یعنی شهوت و غضب و وهم بود. انبیا آمدند که نگذارند قوای نفس لجامگسیخته عمل کنند. و اولین گام در تربیت نفوس، «تربیت وَهم» یعنی خیال است؛ چون اوست که مسائل شهوی و غضبی را برای انسان میآراید: «إنّ النّفس لأمّاره بالسُّوء».۱ این همان نیروی وهم است که میگویند: این نیروی شیطانی درونی انسان است.
اولین گام، ضبط قوّه خیال
در تربیت وهم از کجا شروع کنیم؟ گام اول در تربیت وهم این است که انسان باید قوه خیال را ضبط کند. قوه خیال مثل پرندهای در درون است که روی یک شاخه میپرد؛ وقتی میخواهی ردش کنی، از آنجا میپرد و روی یک شاخه دیگر میرود. وهم است که گناهان و خلافکاریها را برای انسان جلوه میدهد و وقتی میخواهی آن را از این کار منصرف کنی، میپرد و روی یک شاخه دیگر میرود؛ شاخه دومی هم باز گناه دیگری است. قوه خیال چنین حالتی دارد و اولین گام تربیت ضبط قوه خیال است.
حالا چطوری خیال را ضبط کنیم؟ اینجاست که میگویند اولین منزل، «منزل تفکّر» است. خیال را به وادی تفکر بکش. تفکر نسبت به چه چیز؟ گام به گام پیش میرویم. تفکر نسبت به آلاء الهی و خلقت خود. در روایت دارد: «تفکر فی آلاء الله» یعنی تفکر در نعمتهای خدا. فکر کن که خدا چقدر به تو نعمت داده است؟ خیال را به این وادی بکش. انسان فطریاتی دارد و تفکر در نعمتهای خدا در زمینههای خاصی بروز و ظهور پیدا میکند؛ از جمله اینکه موجب یک مسأله فطری در من میشود که: «الانسانُ عبید الاحسان».۲ آیا سزاوار است در عوض احسانی که خدا به من کرده است بیایم و مقابل او بایستم؟ آیا سزاوار است عملی را که او گفته نکن، بکنم؟ همین تفکر یک مقدار انسان را از تندرویها و بهرهبرداریهایی که قوه خیال میخواهد از غضب و شهوت بکند، بازمیدارد و جلویش را میگیرد. از این گذشته تفکّر نسبت به اینکه آیا من فقط برای این در این عالم خلق شدهام که مثل حیوانات، شهوت و غضبم را اشباع کنم یا نه، غرض از خلقت من چیز دیگری بوده است، موجب ضبط قوه خیال میشود.
محور تربیت، خود شخص
تربیت یک امر تحمیلی از غیر به انسان نیست. غالباً فکر میکنند که تربیت یعنی در خدمت یک مربّی باشید و تحت تربیت او قرار بگیرید و او هم به شما روش رفتاری و گفتاری بدهد. حال اینکه این اشتباه است. اگر انسان به طور عمیق وارد شود، میفهمد که امور تربیتی ریشه در عقل عملی انسان دارد. «عقل عملی» یعنی آن نیرویی که انسان با آن خیر و شرّ را در اعمال تشخیص میدهد؛ حسن و قبح اعمال را تشخیص میدهد. عقل عملی تشخیص میدهد که این کار قبیح است و آن کار حسن است، این شرّ است و آن خیر است. انسان، خودش خیر و شرّ را تا حدّی تشخیص میدهد؛ لذا اینطور نیست که حتماً باید کسی بیاید من را تربیت کند. البته غیر هم میتواند، اما بعد میگویم که او چه کار میکند. آن کسی که اساس کار است، خود من هستم. خودم باید خودم را تربیت کنم. به وسیله چه چیزی؟ عقلم.
مربی حضرت عیسی(ع)
ما میتوانیم فکر کنیم و مثل حیوانات نیستیم، فکر کنید دارید چه کار میکنید. در درونتان از خود بپرسید که اگر کسی با شما چنین کاری کند، میپسندید؟ این مطالب خیلی زیباست که در روایات هم آمده است. ببینید اگر کسی اموال شما را بخورد، میگویید زشت است، مال مردم خوری ظلم است، پس چرا مال مردم را میخورید؟ در روایتی داریم که از حضرت عیسی(ع) سؤال شد که: «چه کسی شما را تربیت کرد: قیل لعیسی ابن مریم: من أدّبک؟» در فکرشان همین بوده که باید کسی بیاید دیگری را ادب کند. سؤال بر محور همین تفکّر است؛ فرمود: «ما أدّبنی أحدٌ: هیچ کسی من را تربیت نکرد، بلکه رأیتُ قُبح الجهل، فجانبتُه:۳ زشتی جهل و نادانی را دیدم، ترکش کردم»؛ یعنی جنبه درونی دارد: دیدم این کار زشت است، جاهلانه است، لذا ترکش کردم، خودم خودم را تربیت کردم.
روایتی از حضرت علی(ع) است که فرمود: «و مُعلّمُ نفسه و مُؤدّبُها أحقُّ بالإجلال من مُعلّم الناس و مُؤدّبهم:۴ کسی که دارد خودش را تربیت میکند، برای احترام سزاوارتر است از کسی که میخواهد مردم را تعلیم بدهد و تربیت کند»؛ یعنی تربیت از یک نیروی درونی میجوشد که آن عقل عملی است. بله از بیرون هم داریم؛ اما این طور نیست که شخصی از بیرون به من چیزی بگوید و من هم تعبداً از او قبول کنم و عمل کنم. در باب تربیت، تعبّد نیست. ممکن است که افراد در تربیت مانند طفل باشند و قبول کنند، اما بعد سرّ قضیه را به آنها یادآور میشوند، آنهایی که مربّی واقعی هستند، این کار را میکنند. حتّی برای بچه مثالهای ساده میزنند تا عقل عملیاش شکوفا شود و خودش در درون بفهمد که کار بدی کرده است.
در قرآن میفرماید: «و ذکّر فإنّ الذّکرى تنفعُ المؤمنین»۵ تذکّر، یادآوری است. یادآوری، یعنی روی عقل عملی پرده غفلت کشیده شده و شخص دست به عمل زشتی زده است که عقلاً قبیح است؛ اینجا به او یادآوری کن؛ یعنی او میدانست که کارش زشت بوده، اما یادش رفته است، تو این را به یادش بیاور. مسألة «یادآوری» است؛ این طور نیست که تربیت از خارج گفته شود و امری تحمیلی بر انسان باشد، بلکه درونی است.
فضایل و رذایل
حالا سراغ موازنه میروم: آیا آن کسانی که به طور گسترده از خیال و شهوت و غضب متابعت کردند و خودشان را اشباع کردند و آلوده به رذائل اخلاقی شدند، با آن کسانی که تحت تأثیر عقل عملی، نگذاشتند که قوه خیال، شهوت و غضب را به اسارت ببرد و به فضایل اخلاقی آراسته شدند، یکسان هستند؟ خودت فکر کن و بین این دو (یعنی فضایل و رذایل) موازنه کن. آیا آن کسی که از وهم و خیال و شیطان درون متابعت کرد و دستاوردش هم رذایل اخلاقی شد، با آن کسی که از عقل متابعت کرد و خودش را به فضایل اخلاقی آراست، نزد تو یکی هستند؟
ظاهراً هیچ عاقلی نمیتواند چنین حرفی بزند؛ لذا اولین گامی را که انسان باید برای تربیت نفس بردارد، مسأله ضبط قوه خیال است. خیال را مهار کن، مگذار تفکّر شهوی یا غضبی بر تو مسلّط شود. مگذار که خیال، شهوت و غضب را برایت آراسته کند. اگر بگویید دست خودم نیست، میگویم چرا دست خودت است، راهش تفکر است! حالا در چه چیزی تفکر کنم؟ من دو چیز گفتم: یکی تفکر در آلای الهی و بعد هم این مسأله که اصلاً تو برای چه خلق شدهای؟ دیگری موازنه که در این جلسه مطرح شد. تفکر کن، تو عقل داری و میتوانی مقایسه کنی.
قدم به منزل عزم
این گام موجب میشود که راه باز شود و انسان از تفکر به «منزل عزم» قدم میگذارد. مرحوم شیخالرئیس در «اشارات» میگوید: «عزم غیر از اراده است.» همین طور هم هست. جهتش این است که ما یک عزم داریم و یک جزم داریم؛ عزم مرتبط با اعمال است: «تصمیم گرفتم فلان کار را بکنم، صد در صد این کار را میکنم»، اسم این را عزم و تصمیم میگذاریم. یک وقت هست که مرتبط با عمل نیست، نسبت به عقل نظری است، مربوط به صحّت و سُقم است، مقدماتی را جور میکنم و از آن نتیجه میگیرم؛ آنجا اگر قطعی باشد، میگویم جزم پیدا کردم. وقتی فهمیدم که صد در صد مطلب همین است، به آن جزم پیدا میکنم، این مربوط به عقل نظری است؛ لذا شیخالرئیس میفرماید: «عزم غیر از اراده است.» اول جزم پیدا میشود، بعد اراده حاصل میشود. جزم از مقدّمات اراده است.
عزم به انجام واجبات و ترک محرّمات
بعد از اینکه شخص از منزل تفکر گذشت، پا به منزل عزم میگذارد. حالا نسبت به چه چیز عزم پیدا میکنیم؟ گفتیم که عزم نسبت به عمل است؛ تصمیم قطعی است. اصلاً میگویند که عزم از امتیازات انسان از سایر حیوانات است و میگویند که جوهرة انسانیت عزم است. میزان امتیاز انسان از سایر حیوانات، عزم انسان است، حتی تفاوت درجات انسانها، به تفاوت درجات عزم آنهاست. هر که عزمش بیش، انسانیّتش بیشتر. هر که عزم دارد، انسان است، آن که عزم ندارد، انسان نیست.
در اینجا که میگوییم شخص از منزل تفکّر به منزل عزم پا میگذارد، عزم به چه معناست؟ تصمیمگیری بر ترک معاصی و فعل واجبات. او تصمیم میگیرد که امور فوت شده در ایام حیاتش را جبران کند. چه چیزی از او فوت شده است؟ کارهای خوبی که باید میکرد و نکرد و تصمیم میگیرد که اینها را جبران کند؛ یعنی معاصی را ترک کند و خیرات را انجام دهد. از آن طرف هم تصمیم میگیرد که ظاهرش را از نظر اعمال، ظاهری انسانی، عقلی، شرعی و الهی بکند. کاری را انجام میدهد که وقتی یک عقل عملی سالم نگاه کند، میگوید او انسان است، چه انسانی! ما خودمان وقتی یک انسان متشرّع را میبینیم، میگوییم چقدر نسبت به امور دینی مراقب است! تصمیم میگیرد که ظاهرش را به اینکه بگویند او انسانی عقلی و شرعی است، آراسته کند.
پینوشتها:
۱٫ یوسف، ۵۳ ۲٫ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۱۷ ۳٫ همان، ج۱۴، ص۳۲۶ ۴٫ نهجالبلاغه، ص۴۸۰ ۵٫ الذاریات، ۵۵
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید