1393/9/1 ۰۸:۰۳
يکي از مهمترين مسائل حقوقي جهان تحت عنوان اتانازي(مرگ آسان) مورد بحث و مناقشه است. اتانازي پايان دادن به زندگي فردي، به درخواست خود و به دست ديگري است که با نيت رهايي فرد از درد و رنج طاقتفرسا يا يک بيماري لاعلاج صورت ميگيرد. اتانازي انواعي دارد که احکام مترتب برآن با يکديگر متفاوت است.
اشاره: يکي از مهمترين مسائل حقوقي جهان تحت عنوان اتانازي(مرگ آسان) مورد بحث و مناقشه است. اتانازي پايان دادن به زندگي فردي، به درخواست خود و به دست ديگري است که با نيت رهايي فرد از درد و رنج طاقتفرسا يا يک بيماري لاعلاج صورت ميگيرد. اتانازي انواعي دارد که احکام مترتب برآن با يکديگر متفاوت است.
مهمترين عنصر در اتانازي، رضايت مجنيعليه ميباشد. اصل اوليه اين است که رضايت مجنيعليه، مجوز جرم ارتکابي نميباشد.
در کلام فقها رضايت به قتل در قالب اذن يا امر به قتل خود، مطرح شده است که نظرات مختلفي در اين زمينه وجود دارد. اتانازي که ويژگي اصلي آن رضايت ميباشد، در هيچ کدام از استثنائات حقوقي قرار نميگيرد. در مورد قتل نيز بدينگونه عمل ميشود و بعضي از انواع اتانازي را ميتوان مصداقي از قتل عمدي دانست، مگر اينکه مشمول حکم استثنايي ماده 268 ق.م.ا شود. در مورد دايره شمول اين ماده اختلاف نظر وجود دارد. مطابق اين ماده براي اينکه رضايت مجنيعليه موجب سقوط قصاص يا ديه گردد، بايد متعاقب عمل جاني، مجنيعليه اعلام عفو کند، و الا مشمول اين ماده نميشود. در صورت عفو از قصاص از سوي مجنيعليه، اوليايدم نميتوانند مطالبه ديه کنند. اگر عمل مرتکب مشمول ماده فوق شود، نامبرده از بابت تعزير، مشمول ماده 612 ق.م.ا خواهد شد.
مقدمه
تحولات علم پزشکي تأثير خاصي در انواع درمانها و بهبود بيماريها داشته است. بسياري از بيماريها (مانند آبله، فلج اطفال، آنفلوانزا و سرخک) که در گذشته لاعلاج و کشنده بودند، با تحولات اخير علوم پزشکي قابل درمان شدهاند. مدت عمر انسانها طولاني شده و به همين دليل، بيماريهاي دوران پيري رو به افزايش است و امروزه در دنيا مردم از مشکلاتي مانند آلزايمر و زوال عقل پيري(دمانس) رنج ميبرند. بيماريهايي مانند ديابت، بيماريهاي قلبي و سرطان به طور فزايندهاي افزايش يافته است که در آن بيماري، طولاني و درنتيجه درمان و درد بيمار هم طولانيتر ميشود.
در سالهاي اخير مفهوم مرگ و زمان آن تغيير کرده است، روشهاي مرگ نيز متفاوت شده است. در سالهاي پيش مرگ موضوعي «درون خانوادگي» بود. انسانها بعد از مدتي مبتلا شدن به يک بيماري يا به دنبال وقوع حادثهاي ميمردند؛ اما امروزه با بهکارگيري انواع درمان بر روي بيمار، تلاش ميشود تا حيات او طولانيتر شود که البته تکنولوژي جديد و اين درمانها در بسياري از موارد مؤثر واقع ميشود و انسانها ميتوانند سالها به حيات خود ادامه دهند. اما در بعضي موارد هم برخي بيماران از درد شديد و غيرقابل درمان رنج ميبرند كه در اينجا اين مسأله مطرح ميشود كه: آيا پزشك ميتواند درمان آنها را قطع كند و به حياتشان خاتمه دهد؟ اين عمل كه به «اتانازي» معروف شده، در بعضي نقاط دنيا جرم محسوب ميشود و در نقاطي ديگر يك عمل قانوني است. محور بحث اين مقاله بررسي اين موضوع ميباشد.
مفهوم لغوي اتانازيا
اتانازيا واژهاي است يوناني مرکب از «EU» به معني خوب و عالي و «Thanasia» يعني الهه مرگ، در اساطير يونان باستان به معني راحت مردن آمده است و در كتابهاي لغت چنين تعريف شده است: 1. مرگ آرام و بيدرد 2. ميراندن تعمدي و مصنوعي بيماران لاعلاج با امراض دردناک که اين اصطلاح براي اولين بار توسط فرانسيس بيکن، فيلسوف انگليسي در سال 1620 در کتاب ارغنون نو وضع گرديد (گلدوزيان 1384: 1).
در فرهنگهاي انگليسي به فارسي «اتانازي» به معناي کشتن دلسوزانه، مرگ آسان و بيدرد، خوشمرگي و خوبميري و کشتن انسان يا جانور از روي ترحم به خاطر نجات جان از درد و غيره آمده است (آريانپور كاشاني 1377: 1793). بعضي نيز اتانازي را «مرگ شيرين» گفتهاند. در زبان فارسي نيز عناويني مانند قتل ترحمآميز يا قتل از روي ترحم ترجمه مناسبي براي اين واژه است (عباسي1383 ج4: 1).
با کاربرد اصطلاح اتانازي، اصطلاحات ديگري نيز ابداع شدهاند: «ارتوتانازي» و «آنتي ديس تانازي» که براي اشاره به اجتناب از مرگ دردناک طولاني يا غيرمحترمانه به کار برده شدهاند (الستير 1372: 205).
با وجود اينکه اين اصطلاح از نظر ريشة لغوي هنوز هم همان معناي مردن بدون درد و رنج را دارد، اما جهت اين اصطلاح درحال حاضر تغيير کرده و وارد علم پزشکي شده و به عنوان يکي از بحثهاي مهم در اخلاق پزشکي مطرح گرديده است. اين امر باعث شده که در ارتباط پزشک و بيمار خلل ايجاد شود و بحثهاي قانوني و اخلاقي بسيار داغ در اين زمينه مطرح گردد و مخالفان و موافقاني دربارة آن اظهار نظر نمايند. به هر حال، اين واژه جهت درماني و پزشکي پيدا کرد و به صورت کلي، کادر پزشکي وارد جريان ناخواسته شد که مداخلة پزشک يا عدم اقدام او در درمان بيماريهاي سخت، باعث تسريع مرگ بيماران شود. اين امر باعث شد که اصولاً اتانازي تحت عنوان «قتل از روي ترحم» يا اهداي مرگ به بيماري که داراي درد و رنج زياد است، مطرح گردد؛ يعني نقش داشتن پزشک در تسريع مرگ بيمار، به عبارت روشنتر، اتانازي نام عملي است که به موجب آن، به افراد مبتلا به مرضهاي سخت کمک ميشود تا بميرند يا به درخواست خودشان يا با اتخاذ تصميم در سلب حمايت از حيات وي، هنگامي که خودش قادر به تصميمگيري نباشد(اليوت و کوئين1386: 18).
تاريخچه اتانازي
اتانازي با معاني مرگ بدون درد و رنج، کشتن دلسوزانه، به مرگي، خوب ميري، بيمارکشي طبي و مرگ آرام و راحت و مرگ سفيد شناخته ميشود. اينکه در طي تاريخ چه افعالي شامل اطلاق اين لفظ ميشدند، سابقهاي طولاني و بحثهاي بسيار دارد؛ مثل اتانازي براي افرادي با بيماريهاي بسيار دردناک و غيرقابل درمان و تأييد آن توسط سقراط و افلاطون و تجويز داروهاي ارزانتر براي بيماران در حال مرگ توسط مايکل بود و نيز برداشتن بالش از زير سر بيماران رو به مرگ، براي تسريع مرگ آنها و درد و زجر کمتر، کشتن سربازان بدحال در جنگ، در حالي که امکان معالجه و تسکين درد آنها وجود ندارد. کشتن نوزادان ناقصالخلقه، کشيدن پاي انسانهاي آويخته از دار براي تسريع در مرگ و عذاب کمتر براي آنها و کشتن سالمندان در شرايط بحراني، همه نمونههايي از واقعيت مرگ بودند که لفظ اتانازي به آنها اطلاق ميشد.
زمينة تاريخي و طرح قانوني شدن اتانازي
در جوامع قديم و بدوي از اتانازي نوع فعال استفاده ميکردند و بيماران سخت را از روي ترحم و براي اينکه درد و رنج بيشتري نکشند، خفه ميکردند و در مواردي هم آنان را ميسوزاندند يا زنده به گور ميکردند. در حال حاضر نيز اين روشها در بين بعضي از قبايل جزاير اقيانوس آرام و بخشهايي از آفريقا و آمريکايجنوبي رايج است. اسکيموهاي جوان، پدر و مادر خود را هنگامي که سخت پير شده باشند و کاري از دستشان برنيايد، با دست خود ميکشند؛ کسي که از اين کار سرباز زند، چنان است که گويي وظيفة فرزندي را انجام نداده است.
اپيکوريستها و رواقيون، خودکشي و اتانازي را در شرايطي که بيمار شرايط دردناک و نااميدکنندهاي داشت، تأييد ميکردند و حتي در مواردي که فرد به دليل بيماري و کهولت نحيف و ضعيف و از کار افتاده ميشد، اين عمل را جايز ميدانستند.
در اغلب تمدنهاي باستاني در اسپارت و ساير تمدنهاي باستاني سواحل مديترانه در بينالنهرين و هند، جامعه را برفرد مقدم ميدانستند و بدين علت براي حفظ منافع جامعه فدا کردن فرد مجاز بوده است و هر وقت مصالح کشور، شهر و قبيله ايجاب ميکرده است، تسريع مرگ بيمار را مجاز ميدانستند (اعتماديان1342: 115- 114).
در آلمان نازي تعداد 275000 نفر انسان بيگناه در مرکز به اصطلاح اتانازيا قرباني شدند. کشتار در کورههاي آدمسوزي نازيها که در ابتدا اساساً از اتانازيا شروع شد، دربارة کساني اجرا ميشد که خود ميگفتند، زندگيشان بيارزش است و يا به طور مزمن يا به شدت بيمار بودهاند، تا اينکه بعداً گستره عمل وسعت يافت و شامل کسان ديگري شد که از نظر اجتماعي، فرآيند ايدئولوژيکي يا نژادي غير مطلوب بودهاند.
در مصر قديم خودکشي منع شده بود و معتقد بودند کسي که خودکشي ميکند، خودش را از خداوند جدا کرده است. در يونان باستان، افراد ميتوانستند، از مجلس سنا براي خودکشي کمک بخواهند. اتانازي در ميان بيماراني که داراي بيماري غيرقابل درمان و دردناک بودند، توسط فيلسوفان يوناني همچون سقراط و افلاطون تأييد شده بود(گرگوري1372: 173- 135). در بحثهاي افلاطوني به تدريج تغييرات تکاملي در بحث اتانازي به وجود آمد تا جايي که در کتاب جمهوريت افلاطون در مورد بيماريهاي طولاني که اميد به زنده ماندنشان نبود، اجازه داده شده است که اتانازي فعال انجام شود.
ادامه دارد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید