وقتى فكر مىكنم به میلیاردمیلیارد كلمهاى كه هر روز و ساعت نوشته و گفته مىشوند و جویده ـ ناجویده مصرف و دور ریخته مىشوند، احساس مىكنم بهتر است هیچ ننویسم؛ زیرا به نظرم مىرسد هیچ اندیشهى جدّى و قابلتأملى نمىتواند از عهدهى سیل هردم فزایندهى تبلیغات و تبلیغات و تبلیغات برآید؛ سیلِ بىامانى كه در زبانِ زمانه مىتوان آن را «ترور تبلیغات» نامید!
برای آن دسته از اهالی فرهنگ و ادب که بخش مهمی از آثار مهم کتابخانه شخصیشان مربوط به انتشارات امیرکبیر تا سالهای 1358 است، درگذشت عبدالرحیم جعفری خبری تاسفبرانگیز است. به یاد آورید «فرهنگ فارسی دکتر معین» را که آرم انتشارات امیرکبیر بر عطف آنها خودنمایی میکند یا سری کتابهای صادق هدایت که حالا دیگر چاپ امیرکبیرشان از ارزش بالایی برخوردار است. به اینها اضافه کنید کتابهای مهمی از عبدالحسین زرینکوب، بدیعالزمان فروزانفر، ذبیحالله صفا، پرویز ناتلخانلری، سیدابوالقاسم انجویشیرازی، ایرج افشار، جلال همایی، جلال آلاحمد، سیمین دانشور، علیمحمد افغانی، احمد محمود، غلامحسین ساعدی، احمد شاملو، نصرت رحمانی، منوچهر آتشی، ابراهیم یونسی و سروش حبیبی که همگی آنها را عبدالرحیم جعفری با شور و شوق منتشر کرده بود.
در اواخر دهه ٣٠ و اوایل دهه ٤٠، اتفاقاتی در صنعت نشر کشور روی داد که نتیجه و ثمره آن، تربیت صدها مترجم، نویسنده و تصویرگر بود. سرآمد ناشرانی که در هماهنگی با این اقتضائات، صنعت نشر را دگرگون و بهروز کردند، عبدالرحیم جعفری بود. نسل ما وقتی به خاطرات خود از این دهههای مهم تاریخی مراجعه میکند، این چهره فرهنگی صنعت نشر را به یاد میآورد که با بنیانگذاری انتشارات امیرکبیر و راهاندازی فروشگاههای مختلف فروش کتاب در سطح شهر، نشر را وارد مسیر حرفهای تازهای کرد. این مسیر حرفهای در صنعت نشر، محدود به شیوههای چاپ و روشهای توزیع کتاب نمیشود، بلکه جعفری یکی از نخستین پیشگامان توجه و احترام به حقوق مؤلفان کتاب هم بود.
وقتی خبر را در روزنامه خواندم، رفتم بیمارستان. از دریچه كوچك اتاق آیسییو، نگاهش كردم، دریچه بالا بود و قد كوتاه من نمیرسید. روی پنجه پا بلند شدم و به زحمت دیدمش. هزار تا لوله به بدنش وصل بود. ملتهب بود، سرش را تكان میداد. انگار میخواست از قید و بند لولهها آزاد شود....گریهام گرفت. بدجوری گریهام گرفت. داشتیم مرد بزرگی را از دست میدادیم.
عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار موسسه مطبوعاتی امیركبیر، شامگاه جمعه دهم مهرماه ١٣٩٤پس از تحمل یك دوره كوتاه بیماری به دیدار دوست شتافت. آنچه گفتنی است ایشان در دو مجله خاطراتشان به نام در جستوجوی صبح گفتهاند و تكرار آن، موجب اطاله كلام میشود. نگارنده فقط به چند نكته بسنده میكنم، استاد گرانقدرم جناب دكتر دبیرسیاقی برایم تعریف كردند: «یك روز از اداره [وزارت دارایی] آمدم. بیرون طبق معمول همه روزه كه سری به كتابفروشیها میزدم، دیدم آقای عبدالرحیم جعفری- كه من او را از زمانی كه در كتابفروشیعلمی كار میكرد میشناختم
مجموعه این سخنان خواننده را بدین نتیجه میرساند که «سهل ممتنع» امری است «دریافتنی و وصفناشدنی (یدرک و لا یوصف)». میتوان فهمید که فاصلة «رستم از مازندران آید همی…» با «بوی جوی مولیان آید همی…» از زمین تا آسمان هم بیشتر است، سخن رودکی بر خواننده تأثیر میگذارد و سخن معزی خواننده را به خنده وامیدارد! به قول نظامی: خردمندان این تفاوت را درمییابند، اما در ذکر سبب آن فرو میمانند. پیشتر گفتیم که بزرگترین دشواری انسان تبدیل کیفیت به کمیّت است. بیان کیفیت هم دشوار است که آن نیز نوعی تبدیل کیفیت به کمیّت است، مثل بیان چیستی عشق و ماجرایِ پرسش از آن و طرح این پاسخ که جز تجربة شخصی، راهی در شناخت عشق نیست (مولوی، ۱۳۸۲:۱۷۹):
مرگ طبیعیترین اتفاق و ناگزیرترین حکایت زندگی است، از لحظه زادن تا پایان، سایهبهسایه میآید و آنگاه در زمان مقرر، اعلام حضور میکند. اما چگونه زیستن هرکس، انعکاس واقعه مرگ را متفاوت میسازد. عبدالرحیم جعفری متفاوت بود و تنها شبیه خودش بود. به تنهایی، خود را بالا کشید و امیرکبیر حاصل سختکوشی و قدرت تشخیص او بود.
«عبدالرحیم جعفری» بدون تردید یکی از بنیانگذاران مدرن فرهنگ ایران است. نشر ایران به قبل از جعفری و بعد از او تقسیم میشود. آنچه جعفری در چند دهه در عرصه نشر ایران انجام داد، تحولی بود که ما را از عصر بدوی و ابتدایی نشر در طی چند دهه با دنیای معاصر نشر در جهان برابر کرد. پس جعفری با ابتکارات و همت شخصی و فردی خود توانست انقلابی در عالم نشر به وجود بیاورد. او بیش از 3 هزار عنوان کتاب منتشر کرد. کتاب هایی که هرکدام فرهنگ ساز بودند؛ فرهنگ فارسی دکتر محمد معین، امثال و حکم دهخدا، فرهنگ انگلیسی فارسی آریانپور، کتاب تاریخ علم و صدها کتاب دیگر.
عبدالرحیم جعفری بیاغراق یکی از نوادر حوزه نشر بود. او از صفر شروع کرد و به بالاترین درجه یا همان صد در عرصه نشر رسید. کار خود را از پایینترین شغل ممکن در عرصه نشر شروع کرد و با تلاش بسیار آن هم بدون بهره گرفتن از هیچ رابطهای موفق به تأسیس بزرگترین مؤسسه نشر کشور شد. مؤسسهای که نه تنها در مقایسه با مؤسسات داخل کشور بلکه در حوزه خاورمیانه نیز یکی از مطرحترینها به شمار میآمد.
پنلوپه یکی از شخصیتهای منظومه اودیسه، اثر هومر شاعر بزرگ یونان باستان است. داستان او از این قرار است که کشتی «اودوسئوس»، قهرمان بزرگ «ایتاکا» در جزیره «اوگوگیا» در هم میشکند و ناچار به فرود در آنجا میشود. «وکالوپسو»، ملکه و الهه جزیره او را هشت سال نزد خود نگاه میدارد تا با وی نرد عشق ببازد. اما اودوسئوس از دوری همسرش «پنلوپه» و پسرش «تلماخوس» افسرده است. از آن سوی، امیران ایتاکا - سرزمینی که اودوسئوس از آن آمده است - در غیاب او به همسرش، پنلوپه اظهار عشق میکنند و قصد دارند که از این طریق بر سلطنت ایتاکا دست یابند. فرزند اودوسئوس از امیران میخواهد که دست از مادرش بشویند اما آنها بر جوانی او میخندند و به درخواستش توجهی نمیکنند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید