ردی با محاسن سپید و نگاه غمگین و ردایی بلند بر تن و پاپوشهایی پاره بر پا و زنجیری بر گردن؛ این تصویری به شمار میآید که از حاج سیاح، جهانگرد ایرانی تاریخ معاصر ثبت شده است. او گاه در کنار میرزارضا کرمانی دیده میشود؛ همان شورشی پرآوازه که ناصرالدینشاه را به سود رعیتها ترور کرد. این همنشینی گویا از آنرو بوده است که حاج سیاح نیز در روزگاری از زیست و تکاپوهای سیاسی و فکری خود کوشیده بود یک منتقد باشد و از همینرو زمانی را در تبعید گذراند. پارهای تاریخپژوهان البته با این رویکرد او بسیار منتقدانه رویارو شدهاند. علی دهباشی در مقدمه سفرنامه حاج سیاح که بخشی از این رویکرد تند منتقدانه را در برابر کارنامه سیاسی و فکری حاجسیاح دربرمیگیرد، در روایت زندگی او مینویسد «محمدعلی سیاح (تولد ١٢١٥ مرگ ١٣٠٤ هجری شمسی) نزدیک صدسال زندگی کرده، و بیستسال از عمر را خارج از ایران بوده است.
سفرنامه ها از منابع مهمی هستند که به رغم اشارات سطحی و پراکنده، دقایقی از فرهنگ و سنن گذشته را در خو جای داده اند که در سایر منابع صحبتی از آنها به میان نیامده؛ از این رو، پرداختن به شاخصه های فرهنگی از طریق سفرنامه ها می تواند در انجام پژوهش و تحقیق، محقق را یاری کند.
اگر بخواهیم تاریخچه ای بر ایرانگردی و جهانگردی بنگاریم، ناگزیریم که آن را در دو بخش جدا، یعنی «ایرانگردی» به مفهوم آمدن سیاحان و جهانگردان بیگانه به ایران، و «جهانگردی» به معنای سیر و سیاحت ایرانیان در کشورهای بیگانه، مورد پژوهش قرار دهیم. تلاش ما بر این است که بر پایۀ اسناد و مدارک موجود، وضعیت بیگانگان ایرانگرد و ایرانیان جهانگردی را تا آن جایی که در چنته هست، مورد مطالعه و سنجش قرار دهیم.
آداب و رسوم ایرانیان، از جمله ازدواج، بازتابی چشمگیر در آثار مسافران خارجی که به دلایل مختلف در دوره قاجار به ایران آمده اند، داشته است. ایرانیان، در این دوران آداب و ضوابط خاصی در ارتباط با ازدواج و مسائل مربوط به آن نظیر خواستگاری، نکاح، مهریه، طلاق و غیره داشته اند که در این نوشته بدان ها پرداخته خواهد شد.
سرزمینهای شرقی در طی قرون، پیوسته مورد توجه جهانگردان ممالک اسلامی و اروپایی بوده است. ایران به دلایل سیاسی و جغرافیایی، به ویژه مورد علاقۀ سیّاحان قرار می گرفت. شبکۀ راههای ایران و نیز کالا و اجناس ایرانی، به شهرت ایران در این مورد کمک مؤثری می کرد. مسلمانان به علت همجواری، و نیز مسافران کشورهای نزدیک معمولاً راههای دریایی را انتخاب می کردند، اما راههای زمینی هم اغلب توسط اروپاییان مورد استفاده قرار می گرفت.
یکی از سفرنامه های ناشناختۀ اواخر دورۀ ناصری سفرنامه ای موسوم به سفرنامۀ کرمان است که در سال 1309 ه.ق. نوشته شده است. این سفرنامه حاصل سفری مأموریتی است که نویسندۀ آن شرح سفرش را از تبریز تا کرمان به رشتۀ تحریر در آورده است.
در عصر حاضر، سفرنامه ها جایگاه بسیار مهمى در بازنمائى و تدوین تاریخ دارند، چرا که با پرداختن به جزئیات، ذهنیت مورخ و محقق تاریخ را به ویژه براى تحلیل در زمینه تاریخ معاصر ایران، واقعى تر و شفافتر مى سازد.
مقاله حاضر در پی تبیین چگونگی و چرایی نگاه سفرنامه نویسان اروپایی به مقوله محرم در دوره قاجاریه می باشد.اساساً بررسی نظرات و دیدگاه های سیاحان اروپایی به پدیده های جهان شرق در این مقطع زمانی در چهارچوب مقوله ای به نام شرق شناسی قرار می گیرد.
"گزارش شکارهای ناصرالدین شاه قاجار به کوشش فاطمه قاضیها، تهران؛ سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۹۰»(۱۴ محرم۱۲۷۹ -۲۷ ذیحجه ۱۲۸۱) متن اصلی کتاب حاوی متن تصحیح شده دستخط ناصرالدین شاه است که با عزیمت از سلطنت آباد به عزم ییلاق شهرستانک از راه کوه البرز شروع و به قول خودش به تفصیل به شکارهایی که شده و سایر مواردی که پیش آمده میپردازد.
یکی از مهمترین مساله ها در ترجمه و مطالعات سفرنامه ها، مساله اعتبار و صدق در گزارشهای سفرنامه نویسان است. محدودیت های فهم و عوامل موثر بر فهم سفرنامه نویسان سبب شده اند که بعضا با روایت ها و گزاره هایی مواجه بشویم که نه تنها منابع دیگر آنها را تایید نمی کنند، بلکه با روایت خود مردم ساکن در آن منطقه خاص هم مطابقتی ندارد. از سوی دیگر همیشه مواجهه ای دوگانه با سفرنامه نویسان دیده میشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید