ساسان طهماسبی، پژوهشگر و مترجم گفت: تعداد سفرنامههای دوره صفوی که تاکنون ترجمه شدهاند، در قیاس با انبوهی از سفرنامهها که هنوز ترجمه نشدهاند، بسیار اندک است، بااینوجود، کوشیدم متنی را برای ترجمه انتخاب کنم که تا حد ممکن، متمایز باشد.
فلوران ایدالو: با وجودی که نیکولو در نگارش دیپلماتی غنی بود، اما «دستار و گل سرخ» آخرین اثر اوست و این نشان میدهد که ایران در قلب و پیشینه حرفهای او چه میزان اهمیت داشته است.
کتاب «سفر با کاروان» در قالب سفرنامه به قلم ژوزف فیلیپ پییر فریه منتشر و روانه بازار کتاب شد.
سفرنامه میرزا حسنخان (صاحب دیوان) سفر یا فرار میرزا حسنخان را از تهران به تبریز، طی 23 روز از تاریخ دهم رجب تا سوم شعبان سال 1301 قمری شرح میدهد. میرزا حسنخان نام این سفر ناگهانی را «الفراریه» گذاشته و علت آن را دلگیرشدن از پدر خویش ذکر کرده است.
سفرنامهها یکی از منابع اصلی برای نگارش تاریخ است. در سفرنامهها به انبوهی از اطلاعات مهم دست خواهیم یافت که حاصل تفاوت نوع نگاه سفرنامهنویسان و مورخان است. اگر نویسنده سفرنامه زن باشد به دلیل نوع نگاه، دقت و ظرافت در ثبت جزئیات امور این اهمیت دو چندان خواهد شد.
سفرنامه نویسان غربی به ویژه در دو قرن اخیر گزارش گران بیرونی وضعیتی در ایران بوده اند که می توان از آن به انحطاط و عقب ماندگی تمدنی ـ فرهنگی تعبیر کرد. وضعیت اقلیمی و جغرافیایی ویژه ایران و خشکی و کم آبی و به تبع آن وابستگی شدید تمدن ایرانی به آب و سازه های آبی، به ویژه کاریز یا قنات، از ویژگی ها و پدیده هایی بوده که توجه اکثر غربیان را جلب کرده است.
ادوارد ایستویک مانند بیشتر مأموران سیاسی انگلیسی در ایران، نویسنده و پژوهشگری متبحر بود و درباره شهرهای هند نیز آثار متعددی دارد. وی در کتاب «سه سال در ایران» تهران قدیم و موقعیت وزیر مختار و دولت ایران را بهروشنی تصویر کرده است.
سفرنامه «ادوارد بکهاوس ایستویک»، شرقشناس و کارمند اداره مستعمرات هند با ترجمه شهلا طهماسبی تصویر روشنی از تهران قدیم و موقعیت وزارت مختار و دولت ایران ارائه میدهد.
دکتر محمدرضا جوادییگانه، دانشیار گروه جامعهشناسیِ دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران و رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، از استادان شناختهشدۀ حوزۀ جامعهشناسی بهخصوص با رویکرد جامعهشناسیِ تاریخی و تاریخ اجتماعی است. او سالهاست در زمینۀ مطالعات خلقیات ایرانی ذیل حوزهای که اینسالها به عنوان «خلقیاتپژوهی» مشهور شده است، فعالیت علمی و پژوهشی داشته است.
ردی با محاسن سپید و نگاه غمگین و ردایی بلند بر تن و پاپوشهایی پاره بر پا و زنجیری بر گردن؛ این تصویری به شمار میآید که از حاج سیاح، جهانگرد ایرانی تاریخ معاصر ثبت شده است. او گاه در کنار میرزارضا کرمانی دیده میشود؛ همان شورشی پرآوازه که ناصرالدینشاه را به سود رعیتها ترور کرد. این همنشینی گویا از آنرو بوده است که حاج سیاح نیز در روزگاری از زیست و تکاپوهای سیاسی و فکری خود کوشیده بود یک منتقد باشد و از همینرو زمانی را در تبعید گذراند. پارهای تاریخپژوهان البته با این رویکرد او بسیار منتقدانه رویارو شدهاند. علی دهباشی در مقدمه سفرنامه حاج سیاح که بخشی از این رویکرد تند منتقدانه را در برابر کارنامه سیاسی و فکری حاجسیاح دربرمیگیرد، در روایت زندگی او مینویسد «محمدعلی سیاح (تولد ١٢١٥ مرگ ١٣٠٤ هجری شمسی) نزدیک صدسال زندگی کرده، و بیستسال از عمر را خارج از ایران بوده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید