نگاه تاریخی به زنان البته با نگاه سیاسی و اجتماعی به آنان متفاوت است اما چنانکه می دانیم درهرحال هیچ جای تاریخ از مقوله سیاست خالی نیست. مهم آن است که وقتی از نقش سیاسی ــ اجتماعی زنان سخن می گوییم، تنها متوجه زنان مشهور و سرشناس یا زنان بانفوذ درباری نباشیم، بلکه حرکت اجتماعی زنان را در گستره اجتماعی آن در نظر آوریم.
هر انقلاب دارای معنای خاص تاریخی است. انقلاب به معنای رسیدن جامعه به نقطهای بحرانی در روابط درونی خویش است؛ به معنای یک نقطه پرش تاریخی برای قشرهای نوخاسته جامعه علیه طبقه یا طبقات حاکم است و از این جهت است که یک جامعهشناس بزرگ انقلاب را «لوکوموتیو تاریخ» میخواند.
با آغاز جنبش قانون در تاریخ معاصر ایران که در پی آن حرکت مشروطهخواهی را به جریان واداشت، باعث شد در نهایت به صدور فرمان شاه مبنی بر رسمیت دادن به نظام جدید در ایران منتهی شود.
111 سال از امضای قانون مشروطه به قلم مظفرالدینشاه قاجار میگذرد و باز در میانه گرمای تابستان ایرانیان دغدغه مند و دل نگران به هوای آرمانها و ایدههای مشروطیت ایران به تاریخ معاصر خود رجوع میكنند و میكوشند با بازخوانی این تجربه زیسته صد و اندی ساله دریابند كه بر ما چه گذشت و چه میگذرد. نسبت امروز ما با مشروطه چیست؟
آلن تورن جامعه شناس فرانسوی میگوید: «هرپدیدهای محصول شرایط اجتماعی خود است» قرن بیستم برای ایرانیان قرنی پراز رویکردها وحوادث غیر قابل پیشبینی بود که توانست فرهنگها، عادتها وحتی سنتها و «اخلاقیات» نسلهای بعدی را دگرگون کند، امری که دربخشی ازجهان، ازچند قرن پیش شروع شده بود
با پیروزی جنبش مشروطه خواهی، دوران جدیدی در حوزة اندیشه سیاسی در ایران آغاز گردید. این حادثة تاریخی، تنها وقوع تحول در صحنة مناسبات سیاسی و اجتماعی نبود، بلکه از همان آغاز دارای عناصر مفهومی نوآیینی بود که به ضرورت واکنش دو گروه از علما و فقهای دینی را در موافقت یا مخالفت با آن برانگیخت.
در دوران قبل از انقلاب مشروطه و در بحبوحه ی شکل گیری این انقلاب، مانند 600 سال قبل از آن، مهم ترین بخش تولید ثروت، کشاورزی بود که روستا نقش مهمی در این مقوله بازی می کرد.
گاهی بعضی سیاستمداران در تاریخ محو میشوند، محو شدنی كه خودخواسته نیست و شاید بتوان گفت قربانی شرایط زمانه میشوند، یكی از این افراد جان افكندی، رییسجمهور امریكاست كه هنوز هم دربارهاش مینویسند و علاقهمندان نیز این آثار را دنبال میكنند.
برای کسانی که تاریخ معاصر ایران را بررسی میکنند یک سؤال جدی طرح میشود. رضاشاه که فاقد تحصیل رسمی و دانشگاهی بود، از کجا به ایدهی پیشرفت جامعهی ایران رسید و توانست آن را در طی شانزده سال در ارکان مختلف، بهتدریج نوسازی نماید؟ برای پاسخگویی به این سؤال، باید اندکی به گذشته سفر کرد تا علل رویکرد او را فهم نمود
آثار ادبی بطور نامحسوس و غیرمستقیم، آرمان ها، تفکرات و شیوۀ زندگی هر ملّت را در طول تاریخ نشان می دهد و تصاویری هنرمندانه از واقعیات اجتماعی عرضه می دارد. نگاه جامعه شناختی به ادبیات می تواند وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره را تا حدودی نمایان سازد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید