خلاقیت؛ ویژگی بزرگ و شایسته مردی است كه از بزرگترین شاعران پارسیزبان ایران است. سعدی با همین خلاقیت، تبدیل به یكی از چهرههای درخشان، بیمانند و بزرگ فرهنگ، زبان و هنر ایران شده است. بزرگمردی كه از پایهگذاران اصلی فرهنگ این سرزمین است و تصور غیبت او، تصوری اشتباه و نادرست است. در غیبت سعدی، فرهنگ ایرانی به این شكوه، شگرفی و درخشش نمیرسید. سعدی شاعری است برای همه جهان. درك عمیق او از جهان پیرامون با همان خلاقیت شگرف، آنچنان درست به یكدیگر گره خورده و درهم آمیخته تا فرهنگ و هنر این سرزمین، معمار بزرگ و كاربلدی داشته باشد؛ معماری كه تنها و تنها در یكی از پهنههای زبان و ادب پارسی استاد نیست و به همان اندازه كه میتواند در نثر شاهكار بیافریند، در نثر و غزل هم پهلوانی است بیرقیب. شورانگیزترین و دلانگیزترین سرودههای ادب و فرهنگ ایرانی با نام سعدی، قرنها و قرنهاست كه خوانده میشود و همچنان در میان نسل جوان این روزها كه شاید دورترین نسل از زبان او باشند، تحسین میشود. فراجهانی زبان سعدی، در همین ستایش مردمان از روزهای دور تا همین روزها، آشكار و تحسینبرانگیز است. نثر سعدی شیوهای به سامان دارد.
شعر و زندگی «ملکالشعرای بهار» کاملاً آمیخته با وقایع سیاسی و اجتماعی روز بود و میتوان بازتاب بسیار متنوعی از رخدادهای تاریخی را در دیوان او دید. او در زمانهای میزیست که نو شدن آغاز شده بود و با اینکه تفکر ملی رفتهرفته مستحکمتر میشد، گاه قیامها و جنبشیهایی راه میافتاد که بهای چندانی به ایران بهعنوان کشوری متحد نمیداد.
«سعدی شیرازی» و زباناش، گستره جغرافیایی بالایی دارد که از مصر تا اقصای چین را در بر میگیرد. چنانکه «ابن بطوطه»؛ سیاح مراکشی که سفرنامهاش را نه به طور روزانه، بلکه بعدها، برای کسی روایت کرد، آن شعر سعدی را که قایقرانهای چینی میخواندند از بَر شده بود. آن شعر که عجیب در خاطرش هم مانده بود این بیت بود که: «صورتگر نقاش چین/ رو صورت یارم ببین».
«سعدی افشار» آخرین بازمانده نسل سیاه بازان نمایش ایرانی بود که از دست رفت اما نباید با از دست رفتن سعدی افشار این سنت نمایشی که به نوعی هویت تئاتر ایران را در بر میگیرد، از دست داد.
«ناسیونالیسم» و «نژادگرایی» دو روی یک سکه هستند که اگر یک روی آن در یک جامعه برجسته شود، روی دیگر آن نیز در عمل و رفتار اجتماعی تجلی مییابد. اسلام، برای از بین بردن چنین رفتار فردی و اجتماعی و جلوگیری از رشد آن به مثابه یک آنومی، «برابری انسانها» را به عنوان یک اصل مهم اسلامی و «تقوی» را شاخص آن قرار داد.با چنین رویکردی، اسلام، هیچگاه ملتها و یا زبانهای گوناگون را نفی نکرد، اما ناسیونالیسم افراطی را یک رویکرد ناشایست و نژادگرایی را یک امر ضداسلامی خواند و راه دوری از این بیماری اجتماعی را «برابری انسانها» از هر جنس و رنگ ونژاد و احترام به «انسان» در شرایط عام خود دانست. حادثه تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده، بیش از آنکه به مثابه یک اقدام ناشایست و شنیع بین دو فرد تلقی شود، در سطح کلان، مسأله ناسیونالیسم و نژادپرستی را به شکل کور و در برخی موارد با احساسات تند و غیرعقلانی و بهدور از منطق برجسته نمود.
بهار بر آن است که سعدی در گلستان تعمّد نداشته است که کلام خود را موزون بیاورد؛ ولی «کمال ذوق فطری و موزونی قریحه و لطف سلیقه» او موجب موزون شدن عبارات آن شده است، به گونهای که «غالباً یا احیاناً، با پس و پیشکردن بعضی کلمات و افعال [در نثر گلستان]، مصراعهایی تمام از کار بیرون میآید.»
در این زمینه کتابهای زیادی نوشته شده که اغلب دارای اطلاعات مستند و ارزشمندی هستند که از آن جمله است: «خاطرات سیاسی ـ اجتماعی» دکتر صادق طباطبایی (در سه جلد، چاپ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)).
اختصاص روزی به نام شیخ اجل به پاسداشت مردی است كه در گذر تاریخ همواره برای همه ما آموزگارزندگی بوده است با همه جنبههای آن و بدین جهت است كه برای ملت ایران و دوستداران زبان فارسی وفرهنگ ایرانی هر روز، روز سعدی است و او هرگز از عرصه حیات فرهنگی و اجتماعی ما غایب نبوده تا ما بانامگذاری روزی بخواهیم به او حیات فرهنگی ببخشیم .
اگر از شما بخواهند که زمان را شرح دهید، باوجود آنکه میدانید چیست، ولی نمیتوانید تعریف جامعی از آن ارائه دهید، زیرا زمان گرچه قابل فهم است ولی به تعریف در نمیآید. در تاریخ تفکر بشر نیز کسی نتوانسته تعریف درست و دقیقی از این اصطلاح به دست دهد. نظریه نسبیت اینشتین که زمان را بُعد چهارم میداند فهم این معضل را پیچیدهتر کرد، زیرا آن را واقعی نمیشمارد و آینده را چیزی میداند که پیشتر بوده و مانند گذشته ثابت است. زمان در این نظریه حرکتی خلاق و آزاد ندارد، یعنی حرکت نمیکند و نمیگذرد، رویدادها رخ نمیدهند، بلکه ما به دیدارشان میرویم. براساس این نظریه آنچه حرکت میکند، زمان نیست بلکه کائنات، از جمله انسان است و زمان ایستاده و ناظر اوست.
گلستان سعدی هنریترین، ادبیترین و زیباترین کتاب نثر فارسی، با محتوای کلی، اجتماعی، سیاسی و ادبی در سراسر تاریخ ادبیات کلاسیک فارسی، تصنیف سعدی، شاعر و نویسنده پرآوازه ایران در سده هفتم هجری است. نویسنده برخلاف اثر دیگر خود، یعنی بوستان، که از آن با تعبیر کنایی «نامبردار گنج» یاد میکند (ز ششصد فزون بود پنجاه و پنج ر که پُر دُر شد این نامبُردار گنج)، به نام این اثر خود، یعنی به نام گلستان، در دو موضوع تصریح کرده است: «گفتم برای نُزهت ناظرات و فُسحت حاضران کتاب گلستان توانم تصنیف کردن… به چه کار آیدت ز گل طبقی ر از گلستان من ببر ورقی».
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید