کمتر هنرمند ایرانیای را میشناسید که به جرم قتل یا دزدی محکوم شده باشد. من نیز در بیش از نیمقرن سابقه هنریام چنین چیزی را بهخاطر ندارم. کمتر هنردوستی را میشناسید که به رفتار خشونتآمیز شهره باشد. در چنین شرایطی است که برخورد با برنامههای فرهنگی و هنری و مانعایجادکردن برای برگزاری کنسرتهای موسیقی یا نمایش فیلمها و تئاترها جای تعجب دارد و بهعنوان مسئلهای لاینحل باقی مانده است.
امروزه تبدیل ماده و نیرو به یُمن صنایع بشری، به حد و سطحی رسیده است که همین صنایع به صورت عاملی قوی در تغییر و تبدیل کلی طبیعت تلقی میشوند. کارکردهای نیرو و ماده که به وسیله آن جامعه، طبیعت را «مطیع ساخته و تحت سلطه خود» درآورده و صورتی از مواد و نیروی کاملاً تغییرشکلیافته را به طبیعت بازمیگرداند (از قبیل فضولات صنعتی خانگی و…) به گسستن توازن و تعادل پدیدههایی که خصیصه آنها در طی سدهها و دورانهای متمادی بهرهمندی از چرخههای طبیعی متوازن و هماهنگ بوده، انجامید. معذلک در پی یک تحول طولانی، طبیعت استعداد و قابلیت مرمت گسستگیهای احتمالی در تعادل قوای خود را بازیافت؛ یعنی تا زمانی معین و حد و آستانهای مشخص، طبیعت مقدار زیادی از استعداد و قدرت مقاومت خود را در برابر خرابکاریها و ضایعات ناشی از اعمال انسان را ترمیم نمود.
با یكی از دوستان مترجم صحبت میكردم و سخن كشیده شد به ممیزی كتاب. میگفت وقتی به نمایشگاه كتاب میروم یا در مراسمی شركت میكنم تعدادی از خوانندگان، نخستین سوالی كه مطرح میكنند میزان حذف از كتاب است. در مواردی هم كه با هزار تاكید و قسم و جان من و جان شما، میگویم هیچ حذفی انجام نگرفته یا تغییر در حد یكی دو كلمه بوده كه آنهم تاثیری در مفهوم و حتی شكل داستان ندارد، طرف با نیشخندی به معنای «بابا ما رو گرفتی»، راه میكشد و میرود.
قصدم از بازگویی این حکایت بوستان سعدی، گوشزد کردن دوباره نوشتهای است که هفته پیش تقدیم داشتم و بازگویی یک حکایت دیگر و آن هم قحطی تهران در سالهای 1297 و 1298 شمسی که جمعیت ایران و تهران به یکسوم جمعیت قبلیاش رسید و بسیاری از مردم به خاطر بروز وبا از دست رفتند و تمامی آرامستانهای تهران، مملو از فوتشدگان شده بود و در میان آنها، خطاط معروف عصر قاجار، میرزا رضا کلهر نیز دیده میشد و این هیچ نبود مگر آنکه تهران دچار کمبود آب شده بود و مردم از سر ناچاری، از آبهای آلوده استفاده میکردند و تاوان آن را نیز با تقلیل جمعیت از 200 هزار نفر به 80 هزار نفر دادند.
معماری ایرانی از ابتدا تا به امروز، در هر دورهای، دارای نوآوریها و نوگراییهای خاص خودش بوده، زمانی را نداریم كه معماران عصر، ویژگیهای مخصوص به خود نداشته باشند. هر معماری ویژگیهایی مرتبط با ویژگیهای عصر خودش داشته و بر اساس آن پیش میرفته. به عبارتی معماری ملی ایران همیشه جنبه نوآوری داشته. متاسفانه به كار بردن صفت سنتی، معماری گذشته ما را در مقابل آنچه معماری مدرن امروزه نام دارد، قرار میدهد. در واقع میتوانیم بگوییم به خصوص از دهه ٤٠ به بعد، یك گسیختگی در معماری شهرهای ما به وجود آمد و آنچه ویژگیهای معماری ملی بود، به كنار گذاشته شد و شهرداران از یكسری مدلها و ساختارهایی كه به گذشته كشور و به گذشته خودشان تكیه نداشت، دنبالهروی كردند و روز به روز فاصلهاش با گذشته بیشتر شد.
تأخیر در بررسی و تأیید حکم رؤسای بیش از ۳۰ دانشگاه کشور در شورایعالی انقلاب فرهنگی حالا وارد مرحلهای غیرطبیعی شده است. سال ۹۳ نیز به پایان رسید و اولین جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۴ دستور جلسهای عجیب مانند سه جلسه آخر این شورا داشت: «بررسی وضعیت طلاق در کشور». چراکه بسیاری از دانشگاهها چشمانتظار در دستور کار قرارگرفتن بحث تأیید حکم ریاست دانشگاهها بودند.
سالها پیش سیمین بهبهانی، دوست عزیز من و همسرم ایران، سفر کوتاهی به فرانسه کرده و لذت میزبانی خود را به ما بخشیده بود. سیمین، این بزرگبانوی شعر فارسی را همه میشناسیم. خورشید آسمان ادب بود؛ خورشیدی که دل ما را روشن میکرد و گرم میداشت. صد دریغ که رفت، ولی یادش همیشه برای ایرانیان زنده خواهد بود. باری میهمان ما بود و مسلم است دوستدارانش میل بسیار داشتند دورش جمع شوند.
شاید گروهی از ما فکر میکردیم کابوس عوامفریبی و عوامگرایی، خاص تندروترین سیاستپیشگان بود که کلمات غیرمتعارف آنها در سطح ملی و بینالمللی به واژگان و مفاهیم رایج تبدیل شد و از این راه تا امروز میلیاردها دلار هزینه مالی و هزاران ساعت هزینه زمانی بر دوش مردم و بودجه کشور گذاشتهاند. شاید فکرمان این بود با رفتن آنها این ماجراها نیز تمام شده؛ شاید خیال میکردیم این دشنامها با این آدمها آغاز میشود و با همانها هم پایان مییابد؛ شاید تصور میکردیم مردم و تحصیلکردگان ما باید از اینگونه رفتارها و الفاظ و اندیشههای نامناسب و استفاده از توهین و فحاشی به یکدیگر و دیگران، بهمثابه ابزار فکری، مصونیت داشته باشند... اما همه این تصورات با اتفاقاتی که اینروزها درحال تکرار است، نادرستی خود را نشان میدهند.
امام موسي صدر در روز 14 خرداد سال 1307 هجري شمسي در شهر مقدس قم ديده به جهان گشود. پدر ايشان مرحوم آيت الله سيد صدرالدين صدر، جانشين مرحوم آيت الله شيخ عبدالكريم حائري مؤسس حوزه علميه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدري ايشان مرحوم آيت الله سيد اسماعيل صدر، جانشين مرحوم آيت الله ميرزا حسن شيرازي و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادري ايشان مرحوم آيت الله حاج آقا حسين قمي، جانشين مرحوم آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني و رهبر قيام مردم مشهد بر عليه رضا خان بود.
دراستقبال از یکصد و چهارمین سالروز تولد «محمدتقی دانش پژوه» محمدتقی دانشپژوه، استاد فقید دانشکدههای الهیات و ادبیات دانشگاه تهران 30 فروردین 1290 در شهر آمل به دنیا آمد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید