1394/3/19 ۰۹:۰۵
این آیین کهنسال که پیشتر مورد توجه مستشرقینقرار گرفته است، تاکنون صدها کتاب و مقاله پژوهشی درباره آن نوشته آمده، نخستین رساله را در ایران محمدحسن خان اعتمادالسلطنه درباره این نحله به فارسی نوشت.۲۷ سپس در سالهای ۱۹۰۴ـ ۱۹۰۸ که مینورسکی در ایران بود، درباره این آیین پژوهشی گسترده انجام داد. هرچند نوشتههایش خالی از اشکال نیست، اما به هر حال با نگارش مقالاتی معتبر موجب آشنایی بیش از پیش اروپاییان با این نحله گردید.
آیین علویان یارسان
این آیین کهنسال که پیشتر مورد توجه مستشرقینقرار گرفته است، تاکنون صدها کتاب و مقاله پژوهشی درباره آن نوشته آمده، نخستین رساله را در ایران محمدحسن خان اعتمادالسلطنه درباره این نحله به فارسی نوشت.۲۷ سپس در سالهای ۱۹۰۴ـ ۱۹۰۸ که مینورسکی در ایران بود، درباره این آیین پژوهشی گسترده انجام داد. هرچند نوشتههایش خالی از اشکال نیست، اما به هر حال با نگارش مقالاتی معتبر موجب آشنایی بیش از پیش اروپاییان با این نحله گردید.۲۸
مینورسکی با اکثر اکابر متأخر اهل حق مراوده و مکاتبه داشت؛ از جمله سیدمحمد کلاردشتی۲۹ و حاج نورعلیالهی.۳۰ دیگر از مطلعین مسلّم و مسلط این آیین، دکتر سعیدخان کردستانی۳۱ از دوستان نزدیک حاج نعمتالله جیحونآبادی است که سالیان متمادی همنشین و همدم او بود و اکثر مآخذ کمیاب کلیسا مانند عهدقدیم و جدید و… را دکتر سعیدخان در آن ایام که دسترسی میسر نبود، در اختیار ویقرار میداد. حاج نعمتالله جیحونآبادی و فرزندش حاج نورعلی از دیدهداران متأخر و مطلعین مسلم و مسلط آداب یارسان بودند که درباره آنان روشنگریهای مؤثر داشتند و در مسیر تاریخی و اعتقادی یارسان و گسترش آن تأثیرگذار بودند. در اینجا سخن ما بر کالبدشکافی آداب و مناسک این نحله نیست، بلکه در مقدمه بررسیهای تاریخی نکات تازهیاب و ناگفته و دیگر ارائه متون اعتقادی علویان یارسان در پیوند ریشهای با زبان فارسی و زبانهای پیرو (کُردی، ترکی) و حضور هستهای حماسه ملی ایران در کتاب دینی آنها به نام «سرانجام» و اشارات و شواهدی از سایر متون آیینی آنان است. در اینجا معرفی مختصر کتاب سرانجام و محورهای اصلی موضوعی آن کتاب ضروری مینماید.
پینوشتها:
۲۷ـ اعتمادالسلطنه: محمدحسن خان (صنیعالدوله) که بعدها معروف و ملقب به اعتمادالسلطنه گردید (ف. ۱۳۱۳ق) از نزدیکان و محارم دستگاه ناصرالدین شاه و وزیر انطباعات عصر ناصری، از رجال برجسته و اهلقلم که روزنامه خاطرات او آیینه تمامنمای دوران سلطنت ناصرالدین شاه است. اعتمادالسلطنه دارای تألیفات متعددی است از جمله مرآةالبلدان، مطلعالشمس، المآثر و الآثار و منتظم ناصری در تاریخ و… مقاله تحقیقی با عنوان تحقیق در مذهب و طریقه علیاللهی که به نصیری و غالی و اهل حق نیز معروف میباشند(؟!) اولین مطلب مکتوب به فارسی درباره علویان (یارسان) است که در ایران نوشته شده است.
از جمله مأخذ تحقیق و مورد مصاحبه اعتمادالسلطنه در این مقاله جناب سیدمحمد کلاردشتی بوده است؛ چنان که در روزنامه خاطرات مینویسد:
«۱۰ جمادیالثانیهق رسالهای در شرح حال نصیریها مینویسم. میخواستم عقاید این طایفه را از یکی بپرسم، شنیدم که میرزا سیدمحمد، علیاللهی که پارسال از کلاردشت به آن تفصیل وارد تهران کردند و حبس بود، امسال هفدهم محرم به توسط نایبالسلطنه از حبس بیرون آوردند، آزاد است، در کوچهها میگردد و ماهی بیست تومان از دولت به او مخارج میدهند. فرستادم خانه او را پیدا کردند. امروز عصر آوردندش، بسیار سید خوشرو و خوشمنظری است؛ بعضی تحقیقات مذهبی از او نمودم. مختصر احسانی به او نمودم و رفت.» (سه گفتار تحقیقی در آینی اهل حق، اعتمادالسلطنه، دکتر سعید خان کردستانی، مینورسکی، ترجمه و توضیحات: محمدعلی سلطانی، مریم بانو رزازیان، نشر سُها، تهران، ۱۳۷۸، ص۶۰)
۲۸ـ مینورسکی (Minorski): ولادیمیر ندورویچ مینورسکی (۱۸۷۷ـ ۱۹۶۶) دانشمند و خاورشناس عالیقدر روسی که در کرچوا (شهر کوچکی در کنار ولگا) متولد شد. در دانشگاه مسکو نخست حقوق و پس از آن در انستیتوی لازارف مسکو زبانهای شرقی آموخت و به خدمت وزارت خارجه روسیه درآمد و در ایران، ترکستان و ترکیه مأموریت یافت. از ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸ در ایران به سر برد و در سال ۱۹۱۳ جزو هیأت بینالمللی مأمور رفع اختلافات مرزی ایران و ترکیه بود. در ۱۹۱۹ به فرانسه رفت و پس از چندی به تدریس فارسی و ترکی و تاریخ ملل اسلامی پرداخت. در ۱۹۳۲ به دانشگاه لندن رفت و معلم زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران در مدرسه السنه شرقیه شد. آثار وی متعدد و متنوع است و به زبانهای روسی، فرانسه، انگلیسی انتشار یافته است. مقالات وی در دایرهالمعارف اسلامی از دقیقترین مقالات است. از آثار مهمش ترجمه و شرح حدودالعالم است به انگلیسی در سال ۱۹۳۷ و طبع و ترجمه تذکرهالملوک در ۱۹۴۳٫ روی هم از وی بیش از ۲۰۰ مقاله و کتاب به زبانهای مختلف درباره ایران و اسلام به چاپ رسیده است. «مقاله اهل حق» از جمله مقالات معتبر و تحقیقی و مستند مینورسکی میباشد که برای نخستین بار نگارنده با همکاری مریم بانو رزازیان ترجمه و چاپ و منتشر نموده است. (سه گفتار تحقیقی در آیین اهل حق، ص۶۰)
۲۹ـ سلطانی، محمدعلی؛ تاریخ خاندانهای حقیقت و مشاهیر متأخر اهل حق در کرمانشاه، نشر سُها، تهران، ۱۳۸۴، ص۱۴۸٫
۳۰ـ زندهیاد مینورسکی در نامه مورخ ۲۶ر۱۲ر۱۹۶۱ به شادروان استاد دکتر ایرج افشار مینویسد: «… مسئله سوم اینکه دو ماهقبل برای آقای نورعلیالهی مؤلف کتاب برهانالحق عکسی حاضر کردم از نسخه اثر پدرش سیدنعمتالله جیحون آبادی.* چون آدرس آقای نورعلی را درست نمیدانستم، از ناشر کتابش آقای دکتر تقی تفضلی رئیس کتابخانه مجلس سؤال کردم؛ ولی او به کاغذ من جواب نداده است. حال عکس فرقان اخبار را به آقای نورعلی چطور برسانم؟ از مساعدت سرکار در این باب خیلی ممنون میشوم. (مجله گلستان، نیویورک، شماره ۳ و ۲، سال اول، ۱۳۷۶، ص۹۲) * عنوان سید برای حاج نعمتالله و املای جیحونآبادی عیناً از مینورسکی است.
۳۱ـ دکتر سعیدخان کردستانی، فقیه سعید در سال ۱۲۴۲ش در سنندج متولد شد. پدرش ملارسول در اوایلقرن سیزدهم از ترکیه به ایران هجرت کرد. در ابتدای ورود مدتی در مریوان و سپس در سنندج اقامت گزید و در کنار تدریس علوم مقدماتی در مکتب، در یکی از مساجد شهر امام جماعت بود. دکتر سعیدخان در اوان کودکی به رسم متداول به تحصیل علوم دینیه پرداخت و به «فقیه سعید» معروف گردید. استعدادی سرشار و ذهنی پویا داشت. در سیزده سالگی پدر را از دست داد و بالاجبار همراه تحصیل، برای امرار معاش به تدریس پرداخت. در سال ۱۲۵۸ش یکی از مبلغان مسیحی (به نام یوحنا) از ارومیه مأمور تبلیغ سنندج گردید و در کلیسای شهر اقامت گزید؛ چون با زبان کردی آشنایی نداشت و فارسی را هم بهخوبی نمیدانست، فقیه سعید را به عنوان معلم زبان کردی و فارسی خود انتخاب کرد و او را تحتالحمایه خودقرار دارد. ضمناً به تبلیغ وی پرداخت و او را به تحصیل زبان سُریانی و مطالعه انجیل تحریض و تشویق نمود. فقیه سعید برای تسلط بر مواد کتاب مقدس سعی بلیغ نمود و عاقبت محبتهای یوحنا و توجهات جامعه مسیونر بینالمللی و کمبودهای مادی و… موجب گرایشش به دین مسیح گردید. زمانی که پس ازقریب یک ماه مباحثه علنی در مسجد جامعه سنندج، مبلغان مزبور راه به جایی نبردند و مغلوب استدلالات و احتجاجات علمای شهر از جمله شیخ عبدالمؤمن امام جمعه کردستان گردیدند که حاصل آن کتاب «ردالنصاری» شیخ مرحوم است. مبلغان شبانه مجبور به ترک شهر شدند و فقیه سعید از شدت اضطرار به اغوای خواجه باری مسیحی پسر خواجه یوسف (مشهور به شیطان) به همراه آنها شهر را ترک نمود و از بیم عواقب امر به کردستان بازنگشت.
در سال ۱۲۶۰ش کشیش همدان (جیمز هاکس) درگذشت و ابلاغ جانشینی او به نام سعیدخان صادر گردید. سعیدخان در این مأموریت هم مدرس زبان فارسی کلیسا و هم مبلغ دینی آنها بود و در ضمن به فراگیری زبان انگلیسی پرداخت و مترجم دکتر الکساندر مسیحی در درمانگاه همدان شد و به دانش پزشکی روی آورد و دستیار دکتر الکساندر شد. سفری به تهران کرد که از هر جهت برای خدمت به جامعه مسیحیت و انجام خواستههای مسیونر بینالمللی مصمم گردید؛ زیرا آنان تمام همّ خود را صرف جذب و وابستگی دکتر سعیدخان کردند.
در سال ۱۲۶۶ دکتر الکساندر، سعیدخان را با خود به همدان آورد و در خرداد ۱۲۶۷ با دختر سیمون کشیش مسیحی همدان (به نام ربکا) ازدواج کرد که تا آخر عمر در کنار هم بودند. دکتر سعیدخان که در طب قدیم و جدید صاحب مطالعات گسترده بود، در کنارهگیری دکتر الکساندر، ویزیت، داروسازی و طبابت و پرستاری بیماران مراجع درمانگاه همدان را به عهده گرفت. در فروردین سال ۱۲۷۲ دکتر هالمز از آمریکا به عنوان جانشین دکتر الکساندر وارد همدان شد و دکتر سعیدخان بهقصد تکمیل تحصیل پزشکی از خدمت میسیون استعفا و با کمک مالی دوستان عازم سوئد گردید. در سال ۱۸۹۳ وارد استکهلم شد و پس از توقف کوتاهی از آنجا به انگلستان رفت و مدت دو سال در لندن با دکتر وارن به همکاری پرداخت و دورههای تخصصی کالبدشکافی و فیزیولوژی را در دانشگاه کوک لندن گذرانید و درباره داروسازی و میکروبشناسی به مطالعه و تحقیق پرداخت، در رشته چشم پزشکی به دریافت تخصص نایل شد و در سال۱۲۷۴ش به ایران بازگشت و در همدان به طبابت پرداخت. در ۱۲۸۱ش بار دیگر به انگلستان رفت و به عضویت پلیکلینیک لندن درآمد و به تکمیل مطالعات تخصصی خود پرداخت و به وسیله دکتر پاتریک دوستقدیمش با دکتر هانس کاشف باسیلهای مرض جذام آشنا شد و در این زمینه اطلاعاتی سودمند را کسب نمود. در ۱۹۰۵م از همدان به تهران کوچ کرد و هفت سال اقامتش در تهران به طول انجامید (۱۲۸۴ ـ ۱۲۹۱ش) سپس به دعوت سران مذهبی و مردمی کردستان پس از سی سال غربت به وطن بازگشت و مدتی به وجه حسبت به معالجه بیماران منتطقه پرداخت.
در کودتای ۱۲۹۹ش ساکن تهران بود و در دهه اول شمسی با مجالست بزرگان علم و ادب، از جمله صاحبنظران ادبی و تاریخی و مذهبی به شمار میرفت که در مقالات تحقیقی غالباً به سخنان وی استناد کردهاند؛ دکتر سعیدخان علاوه بر تخصص در علم الادیان و علم الابدان، در نسخهشناسی و تهیه آثار فرهنگی و تاریخی کردستان تلاش مستمر داشت و مآخذی منحصر به فرد در جستجوها و کندوکاوهای خود به دست آورد که با نوشتن مقالاتی به زبان انگلیسی در اروپا درباره دستیافتههای خود اشتهار درخور یافت و سپس با بهای چشمگیر به موزههای آن سو فروخت و تعدادی نیز در اختیار مینورسکیقرار داد از جمله دستیافتههای او مآخذیقابل توجه درباره اهل حق و اورامان بود.
وی در سال ۱۳۲۲شر ۱۳۶۲ق در همدان درگذشت. او به زبانهای انگلیسی، سریانی، عبری، عربی، کُردی و فارسی آشنایی داشت وقسمتی از انجیل را به گویش اورامی به نظم درآورد و به نام «نزانی» در سال ۱۳۰۹ به چاپ رسانید. مقاله «فرقه اهل حق» از مجله وزین جهان اسلام از جمله مقالات تحقیقی او به زبان انگلیسی است که برای اولین بار به اهتمام صاحب اینقلم ترجمه و منتشر شد. (همان، ص۶۱ ـ ۶۲)
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید