امروز شش سال از درگذشت استاد جلیل شهناز میگذرد، 27 خرداد ماه سال 1392 بود. هنرمندی که تار با پود روزها و روزگار او گره خورده است و او را شهنواز تار ایران لقب میدهد و براستی این نام برازنده قامت هنری جلیل شهناز است. این نوازنده تار در طول زندگی هنری خود با هنرمندان بسیاری از جمله فرامرز پایور، حبیبالله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، حسن کسایی، سید محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری، محمد رضا شجریان، شهرام ناظری و... همکاری داشته است.
سرپرست تیم تهیهکننده و تدوین پرونده ثبت کمانچه در یونسکو گفت: ثبت ساز کمانچه در یونسکو حاصل ساعتها تحقیق وفعالیت جمعی از پژوهشگران است که بزودی در کنفرانس عمومی این سازمان انجام میشود.
عملكرد نهادهای صنفی در حوزههای مختلف هنری یكی از پرمناقشهترین موضوعاتی است كه در حوزه فرهنگی قابلطرح است. پرداختن به نحوه كاركرد این نهادها كه دستكم روی كاغذ درصدد ارایه خدمات مقدور به هنرمندانی هستند كه زیرمجموعه صنف مورد نظر قرار میگیرند، ازجمله بحثهایی كه تا امروز بهواسطه جنجالهای رسانهای موافقان و مخالفان، كمتر توجهی به آن صورت گرفته است. خانه موسیقی بهعنوان تنها نهاد فعال در حوزه موسیقی كشور نیز از این قاعده مستثنی نیست.
«جلیل شهناز» یکی از نوازندگان برجسته موسیقی در موسیقی معاصر ما است. در واقع نوازندگی ایشان حد فاصل بین دوران قاجار و معاصر بود. او در نوازندگی ساز تار نیز شیوه منحصر به فرد خود را داشت و از معدود هنرمندانی بود که کارهای خلاقانه بیشماری در زمینه تکنوازی و همچنین جواب آواز انجام داده و در این زمینه آثار ماندگاری را هم در موسیقی ایرانی خلق کرده است.
"علی اکبرخان فراهانی، آقاغلامحسین، میرزا عبدالله، میرزا حسینقلی، علی اکبرخان شهنازی و احمد عبادی." بیشک اینها نامهای سادهای برای هیچ اهل موسیقی در ایران نمیتواند باشد؛ بلکه اینها اعضای خاندانی هستند که اگر نبودند موسیقی ایرانی چیزی غیر از اینها بود که امروز به داشتنش میبالیم. خاندانی که روحالله خالقی؛ یکی از بزرگمردان تاریخ موسیقی ایران خاندان هنر نامیده و به حق نامی است شایسته و درخور. امسال یعنی سال 1394 مصادف است با یکصدمین سال وفات یکی از بزرگان این خاندان یعنی میرزا حسینقلی. به همین مناسبت به حضور یکی از تعلیم یافتههای مکتب میرزاحسینقلی که موسیقی را بیواسطه از فرزند او یعنی علی اکبرخان شهنازی فراگرفته آمدیم.
«علی اکبرخان شهنازی» از بزرگترین موسیقیدانان ایرانی است که تبار خانوادگیاش نشان از اصالت او در عرصه موسیقی دارد. او نوه آقا علی اکبر فراهانی بود که در اوایل دوران ناصرالدین شاه هنرمندی برجسته و صاحب اثر بود و به درخواست میرزا تقی خان امیرکبیر به تهران فراخوانده شد و درهمین شهر سکنی گزید. او سه پسر داشت؛ یکی از فرزندانش به نام میرزا در جوانی از دنیا رفت و دو فرزند دیگر یعنی میرزا عبدالله و آقا حسینقلی ادامه دهنده راه پدر شدند.
اجتماعی بودن هنر به معنای سیاسی بودن آن نیست. هنرمند باید از اجتماع پیام بگیرد و آن را پالایش كرده و به صورت پختهتر به اجتماع تحویل دهد. هنرمند به اجتماع خط میدهد و در واقع پیشرو دانشمندان است. همواره در هر جنبش و انقلابی، موسیقی به عنوان یكی از تاثیرگذارترین هنرها نقشآفرینی كردهاست. در جریان انقلاب مشروطه نیز پیوند شعر و موسیقی و خلق آثار مردمی تاثیر شگرفی بر حركت مردم به سوی آزادیخواهی داشته است. اما این تاثیر در زمان مشروطه متقابل بوده است زیرا به همان نسبت انقلاب مشروطه در دیدگاه مردم و روشنفكران نسبت به موسیقی تغییراتی ایجاد كرد. در گفتوگو با داریوش پیرنیاكان نگاهی به تاثیر متقابل موسیقی و انقلاب مشروطه داشتیم. داریوش پیرنیاكان گرگری در سال ۱۳۳۴ در شهر گرگر (هادیشهر) از توابع شهرستان جلفا در استان آذربایجان شرقی متولد شد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید