آغاز بیداری حوزه‌های علمیه

1394/10/27 ۱۰:۰۵

آغاز بیداری حوزه‌های علمیه

محمدمهدی عبدخدایی : اگر بخواهم درباره شخصیت نواب‌صفوی سخن بگویم شاید عده‌ای گمان کنند شیفته شخصیت او بوده‌ام. به همین جهت بحث را با اشاره به نقلی از روزنامه «الحیاه» لبنان آغاز می‌کنم که نشان‌دهنده شخصیت اوست. نواب‌صفوی در سال 1332 شمسی به اردن سفر می‌کند. در آن زمان نیمی از بیت‌المقدس در اختیار اردن بود و جریان «معتمر اسلامی» برای نجات فلسطین تشکیل می‌شود. او پس از اردن به لبنان می‌رود و در آنجا در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت می‌کند.


نگاهی به ویژگی‌های سیدمجتبی نواب‌صفوی در سالگرد شهادتش

محمدمهدی عبدخدایی : اگر بخواهم درباره شخصیت نواب‌صفوی سخن بگویم شاید عده‌ای گمان کنند شیفته شخصیت او بوده‌ام. به همین جهت بحث را با اشاره به نقلی از روزنامه «الحیاه» لبنان آغاز می‌کنم که نشان‌دهنده شخصیت اوست. نواب‌صفوی در سال 1332 شمسی به اردن سفر می‌کند. در آن زمان نیمی از بیت‌المقدس در اختیار اردن بود و جریان «معتمر اسلامی» برای نجات فلسطین تشکیل می‌شود. او پس از اردن به لبنان می‌رود و در آنجا در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت می‌کند. پس از حضور او در این نشست مطبوعاتی، یوسف‌ حنا ابراهیم خبرنگاری مسیحی که بعدها به وسیله نواب مسلمان می‌شود، مقاله‌ای در روزنامه «الحیاه» درباره او می‌نویسد. یوسف حنا در آن مقاله تاکید می‌کند که با جسم نحیفی رو‌به‌رو شدم که روح بزرگی پشت آن نهفته بود. از همه خبرنگاران تصدیق می‌گرفت که اسلام پیروز خواهد شد و حاکمیت اسلامی را حداقل باید در دنیای اسلام برقرار کرد. حنا شرح می‌دهد زمانی که نواب با او روبه‌رو می‌شود می‌گوید که ما اسلام را در دنیا منتشر خواهیم کرد. یوسف حنا می‌نویسد: «به او گفتم نمی‌توانم این حرف تو را تصدیق کنم چون من یک مسیحی هستم. نواب به من گفت چرا مسیحی هستی؟ مگر کتاب انجیل شما پیغمبر ما را تایید نکرده است؟ چرا مسلمان نمی‌شوی و چرا به جرگه مسلمانان منطقه و جهان نمی‌پیوندی؟ امروز عصری است که باید اسلام در تمام دنیا رشد کند.» حنا می‌گوید: «چنان با احساس و با همه وجود خود راجع به اسلام و پیروزی اسلام و حاکمیت اسلامی صحبت کرد که من ناخودآگاه از او پرسیدم چگونه می‌توانم مسلمان شوم؟ به آرامی گفت باید بگویی: اشهد ان لااله‌الا الله و اشهد ان‌ محمداً رسول‌الله». حنا شرح می‌دهد که از تاثیر سخنان مبارز مسلمان شگفت‌زده شده و می‌گوید در روح او چیزی را دیده که در دیگران ندیده است: «احساس کردم همه وجودش اسلام، قرآن و محمد است و احساس کردم انسانی است که از شجاعت بهره زیادی برده است.»
درباره شجاعت نواب‌صفوی به نکات زیادی می‌توان اشاره کرد. زمانی که او همراه با گروهی از نظامیان همچون احمد سوکارنو - رئیس‌جمهور سال‌های بعد اندونزی که به وسیله کودتای سوهارتو از قدرت کنار رفت - به فلسطین رفته بود، همراهان خود را برای عبور از مرز ترغیب می‌کند و آنها را از مرز عبور می‌دهد تا در آنجا در مسجدی که به وسیله سربازان اسرائیلی به متروکه‌ای تبدیل شده بود، دو رکعت نماز تحیت بخوانند. زمانی که بازمی‌گردند احمد سوکارنو به نواب می‌گوید که این کار ممکن بود هر لحظه آنها را به کشتن دهد. نواب پاسخ می‌دهد که دلم می‌خواست ما در این مرز شهید شویم. ما نمایندگان کشورهای اسلامی هستیم. کشورهای اسلامی درحال رخوتند که اسرائیل توانسته یک دولت پوشالی تشکیل دهد. او می‌گوید که این کار را به این خاطر انجام داده تا اگر نمایندگان کشورهای اسلامی بی‌گناه و بدون اسلحه شهید شوند، خون مردم کشورهای اسلامی به جوش بیاید و اسرائیل را نابود کنند.
یکی از ویژگی‌های مهم و منحصربفرد نواب‌صفوی تقوای او بود. نواب نیمه‌شب‌ها برمی‌خاست و نماز شب می‌خواند و اشک می‌ریخت و فریاد می‌زد: «اللهم الرزقنی شهاده فی سبیلک». کم غذا می‌خورد و همواره دیگران را بر خود ترجیح می‌داد. آنچه داشت در راه خدا می‌داد و همراهانش را وادار به کمک در راه خدا می‌کرد. سخاوت، شجاعت و اعتقاد به تمام معنا داشت. بسیاری در زمان حیات نواب به او تهمت‌های زیادی زدند. گفته می‌شد.  او از انگلیسی‌ها پول گرفته است. خوشبختانه زمانی که شهید شد، همه فهمیدند هیچ‌چیز در زندگی نداشت و در یک خانه اجاره‌ای در دروازه‌دولاب تهران زندگی می‌کرد و اجاره آن خانه را همان مردم منطقه می‌دادند. در خاطر دارم که شبی نواب از سفر فلسطین آمده بود. شهید سیدعبدالحسین واحدی به دلیل بیماری‌ای که داشت گاهی رعشه می‌گرفت و آن شب حالش بد شد. پیرزنی در مقابل خانه نواب خانه می‌ساخت. نواب نذر کرد اگر حال واحدی بهتر شود یک روز برای خانه پیرزن عملگی کند. روز بعد حال واحدی بهتر شد و او شروع به کارکردن در آن خانه کرد.
یکی از دوستان آقای سیدهاشم حسینی که مجتهد هم بود، آمد و خواست به زور دست نواب‌صفوی را ببوسد. می‌گفت نواب تا دیروز در قاهره خطاب به محمد نجیب، رئیس‌جمهور مصر فریاد می‌زد که کانال سوئز را ملی کنید و امروز برای این پیرزن فقیر عملگی می‌کند؛ چگونه می‌توان این بزرگی را انکار کرد. اطرافیان او نسبت به تقوا، سخاوت، شجاعت و... نواب صفوی سر تعظیم فرو ‌آورده بودند. یکی از روحانیون بزرگوار قم درباره او می‌گفت که نواب سعی می‌کند به آن چیزی که پیغمبر می‌خواست، عمل کند. به همین جهت شهادت نواب‌صفوی در ایران آغاز بیداری حوزه‌های علمیه بود. مرگ نواب‌صفوی در حوزه‌های دینی مخصوصا در حوزه قم و مشهد چنان اثر گذاشت که پس از رحلت آیت‌الله سیدحسین بروجردی و ورود امام خمینی به صحنه، تمام حوزه‌ها از این مرجع بزرگوار حمایت کردند. آن شبی که همراه با نواب‌صفوی در منزل آیت‌الله سیدمحمود طالقانی مخفی شدیم او به من گفت عبدخدایی چنان می‌میرم که از هر قطره خونم نواب‌صفوی جدیدی متولد شود.


منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: