1394/4/20 ۰۸:۴۲
خون یکی از نجاسات یازدهگانه است که در شرع مقدس اسلام نجس بوده و استفاده از آن نیز حرمت دارد. ضمن اینکه در گذشته برای خون نه تنها هیچ گونه فایدهای متصور نمیشد، بلکه موجب تنفر نیز بود؛ اما امروزه با پیشرفت دانش پزشکی و استفاده گوناگون از خون به ویژه خون انسان و فراوردههای آن جایگاه ویژه حیاتی یافته است. درمان بسیاری از بیماریها بدون بهرهبرداری از خون و فراوردههای آن امکانپذیر نمیباشد و بسیاری از جراحیها با مشکل مواجه خواهد شد، لذا در این مقاله تلاش شده، این موضوع ثابت شود که خون دارای منفعت محلله است و فواید زیادی دارد و امروزه حیات بشری شدیداً به آن نیازمند است و در صورت ضرورت و اضطرار میتوان از آن استفاده و بهرهبرداری کرد.
بهرهبرداری از خون از دیدگاه امامیه با رویکردی بر آرای امام خمینی (ره)
مقدمه
خون
صاحب عروه الوثقی مینویسد خون انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد، نجس است و فرق نمیکند که این خون جهنده صغیره یا کبیره باشد، کم باشد یا زیاد این خون از اعیان نجسه است و هیچ شک و شبههای در آن نیست و از مسلمات و ضروریات دین است (طباطبایی یزدی ۱۳۷۸
ج۱: ۷۶).
امام خمینی میفرماید: «خون انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد، یعنی حیوانی که اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن میکند، نجس است. پس خون حیوانی که مانند ماهی و پشه خون جهنده ندارد، پاک است.» (امام خمینی ۱۳۸۱: ۱۶).
همچنین ایشان در تحریرالوسیله انواع نجاسات را برمیشمارد و یکی از آنها را خون حیوانی که خون جهنده دارد میدانند و مینویسد: «خون حیوانی که خون جهنده دارد [نجس است] برخلاف خون غیر آن (مانند ماهی، پشه، شپش و کک) که پاک است. و خونی که معلوم نیست از کدام قسم از این دو خون است، محکوم به طهارت است.
و بنابر احتیاط (واجب) از خون بستهای که از منی به خون تبدیل شده، حتی بنابر احتیاط (مستحب) از خون بسته در تخم مرغ باید اجتناب نمود؛ اگر چه پاک بودن آن در تخم مرغ خالی از رجحان نیست و بنابر اقوی خونی که در داخل تخم مرغ است، پاک میباشد اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که از آن، بلکه از هرچه داخل تخم مرغ است، اجتناب شود، مگر اینکه خون در داخل رگی یا زیر پوستی که حائل بین خون و بقیه تخم مرغ است باشد.» (امام خمینی۱۴۲۱ ج۱ و ۲: ۹۶ـ ۹۵)
«اگر خون بدن انسان یا خون حیوانی که خون جهنده دارد، یعنی حیوانی که وقتی رگ آن را ببرند، خون از آن جستن میکند به بدن حیوانی که خون جهنده ندارد برود و خون آن حیوان حساب شود پاک میگردد، … پس خونی که زالو از انسان میمکد، چون خون زالو به آن گفته نمیشود و میگویند خون انسان نجس میباشد.» (امام خمینی۱۳۸۱: ۳۱)
بهره برداری از خون
بسیاری از فقها خرید و فروش و هر نوع بهره برداری از خون را حرام میدانند. اینان به کتاب و سنت تمسک جستهاند. این نظریه از آنجا ناشی شده که در گذشته دور به ویژه در میان اعراب هیچ گونه استفادهای از خون به جز آشامیدن رایج نبوده است. از این رو نیازی ندیدهاند که بر دامنه بحث بیفزایند و به جستجو بپردازند و به همین قدر که خون را در ردیف محرمات و نجاسات آوردهاند، اکتفا کردهاند. درباره خون انسان نه از حلیت سخنی دارند و نه از حرمت؛ زیرا فایده و منفعت عقلایی و مفید و کارساز برای خون انسان متصور نبوده است که فقها آن را به بحث بگذارند که آیا چنان استفادهای از خون رواست یا ناروا.
از آنجا که امروز منافع کثیری برای خون به ویژه خون انسان کشف شده، این بحث مطرح میشود که: مفاد ادله حرمت استفاده چیست؟ آیا مطلق بهرهبرداری و داد و ستد حرام است یا فقط آشامیدن آن و خرید و فروش در راستای منافع حرام؟ آیا ادلهای که فقها بر حرمت خون، اقامه کردهاند، خون انسان را که امروزه، در پزشکی و معالجه بیماران از آن بهره میبرند، در بر میگیرد یا خیر؟
به هر حال ما در این بحث، فرض را بر آن میگذاریم که فتوای فقها در حرمت خرید و فروش و هر نوع بهرهبرداری از خون، طبق معیاری که آنان بر آن تکیه کردهاند، خون انسان را نیز در بر میگیرد. فقهای اسلام خرید و فروش خون و هرگونه بهرهبرداری از آن را حرام و از مصادیق «اکل مال به باطل» میدانند و نوعاً بر حرمت مطلق خون تأکید کردهاند. آنان برای اثبات نظر خویش، به دلایلی تمسک نمودهاند:
دلیل اول: آیات قرآنی
«انّما حُرّم علیکم المیته و الدّم و لحم الخنزیر و ما اُهلّ به لغیر الله. فمن اضطرّ غیر باغ و لا عادٍ فلا إثم علیه إنّ الله غفور رحیم: به تحقیق حرام گردانید خدا بر شما گوشت حیوان مرده و خون و گوشت خوک را و هر چه را که به اسم غیر خدا کشته باشید. پس هر کس به خوردن آنها محتاج شود، در صورتی که به آن تمایل نداشته و از اندازه جان گرفتن نیز تجاوز نکند، گناهی نخواهد بود که به قدر احتیاج بخورد؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.» (بقره: ۱۷۳) این مضمون در آیه ۱۱۵ سوره نحل نیز آمده است.
«حرّمت علیکم المیته و الدّم و لحم الخنزیر و ما اهلّ لغیر اللّه به و المنخنقه و الموقوذه و المتردّیه و النّطیحه و ما اکل السّبع الّا ما ذکّیتم: برای شما مؤمنان گوشت مردار و خون و گوشت خوک و آن ذبیحهای که به نام غیر خدا کشتند، همه حرام شد و نیز هر حیوانی که به خفه کردن و یا به چوب زدن و یا از بلندی افکندن یا به شاخ زدن هم بمیرد و نیز نیمخوردة درندگان جز آنکه آن را قبلا تزکیه کرده باشند، حرام است.»(مائده: ۳)
«قل لا اجدُ فی ما اوحی الیّ محرّماً علی طاعم یطعمه الّا ان یکون میته او دماً مسفوحا أو لحم خنزیر. فانّه رجس أو فسقا اهلّ لغیر الله به. فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فانّ ربّک غفور رحیم: [ای پیغمبر] بگو: در احکامی که به من وحی شده، چیزی را که برای خورندگان حرام باشد نمییابم جز آنکه میته باشد یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا حیوانی که بدون نام خدا از روی فسق ذبح کنند. و هر گاه کسی به خوردن آنها مضطر گردید، در صورتی که از روی ستم و از راه تجاوز از فرمان خدا نباشد، به قدر ضرورت بخورد که خداوند بخشنده و مهربان است.»(انعام: ۱۴۵)
لغات آیات شریفه
«اُهلّ لغیر الله» از «اهلال» که در لغت به معنی بلند کردن صداست و مراد حیوانی است که به نام بتها قربانی میکردند.
«منخنقه» حیوانی است که گلویش را بفشارند تا بمیرد، خواه توسط شخصی یا حیوانی دیگر یا پیچیدن طناب به گردن حیوان باشد.
«موقوذه» از وقذ به معنی محکم زدن و آن حیوانی است که با زدن چوب و سنگ بمیرد.
«متردیه» از ماده «ردی فی البئر، ای سقط» آمده؛ یعنی حیوانی که از کوه پرت شود یا به چاه بیفتد.
«نطیحه» از ماده «نطح» به معنی شاخ زدن و مراد حیوانی است که به وسیله شاخ یا ضرب سم حیوانی دیگر مرده باشد.
«ذبح علی النصب»: «نصب» مفرد و جمع آن انصاب است. انصاب سنگهای پهنی بود در اطراف مکه که بالای آن حیوان را ذبح میکردند و به قولی سنگهای مقدس و به اصطلاح بت بود و گوشت قربانیشده را روی آن قرار میدادند تا مردم و حیوانات استفاده کنند.
«ان تستقسموا بالازلام»: استقسام از ماده «قسمت» و ازلام (جمع زلم) به معنی تیرهای برد و باخت است؛ یعنی گوشت ذبیحه که معرف سهم هر کس است تقسیم کنید. «فسق»: خروج از طاعت خداوند است.
چند نکته از این آیات استفاده میشود:
۱) چهار آیهای که ذکر شد، دو آیه اول به صورت مصدر با کلمه «انّما» بیان شده است و دو آیه بعدی بدون حصر بیان شده است.
۲) ظاهر آیات عام است و هرگونه انتفاع و بهرهبرداری و خرید و فروش و تحصیل درآمد و غیره را در بر میگیرد؛ ولی با توجه به جمله «أو دماً مسفوحا» استفاده میشود که منظور از حرمت در این آیات، خونی است که در هنگام ذبح از حیوان بیرون میآید. بر این اساس روشن میشود خونی که پس از ذبح در رگها و عروق در لابلای گوشت باقی میماند، از شمول این حکم خارج است و حرام نمیباشد.
۳) مراد از «میته» حیوانی است که به غیر ذبح شرعی مرده است و از این حکم ماهی و ملخ استثنا شده است. و مراد از «ذبح شرعی» در غیر شتر بریدن چهار رگ با وسیله برنده آهنی است به شرط آنکه ذبح کننده مسلمان باشد و ذبح رو به قبله انجام شود. و در شتر به وسیله نحر کردن انجام میشود و در صید با رعایت شرایط شکار ذبح شرعی تحقق پیدا میکند.
۴) استثنایی که در جمله «الا ما ذکیتم» آمده، ممکن است نسبت به حیوانی باشد که توسط حیوان دیگر شاخ زده شده یا در چاه افتاده یا درندهای آن را زخمی کرده است و ممکن است استثنا فقط مربوط به «ما اکل السبع» باشد؛ یعنی حیوانی که توسط درنده مجروح شده اگر تذکیه کنید، حرام نیست.
۵) چرا در آیه شریفه «منخنقه» و «موقوذه»…. مستقلا جزء محرمات بیان شده است؟ پاسخ این است که چون اهل جاهلیت آنها را میته به حساب نمیآوردند و آن را نوعی ذبح میشمردند.
۶) باغی: کسی است که برای صید تفریحی میرود.
۷) فاضل مقداد در ذیل این آیه مینویسد: در اسلام محرمات دیگری از خوردنیها وجود دارد که در این آیه نیامده؛ بنابراین چگونه به «لا اجدُ» یا «انما حرم» که بر انحصار در موارد مذکور دلالت دارد، تعبیر فرموده و جواب داده است که در آیه لفظ «لا اجد» به کار رفته و معنی آن چنان است که تاکنون در آنچه وحی شده است، حرامی غیر از اینها نیست؛ ولی ممکن است بعداً محرماتی تشریع شود.
۸) محرمات بدون کم و زیاد در آیه قبل (مائده: ۳) ذکر شده و اضافه منخنقه و موقوذه به منظور تأکید نسبت به بعضی مصادیق است (مدیر شانهچی ۱۳۷۸: ۲۸۵).
دلیل دوم: روایات
الف) «انّ الله اذا حرم شیئاً حرم ثمنه: خداوند هر چیزی را که حرام کرد، ثمن آن را هم حرام قرار داد.» (نجفی بیتا ج۲۲: ۳۸) بیشتر فقها برای حرمت اعیان نجسه از جمله خون و خرید و فروش آنها به این روایت استدلال نمودهاند.
امام موسی بن جعفر(ع) میفرماید: «حرّم من الشاه سبعه اشیاء: الدم و الخصیتان و القضیب و المثانه و الغدد و الطحال و المراره: (حر عاملی۱۴۱۲ ج۱۶: ۳۵۹) هفت چیز از گوسفند حرام است: خون، دنبلان، پی، بولدان، غدد، سپرز و زهرهدان.»
۲) یا نقل کردهاند: «مرّ امیرالمؤمنین بالقصابین فنهاهم عن بیع سبعه اشیاء من الشاه، نهاهم عن بیع الدم و الغدد و آذان الفؤاد و الطحال و النخاع و الخصی و القضیب» (حر عاملی ۱۴۱۲ ج۱۶: ۳۵۹) آنان را از خرید و فروش هفت چیز از گوسفند نهی فرمود: خون، غدد، گوشههای دل، سپرز، نخاع یا حرام مغز و دنبلان و پی.
گفتهاند: حضرت امیر(ع) قصابها را از خرید و فروش خون نهی فرمودند که این نشان میدهد که خرید و فروش خون مطلقاً حرام است. آنچه از روایات استفاده میشود، حرمت بهره برداری از خون به طور مطلق است و به صورت عام استفاده از خون حرام است.
دلیل سوم: اجماع
از دلایلی که بر حرمت بهرهبرداری از خون اقامه کردهاند، اجماع است. بسیاری از فقها بر حرمت خرید و فروش خون به اجماع و عدم خلاف استناد کردهاند. علامه مینویسد: «بیع الدم و شراؤه حرام اجماعا لنجاسته و عدم الانتفاع به: (علامه حلی ۱۴۰۶ ج۲: ۴۶۳) خرید وفروش خون به اجماع فقها به خاطر نجاست و عدم امکان بهرهبرداری از آن حرام است.»
شیخ انصاری ضمن نقل اجماع از علامه و فخرالمحققین و فاضل مقداد تصریح به عدم خلاف میکند و میگوید: «یحرم المعاوضه علی الدم بلاخلاف، بل عن النهایه و شرح ارشاد ـ لفخرالدین ـ و التنقیح: الاجماع علیه»: (انصاری ۱۴۱۵ ج ۱: ۲۷) در حرمت خرید و فروش خون خلافی نیست، بلکه در نهایه علامه و شرح ارشاد فخرالمحققین و تنقیح فاضل مقداد ادعای اجماع بر آن شده است.»
دلیل چهارم: نداشتن مالیت
از جمله شرایط خرید و فروش، مالیت است. چیزی که هیچ فایده عقلایی و حلالی ندارد، قابل خرید و فروش نیست. داد و ستد و کاسبی با آن «أکل مال به باطل» است. شهید سیدمصطفی خمینی در این باره مینویسد: «و الظاهر من شتات کلمات الفقهاء ایضا: دوران حرمه التکسب بالنجاسات مدار عدم جواز الانتفاع» (خمینی۱۴۱۰ ج ۱: ۳۸) از ظاهر عبارات پراکنده فقها برمیآید که حرام بودن کاسبی به وسیله نجاسات دائرمدار جایز نبودن انتفاع به آن است.
برای بسیاری از نجاسات از جمله خون در ادوار گذشته هیچ گونه منفعت حلال عقلایی نمیشناختند تا جایی که شیخ انصاری با آن ذهن موشکاف فقط جوّال (رنگآمیزی) را به عنوان بهره حلالی که میشود از خون برد، ذکر کرده است(انصاری۱۴۱۵: ۴).
بهرهبرداری از خون مطلقا حرام نیست
دلیل اول) مناقشه به استدلال به آیات قرآنی:
آیات چهارگانهای که مطلق حرمت بهرهبرداری و خرید و فروش و تحصیل درآمد با آن را در بر میگیرد قبول نداریم، بلکه میگوییم نمیتوان حرمت مطلق، استفاده کرد به چند دلیل:
الف) ظاهر آیاتی که حلیت و حرمت أکل را بیان میکنند، آمدن حرمت خون در ردیف حرمت استفاده از گوشت خوک و گوشت حیوانی که نام غیر خدا در هنگام ذبح بر آن برده شده، استثنای مضطر از این حکم و آیات قبل که به أکل طیبات توصیه میکنند و همچنین از آیات بعد استفاده میشود که منظور حرمت خوردن و استفاده تغذیهای از خون است، نه هرگونه استفاده یا خرید و فروش و به عبارت دیگر، حرمت در این آیات منصرف به أکل است (مرتضوی لنگرودی۱۴۱۱ ج ۱: ۱۰۴).
ب) از منابع اسلامی استفاده میشود که خوردن خون در میان اعراب پیش از اسلام متداول بود و عربها از خون به شکلهای گوناگون در تغذیه استفاده میکردند و آیات شریفه در مقام نهی آنان از این کار است. فاضل مقداد در ذیل آیه شریفه «حرّمت علیکم المیته و الدّم» مینویسد: این آیه اشاره دارد به تحریم چیزهایی که اعراب جاهلی، آنها را حرام نمیدانستند و به گونههای مختلف، خون را میخوردند. از جمله «علهز» همانطور که علی(ع) در یکی از سخنانش، در مقام مذمت و سرزنش اعراب جاهلی و یادآوری نعمتهای خداوند بر آنان، به وسیله تحریم پلیدیها فرمود: «تأکلون العَلهز: علهز میخوردند.» علهز غذایی بود که از خون و پشم شتر تهیه میشد. بدین گونه که خون را با پشم درمیآمیختند و بریان میکردند و میخوردند! ابن اثیر مینویسد: «علهز غذایی بود فراهمآمده از خون و کرک شتر، بدین نحو که در سالهای قحطی آنها را با هم مخلوط میکردند و روی آتش میپختند و میخوردند.» (ابن اثیر ۱۳۴۳ ج۳: ۲۹۳)
عبدالرحمن سیوطی در ذیل آیه «حُرّمت علیکم المیته و الدّم» از قول ابی امامه نقل میکند: پیامبر(ص) مرا به میان عشیرهام فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کنم. وقتی رفتم، کاسهای پر از خون آوردند و همه به دورش گرد آمدند و شروع به خوردن کردند.
از من نیز خواستند از آن بخورم. گفتم: وای بر شما، من از جانب کسی میآیم که این غذا را بر شما حرام کرده و خداوند آیهای بر او فرستاده است. گفتند: آن چیست؟ و من این آیه را بر آنان تلاوت کردم. (سیوطی ۱۴۰۴ ج۲: ۲۵۶)
یوسف قرضاوی میگوید: در دوران جاهلیت هرگاه یکی از مردمان گرسنه میشد، ابزار تیز و برندهای از استخوان و مانند آن را به بدن شتر یا حیوانی فرو میبرد. خونی را که خارج میشد، جمع میکرد و مینوشید. (قرضاوی ۱۴۱۸: ۴۷)
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید