1394/7/26 ۰۹:۴۹
خلیل ملکی به رغم تمام گرفتاریهای آن دوره، از جمله سپری کردن یک دوره کم و بیش یکساله حبس بعد از 28 مرداد، بر آن شد حتی برای دفاع از نهضت ملی و رد ایرادهای حزب توده هم که شده باشد، مطلبی بنویسد. با انتشار رساله درباره 28 مرداد حزب توده در بهمن 1332 بحثی که پیشتر جنبهای شفاهی داشت توانست صورتی مکتوب و مستند یابد.
خلیل ملکی به رغم تمام گرفتاریهای آن دوره، از جمله سپری کردن یک دوره کم و بیش یکساله حبس بعد از 28 مرداد، بر آن شد حتی برای دفاع از نهضت ملی و رد ایرادهای حزب توده هم که شده باشد، مطلبی بنویسد. با انتشار رساله درباره 28 مرداد حزب توده در بهمن 1332 بحثی که پیشتر جنبهای شفاهی داشت توانست صورتی مکتوب و مستند یابد. کتاب «درس 28 مرداد از لحاظ نهضت ملی ایران و از لحاظ رهبران خائن حزب توده» به قلم «یکی از دانشجویان نیروی سوم» این صورت مکتوب و مستند بود هیچگاه امکان انتشار نیافت. بخش اعظم آن دوره حبس در قلعه فلک الافلاک (1) و در نوعی مصاحبت تحمیلی و آزاردهنده با تعدادی از تودهایها گذشت و به گونهای که از یادداشتهای خلیل ملکی از آن ایام برمیآید، نطفه این بحث و جدل سیاسی از دلرشته مباحثی درآمد که در این دوره میان او و تودهایها جریان داشت.
ملکی نوشتن این کتاب را در اواخر زمان نزدیک به یک سال دوره زندانی آغاز کرد. در این زمان از تعداد چهار نفر هم اطاقیهای ملکی کاسته شده، اکثر زندانیهای هم آزاد شده بودند و برای او فرصت و امکان بیشتر برای نوشتن بی سر و صدا پیدا شده بود. در این زمان جزوه تعلیماتی داخلی حزب توده مخفیانه به دست او رسانده شده بود. مشکل ملکی فرستادن دست نوشتهها به خارج بود، نوشتههای مردی که دستگاه دربار و دولت نظامی از انتشار افکار و آراء او نگران بودند به خصوص که از گستردگی و نفرات مستعد حزبی که او رهبری کرده بود نیز آگاه بودند. نوشتهها در چند صفحه هربار به وسیله دیدار کنندگان فامیلی ملکی به خصوص برادرش و همسرش خارج میشد. این صفحات به محض رسیدن به تهران در دو سه نسخه فتوکپی یا رونویسی میشد که اگر در تعقیب مسافران، اصل و یا نسخهای ضبط گردید یکی یا دو نسخه دیگر و در جای دیگر به جا بماند.
پس از آزادی از زندان فلک افلاک در سال 1333 ملکی به تدریج مطالب کتاب را تکمیل کرد و به همان شکل فتوکپی یا رونویسی شده در جاهای مختلف نگهداری میشد. در این دوره مدارک و مآخذ بیشتری در اختیار ملکی قرار گرفت که تهیه و رساندن آنها به خانه ملکی و خارج کردنشان مدتها زمان برد. با همه این احتیاطها در اثر هجومهای مختلف به خانه ملکی از اصل فتوکپی و رونویسها به جز یک نسخه به جا نماند که در اختیار مرتضی مظفری دوست وی و از همراهان نیروی سوم قرار داشت. و اینک از سوی یکی از همراهان نیروی سوم برای انتشار در دسترس قرار گرفته است.
در کتاب بعضی از قسمتها تکرار شده است و دلیل آن بوده است که نویسنده به تدریج مطالب را آماده میکرده و به بیرون میفرستاده است. در فواصل ایام طبیعتا ردیف دنباله مطالب فراموش شده است. قسمت بزرگی از صفحات فتوکپی هستند که با توجه به دسترس نبودن وسیله مطلوب در بخشهایی کم رنگ بوده و احتیاج به بازسازی داشتند. بخش اندکی از نوشتهها ناخوانا بودند که چون اغلب مترادف آمادهاند تدوام مطلب از دست نرفته است.
در این نوشته خلیل ملکی، همانگونه که پیشتر درچارچوب مباحثی که در توضیح مبانی نظری عملکرد اتحاد جماهیر شوروی و عوامل آن در قبال نهضت ملی شدن صنعت نفت در نشریات حزب زحمتکشان (نیروی سوم) مطرح کرده بود، رکن اصلی استدلالهای خود را بر آراء لنینی و استالین استوار کرده و بر آن اساس نشان داد مطابق اصلی استالینی نهضت ملی نباید و نمیتواند، به تنهایی با غارتگران انگلیسی مبارزه و از تضاد امپریالیستی استفاده کند، بلکه باید مطابق دستور مسکو نهضت ما نیز مانند دیگر مستعمرهها و نیمه مستمعرهها تبدیل به نیروی ذخیره شود و صلح بین پنج دولت را تبلیغ کند تا موقعی که مبارزه هم زمان با حرکت ارتش سرخ شروع شد... دست به کار شود.... ولی تا آن روز فرا برسد از مبارزه خبری نیست و باید برای صلح پایدار مبارزه کرد.
خلیل ملکی بر این بارو بود که اشتباه خواندن عملکرد رهبران حزب توده در قابل نهضت ملی امر نادرستی است:«آن عده از اعضای حزب توده که کمیته مرکزی را متهم به اشتباه یا حتی خیانت میکنند، سخت در اشتباهاند. باید اعتراف کرد که حزب توده بهتر و منطقیتر از هر عامل سیاسی دیگر در ایران (منهای انگلستان) نسبت به هدفهای خود آگاه بود. از دیدگاه آنها کسی حق ندارد کمیته مرکزی حزب توده را متهم کند باید او را ستایش کند که درسی مفید برای فرضیههای تودهایها داد و با ساقط کردن مصدق به دست آمریکا سعی میکند فرضیه معروف دو اردوگاه خود را صحیح جلوه دهد.
با روشن شدن تکلیف حزب توده و تبیین اهداف آن، که به هیچ روی پیروزی نهضت ملی را به عنوان یکی حرکت مستقل سیاسی بر نمیتافت، خلیل ملکی به بررسی خط مشیای میپردازد که نهضت ملی میبایست برای تقابل با این مسئله اتخاذ کند. بر خلاف حزب توده که علل ناکامی نهضت را در مماشات دولت مصدق نسبت به امپریالیسم و ایادی آن جستجو میکرد، خلیل ملکی با تعبیر «مماشات» به یک بهرهبرداری منطقی از شکافهای موجود میان قدرتهای جهانی عامل اصلی ناکامیهای بعدی نهضت را مماشات و کوتاهی دولت در برابر تحریکات حزب توده میدانست.
کتاب 383 صفحهای «درس 28 مرداد» دارای سیزده فصل است که «مقدمه»، «ادعانامه بر علیه کمیته مرکزی حزب توده (از طرف اعضاء و مسئولین حزب)»، «ایران و سیاست بزرگ جهانی»، «نهضت ملی ایران در مقابل قدرتهای بزرگ جهان»، «ستون فقرات سیاست بعد از جنگ شوروی که تعیین کننده خط مشی حزب توده در مسئله نفت و نهضت ملی ایران بود»، «تبلیغ برای صلح بین دول بزرگ و تشکیل جبهه واحد برای خدمت به ستاد زحمتکشان جهان»، «هدف نهضت ملی متناقض یا هماهنگ با سیاست جهانی شوروی است؟»، «اعتراف سران حزب توده به اشتباه خود دروغ است، آنها مطابق اصیلترین اصل استالین رفتار کردهاند»، «آیا دکتر مصدق مطابق ادعای تودهایها در مقابل آمریکا و دربار سازشکار بود؟»، «لیبرالیسم دولت نهضت ملی»، «جبهه واحد ضد استعمار»، «تکامل حوادث از 30 تیر تاریخی تا کودتای 28 مرداد» و «آیا واقعه 28 مرداد قابل اجتناب بود؟» بخشهای این کتاب را تشکیل میدهد.
ملکی در فصل «ایران و سیاست بزرگ جهانی» جایگاه ایران را در آن دوره تاریخی مورد توجه قرار داده است و مینویسد«اگر گفتیم که سیاست جهانی پس از جنگ اخیر سادهتر قابل درک و فهم است، برای این است که قدرتهای بزرگی مانند آلمان و ژاپن و ایتالیا و حتی به یک معنی فرانسه بهعنوان قدرتهای درجه اول وجود ندارند و کلیه دول نیرومند سابق به قدرتهای درجه دوم و سوم تبدیل شدهاند و خواهی نخواهی به دور یکی از این دو قطب آمریکا یا شوروی حلقه زده و دو بلوک معروف غربی و شرقی را بهوجود آوردهاند. تنها دولتی که وضع استثنایی دارد دولت انگلستان است که علیرغم ضعف اقتصادی و تولیدی خود،به مناسباتی که خواننده خود توجه دارد، نقش نسبتا مهمی در این میان دارد و گرچه اصولا جزء بلوک غربی است،ولی با بازی کردن بین آمریکا و شوروی میخواهد ضعف امپراطوری خود را جبران کند. وی نتیجه گیری کرده است«نهضت ملی ایران یکی از نیروهای ملی است که مانند دیگران، تنها با استفاده سیاسی از تناقضات موجود در جهان حاضر میتواند به هدف اجتماعی خود نائل آید».
در فصل «نهضت ملی و قدرتهای جهانی» نقش انگلستان در مقابل نهضت ملی ایران، سیاست آمریکا در مقابل نهضت ملی ایران و سیاست شوروی و حزب توده در مقابل نهضت ملی مورد توجه قرار گرفته است. به گفته ملکی «از شروع نهضت ملی،انگلستان سعی کرده است که رنگ و روغن تودهای به نهضت ملی ایران بزند، تا هم نظر افکار عمومی آمریکا و اروپا و هم نظرات دولت آمریکا را برای سرکوبی نهضت ملی جلب کند. خوانندگان بدون کمک ما این سعی و کوشش دائمی انگلستان را به یاد خواهند آورد: این سعی و کوشش بریتانیا در اوایل نهضت ملی که ابهام در کار بود کم و بیش موفقیت داشت،ولی خوشبختانه در نتیجه اینکه بهوسیله رهبران حزب ما که به اصول و روش کار تودهایها آشنایی کامل داشتند،پرده از روی ابهام برداشته شد. در دوران اول نهضت ملی تا حدود سیام تیر تاریخ این نیرنگ انگلستان رنگی نداشت. متأسفانه پس از سی تیر تا 28 مرداد سعی و کوشش بریتانیا برای زدن رنگ تودهای به نهضت ملی و نشان دادن اسناد و مدارکی در این مورد به آمریکا توأم با موفقیت گردید و سیاست آمریکا و پایگاههای اجتماعی آنان در هیئت حاکمه صددرصد با انگلستان و بر علیه نهضت ملی قیام و اقدام کردند.»
در یکی از بخشهای مهم کتاب با عنوان «درباره 28 مرداد» ملکی تاکید دارد«روز جشن سی تیر یکی از رهبران حزب ما یکی از وزرا را به نزدیک بالکن مشرف به میدان دعوت کرده و میگوید ملاحظه فرمایید که تمام پیروزیهای نهضت ملی به دست همین جمعیت ملی که امروز اینجا جمعند به دست آمده،هرگز جمعیت جبهه ملی یا نهضت ملی بیشتر از این نبوده است. ما با نیروی این جمعیت ملی به هر هدفی که داریم میرسیم و هر مانعی را که در پیش پای نهضت وجود داشته باشد، همانطور که تا حالا از بین بردیم از بین میبریم به شرط اینکه به آنهایی که امروز عصر در اینجا جمع خواهند شد اجازه تظاهر و اخلال داده نشود. باری،آنها روز 25 مرداد آمدند و با اعتراف خود اجازه ندادند ادارهکنندگان میتینگ عصر 25 مرداد مطابق سلیقه خود میتینگ را اداره کنند و تمام تراژدی حزب توده که متاسفانه تبدیل به تراژدی 28 مرداد گردید، همین بود که آنها هرگز از نهضت پشتیبانی نمیکردند. آنها میدانستند که با تظاهر به تودهای بودن و با تظاهر به شعارهایی که همه آن شعارها را تودهایها میشناختند به دکتر مصدق ضربه زدند».
در فصل «آیا واقعه 28 مرداد قابل اجتناب بود؟» ملکی اعتقاد دارد«پس از آزمایش تلخ و شیرین سی تیر ماه بار دیگر با صدای بلندتری گفتیم و نوشتیم که سرنوشت تاریخی این وضع در دو قرن اخیر و مخصوصا پس از جنگ جهانی اول چیست. ما بدون اینکه ادعای غیبگویی داشته باشیم، از روی موازین تاریخی صریحا اوضاع 28 مرداد را پیش بینی کردیم. ما گفتیم و نوشتیم که پس از سی تیر باید در تمام ادارت و کارخانجات و محلات و شهرستان ها، کمیتههای نهضت ملی به وجود آید و برای اداره آنها یک کمیته مرکزی نهضت ملی موجود باشد که فراکسیون نهضت ملی مجلس نیز در آن سهیم باشد».
ملکی نتیجه گیری میکند«اگر شاه با فرار کردن و یا عامل دیگری با فرار دادن او نقش خود را در این توطئه خیلی خوب بازی کرده، باید تصدیق کرد که رهبری حزب توده هم نقش خود را در روزهای اخیر خیلی خوبتر و بهتر انجام داد. زیرا آن همه تندی و تیزی و شعارهای انقلابی «عمیق» و فروختن علنی روزنامه مردم مخفی نهتنها در (خیابانهای) اسلامبول و نادری بلکه مطابق نقشه وسیع در تمام خیابانها و کوچه پسکوچههای شمال و جنوب شهر و ایجاد رعب و وحشت و بهراهانداختن دستههای حمله و هجوم و شعار و فعالیت بیمانند کارخانه افکار عمومیسازی حزب چپنما و انقلابینمای توده و به راه و بهکار انداختن ستون پنجم حزب توده در نهضت ما که حتی با خریدن خطر شناخته شدن عدم پیروی از شعارهای انقلابینما را تکفیر کرده و به شاه فراری نسبت میدادند،آری،تمام این تندی و تیزی در عصر 27 مرداد به اوج خود میرسد که در روز 28 مرداد حزب توده مانند مرده سر و صدایی از او بلند نشود تا بازیگران دیگر توطئه،نتیجه را بیسر و صدا بگیرند».
بخش اعظم این کتاب به نقد سیاست حزب توده و استراتژی سیاسی دولت شوروی از یک طرف و به ناآگاهی عجیب سران نهضت از تاریخ سیاسی و دیپلماسی قرن بیستم از سوی دیگر اختصاص دارد. اگر سیاست و تاکتیکهای مکارانه شرکت سابق نفت و هیئت حاکمه به آن اضافه شود برای اهل نظر مانند خلیل ملکی و رهبری حزب نیروی سوم آن عاقبت شوم در پرده عیان بود. بسیاری معتقدند اگر رساله تعلیماتی حزب توده چاپ نشده بود و یا به وسیله اعضای سرخورده آن حزب به دست ملکی نرسیده بود، او دست به تحریر این کتاب نمیزد و یا کتاب به صورت شرح مقاطع گذشته میپرداخت.(2)
پایان بخش این کتاب نمونههایی چند از متن اصلی است که در پنج صفحه انتشار یافته است. کتاب دارای فهرست اعلام است که همین امر پژوهش را ساده تر نموده است.
پانوشت:
1- قلعه فلک الافلاک بر فراز تپهای در مرکز شهر خرم آباد قرار دارد و با اشراف کامل بر اطراف، محل امن و سنگری محکم برای حکام در مقابله با مخالفان بوده و در برخی موارد نیز به عنوان مرکز حکومت منطقهای و حتی کاروانسرا مورد استفاده قرار میگرفته است. قبل از انقلاب اسلامی از قلعه به عنوان زندان استفاده میشده است.
2- برای آشنایی بیشتر با خلیل ملکی نگاه کنید به «خاطرات سیاسی خلیل ملکی»، هفته نامه تاریخ شفاهی، شماره 141، 13 آذر 1392. http://ohwm.ir/print.php?id=2037
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید