مقاله

نتیجه جستجو برای

در سالهای اخیر مطالبی خطابی در باب مبانی و مبادی علوم اجتماعی اظهار شده است که کاش مورد توجه استادان علوم اجتماعی قرار می‌گرفت. این توجه می‌توانست به تحقیق جدی در ماهیت علوم اجتماعی مؤدی شود. اینکه بعضی آرای دانشمندان علوم اجتماعی با اعتقادات دینی نمی‌سازد، جای بحث ندارد و هیچ کس آن را انکار نمی‌کند؛ اما از این وضع نمی‌توان نتیجه گرفت که علوم اجتماعی بر مبنای متفاوت با مبانی علوم دیگر قرار دارند.

( ادامه مطلب )

ابن ابی‌الحدید در شرح عهدنامه امیرمؤمنان علیه‌السلام به مالک اشتر می‌نویسد: در عهدنامه شاپور ـ پسر اردشیر ـ برای پسرش، سخنانی دیدم که شبیه سخن امیرالمؤمنین علی(ع) در این عهدنامه است و آن سخنان این است:

( ادامه مطلب )

در قرن بیستم میلادی ایران‌شناسی در ایران در پی دستاوردهای ایران‌شناسان خارج از کشور، شکل گرفت و ایران‌شناسان داخل کشور با بیداری و آگاهی به جمع‌آوری و صیانت آنها پرداختند. این جهش ابتدا بیشتر جنبة کنجکاوی و تحسین داشت، اما به تدریج علاقة شدید به شناخت مظاهر ملی و جلوه‌های فرهنگی و نیز صیانت آنها را در پی آورد. ظاهراً اصطلاح «ایران‌شناسی» سالها پس از بنیانگذاری آن وضع شد؛ پیش از آن، ایران‌شناسان اصطلاح «مطالعات ایرانی» به‌کار می‌بردند و حتی آنتوان میه که خود ایران‌شناس بود، در سال ۱۹۲۲ اصطلاح «ایرانیسم»برای آن اختیار کرد، در حالی که در همان زمان گایگر مجلة ایران‌شناسی را در آلمان منتشر می‌کرد. ظاهراً در ایران اصطلاح «ایران‌شناسی» را نخستین بار احمد کسروی در مقدمة شهریاران گمنام (۱۳۰۷ش) به‌کار برده است که در سال بعد

( ادامه مطلب )

نام و مفهوم علوم اجتماعی ۱ـ علوم انسانی و اجتماعی در کشور ما با اینکه در دهه‌های اخیر کم و بیش پیشرفت داشته، از جهاتی نیز با مشکلاتی مخصوصاً در برنامه‌ریزی دروس و تعیین و تدوین کتاب درسی مواجه بوده است. روشن شدن این وضع مسبوق به تحقیق در ماهیت علم جدید به طور کلی و مخصوصاً آشنایی با موقع و مقام علوم انسانی و اجتماعی در جهان کنونی است. این تحقیق هنوز صورت نگرفته است. تدریس دهها سال فلسفه علم در دانشگاهها نیز ما را چنان‌که باید متوجه اهمیت مسئله نکرده است.

( ادامه مطلب )

«رنگباز»، یعنی آن که در تغییر و تعویض رنگها زبردست است، همه رنگ است. اینکه در بعضی متون چون زبده‌التواریخ کاشانی از قول پارسیان (علویان اهل حق، یارسان) نقل شده است: «محمد(ص) و علی(ع) و سلمان هر سه اَلَه‌اند؛ آن نور گاه در یک شخص ظهور کند و وقتی در دو و گاهی در سه…» این اَلَه به معنی «الله» و نعوذبالله خداوند نیست، بلکه به همین معنی اصطلاحی (رنگباز) است که در متن سرانجام بسیار به کار رفته است. و در تأیید این سخن، حضرت استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب قلندریه در تاریخ در توضیح همین عبارت زبده‌التواریخ آورده‌اند: «اَلَه به معنی هر چیزی است که در آن بیش از یک رنگ وجود داشته باشد. هم‌اکنون در کدکن به همین معنی به کار می‌رود.» (قلندریه در تاریخ، ص۶۰) رنگ او زنگ و غبار دلها را می‌زداید.

( ادامه مطلب )

ناصرخسرو شاعر و نویسنده‌ای است که کارنامه‌ای پربار دارد. دیوانش بیش از ده‌هزار بیت است. دست کم هفت اثر به نام او می‌شناسیم. به‌جز «سفرنامه» که جنبه‌ روایتی و توصیفی و نیز زبان ساده‌تری دارد، در شش اثر دیگر او به مسائل فکری، کلامی، فلسفی و مجادلات فکری پرداخته شده است. معلوم است که از لحاظ زبانی این آثار گنجینه‌ای است از مرد دانایی که در قرن پنجم زندگی می‌کرده. پس آثار او از لحاظ کمّی و کیفی قابل ملاحظه است.

( ادامه مطلب )

بدون تردید بزرگترین آسیبی که به پیکر دین به لحاظ فکری وارد می‌آید، هجوم پدیده قشری‌گری است. جمود فکری و قشری‌گری مذهبی همچون استبداد دینی از آفات بزرگ جوامع دینی به شمار می‌آید. این آفت به عصر و زمانه‌ای خاص محدود نمی‌شود. در هر عصر و زمانه‌ای راهی برای نفوذ باز می‌کند و در شرایطی هموار در لایه‌های آشکار و پنهان جوامع دامن نیز می‌گسترد. در هر زمانه‌ای در چهره‌ای جلوه‌گر می‌شود؛ گاه همچون دیروز در چهره «خوارج» و «اخباری‌گری»، و گاه همچون امروز در چهره‌گروههای مختلف تکفیری چون: «طالبان» و «القاعده» و «بوکوحرام» و «داعش» و…

( ادامه مطلب )

در میان سخنورانِ بزرگ فارسی ـ اعم از متقدمان و متأخران ـ کمتر کسی را می‏توان یافت که همانند مولانا جلال‏الدین محمد مولوی به نقش و تأثیر تمثیل ـ در تفهیم و انتقالِ مفاهیم به مخاطب ـ پی‏برده و از آن، به هوشمندانه‏ترین و مؤثرترین شیوه استفاده کرده باشد.

( ادامه مطلب )

اقبال می‌خواهد روح ایمان به خویش را دیگر بار در کالبد ملل مشرق زمین بدمد و آنان را از «خودباختگی» و «مسخ فرهنگی» برهاند: ای اسیر رنگ، پاک از رنگ شو مؤمن خود، کافر افرنگ شو

( ادامه مطلب )

«مطالعات میان‌رشته‌ای با عنایت به قرآن» زیرساخت‌های محکمی را می‌طلبد. آنچه ما به عنوان علوم‌انسانی می‌شناسیم همچون اقتصاد، علوم‌سیاسی، حقوق و... در فضای عرفی دانشگاهی شکل گرفته‌است. علوم‌انسانی در مقام مقایسه با علوم دینی و مطالعات قرآنی، در نگاه اول در مبانی، متفاوت به نظر می‌رسند؛ چرا که در «مطالعات قرآنی» پیرامون علومی برآمده از «سنت» و در مطالعات مربوط به «علوم عرفی»، پیرامون علومی برآمده از «مدرنیته» صحبت می‌کنیم. اما آنچه نباید از نظر دور داشت این است که علوم عرفی میراث مهمی از دوره سنت در خود نهفته دارند.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: