مقاله

نتیجه جستجو برای

ایمان عبارت از قابلیت این است که زندگی را معنادار [و هدفدار] ببینیم و این نیز عبارت از آن است که به گونه‌ای زندگی کنیم که «دیگر زندگی مشکل‌ساز نباشد»؛ زیرا «راه‌حل مشکل زندگی را باید در از میان رفتن این مشکل دید» (یادداشتها، ص ۷۴، مقایسه کنید با رساله ۲۵۱، ۶) این گونه زیستن، آدمی را در نیل به نوعی سعادت ـ یک نوع آرامش رواقی ـ با جداساختن خویش از وقایع مهارناپذیر عالم، و قبولِ آن فارغ از هر ترس و بیمی توانا می‌سازد. ویتگنشتاین برخی از این اشارات را در رساله گنجانده است. و به نظر می‌رسد که بقیه این اشارات همچنان بر اندیشه‌اش تأثیرگذار بوده‌اند، و هر چند با تأکیدی متفاوت، در پس زمینه رساله باقی ماندند.

( ادامه مطلب )

«عبدالرحیم جعفری» را باید که به واقع «پدر کتاب ایران» دانست. من در خانه کتاب، 20 جلسه با 20 ناشر قدیمی و ممتاز ایران برگزار کردم که همه آنها، بدون استثنا، او را تحسین کردند. هر آن کس - چه دوست و چه دشمن - که جعفری را می‌شناسد، به احترامش کلاه از سر برمی‌دارد و تمام قد می‌ایستد. صنعت نشر هیچ گاه او را فراموش نخواهد کرد که حق پدری بر گردنش دارد.

( ادامه مطلب )

عیدغدیر خم انسان کامل، به دلیل مظهریت اسم اعظم الله، جامع همه اسماء الله است. پس او مظهر اسم ولایت است، اما این ولایت تکوینی است. انسان کامل، ولایت تصرف در کائنات را دارد. چنین ولایتی برای انسان کامل با همان جعل یا امر تکوینی ایجاد می‌شود. چنین نیست که ولایت تکوینی، پس از ایجاد برای انسان کامل حاصل شود. ولایت تکوینی اعطایی نیست تا پس از خلق به او داده شود، بلکه انسان کامل با همان امر ایجادی به مقام ولایت تکوینی نائل می‌گردد.

( ادامه مطلب )

نشست «زمینه های اجتماعی و علمی ظهور تاریخ فرهنگی» صبح روز گذشته ۲۳ شهریورماه با حضور مسعود کوثری، استادیار و مدیرگروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران، مصطفی مهرآئین، پژوهشگر و جامعه ‌شناس و امیر احمدزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. گزارش فوق متن سخنان مسعود کوثری در این نشست است. کوثری در این سخنرانی به تفاوت تاریخ فرهنگ و تاریخ فرهنگی، مراحل تاریخ نویسی، و در نهایت موضوعاتی که به تاریخ فرهنگی اختصاص می‌یابد اشاراتی داشتند.

( ادامه مطلب )

هایدگر وجهی دیگر از هستی و زمان وجود دارد که ظاهراً به تصویری کاملاً متفاوت از هستی ما به‌مثابه انسان دلالت می‎کند. این چشم‎انداز دیگر که سپس در اگزیستانسیالیسم محوری می‎شود، بر مفهوم هایدگر از خودینگی (authenticity) به‌مثابه نحوی ممکن از هستی برای دازاین تمرکز دارد.

( ادامه مطلب )

آیا در پس بی‌توجهی فیلسوفان به شهر، اهداف سیاسی وجود دارد؟ دکارت در نامه‌ای به سال 1631 می‌نویسد: «در این شهر بزرگ همه بجز من به تجارتی مشغول هستند و از این رو، تمام توجه‌شان به سود و منفعت خودشان معطوف است و من می‌توانم تمام عمرم را اینجا زندگی کنم بدون اینکه حتی یک نفر متوجه حضور من در اینجا باشد». ولی آیا این واقعیت که آنچه در محیط شما است به شما توجه نمی‌کند دلیلی است برای اینکه شما هم به محیط خود توجه نکنید؟ هرچند عمل «اندیشیدن» و ابژه اندیشه از ایده «مکان» جدا هستند، وصلت بین فلسفه سنتی و شهر بسیار عمیق است و «هانا آرنت» نخستین فیلسوفی بود که در نوشته‌هایش در مورد یونان باستان بر این نکته تأکید کرد.

( ادامه مطلب )

پروین اعتصامی خوشه درخشان ادب، در میان زنان شاعر ایران می‌درخشد. این زن والای شاعر، گفت و سرود و خواند و ماند، شاید به همت پدری ادیب و توانا (و به یقین مادری دلسوز و هنردوست، که بنظر می‌رسد به دلیل شرایط موجود زمانی نامش ذکر نشده است.)

( ادامه مطلب )

ترجمه اسماء خواجه‌زاده: در روز غدیر رسول خدا(ص)، علی بن ابیطالب(ع) را به خلافت و امامت منصوب کرد و وجوب اطاعت از او را برای همه امت خویش در حدیث: «من کنت مولاه فعلی مولاه»، که از فریقین متواتر است،۱ تبیین فرمود. چون عید غدیر امسال (سال ۱۳۵۲ق) نزدیک شد، از چند تن از علمای ثقه شنیدم که شیخ محمد صدیق، یکی از علمای عامه و ساکن حمامیان از توابع کردستان (وفقنا الله و ایاه للعمل و الایمان) به دلالت لفظ «مولی» در حدیث فوق اشکال کرده و می‌گوید «مولی» به معنای «اولی بالنفس» است، و چون این واژه عربی است، ما عجم‌ها برای فهم معنای آن می‌بایست به کتابهای لغت مراجعه کنیم.

( ادامه مطلب )

ترجمه انشاء‌الله رحمتی: بهترین مقدمه بر مکتب ویتگنشتاین، خود ویتگنشتاین است. در کتابنامه این مقاله، نام برخی کتب و مقالات فیلسوفانی که سعی در طرح، دفاع یا نقد آرای ویتگنشتاین در فلسفه دین داشته‌اند، آمده است. و اما می‌خواهم بحثم را به خود ویتگنشتاین محدود کنم.

( ادامه مطلب )

نوشتن ما همه‌ی پرنویسان و پرکاران عرصه‌ی علم و نشر را به یک چوب می‌رانیم. عده‌ای از پرنویسان سطحی لزوماً و واقعاً بیشتر ننوشته و نتیجتاً بیشتر نیز نیندیشیده‌اند؛ مثلاً استادی که سی مقاله‌ی علمی-پژوهشی نوشته، اما یازده‌تا را هریک با یکی و یکی را با دو تن و شش‌تا را با یکی دیگر و هفت‌تا را با دو دیگر و تنها پنج‌تا را به تنهایی نگاشته، معلوم است که پرنویسی است که امتیاز بسیاری از محل مقاله کسب کرده، اما واقعاً و شخصاً بسیار ننوشته و به تبع آن بسیار نیز نیندیشیده است

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: