اگرچه کلهر در فضای اواخر قرن نوزدهم اروپا نبود تا از هر حرکت او مکتبی سر برآورد، اما در جامعه آماده برای دگرگونی و نهضتجوی عصر ناصری، بینیازی کلهر، انتقادات مستقیمش از دربار و درباریان و ایستادگی او در مقابل عدم پذیرش دولتیشدن و بالاستقلال و در کنار مردم زیستن، مینمایاند که نه تنها هنرش تنها وسیلهای برای دلخوشی نیست، بلکه بارویی است در دفاع از کیان هنر ملی و هرچند از دایره سیدجمال و میرزا آقاخان و همفکران و همراهان آنها چون مرحوم نجمآبادی خارج نیست، بلکه با تأثیرگذاری بر حیطه شاگردان و اطرافیان خود گامی فراتر نیز برمیدارد.
یک روز یک جُلمبری نزد میرزا آمد. میرزا از او خواهش کرد با رمل طالعی ببیند. آخوند از تاریخ ولادت صاحب طالع پرسش کرد. میرزا گفت پریشب است. معلوم شد خدا به میرزا پسری داده است.
در این مقاله مجسم میرزای کلهر همچون قهرمان داستان در زمان خود با همه چیز و همه کس و تمامی تحرکات اجتماعی و سیاسی اطراف خود ارتباط مستقیم دارد. از مسجد تا دربار، از وزارت انطباعات و دیوان اعلی تا شید و کید بازار، و از مجلس اشراف و قافله زوار شاهی تا همنشینی با سیدلطفعلی یزدی لوطی زنجیرکش بیباک و مشهور یزد که سوراخ سنبه هر کاری را خوب بلد بوده و از تجار باج میگرفته و بهادری و عیاری و دریادلی او و خلاصه این بیان روشن اگرچه به ده صفحه نمیرسد
نمونهای از قلم آهنی را که میرزای کلهر مخصوص تحریر خط فارسی طرح کرده بود، به خارج فرستادند و سفارش داده، پس از آن قلمهای آهنی خطاطی برای فارسینویسی با طرح و ابداع میرزای کلهر ساخته شده به ایران آمد.۶۷ در حالی که خط و کتابت مکتب قدیم به هیچ وجه توانایی ارضاء نیاز فرهنگی اجتماعی جامعه ایران در عصر ناصری را نداشت.
سختگیری و مرتبه مشکلپسندی و وسواس هنری میرزارضا موجب فقدان اکثر آن نمونههای مشاقی گردید؛ زیرا هرچند خود میدانست چه گوهرهای گرانبهایی را بر صفحه کاغذ نوشته است، اما مصداق بارز عشق بود، عاشقی که معشوق را معدوم میکرد تا آن را در کف هنرناشناسان نبیند
میرزا نصرالله حکاک نوادۀ محمدطاهر حکاک معروفی بود و خودش نیز حکاکی میکرد. وی در خط نستعلیق شاگرد میرزا محمدرضا کلهر بود و شیوۀ میرزا را در حکاکی، او وارد کرد. پس از چهار پنج سال که نزد میرزارضا مشق کرد، درگذشت.۵۲
میرزارضا کلهر علاوه بر زمینه ارثی و تعلیم و تحصیل ایام صباوت و نوجوانی در نزد بنیاعمام و خوشنویسان برجستة کلهر و زنگنه، در ورود به تهران به مقتضی درک و دریافت اخلاق و رفتار و عمل به احکام و دقت در مسائل شرعی که گویا مرحوم میرزا محمد خوانساری نیز بدان صفات متصف بوده است، محضر او را ترجیح میدهد و به ادامه تعلیم خوشنویسی میپردازد.
بنابر نوشته استاد غلامحسین امیرخانی در بررسی و کالبدشکافی خوشنویسی خط فارسی در مکتب میرزارضا کلهر، وی «توانست در (نسبت) بهخصوص در آثار بعد از ۱۲۹۰ که از او به یادگار مانده، تکامل ایجاد کند. این مطالب را از اساتید بزرگوار خود (آقا سیدحسین و آقا سیدحسن) علما و عملا شنیدهام.
پیش از انقلاب اسلامی هنر بیشتر در مدار تهران میچرخید. در شهرها سکوتی سخت و دلگیر در حوزه فرهنگ و هنر حاکم بود. اصفهان و شیراز و تا حدودی تبریز به سبب ویژگیهای خاص در این حوزه و عبور و مرور میهمانان خارجی و برگزاری جشنهای زیربنایی، استثنا بودند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید