نو اندیشی دینی امام (ره) در گفت و گو با نجفقلی حبیبی

1394/3/12 ۱۰:۴۴

نو اندیشی دینی امام (ره) در گفت و گو با نجفقلی حبیبی

«امام(ره) در باب مجلس شورای اسلامی می‌فرمودند: مجلس جایی است برای گفت‌وگو و یافتن بهترین راه‌حل‌ها. وقتی امكان گفت‌وگو وجود نداشته باشد به‌طور مثال وقتی نماینده‌ای می‌خواهد حرفی را بزند عده‌ای با هو كردن و ایجاد اغتشاش مانع او می‌شوند چگونه می‌توانند به بهترین راه‌حل برسند» نجفقلی حبیبی پژوهشگر فلسفه، عضو هیات امنای سازمان اسناد و كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با «اعتماد» می‌گوید امام خمینی(ره) با جریان تحجر موجود در جامعه مخالف بوده و می‌خواستند همه بتوانند در یك نظام عقلانی حرف خود را بزنند و در خلال این تعامل، هم تحمل داشته باشند و هم بهترین حرف و راه‌حل را برگزینند. به گفته این فعال سیاسی اصلاح طلب، امام(ره) خود بیش از همه نواندیش دینی است.

 

امام(ره) فضایی را در فرهنگ اسلامی باز كرد كه كسی جرات باز كردن آن را نداشت

 «امام(ره) در باب مجلس شورای اسلامی می‌فرمودند: مجلس جایی است برای گفت‌وگو و یافتن بهترین راه‌حل‌ها. وقتی امكان گفت‌وگو وجود نداشته باشد به‌طور مثال وقتی نماینده‌ای می‌خواهد حرفی را بزند عده‌ای با هو كردن و ایجاد اغتشاش مانع او می‌شوند چگونه می‌توانند به بهترین راه‌حل برسند» نجفقلی حبیبی پژوهشگر فلسفه، عضو هیات امنای سازمان اسناد و كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با «اعتماد» می‌گوید امام خمینی(ره) با جریان تحجر موجود در جامعه مخالف بوده و می‌خواستند همه بتوانند در یك نظام عقلانی حرف خود را بزنند و در خلال این تعامل، هم تحمل داشته باشند و هم بهترین حرف و راه‌حل را برگزینند. به گفته این فعال سیاسی اصلاح طلب، امام(ره) خود بیش از همه نواندیش دینی است. وی معتقد است ایشان فضاهایی را در فرهنگ اسلامی باز كردند كه كسی جرأت باز كردن آنها را نداشت. اینكه امام(ره) به عنوان یك مجتهد این مشكلات را از پیش پای جامعه اسلامی برداشت كار بسیار بزرگی بود.

****

  با توجه به اینكه سید حسن خمینی چند بار تاكنون در جاهای مختلف بر نواندیشی در كلام حضرت امام(ره) تاكید كرده است به نظر شما چه ضرورت‌هایی ایجاب می‌كند كه امروز بیش از گذشته به نواندیشی دینی به سبك امام(ره) پرداخته شود؟

امام خمینی(ره) جمهوری اسلامی را با زحمت زیادی بنیان گذاشتند و حدود ١٠ سال نیز با وجود همه فشارها به خصوص در اوایل انقلاب، ترورها و جنگ تحمیلی به بهترین شكل كشور را اداره كردند. پیدا شدن برخی جریان‌هایی كه باید با تعبیر تحجر و متحجرین از آنها یاد كرد كه با هرگونه تحول در مفاهیم اسلامی مخالف بوده و آن را حرام اعلام می‌كردند كار اداره كشور را سخت‌تر می‌كرد. چنانچه امام(ره) در جایی گلایه می‌كنند كه متحجرین حاضر نشدند جشن‌های نیمه شعبان را به خاطر انقلاب یا خسارت‌هایی كه رژیم شاه و آمریكا زده بودند تعطیل كنند. امام(ره) سعی كرد این رفتارها را طی این ١٠ سال تدبیر و اداره كند با اینكه كشور درگیر جنگ تحمیلی بود و ایشان فرصت كافی به دست نیاورد كه دیدگاه‌های اصلی اسلام كه جامعه باید متناسب با زمانه از آنها استفاده كند را بیان كند، اما به هر حال راه را باز كردند.

بحث این است كه جریان تحجر در هر دوره ممكن است به شكلی درآید. نمونه روشن آن هم در حال حاضر داعش است كه در عصر ما پیدا شده و قصد دارد اسلام را به تفكر ابن تیمیه كه متعلق به قرن هشتم هجری است یا كمی نزدیك‌تر عبدالوهاب برگرداند. اصل این جریان غلط است اما زمانه را نیز اصلا در نظر نمی‌گیرند. اگر این افراد مذهبی باشند كه البته تصور ما این است كه آلت دست قرار گرفته‌اند، موضوع بدتر می‌شود چون نوعی تحجر است. دولت عربستان نیز همین تحجر را دنبال می‌كند. طرح اختلاف بین شیعه و سنی و برجسته كردن آن نیز یكی ار نمونه‌های تحجر است درحالی كه از نظر اسلام مهم‌ترین مساله وحدت بین مسلمانان است. اما در هر دو گروه افرادی هستند كه به گذشته نظر دارند و با نادیده گرفتن مصالح و عنصر زمان و مكان باعث به وجود آمدن مشكلات بزرگ‌تری برای جامعه اسلامی می‌شوند.

 

 حد و مرز نواندیشی در دین چگونه تبیین می‌شود؟

به شكل دیگری نیز می‌توان بحث را شروع كرد؛ ببینید بحثی كه از فرمایشات امام(ره) می‌توان استنباط كرد این است كه یك سلسله اصول كلی در اسلام وجود دارد كه تغییرناپذیر است و نیازی نیست با تغییر زمانه و پیشرفت جوامع تحولی در آنها صورت گیرد مثل نماز خواندن یا روزه گرفتن كه از ابتدا تا به امروز تنازع و تعارضی با تحولات مختلف پیدا نكرده‌اند. برخی احكام هم هستند كه مسلمانان با توجه به آیه «وأمْرُهُمْ شُورى بینهُمْ» باید روح آن مساله را نگه داشته اما لباسی متناسب با شرایط زمانه و نیاز جامعه خود به آنها بپوشانند. به‌طور مثال امروزه اقتصاد پیشرفت زیادی داشته است. مسلمانان می‌توانند با حفظ اصول اقتصادی كه در اسلام وجود دارد آن معیارهایی را كه تغییرپذیرند با اصول جامعه خود تطبیق دهند. در حال حاضر یك طرف دنیا كشورهای ابرقدرت مثل آمریكا قرار گرفته‌اند كه قصد تسلط بر جهان را دارند، هم به دلیل نیازشان به انرژی كه بیشتر در كشورهای اسلامی یافت می‌شود و هم برای تبدیل كردن این كشورها به بازاری برای فروش كالاهای‌شان. این ابرقدرت‌ها ممكن است تصمیم بگیرند دست به تضعیف كشورهای اسلامی بزنند تا با ایجاد اختلاف و جنگ بین آنها فرصت لازم برای فروش اسلحه‌های‌شان را پیدا كرده و با از بین بردن بنیان‌های اقتصادی این كشورها آنها را برای بازسازی زیرساخت‌های‌شان هر چه بیشتر به خود وابسته كنند.

اگر روشن‌بینی در جوامع اسلامی وجود داشته باشد به‌خصوص در بین متولیان جامعه مثل علما، روشنفكران و همه كسانی كه می‌توانند خط و مشی‌ها را مشخص كنند، اجازه ایجاد اختلاف بین مسلمانان را نمی‌دهند تا فرصت برای سوءاستفاده قدرت‌های جهانی نیز فراهم نشود. همچنین به جریان تحجر اجازه نمی‌دهند امروزه كه منافع جوامع اسلامی در خطر است بر مذهب یا نژاد تاكید كند. در واقع تحجر در همه جنبه‌ها چه سیاسی و چه مذهبی دردسرساز است و اگر متولیان جامعه موفق شوند به متحجران تفهیم كنند كه اكنون منافع مسلمانان مهم‌تر از هر مساله دیگری است، ابرقدرت‌ها نیز به اهداف‌شان نخواهند رسید. تحجر یعنی فرد یا جریانی نداند كه چه مساله‌ای را در چه زمانی باید مورد توجه قرار دهد. با اینكه قرآن مجید این همه فریاد می‌زند و به امر می‌گوید «واعْتصِمُواْ بِحبْلِ‌الله جمِیعًا» و باز نهی كرده و می‌فرمایند «ولا تفرقُواْ» یعنی اختلاف نكنید اما باز هم افرادی به جای توجه به این مساله به مسائل دیگری تمسك می‌جویند كه مثال روشنی برای تحجر است. حال اگر این صحبت‌ها را از عرصه جهانی و منطقه‌ای به داخل خود شیعیان بیاوریم می‌بینیم گاه مساله‌ای كه در حال حاضر ضرورتی برای طرح آن وجود ندارد دستاویزی برای ایجاد اختلاف می‌شود. درحالی كه به تعبیر حضرت امام اسلام هم جامع است و هم توانا یعنی می‌تواند به تمام مسائل زندگی فردی و اجتماعی در همه جنبه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رسیدگی كند و توانا است یعنی می‌تواند اداره كند. زمانی ادعای یك دولت غربی این است كه به مسائل اجتماعی مردم خود نظارت دارد اما نسبت به مسائل فردی آنها بی‌تفاوت است اما اسلام از آنجا كه با خدا و هدایت بشر سر و كار دارد حتی برای مسائل خصوصی و حتی آنچه در ذهن او می‌تواند بگذرد نیز راهبردهایی دارد. اسلام می‌گوید شما به عنوان یك بنده خوب خداوند باید نسبت به همه مخلوقات مهربان و نسبت به جامعه خیرخواه باشید. امام(ره) می‌فرمایند اسلام جامع است یعنی برای همه مسائل حكم دارد، اما گاه علما باید بعضی از آنها را متناسب با زمانه و بر اساس آیه «وأمْرُهُمْ شُورى بینهُمْ» بررسی كنند، برای برخی مسائل هم كه احكام فقهی تعیین‌كننده هستند. اسلام توانا است یعنی معیارهایی كه داده این نیست كه فقط در قرن اول هجری بتواند جامعه را اداره كند، تمام قدرت‌های بزرگ آن زمان را طی ٥٠ سال بشكند و بعد تمام شود. توانا است یعنی همیشه می‌تواند با توجه به قدرت تفسیر و تبیین و با احكام خود جامعه را اداره كند. به همین دلیل امام(ره) می‌فرمایند اگر در مساله‌ای به مشكل خوردید به تحجر نیفتید كه بر همان قانون هزار سال پیش باقی بمانید بلكه تدبیر كرده و راه‌حل را پیدا كنید.

 

 ‌امام(ره) برای مبارزه با این تحجر چه اقداماتی را انجام دادند؟

به‌طور مثال موسیقی یكی از مسائل جامعه بود كه امام(ره) برای آن تدبیری اندیشید و مشكل آن را حل كرد و خیلی از مسائل دیگر كه امام(ره) با همین دیدگاه كلی جلوی تحجر نسبت به آنها را گرفت. اگر مومنان گرفتار این تحجر شوند دیگر نمی‌توانند با تمدن، علم و تحولات جدید زندگی كنند. در جامعه اسلامی مردم باید در فهم، استدلال و استنباط آزادی داشته باشند، همان‌گونه كه خداوند نیز در قرآن می‌فرمایند «فبشِّرْ عِبادِ الذین یسْتمِعُون الْقوْل فیتبِعُون أحْسنهُ». در نظام‌های داخلی جوامع اسلامی این آیات باید امكان تحقق داشته باشد. بالاخره این زمانه ما است، حالا غرب آمده نظام دموكراسی را پایه‌گذاری كرده و می‌گوید گروه‌های سیاسی، اجتماعی و هر كسی باید بتواند به صداهای متفاوت گوش كند. پس اول باید امكان گوش دادن وجود داشته باشد، اگر آزادی وجود نداشته باشد تا شما صداهای متفاوت را گوش كنید خلاف آیه مذكور عمل شده است. همه اینها نیاز به توجه به مقتضیات زمانه دارد. در زمان ما مساله آزادی و دموكراسی از مسائل مهم اجتماعی جهان امروز است حال اگر یك حكومت اسلامی، یك جامعه اسلامی یا یك جمعیت یا گروهی از مسلمانان مثل همین افرادی كه سخنرانی‌ها را به هم می‌زنند اجازه ندهند كه دیگران حرف‌شان را بزنند بر خلاف اسلام عمل كرده‌اند و این نمونه بارز تحجر است. در حالی كه كشور نظام، قانون و حاكمیت دارد و قانون اساسی نیز فرصت گفت‌وگوی آزاد را به جامعه داده است. امام(ره) با این تحجر مخالف بوده و می‌خواستند كه همه بتوانند در یك نظام عقلانی حرف خود را بزنند و در خلال این تعامل هم تحمل داشته باشند و هم بهترین حرف و راه‌حل را برگزینند. امام(ره) در باب مجلس شورای اسلامی می‌فرمودند: مجلس جایی است برای گفت‌وگو و یافتن بهترین راه‌حل‌ها. وقتی امكان گفت‌وگو وجود نداشته باشد به‌طور مثال وقتی نماینده‌ای می‌خواهد حرفی را بزند عده‌ای با هو كردن و ایجاد اغتشاش مانع او می‌شوند چگونه می‌توانند به بهترین راه‌حل برسند. تا وقتی عده‌ای با زور و فریاد فكر می‌كنند كه حق دارند بقیه را خفه كنند راه به جایی نخواهند برد. این همان تحجری است كه در داخل جریان دارد و سید حسن خمینی نیز به آن اشاره می‌كند. جنگ عربستان علیه مردم فقیر یمن و كمك به افزایش اقتدار غرب و تسلط او بر منطقه نیز شكل دیگری از تحجر است.

 

 به نواندیشی امام در زمینه موسیقی اشاره كردید. اما سید حسن خمینی نیز در قسمتی از سخنان خود می‌گوید امام(ره) در سال‌های پایانی سدهای بزرگی را شكستند، چه مصداق‌هایی را برای این سدها می‌توان در نظر گرفت؟

تا جایی كه من می‌دانم آن زمان مشكلاتی درباره اجرای حدود و قصاص و اینها وجود داشت كه امام(ره) آنها را برطرف كردند. به‌طور مثال پرداخت دیه را باید با شتر تعیین می‌كردند كه در عصر حاضر خیلی اجرایی نبود، رجم نیز یكی از این مسائل بود. یادم هست از یكی از مسوولان قوه قضاییه از جانب مرحوم آیت‌الله مرعشی خدمت امام(ره) رفتند و از این مساله به بدی یاد كردند و گفتند كه وجه خوبی ندارد امام فرمودند آنچه كه به وهن اسلام است كنار بگذارید و به شكل دیگری به آن عمل كنید كه هم حكم اسلام اجرا شود و هم مایه وهن اسلام نشود. این خیلی مهم است. ببینید شما یك وقت اصل را اسلام می‌دانید یك وقت اصل را آن حكم می‌دانید. اصل و هویت اسلام در روزگاری كه ما زندگی می‌كنیم به عنوان مكتب هدایت كننده بشر و عامل اقتدار جامعه نباید تضعیف شود ولو اینكه حكمی نیاز به تغییر داشته باشد. به‌طور مثال در كتب فقهی ما احتكار هفت كالا مثل گندم، جو، كشمش و. . . حرام است، در حال حاضر اگر كشمش نخوریم مشكلی پیش نمی‌آید اما اگر كسی دارو را احتكار كند چه حكمی دارد؟ كسی كه متحجر است و نمی‌تواند تحول در فقه را تحمل كند منحصرا بر حرام بودن احتكار این هفت مورد اصرار می‌ورزد و در مقابل كسانی كه داروی مورد نیاز مردم را احتكار می‌كنند تا به چند برابر قیمت بفروشند سكوت می‌كنند. امام(ره) این گونه موضوعات را به گونه‌ای حل كرده است. فقهای روزگار امام(ره) نیز كه اغلب شاگردان ایشان بودند از این اندیشه متاثر شدند، گرچه بعضی از آنها نیز در مقابل این تغییرات مقاومت كردند. همه مردم به خاطر دارند درمورد شطرنج برخی چقدر داد و بیداد كردند، حتی به بحث‌های عرفانی امام(ره) هم اعتراض كردند و ایشان به خاطر بعضی مصالح مجبور شدند بحث‌ها و سخنرانی‌های‌شان را قطع كنند. امام(ره) در سال‌های آخر فرصت پیدا نكرد كارهای بیشتری انجام دهد اما سدهایی را شكسته و پایه‌هایی را بنیانگذاری كردند كه فقهای بعدی می‌توانند به آنها استناد كرده و نگذارند تحجر مانع پیشرفت اسلام شود. مهم این است كه اسلام به عنوان یك دین و خدا و خداباوری و عزت قرآن باید قدرتمند بمانند. خداوند در قرآن می‌فرمایند «ولِلهِ العِزةُ و لِرسولِهِ و لِلمُومنین» بنابراین با هر آنچه كه ممكن است به عزت مومنان خدشه‌ای وارد كند باید مبارزه شود.

 

  سید حسن خمینی می‌گوید اگر عمر امام(ره) كفاف می‌داد پروژه سیاسی ایشان كامل می‌شد آیا در صورت ادامه حیات ایشان با توجه به تجربه حكومتداری ممكن بود در آرای سیاسی ایشان نیز تغییری ایجاد شود؟

بله، ممكن بود. همین كه حكومت اسلامی را با آن معیارها مطرح كرد و روز به روز در آن تغییر ایجاد می‌كرد گواه این ادعاست. به‌طور مثال دستگاه قضایی تغییرات خیلی زیادی پیدا كرد، بحث‌های اقتصادی هم همین‌طور. برای امام(ره) كه به مقتضیات جامعه و به عنصر زمان توجه داشت مهم این بود كه توجه حكومت باید به این باشد كه مسوولان حكومتی غرق در ثروت، تجمل و شكوه سیاسی و اجتماعی نشوند، از طبقات پایین بوده یا با آنها محشور باشند و خود را بالاتر از آنها ندانند. این یك اصل است كه روسای جامعه اسلامی باید با طبقات پایین و متوسط رو به پایین جامعه همخوانی داشته باشند در غیر این صورت تجملات بین آنها و مردم جدایی می‌افكند و كم‌كم به ورطه استبداد و خودكامگی می‌افتند. حتما مردم خاطرشان هست امام(ره) در خلال بحث‌هایی كه راجع به بنی‌صدر می‌شد، می‌فرمودند افرادی كه روی كار می‌آیند از ابتدا دیكتاتور نیستند به تدریج دیكتاتور می‌شوند. اكنون اگر كسی بخواهد در مسیر امام(ره) حركت كند معیارهای زیادی برای او وجود دارد. تغییرات زیادی در جامعه ایجاد شده، فسادهای مالی گسترده، تجملات و اشرافی‌گری‌های به وجود آمده ناشی از كم توجهی به این معیارهاست كه در حال حاضر نیاز به مراقبت و توجه بیشتر دارد. عدالت، یكی از اركان ثابت اسلام است كه هرگز تغییر نمی‌پذیرد و حكومت اسلامی در هر روزگاری باید برای رعایت و گسترش هرچه بیشتر آن تلاش كند. عدالت به عنوان یك خواسته اسلامی-انسانی مورد توجه اسلام است كه خداوند نیز به آن دستور داده «اعْدِلُواْ هُو أقْربُ لِلتقْوى». از این دست مثال‌ها زیاد است كه افراط در آن به تحجر و در نهایت به دیكتاتوری می‌انجامد اما انعطاف‌پذیری در آن آزاد اندیشی، آزاد‌منشی و تامین زندگی بهتر برای امت اسلامی را در پی دارد، چرا كه در این سو عدالت، آزادی، علم و عزت وجود دارد.

 

  نواندیشی در كلام امام(ره) چه وجوه اشتراك و افتراقی با جریانی كه با نام «نواندیشی دینی» شناخته می‌شود، دارد؟

من نمی‌توانم تفاوت‌ها را اینجا باز كنم. نواندیشی امام(ره) یعنی شما متناسب با نیازهای زمانه باید مفاهیم و احكام اسلامی را اجرایی كنید. ایشان فقیه و مجتهد است، دگم بودن و بسته بودن را نمی‌پذیرد. افرادی هم كه با جریان «نواندیشی دینی» شناخته می‌شوند انسان‌های بزرگی بوده و تعبد داشتند اما شاید روی مسائلی مثل روابط بین الملل عقاید متفاوتی داشتند كه آن هم متاثر از شرایط است. به هر حال در سال‌های اوایل انقلاب، اگر انقلاب نمی‌توانست در مقابل غرب ایستادگی كند و كمی نرمش نشان می‌داد به عنوان اینكه قصد برقراری یا تنظیم رابطه را دارد و امثال آن، ممكن بود برای انقلاب ایجاد دردسر كند و نگرانی امام(ره) نیز از این بابت بود. در حال حاضر حضور ذهن ندارم مثال‌های بیشتری برای‌تان بزنم. نكته مهم دیگر نیز این است كه موقعیت‌ها را باید تشخیص داد. در آن زمان كشور با جنگ رو به‌رو بود، با امریكا درگیری داشتیم، ضرورت عدالت و توجه به مردم كه بتوانند فقر، سختی و دردسر جنگ را تحمل كنند وجود داشت و اینها اداره كشور را با مشكل مواجه می‌كرد. زمانی هست كه از سر بی‌خردی با دنیا ارتباط برقرار نمی‌كنید و این به شما ضربه می‌زند اما زمانی موقعیت تاریخی كشور اقتضا می‌كند خود را قدری محكم‌تر نگه دارید چون هرگونه مماشات را دلیل بر ناتوانی و ضعف شما می‌گذارند. اوایل انقلاب شرایط اقتضا می‌كرد كه اصرار بر برقراری ارتباط نباشد. تشخیص این موقعیت‌ها كمی مشكل است و تفاوت‌هایی را در جریان نواندیشی ایجاد می‌كند اما به هر حال نواندیشی دینی بیشتر به برخی مسائل اسلامی برمی‌گردد كه می‌توان گفت امام(ره) خود بیش از همه نواندیش دینی است. ایشان فضاهایی را در فرهنگ اسلامی باز كرد كه كسی جرأت باز كردن آنها را نداشت. اینكه امام(ره) به عنوان یك مجتهد این مشكلات را از پیش پای جامعه اسلامی برداشت كار بسیار بزرگی بود.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: