در برقراری تطبیق و مقایسه میان دو تفکر یا حوزه فکری، بویژه تفکر متعلق به دوره باستان، به دو روش میتوان عمل کرد؛ روش اول، مطالعات تاریخی و اثبات تأثیر و تأثر میان دو فرهنگ بر اساس شواهد تاریخی است و روش دوم آن است که مؤلفه های هر تفکر و شباهتهای آنها با یکدیگر بررسی شود. در این میان، لغت شناسی تعابیر و واژگانی که در هر نظام فکری بکار میرود و بررسی نقاط مشترک و متفاوت آنها، جایگاهی خاص دارد.
اوج حضور و نقشآفرینی عنصر «مقایسه» در «مطالعات تطبیقی» متجلی میشود. در تعریفی ساده میتوان گفت هر تحقیقی که در آن محقق به مقایسه دو یا چند پدیده یا مفهوم در دو بافت متفاوت بپردازد، تحقیقی تطبیقی انجام داده است. از سویی دیگر، با توجه به گستردگی و تنوع مفاهیم در رشتههای مختلف و گوناگونی بافتها، مطالعات تطبیقی میتواند بسیار متنوع باشد
امکان و نحوه فلسفه تطبیقی یکی از سؤالات مهم زمانه کنونی است. از جمله رهیافت هایی که در این حوزه تلاش داشته اند، رهیافت پدیدارشناسی است. هانری کربن از مهمترین بینانگذاران فلسفه تطبیقی و نزدیک به پدیدارشناسی است
ایزوتسو ، متفکری شوریده و شگفت انگیز است و نوآوری های بزرگی را به ارمغان آورده است . بخش عمده آثار متفكّر و شرق شناس شهیر ژاپنی توشیهیكو ایزوتسو (1) در جهت تطبیق افكار است. وی در این جهت از روشی استفاده میكند كه به تعبیر مأخوذ از هانری كربن ، فراتاریخی (meta - historical) است. در روش تاریخی مرسوم تحقیقات آكادمیك همه افكار تابع زمان و مكان خویش هستند و از اینرو نسبیت و قید تاریخی بر افكار غلبه دارد. دقیقاً در ردّ این نوع نگرش تاریخی، جریان پدیدارشناسی در فلسفه معاصر قدم نهاد و با اِعمال همین روش است كه راه فلسفه تطبیقی همواره میشود.
واله، استادیار گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی در نشست «فلسفه تطبیقی چگونه ممکن است؟» درباره موضوع چگونگی امکان فلسفه تطبیقی و شرایط آن سخنرانی کرد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید