1394/7/22 ۰۹:۰۰
روش تحقیق در تاریخنگاری و پژوهش در تاریخ دیپلماسی، از جمله مقولاتی است که فریدون آدمیت به آنها دلبستگی داشت، و طی سالیان دراز یادداشتها، منابع و مدارک زیادی در این زمینهها گردآوری کرده بود. هدف او طراحی شاخهای از روششناسی جامع بود که به کار پژوهشگران تاریخ میآید. او به ضرورت استفاده از این تکنیک برای تحقق کارهای علمی، آگاهی داشت و جایش را در فضای تحقیقاتی ایران، خالی میدید. این خواستة مهم با درگذشت او بر زمین ماند. در عین حال در جایجای بسیاری از آثارش به روش تحقیقات تاریخی پرداخته که میتواند مورد استفاده پژوهندگان خودآموز قرار گیرد.
فهرست امیرکبیر و ایران ساختار منسجمی از تفکر پیوسته و انضباطیافته را نمایش میدهد. در مقدمة اندیشههای میرزاآقاخان کرمانی از راهنماییهای او در روش تحقیق میتوان بهره گرفت. اثر ارزندة تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم فرصتی برای آشنایی با ظرافتهای تفکر و روش علمی او فراهم میسازد. در کتاب ایدئولوژی نهضت مشروطیت، مجلس اول و بحران آزادی، بخش دیباچه «در تفکر تاریخی و روش تحقیق» به بحث عمومی پرداخته و در ملاحظات در سنجش منابع به طرز خاصی به نکاتی میپردازد که در مجموع راهنمای آموزندهای در روششناسی تاریخی است، ضمن آنکه ساختار مطالب هر اثرش ترسیمکنندة انسجام و ترتب اندیشهای و پیوستگی گام به گام مسیر تحلیلی از مبدأ طرح سؤالات تا مقصد دستیابی به یافتههای پژوهشی است.
در سال ۱۳۵۲ نوشتههایی از فریدون آدمیت در جزوهای با عنوان «مقالات تاریخی» توسط انتشارات شبگیر منتشر شد. چاپ دوم، شامل چند مقاله از آن مجموعه در سال ۱۳۶۲ توسط نشر دماوند به طبع رسید. در صفحة قبل از ورود به متن کتاب، یادآوری شده: «هر مقاله روشنگر بخشی از زندگی سیاسی صدراعظمی است، و در مجموع شمّهای از اوضاع و احوال آن روزگاران به دست میدهد.»
در چاپ جدید، انتشارات گستره نوشتههای دیگری را به نشر اول افزوده و تحت عنوان «مقالات تاریخی ـ انحطاط تاریخنگاری در ایران» در سال ۱۳۹۴ به فضای دانش عرضه کرده است.
آدمیت به وضع تاریخنگاری کشور نگاه نقادانه داشت. معتقد بود با وجود آنکه در رشتة تاریخنویسی سنت دیرین داشتهایم و بیش از ۱۵۰ سال است که از سابقة آشنایی ما با فرهنگ و مدنیت غرب میگذرد و نیز دامنة مباحث گستردهای برای بررسیهای تاریخ داریم، ولی از نظر علمی، فن تاریخنگاری پیشرفت لازم را کسب نکرده، از جهت روش نقد و تحلیل علمی در تحقیق تاریخ، عقبافتاده و از پیشرفتهای علمی جهانی نیز دور ماندهایم. او نظر میدهد: «هرگاه فن تاریخ بر اساسی که میرزاآقاخان کرمانی بنیاد نهاده بود نمو میکرد، تا به حال پیشرفت زیاد کرده بود.»
عمدهترین نقایص تاریخنگاری را اینطور فهرست میکند: بهترین تواریخی که نوشتهاند در سطح واقعهیابی محدود ماندهاند و در مرز تحلیل تاریخی متوقف شدهاند. رشتههای مختلف تاریخ در روش نقد و تحلیل هر رشته شناخته نشده است. در مباحث تاریخ اجتماعی و اقتصادی و دیپلماسی و تاریخ فکر بسیار فقیر هستم. مؤلفان ما مگر در چند مورد خاص، مورخان خبره نبودهاند و تخصصی در فن تاریخ نداشتهاند. تاریخنگاری علم مستقل محسوب نمیشد. این در حالی است که مورخ متفکر با شمّ تاریخنگاری خود میتواند به واقعهها جان بخشد و تاریخ با معنی به وجود آورد: «معیار امروزی ارزشیابی تحقیقات دانشمندان در هر رشته از فنون این است که تا چهاندازه آنرا به سوی ترقی و کمال بردهاند.» در حقیقت توان علمی ما در روش تحلیل استدلالی جهت صدور رأی در حکمهای تاریخی ضعیف است.
آدمیت با تأکید بر ضرورت نقد تاریخی و ماهیت اعتراض، آشفتگی در فکر تاریخی را به نمایش میگذارد. او شلاق انتقاد را بر واژهها در نوشتههای افراد نامتخصص در تاریخنگاری فرود میآورد و روی سخنش به کسانی است که با فن تاریخنگاری بیگانهاند، ولی به خود اجازة جسارت صدور احکام جزمی در این زمینه را میدهند. او پاسخ به مسائل و رویدادهای تاریخی را به روش معادلات هندسی و با فکر ریاضی و تحلیلهای استدلالی میدهد. حساب افسانهسازی با تاریخنگاری را از هم جدا میکند و میگوید: «در محک تاریخ، افسانهها فرو میریزد.»
معتقد است: «اگر تاریخنگار باشیم و تربیت ذهنی لازم این فن را کسب کرده باشیم، باید توصیفهای زیبا و خیالانگیز شاعرانه را کنار بگذاریم و در بحث تحلیل تاریخ همان دقتی را بنماییم که دانشمند فیزیک در لابراتوار خود مینماید.»
حال نگاه کنیم به نمونههایی از پاسخهای استدلالی او: در جواب نویسندهای که به قانون اساسی مشروطیت خُرده گرفته و مدعی است که متنی که ترجمه میشد کهنه بود، از جمله پاسخ میدهد: «قانون اساسی ما به زمان خود کهنه نبود. نوی و کهنگی هر سند سیاسی، امری نسبی و اعتباری است که اعتبارش را تنها در ربط واقعیات اجتماعی و اوضاع تاریخی زمانه میتوان سنجید. هر نویی کهنه میشود؛ هر کهنهای منسوخ میگردد و میمیرد. کجسلیقه و کوردل آنان هستند که اعتبار سند سیاسی را جاودانه میپندارند.»
در ارتباط با اظهارنظر غیرتخصصی دیگری که مدعی است: «چون انقلاب مشروطیت آنطور که باید عمیق و اساسی و همراه با رشد اجتماعی و سیاسی ملت و روحانیت نبود، در حدود کاغذ و ظواهر توقف کرده»، آدمیت پس از تحلیل استدلالی در رد آن، به این یافته تأکید دارد که «رأی او در بیاعتبار جلوه دادن مشروطیت نه منصفانه است و نه هوشمندانه». همچنین پاسخ ادعاهایی از جمله درباره «شکست نهضت مشروطیت»، «وارداتی بودن مشروطیت ایران»، و نیز تفسیرهایی چون «منجر نشدن نتیجة نهضت مشروطیت به جامعة مدنی کامل» را میتوان از لابلای پژوهشهای آدمیت به دست آورد.
از جمله نتیجهگیری او از مشروطیت اینکه «هدف نهضت مشروطیت دستیابی به حکومت قانون بود. بنای ساختار دمکراتیک پارلمانی با تدوین قانون اساسی را مدنظر داشت. در این مسیر نهضت مشروطیت پیش رفت. مجلس قانونگذاری برپا شد و پارلمان روند تکاملی پیدا نمود تا حدی که با پارلمان انگلیس قابل مقایسه شد. تغییر بعدی جریان نهضت مشروطیت از تحول تکاملی به مسیر انحرافی قهقرایی نفی عملکرد آنرا در ارتباط با هدف اصلیاش که دگرگونی حکومت دیسپوث و برپایی نظام پارلمانی و حکومت قانون بود، نمیکند.
نمونة دیگر استدلال او در تحلیلی است که از کارنامة چپروان ایران میکند. در رد این اظهارنظر که مدعی است چپها همیشه مانع مبارزة ملت ایران علیه استیلای خارجی بودند، برهان میآورد: «همانطوری که کتاب مشروطیت را نمیتوان در یک صفحه خلاصه کرد، دفتر «چپ» را نمیشود در یک جمله تخطئه نمود» نظر میدهد که چپ شاخههای مختلفی دارد که هرکدام عملکردی متفاوت در مقایسه با یکدیگر نشان میدهد. آدمیت ساختار آنها را کالبدشکافی اجتماعی و سیاسی کرده و جایگاه تاریخی هر گروه و جنبههای مثبت و منفی هریک را به تصویر میکشد.
آدمیت در مورد جامعة مدنی هم تجزیه و تحلیل استدلالی خود را دارد. ایجاد آنرا از نتیجة برخورد اندیشهها و تمدنها در درازای تاریخ میداند. تمدنهایی بودهاند که نوآوریهایی داشتهاند و از صحنة تاریخ ناپدید گشتهاند، ولی «در حرکت فکر مدنیّت تأثیر مثبت داشتهاند…» «چه بسا بر خاکستر تمدنی، تمدن نوی پدید آمد و به ثمر رسید». «مدنیت یک واحد کل است در هیأت متشکل زنده، دربرگیرندة مجموع عناصر آن یعنی آنچه ما دانش و علم و فلسفه و سیاست و اقتصاد و فن و هنر و ادبیات و سایر متعلقات آنها میخوانیم.»
از پهنای اندیشة آدمیت میتوان به این یافته تأکید کرد که مدنیت محصولی خلقالساعه نیست. حاصل عملکرد انسان و نتیجة تاریخ تمدن بشری است رونق آن در ساختار اجتماعی تابعی از اندیشههای افراد مدنی و کوشش آنها در درک، کسب و جذب تمامی عناصر تشکیلدهندة مدنیت در کل جوامع بشری در گذر زمان به طور پویا و با توجه به درجة توسعه و نشر آن است. این استدلال باطل میکند فرضی را که نتیجة نهضت مشروطیت باید پس از دستیابی به اهدافش و حتی در صورت قرار گرفتن در مسیر تکاملی، ثمرهاش در کوتاهمدت خود به خود به تربیت مدنی افراد و در نهایت به جامعة مدنی منتهی میشد. تحول جامعه سنتی به جامعة مدنی را در صورت فراهم بودن تمامی شرایط آن میتوان در درازمدت انتظار داشت.
دریغ است اگر بهاندیشة روشن آدمیت در ارتباط با آزادی بیان و قلم اشارهای نشود. او ترقی فکری و سیاسی جامعه را لزوماً در بحث و انتقاد آزاد میداند و آزادی بیان و قلم را سد تجاوز قدرت سیاسی، از ارکان دمکراسی و از پاسداران آن میشناسد. آثار و آرای آدمیت فضایی تعبیه میکند برای روشنایی بیداری افکار و رونق اندیشه.
***
انحطاط تاریخنگاری در ایران
دکتر فریدون آدمیت
به اهتمام: سیدابراهیم اشکشیرین
ناشر: گستره
چاپ اول: ۱۳۹۴
۳۱۶ ص ـ ۲۵۰۰۰ تومان
«انحطاط تاریخنگاری در ایران» عنوانی است بر مجموعه مقالات و یادداشتهای دکتر فریدون آدمیت که از اواسط دهه ۱۳۴۰ تا حدود بیست سال بعد،به تفاریق در نشریات مختلف و گاه نیز به صورت پیوستها و ضمیمة مجلات منتشر شده است.
این کتاب در چهار بخش سامان یافته است. بخش اول مشتمل بر پنج عنوان: «انحطاط تاریخنگاری در ایران»، «آشفتگی در فکر تاریخی»، «در تفکر تاریخی و روش تحقیقی»، «برخورد اندیشهها و تمدنها» و «آشنایی ایران با تمدن غربی و پیشروان ترقی جدید» میباشد. در بخش دوم مقالات و یادداشتهای زیر به چاپ رسیده است: سرنوشت قائممقام، دستورنامة محمدشاه در سفارت حسینخان نظامالدوله به فرنگستان، فرار حاجی از دارالخلافه، اسناد و آگاهیهای تازه از امیرکبیر، طرح قرارنامة ایران و انگلیس در بازگرداندن هرات به ایران، دو لایحه قانونی در مجلس وزرای مسئول و مجلس اعیان، یک نامه تاریخی، برخورد افکار و تکامل پارلمانی در مجلس اول، عقاید و آرای شیخ فضلالله نوری.
در بخش سوم دو مقاله با عناوین «سه مکتوب میرزا فتحعلی؛ سه مکتوب و صد خطابة میرزا آقاخان» و «کتاب فکر آزادی» درج یافته است و بخش چهارم مشتمل بر ضمائم: «آزادی بیان و قلم سه تجاوز قدرت سیاسی است»، «درباره وظائف کتاب جمعه»، «روشنفکران و انقلاب» و «گفتگو با دکتر آدمیت» است و در پایان نمایه اشخاص و کتب و امکنه و اقوام و فرق و گروهها گنجانده شده است.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید