مفهوم تخنه و پوئزیون و پوئزیس هر دو واژه یونانی هستند و معنای ساختن را در خود دارند. تخنه همان تکنیک است. تکنیک را فن، ترجمه کردهاند که معادل آن حرفه است؛ مثلا تخنه کسی میتوانست این باشد که چیزی را طراحی کرده و میسازد. بین واژه فن و هنر بعدا یک نوع هممعنایی به وجود آمد. تخنه به تاریخ معماری هم ربط دارد. واژه آرشیتکتور، یعنی سازنده بزرگ. کسی که میتواند سازههای بزرگ در معنای فنی و فیزیکال بسازد.
مسئلهای در میان اندیشمندان در دنیای اسلام و غرب مطرح شده است، اینکه ابنخلدون جامعهشناس است یا خیر؟ دکتر طباطبایی از کسانی است که معتقد است ابنخلدون جامعهشناس نیست، زیرا با مبانی معرفتشناختی و اندیشهای، ابنخلدون با جامعهشناسان جدید متفاوت است و تباین دارد. جامعهشناسی جدید مبتنی بر مقولات فکری دکارت و کانت است و ابنخلدون در فضای فکری ارسطو و افلاطون سیر میکند.
به عنوان مقدمهای بر بحث تاریخ شکلگیری «فضا و حافظهجمعی» میتوان به چنین روند و ساختاری اشاره داشت: در طول تاریخ شناختهشدهای که ما از تمدنهای انسانی یعنی از شکلگیری مفهوم فضا و انباشت حافظهای آن داریم، سه انقلاب بزرگ فناورانهای که شاهدشان بودهایم عبارتند از: «انقلاب کشاورزی» در حدود 10 هزار سال پیش، «انقلاب صنعتی» در حدود 200 سال پیش و «انقلاب اطلاعاتی» (انفورماتیک) در حدود 30 سال پیش.
در طول تاریخ ادبی کشور، شاعرانی نیز بودهاند که مناعت طبع خود را زیر پا گذاشته و از شعر به عنوان نردبانی برای کسب جاه و مال بهره گرفتهاند. خاقانی در یکی از قطعات خود به عنصری ـ ملک الشعرای دربار محمود غزنوی ـ اشاراتی داشته و یادآور شده است که وی شاعری صاحبقرای بود و مدح نیکو میگفت و در جریان فتح هندوستان، در قبال سرودن دو بیت شعر، صدبدره(کیسه) زرّ و یکصد غلام، صله گرفت.
از ویژگیهای ساختار نوشتاری، انسجام کامل از آغاز تا انتهای کلام است؛ بنابراین هیچ مطلبی در نامه، رساله، کتاب، تصنیف یا تألیفی وجود ندارد جز آنکه از نظم چینشی منسجم و بخشهایی هماهنگ با یکدیگر برخوردار است، چونان حلقههای زنجیر که به یکدیگر وصل شدهاند و از آن، به هماهنگی در کلام تعبیر میشود. این ویژگی، در گفتاری که به صورت شفاهی ارائه میشود وجود ندارد؛ چه، گوینده نسبت به رعایت هماهنگی تقیّدی ندارد، نه تنها انسجام لفظی، که حتی هماهنگی معنوی، بدین معنا که گاه در بین سخن، از موضوعی به موضوعی دیگر، منتقل میشود به جهت مناسبتی که در حال سخنرانی، آن را نظر میگیرد، بیآنکه میان این موضوعات، پیوندی استوار وجود داشته باشد.
قصد من در این بحث این است که از دیدی دینی و قرآنی صحبت خود را مطرح کنم. به همین دلیل به دو سوال پاسخ میدهم؛ سوال اول این است که آیا از نظر الهیات اسلامی، مراد از معنویت صرفا تقید به عمل به احکام شریعت است؟ به این معنا که چنانچه کسی به تمام احکام الهی عمل کند و رفتار اجتماعی خود را منطبق بر شریعت قرار دهد، مصداق یک شخص معنوی است؟ سوال دوم اینکه آیا مراد از معنویت همان اخلاق است؟ یعنی اگر کسی متخلق باشد، معنوی است؟ مطالعه و امعاننظر در ادبیات الهیات اسلامی، اینگونه نشان میدهد که پاسخ هر دو سوال منفی است.
امروز روز جهانی فلسفه بود، الحق باید جهان روزی را به روز جهانی فلسفه اختصاص دهد. ابتدا اشاره کنم که هر حکیمی، فیلسوف است اما ممکن است یک فیلسوف، حکیم نباشد ولی در اصول، مبنایشان یکی است. واژه حکمت، اسلامی و قرآنی است، اما فلسفه یونانی است. دوست داشتن مهمتر از دانستن است.
در کشور ما رسم شده، حکیم و فیلسوف را یکی بدانند. آیا حکیم و فیلسوف یکی هستند؟ در معنایی که فیلسوفان ما مثل سهروردی فهمیدهاند، این دو یکی هستند؛ یعنی اگر قرار است فیلسوفی باشد که جامعنظر و عمل باشد، این فیلسوف حکیم است اما ضرورتا هر فیلسوفی حکیم نیست. ما معمولا وقتی به زندگی فیلسوفان نگاه میکنیم کاری به رفتار و کردارشان نداریم بلکه نظر او را - چون فلسفه را نظر صرف میدانیم - جویا میشویم.
بیستودومین مجموعة درسگفتارهایی دربارة ناصرخسرو در مرکز فرهنگی شهر کتاب، به «دیدگاه ناصرخسرو دربارة بنیان مادی و اصالت تجربة نبوی» اختصاص داشت. تجربههای معنوی و دینی در سنتهای دینی گوناگون مبنایی برای باورهای دینی بوده است. با وجود آنکه این نوع تجارب شباهتهایی با تجربههای حسی دارد، بسیاری از فیلسوفان معاصر تأکید میکنند که تجربههای دینی و معنوی تفاوتهای بنیادینی با تجربههای حسی دارد و نمیتوان این دو نوع تجربه را از یک سنخ دانست. در برابر، برخی دیگر از فیلسوفان، مشهورتر از همه فیلسوف آمریکایی ویلیام آلستون، با مقایسه و طرح شباهتهای تجربة دینی و تجربة حسی میکوشند اصالت و حجیت تجربههای دینی را همانند تجربههای حسی نشان دهند.
شرقشناس و مورخ بنام آمریکایی، آرتور پوپ (Pope، ۱۲۵۹ـ ۱۳۴۸) از پژوهشگران و پیشگامان در مطالعه هنرهای آسیایی بهویژه هنر ایرانی و اسلامی و از بنیانگذاران مؤسسه آسیایی دانشگاه شیراز است که ۲۴ سال آن را اداره نمود. وی از بزرگترین محققانی بوده که فرهنگ و معماری ایران را ضمن کتابها، مقالات و صدها سخنرانی در سراسر جهان شناساند. افزون بر این، به یاری همسرش نمایشگاههای زیادی در معرفی آثار هنری ایرانی در جهان برپا کرد و بر آن بود که: «هنر ایرانی، بزرگترین سرمایه این کشور است و ایران در ایجاد هنرهای اسلامی، مادر و نیروی الهامبخش بوده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید