سهروردی و افکار او

1394/10/23 ۱۰:۲۱

سهروردی و افکار او

بعدازظهر دوشنبه 21 دی سالن جلسات موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران میزبان‌ نشست نقد و بررسی کتاب «سهروردی و افکار او (تاملی در منابع فلسفه اشراق)» اثر تازه کریم مجتهدی، استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران بود. نشستی با همکاری موسسه حکمت و فلسفه ایران و انجمن حکمت و فلسفه ایران که در آن کریم مجتهدی، شهین اعوانی، رضا کوهکن و محمد‌منصور هاشمی حضور داشته و درباره جنبه‌های گوناگون این کتاب سخنرانی کرده‌اند. آنچه در این صفحه خواهید خواند بخش‌هایی از صحبت‌های حاضران در این نشست است.

 

بعدازظهر دوشنبه 21 دی سالن جلسات موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران میزبان‌ نشست نقد و بررسی کتاب «سهروردی و افکار او (تاملی در منابع فلسفه اشراق)» اثر تازه کریم مجتهدی، استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران بود. نشستی با همکاری موسسه حکمت و فلسفه ایران و انجمن حکمت و فلسفه ایران که در آن کریم مجتهدی، شهین اعوانی، رضا کوهکن و محمد‌منصور هاشمی حضور داشته و درباره جنبه‌های گوناگون این کتاب سخنرانی کرده‌اند. آنچه در این صفحه خواهید خواند بخش‌هایی از صحبت‌های حاضران در این نشست است.

 

تاملی در منابع فلسفه اشراق / کریم مجتهدی

در کتاب من نکاتی وجود دارد که اصلا در این باره در ایران بحث نشده است. سخنان اصلی در این کتاب، حرف‌هایی درباره تاریخ فلسفه است. در این کتاب نکاتی را به تصور خودم پیدا کردم که نه کربن آن را آورده و نه در کتاب‌های رایج درباره منشاء حرف‌های سهروردی آمده است. اما این مساله بسیار برای من مهم بوده است. اگر به خاطر بیاورید منابع فکری سهروردی شامل سنت‌های قدیمی مردم ایران، سنت‌های فلسفی ابن سینا، سنت‌های قدیمی ادبیات فارسی و البته سنت‌های یونانی است. علاوه‌بر این یک سنت، سنتی قنوسی - هرمسی است. این موضوع بحث اصلی و آن چیزی است که سهروردی را از ابن‌سینا و بسیاری از متفکران اسلامی عرب جدا می‌کند.  اگر چند کتاب اول سهروردی را در نظر بگیریم، کتاب «حکمت الاشراق» از بقیه آثار جدا می‌شود. برای اینکه اسامی در کتاب اول می‌آید و در کتاب آخر نمی‌آید. نام عرفای بزرگ خراسان و بغداد در این کتاب می‌آید که جزء ذخایر معنوی سهروردی هستند. نوشتن کتاب حکمت‌الاشراق را سهروردی در ایران آغاز می‌کند اما تالیف آن را در سفر به دیاربکر، آناتولی، دمشق و... ادامه می‌دهد. سفر سهروردی جزء تحصیل سهروردی است. او در حال پیمودن یک سفر روحی و پیدا کردن شخصیت است. دو اسم دیگر وجود دارد که فقط در کتاب حکمت‌الاشراق می‌آید. آن دو اسم اسکولابوس و آگالمنون است. نام دوم عربی شده یک مفهوم یونانی است که معنی آن می‌شود شخص خیر‌اندیش و خیرخواه. این دو کلمه همواره با هم می‌آید و هر دو احتمالا ریشه مصری دارند؛ هر چند سنت، سنت یونانی است. این مساله را بعدها در آثار غربی‌ها نیز می‌بینیم، چراکه نزد انجمن علمی مکتب فلورانس همچون اسامی نیز می‌آید. این مساله نشان از ریشه‌های مشترکی دارد. آثاری به دست آنان رسیده است که نام دوم آن تاملی در منابع فلسفه اشراق است. البته همان مفاهیمی است که چون حکیم الهی است در همه‌جا مشترک است.  این نکته به ما نشان می‌دهد سهروردی علاوه‌بر معلومات زیادی که دارد با صداقت و اعمال خاصی که داشته است، حرف‌های تازه خود را در خارج از ایران یاد گرفته است. به نظر می‌رسد قسمت‌هایی از آن را در آناتولی و مابقی را در حلب یا دمشق آموخته است. سهروردی علاوه‌بر منابع شرقی، منابع غربی نیز داشته است. سهروردی سعی دارد ریشه شرقی و ذوقی را حفظ کند. سهروردی با بقیه عرفا فرق دارد. او می‌گوید درس عشق فقط در دفتر است و عشق اصلی آن است که خودت را کشف کنی و این کشف با ذوق به دست می‌آید.  در این کتاب جنبه‌های تخیلی بررسی شده است. در فلسفه غربی دکارت رسما هر امر تخیلی را نادرست می‌داند. اسپینوزا نیز بر این نکته تاکید می‌کند و می‌گوید فقط عقلی فکر کن. در کانت اتفاق عجیبی رخ می‌دهد؛ چرا‌که عمیق‌ترین بخش فلسفه او تخیل است. تخیل همیشه انحرافی نیست، بلکه یک تفکر فلسفی است. کانت اصرار دارد که این تخیل در فیزیک نیوتن رخ داده است. 

 

اعاده‌حیثیت از نقش خیال / رضا کوهکن

رضا کوهکن  استاد  دانشگاه/ بیشتر آثار دکتر مجتهدی درباره فلسفه غرب است اما چرا اکنون اثری معطوف به فلسفه اسلامی تالیف کرده است؟  نکته اصلی که در این کتاب برای من جذاب بود، نوع روش و پژوهش نویسنده در این اثر و نقش تخیل در بازسازی تاریخ است. این مساله‌ای است که بی‌آنکه بخواهیم مانند عصر مدرن گرفتار اسطوره روش شویم، نمی‌توانیم از اهمیت آن چشم بپوشیم. عنوان اثر «سهروردی و افکار او» است. سهروردی در قرن 6 هجری، 8 تا 9 قرن پیش از ما، زیسته است. چگونه باید به تحقیق درباب تاریخ، عموما و تاریخ فلسفه، خصوصا پرداخت؟ اکنون باید در برداشت‌های خودمان از روش پژوهش تاریخی، که البته ما معتقد نیستیم می‌توان یک روش جامع تحقیقات تاریخی ارائه کرد، تجدیدنظر کنیم. و یکی از جاهایی که باید سهمی درست در پژوهش‌های تاریخی بیابد و از آن اعاده‌حیثیت شود، نقش خیال است و درست روی همین موضوع است که استاد مجتهدی دست می‌نهد: «خاصه به عقیده نگارنده تخیل سالم نه‌فقط با واقع‌بینی و عینیت تقابل ندارد بلکه حیات ملموس آن را نیز می‌تواند تضمین کند.» (ص‌24)  اساسا سهروردی متفکری است ذوابعاد که در او قوای مختلف در سطوح مختلف هستی‌شناسانه رشد کرده و بی‌تردید از قوه خیال قوی‌ای نیز برخوردار بوده است. مجتهدی قوه خیال را در روش تحقیق خود به کار می‌گیرد و این امر را در بازسازی سیر حیات سهروردی دخالت می‌دهد. به نظر می‌رسد در این کار نیز موفق بوده‌اند. عنصر خیال که مجتهدی نیز بر آن تاکید می‌کند با کلیت نگاه سهروردی سازگار است. یکی از جاهایی که برای شناخت یک اندیشمند باید به سراغ آن برویم این است که او چه بیان و عرضه‌ای از انسان را ارائه داده است. مجتهدی به درستی تاکید دارد که انسان اشراقی یک انسان سالک است و این تلازمی که بین عرفان، سلوک و خیال است، خیلی اهمیت دارد.

بر کتاب مجتهدی نقدهایی نیز وارد است که می‌توان در چهار مورد آنها را بیان کرد. 1- اثر به لحاظ منابع و شواهد به‌روز نیست و منابع استفاده‌شده لزوما بهترین آنها نیستند. به‌عنوان نمونه مدخلی که به ابن‌ ابی‌ جمهور احسائی اختصاص یافته نه‌تنها ضعیف است و حتی یک ارجاع در آن به چشم نمی‌خورد، بلکه آثار برشمرده‌شده او نیز از این حیث که وی یکی از تالیان حکمت اشراق در تشیع دوازده امامی است، نیست.  2- برخی مسامحه‌ها در انتخاب معادل‌های فرانسه وجود دارد. مثلا مجتهدی در ترجمه برخی از عبارات، عبارت فارسی حکمت متعالیه را گذاشته‌اند که نه مصداقا و نه مفهوما معادل آن نیست.  3- به لحاظ ویرایش نیز برخی اغلاط در متن وجود دارد که بهتر است در تجدیدچاپ رفع شود. البته باید اذعان کرد نسبت به وضعیت فارسی‌نویسی متون کنونی، ادبیات آقای مجتهدی از وضعیت مطلوبی برخوردار است.  4- در این کتاب متوجه می‌شویم مجتهدی بر تاریخ متمرکز است و از این زاویه به توجیه درک متقابل فلسفه اسلامی و غرب می‌پردازد. اما به نظر می‌رسد سهروردی پایه‌ای اساسی‌تر در اختیار می‌گیرد که بیشتر فراتاریخی است تا تاریخی.

 

تفکر بحثی در منطق ذوقی / شهین اعوانی

معمولا در دانشگاه‌های ما بین سه مکتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه، اشراق همیشه مظلوم بوده است. ما به‌عنوان رشته دانشگاهی حکمت متعالیه و بوعلی را داریم، اما اشراق نه‌تنها وجود ندارد بلکه منابعی نیز که درباره آن کار شده باشد، بسیار اندک است. به همین دلیل «سهروردی و افکار او» کتاب مهمی است که ویژگی‌های گوناگونی نیز دارد.  دکتر مجتهدی در این کتاب از وضعیت فلسفه و تعلیم فلسفه - چه فلسفه غرب و چه فلسفه شرق و اسلامی - در دانشگاه‌ها گله دارد. هر چند فلسفه غربی با فلسفه ایرانی - اسلامی تفاوت دارد، اما اگر فلسفه، حقیقت‌جویی است، هر فیلسوف یا حکیمی به دنبال کشف حقیقت است. البته نتیجه و راه‌های متفاوتی برای آن وجود دارد. همچنین این نگاه در فلسفه‌خوانی ما تاثیر دارد. یکی از ویژگی‌های دکتر مجتهدی این است که همواره استادی دلسوز است و نگاهی علمی دارد. در این کتاب زبان ادبی خاصی وجود دارد که آن را متمایز می‌کند.  انسان سهروردی، انسان اشراقی و رونده است. یکی از نکاتی که در شناخت یک نظام فکری باید به آن توجه شود، این است که فیلسوف چه نگاهی به انسان دارد؟ آیا براساس نگاه ارسطو، انسان در این نظام حیوان ناطق یا به قول کانت حیوان اخلاقی یا حیوان سیاسی و... است؟ نگاهی که یک فیلسوف به انسان دارد، در تار و پود کل نظام فلسفی او تاثیرگذار است. نظام سهروردی نیز از این قاعده مستثنا نیست. مجتهدی در این کتاب جهت‌گیری شایسته‌ای به سمت نگاه سهروردی به انسان داشته است و در این باره می‌گوید: «انسان اشراقی؛ چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی سالک محسوب می‌شود.» در ادامه نیز با استفاده از تعبیر سالک اشراقی خصوصیات او را بیان می‌کند. دکتر مجتهدی درباره سهروردی می‌گوید که او می‌خواسته منطق را بیش از پیش نزدیک به تفکر بحثی کند – علی‌رغم اینکه فیلسوف ذوقی است - تا از رهگذر آن با سهولت و اطمینان بیشتر تفکر ذوقی خود را از آن فراتر برد.  به نظر می‌رسد مبحث علم‌النفس و پرداختن به انسان مطلبی است که مدنظر دکتر مجتهدی در تمام کتاب بوده است. او از بین حکایات تمثیلی سهروردی‌، پنج حکایت را انتخاب کرده است. در همه این حکایت‌ها انسان به شکل ویژه‌ای مطرح است و این مساله مشترک در انتخاب این حکایت‌ها است. برخلاف آنچه در کتاب‌ها و مقالاتی که به فارسی نوشته شده و گفته می‌شود حکمت اشراق منطق و تعلیم ندارد و ذوق را این‌گونه فهمیده‌اند اما حکایات تمثیلی انتخاب شده در این کتاب همه آنها را به صورت انسان، سالک رونده و علم‌جو نشان می‌دهد؛ علمی که هر کسی آن را نمی‌فهمد و تنها اهلش، می‌تواند به آن دست یابد.


منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: