چندسال پیش با نگاهی به ادبیات، خاصه شعر در استان اردبیل برخی خطوط را برجسته دیده بودم. آن خطهای نمایان، از یک سو بهاندیشه محکم و دیرپایی اتکا داشت. به ذهنیتی که مصرانه از تغییر خود پیشگیری میکرد. این نگاه به شعر که نگاهی خلاصه در تغزل و مراثی شده بود، در طول چنددهه توانسته بود، خود را در پشت آثار و شکوه اسامی شاعرانش توانمند کند و از نفوذ مراثی در فرهنگی متکی به اسطورههای دینی بخوبی استفاده نماید...
زنده یاد دکتر باستانی پاریزی جایی مطلبی نوشتهاند به این مضمون: «روز قیامت حافظ دامن محمد گلندام را میگیرد و میگوید چرا شعرهای مرا که بر اساس تاریخ ماوقع بوده، به شکل الفبایی در آوردی؟» من هم به شوخی چیزی پاسخ دادم به این مضمون: «اگر حافظ این قدر بیانصاف باشد که روز جزا یقه محمد گلندام را بگیرد..
کساني که به پيوند حماسه ملي ايران با آيين علويان آشنايي دارند، معتقدند اينکه در شاهنامه آورده شده که رستم از «هفتخوان» گذشت، يعني هفت مرحله (نفس، طبع، صدر، قلب، عقل، روح، سرّ خفي، سرّ اخفي) را که مراتب سلوكي در طريقت علوي است، طي نموده است و سيمرغ راهنما و پير و دستگير او بوده که تربيت روحي زال و رستم را به عهده گرفته است
مهندسي و پزشكي در زندگي عمومي ضروريترين و مفيدترين و مؤثرترين علومند و پس از آنها علومي كه به علوم پايه معروفند (قاعدتاً مراد از پايه بايد پايه و بنياد تكنولوژي باشد و اين قول با همه مقبوليتي كه دارد، ناظر به ظاهر تاريخ علم و تكنولوژي است) قرار ميگيرند، چنانكه جهان در اوايل دوران تجدد با اين علوم دگرگون شده است.
عدالت را «دادن حق به صاحب حق»1 تعريف كردهاند. به گفته شهيد صدر، زماني كه همين عدالت وارد عرصه اجتماع ميشود، «عدالت اجتماعي» نام ميگيرد و در همين عرصه است كه دشواريها و پيچيدگيهاي افزونتري چهره مينمايد.
13 فروردین را برای نحس بودنش بِدَر میکنند، اما 13 تیر را جشن میگیرند و صحبتی از نحس بودن این روز نیست. روزی که مردم باور دارند زمانی که آرش کمانگیر میخواست مرز ایران و توران را مشخص کند، تمام جانش را در تیر گذاشت و بعد از آنکه تیر را رها کرد، جسم بیجانش بر زمین افتاد و شهید راه وطن شد.
دکتر حورا یاوری، سال گذشته در سفری به ایران و در جلسهای که برای گفتوشنود در مورد نقد آثار ادبی برگزار شده بود، در مورد نقد روانکاوانه و تلاشهایی که خود در این زمینه داشته است سخن گفت ، صحبت هایی که به حال و هوای پرونده این شماره ی مجله نزدیک است.از نقش ادبیات در مدرن شدن جامعه ایرانی گرفته تا تاثیر نویسندگان زن ایرانی در مسائل اجتماعی این مرز و بوم . و این نوشتار، بخشی از آن گفتار است که میخوانید ...
در مطالعات متعددی که از سال 1970 در علوم انسانی و اجتماعی انجام شده بود، این واقعیت که رابطهای بین جنسیت و کاربرد زبان وجود دارد مورد توجه قرار گرفت و همچنین روابط بین جنسیت و پیشینۀ تاریخی یا ادبی و همچنین محتوای جنسیتی دستگاه فلسفی، جامعه شناختی و یا سیاسی (به عنوان مثال، شرایطی که زبانهای بسیاری از اصطلاح «مرد» برای اشاره به «زن» استفاده میکنند) را نیز بررسی کرد...
داستان ملودراماتیک «هاملت» و فیگور هاملت یکی از مهمترین داستانها و فیگورهای ادبی جهان مدرن محسوب میشود. ازینرو مرتب هاملت از یک سو از چشماندازهای مختلف به نقد کشیده میشود و کمتر نقاد و فیلسوف مدرن یا پسامدرنی وجود دارد که از چشمانداز خویش به نقد هاملت نپرداخته باشد و از طرف دیگر مرتب روایات هنری نوین مدرن یا پسامدرنی چون فیلمهای نو و تئاتر نو از داستان هاملت ساخته میشود... روانکاوی نیز از ابتدا به هاملت توجه داشته است. از فروید که حدااقل در دو اثر مهم خویش، یعنی کتاب «تفسیر رویا» و مقاله« داستایوسکی و پدرکشی»، به هاملت اشاره میکند تا نسل سوم روانکاوی، یعنی لکان و امروزه ژیژک، هر کدام به نقد آن پرداختهاند.
اقتباس از قرآن در متون نثر ادب فارسی، در دورههای ابتدایی آن، بیشتر برای تاکید و تقویت معنی و نه زینت و آرایش سخن به کار میرفته است. از آنجا که در نزد گذشتگان ما، معیار سخن فصیح و بلیغ قرآن کریم محسوب میشد، شعرا و نویسندگان میکوشیدند تا الفاظ و ترکیبات قرآنی را در نوشتههای خود به کار برند و از معانی و مضامین این کتاب به اشکال مختلف استفاده کنند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید