1404/2/22 ۰۹:۵۴
استاد دانشمند و فیلسوف متخلق، آقای دکتر غلامرضا اعوانی سالهای طولانی به تدریس ، تحقیق، تصحیح، ترجمه، تألیف و مدیریت علمی اشتغال داشته اند. گزارش اجمالی این حیات پربار علمی را می توان در کتاب خواندنی و سودمند «جامع حکمت شرق و غرب» دید. نوشتار زیر گزیده ای از آن است.
اسفند ۱۳۲۱ در خانوادهای کاملاً مذهبی متولد شدم. از سهچهار سالگی به مکتبی میرفتم که تقریباً تمام رجال فرهنگی سمنان در آنجا آموزش دیدهاند. بعد وارد مدرسه شدم، معلمان خوبی داشتیم که شیفته شغل معلمی بودند. به طور کلی سمنان، شهری فرهنگی است. شهرهایی که در حاشیه کویر هستند مخصوصاً سمنان، فارغالتحصیلان دانشگاهی زیادی داشتند. جامعالمقدمات را نزد یک روحانی از اول تا آخر گذراندم. نزد پدرم هم قرآن، حافظ، سعدی، عطار و مثنوی خواندم. علاقه بسیاری به رشته ادبی داشتم و به این رشته رفتم. آن موقع شاگردان ممتاز برای تحصیل در دانشگاههای آمریکا دعوت میشدند. من هم وارد رشته فلسفه دانشگاه آمریکایی بیروت شدم که استادان برجستهای داشت. رشتهام فلسفه غرب بود. با آمدن دکتر نصر به بیروت و شرکت در دروس ایشان، علاقهام به فلسفه اسلامی بسیار زیاد شد.
فلسفه شرق واقعاً دنبال یک سؤال اساسی است که مرتب تکرار شده و پاسخهای مختلفی به آن داده شده است. فلسفه اسلامی بسیار غنی و مسئلهمحور است و فقط خواندن متن نیست؛ یعنی شما پاسخ سؤالهای خود را از متن استنتاج و استنباط میکنید. فلسفه اسلامی تکرار مسائل یونانی نیست، در واقع وارث حقیقی حکمتهای دیگر از جمله حکمت یونانی است. از طریق مسلمانان بود که غربیها با سنت یونان آشنا شدند؛ این مسائل به جهان اسلام منتقل شد، اما بسیار دستخوش تغییر شد.
فلسفه و ایران
فلسفه اسلامی در هیچ جا غیر از ایران، حیات و حضور مستمر نداشته است. در اندلس زندگی کوتاه و دورهای گذرا داشت. استادان بزرگ فلسفه اسلامی مثل ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا همگی ایرانی بودند، حتی پیروان مکتب ابنعربی هم به عنوان یکی از بزرگترین متفکران حوزه عرفان، همگی در ایران بوده اند. در مصر هم فلسفه اسلامی به معنای حکمت وجود ندارد. ولی جریان حکمت در ایران همیشه غالب بوده است.
قبل از اسلام هم یونانیان، ایران را سرزمین حکمت میدانستند. علاوه بر اینکه ایران از دوهزار سال پیش تا الآن یکی از مراکز بزرگ قدرت سیاسی بوده و کشورداری و جهانداری بدون حکمت عملی و نظری امکانپذیر نیست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «علم اگر در ثُریّا باشد، ایرانیان به آن میرسند.» شش نویسنده کتاب حدیث اهلسنت (صحاح)، ایرانیاند و چهار نویسنده کتب اربعه شیعه نیز ایرانی هستند. علم با فلسفه و حکمت ارتباط دارد. نمیتوان بدون داشتن حکمت، علم داشت.
بعضیها میگویند زبان فارسی توانمند نیست، ولی این اشتباه است. کسانی که این حرف را میزنند، از تواناییهای فارسی خبر ندارند. زبان فارسی از زیباترین، زیبندهترین و توانمندترین زبانهای دنیاست و امکاناتش آنچنان که بایسته و شایسته است، ارزیابی نشده است. درست است که فارسی مثل انگلیسی، زبان بینالمللی نیست؛ ولی ما باید کار خودمان را انجام دهیم. یکی از کارهایی که فرهنگستان باید انجام دهد، معادلیابی صحیح برای واژگان خارجی است.
بسیاری از علوم و معارف را ایرانیان به غرب منتقل کردند، ابوریحان بیرونی هزار سال پیش کتابهایی درباره هند نوشت. برای اولین بار در سه قرن پیش، ترجمه اوپانیشادها به نام «سرّ اکبر» از زبان فارسی به لاتین و از لاتین به زبانهای اروپایی ترجمه شد و این موجب انتقال علم هندشناسی به اروپا شد؛ بنابراین جهان هماینک نیز سخت به فرهنگ ایرانی و اسلامی احتیاج دارد.
در حال حاضر دلیل توجه بیشتر متفکران ما به فیلسوفان غربی، این است که ایرانیان قوم متفکری هستند و چشمشان باز است. هر جای دنیا اتفاقی بیفتد، حواسشان هست و به دنبال آن میروند. دلیل رغبتشان به فلسفه غربی هم چیزهایی است که در جای دیگر میبینند و سراغ آن میروند. دوست دارند که جریانهای مختلف فکری در کشورهای دیگر را هم دنبال کنند.
فلسفه تطبیقی
هر کسی نمیتواند فلسفه تطبیقی کار کند، باید بر هر دو سنت احاطه داشته باشد؛ یک پایش در یک سنت فکری و پای دیگرش در سنت فکری دیگر باشد؛ مثلاً اگر کسی بخواهد در مورد ابنسینا کار کند، باید تمام آثار او را بخواند تا بتواند کار عمیقی در فلسفه تطبیقی انجام دهد، مستقیم باید به کتابهایش مراجعه کند و اگر مثلاً بخواهد او را با سنتوماس مقایسه کند، باید لاتین بداند، اگر میخواهد با ارسطو مقایسه کند، باید زبان یونانی بداند و مبادیشان را در نظر بگیرد که چه اختلافاتی دارند. سهروردی میگوید: منجمان پدیدههای نجومی را در همه جای عالم رصد میکنند، وقتی مشاهدات آنها درست باشد، همه به یک نتیجه میرسند. آیا در آسمان حقایق این رصد وجود ندارد؟ آنهایی که درست رصد کنند و با علم رصدِ حقایق آشنا باشند، اگر در معانی و در حقایق و معقولات تعمق کنند، میبینید که به یک شکل رصد کردهاند. همان مسئلهای که ملاصدرا میگوید: افلاطون و هایدگر هم از دیدگاههای مختلف بررسی کردهاند. «فلسفه تطبیقی» بررسی میکند که چه اختلافی میان این مبادی و اصول وجود دارد، اما کار دشواری است.
حکمت اسلامی
حکمت تحت هدایت وحی امکان بروز پیدا میکند؛ بنابراین حاصل تلاش همه ادیان، ترویج حکمت است. ادیان در باطنشان حکمت الهی را دارا هستند. حکمت گوهر آموزة همه پیامبران است. ایران نیز از بزرگترین فرهنگهایی بوده که حکمت در آن رواج داشته و در کمتر جایی حکمت را اینگونه در پرتو تعالیم وحی میتوان یافت. ایرانیان به حکمت شهرت داشتهاند، هم در ایران باستان و هم پس از اسلام حکمت در میان ایرانیان رواج داشته است.
حکمت پس از رنسانس، منحرف و بهتدریج به ضد حکمت تبدیل شد؛ ولی در جهان اسلام تا به امروز ادامه پیدا کرد. در غرب از یک طرف علوم جدید با حکمت پیوندی ندارد و از طرف دیگر نظریهای به نام «حقیقت مضاعف» مطرح شد که آنرا به ابنرشد نسبت دادهاند. بنا بر این نظریه، دو راه برای رسیدن به حقیقت وجود دارد: یکی «فلسفه» و دومی «دین» و این دو هیچ ربطی به یکدیگر ندارند و در موازات همدیگر حرکت میکنند. کسانی به نام «ابنرشدیانِ لاتین» که نهضت فلسفی نیرومندی داشتند، از پیروان سرسخت این نظریه بودند و مرکزشان نیز مهمترین دانشگاه آن زمان، دانشگاه پاریس بود. آنها باعث شدند که فلسفه از دین جدا شود، غرب فلسفه را انتخاب کرد و این خود به نفی حکمت و مبادی الهی آن منجر شد.
اما در شرق، این حکمت به حکمت وحیانی نزدیک شد، البته با درجات مختلف و بنا به اصل توحید اسلامی، حکمت به اصل واحدی رسید. ابنسینا در تحول حکمت نقشی بسیار اساسی داشت و از جمله شخصیتهای بینظیر عالم است. در ابتدای شفا میگوید: «روش فلسفی من، حکمت مشرقیه است؛ کسانی که میخواهند به فلسفه خاص من مراجعه کنند، کتاب حکمۀالمشرقیین مرا بخوانند» که متأسفانه به جز مقدمه و بخش منطقش، بقیه از بین رفته است! همچنین کتابی داشت به نام «الانصاف» در بیست جلد که میان حکمای شرق و غرب در بیستهزار مسئله داوری کرده است. حکمت مشرقی ابنسینا را سهروردی، ابنعربی، خواجه نصیر و ملاصدرا به صورت وحدت بین دو حکمت با درجات مختلف ادامه دادند. اینها بزرگترین دستاوردهای حکمت و فلسفه در ایران است که در غرب دیده نمیشود، غرب و ایران دو راه مختلف رفتند. غرب به سمت سکولاریزم و جدایی دین از حکمت الهی و ما به سمت وحدت آن دو، یعنی به سوی حکمت متعالیه حرکت کردیم.
عرفان
عرفان بر اساس آیه «و یزَکِّیهم و یعَلِّمُهُمُ الکتابَ و الحِکمَه» (آلعمران، ۱۶۴)، خود حکمت است. عرفا خوب حکمت را تشریح کردهاند. عرفان با اصول اعتقادی مبتنی بر وحی سروکار دارد. مثنوی، تفسیر قرآن است. اگر عرفان را از تشیع برداریم، ما هم مثل وهابیها میشویم کمااینکه یک نوع وهابیت هم در حال شکلگیری در شیعه است! دین بدون اخلاق و حکمت و عرفان، معنا ندارد. تخلق به اخلاق الهی در عرفان بسیار با اهمیت است.
ایزوتسو
از جمله کسانی که در فلسفه تطبیقی کار کرده، قرآنپژوه، اسلامشناس، زبانشناس و فیلسوف ژاپنی، توشیهیکو ایزوتسو است. او به هفده زبان تسلط کامل داشت و قرآن را به ژاپنی ترجمه کرد. او ابنعربی را با «لائوتسه» و «چانگ تزو» مقایسه کرده است. این کتاب به فارسی با عنوان «صوفیسم و تائوئیسم» چاپ شده، ولی ترجمه دقیقی نیست. لائوتسه حکیمی است که ۲۶۰۰ سال پیش در چین میزیست و ابنعربی در جای دیگری بدون اینکه هیچ ارتباط تاریخی بینشان وجود داشته باشد، حتی اصطلاحاتشان هم فرق دارد؛ مثلاً ابنعربی از واژه «کثرت» استفاده میکند، اما لائوتسه تعبیر «دههزار چیز» را به کار میبرد که عیناً همان معنای کثرت است. ایزوتسو میگفت: «باید به معنا توجه کنیم» و روش او بر پایه معناشناختی بود. کتاب تائو ته چینگ که حدود صد صفحه است، یک متافیزیک کامل قابل تطبیق با ابنعربی یا ملاصدراست. ایزوتسو اولین بار سال ۴۷ به ایران آمد تا تابستان همان سال «فصوصالحکم» ابنعربی تدریس کند. نزدشان یک دوره کامل فصوص خواندیم. اول من بودم و چیتیک و خانمشان، بعد دکتر پورجوادی و جیمز موریس هم به جمع ما اضافه شدند. شرح قیصری، کاشانی، جندی و جامی را میخواندیم و سر کلاس میآمدیم و هر جا اشکال داشتیم، ایشان پاسخ میداد. بعد «اشارات و تنبیهات» را شروع کرد و در ضمن چند متن چینی کلاسیک را خواندیم، مثل «آی چینگ» که چینیها از آن برای فالگیری استفاده میکنند، اما کاملاً متافیزیکی است با قدمت چهارهزار ساله و ایزوتسو بیش از یک سال این کتاب را تحلیل کرد. یکی دو سال هم درباره معنای طبیعت در چین و هنر چینی درس داد. همهساله در تابستانها در «حلقه ارانوس» که در سوئیس برگزار میشد و در آن بزرگان فلسفه عضویت داشتند، شرکت میکرد و مقالهای مینوشت.
ایشان خانه محقری در ایران داشت و با خانواده زندگی میکرد، خانهشان سالن کوچکی بود. شب تا صبح مطالعه میکرد، روز میخوابید. در اواخر عمر به فلسفه اسلامی علاقهمند شد و در اینباره کتابها نوشت. ژاپنیها ذاتاً رابطه خوبی با ایرانیها دارند و از فرهنگ ایرانی بسیار تأثیر گرفتهاند. نزدیک مغولستان، منطقهای به نام «خوئی» وجود دارد که افتخارشان این است که ایرانیالاصلاند. بسیار از عربها و وهابیها به آنجا رفتند و هزینه کردند تا فرهنگشان را تغییر دهند، ولی موفق نشدند. ایزوتسو همیشه میگفت: «ایرانیها حدود دوهزار سال پیش برای اولین بار آثار بودایی را از زبان پالی به چینی ترجمه کردند و دین بودا را در چین معرفی نمودند.»
فردید
بنده نهتنها شاگرد دکتر فردید بودم، بلکه تقریباً سه سال با ایشان همکار بودم؛ بنابراین به طور دقیق با ایشان آشنا هستم. دوره دکتری دانشجوی ایشان بودم. آن موقع «بنیاد فرهنگ ایران» یک سلسله فرهنگ مینوشت، مثل فرهنگ حقوق که چاپ شد. برای نوشتن فرهنگ فلسفه از دکتر فردید دعوت شد. ایشان دنبال دستیار میگشت، دید من فرانسه و عربی میدانم و به انگلیسی هم تسلط دارم، دعوت به همکاری کرد. واقعاً با علاقه به آنجا میرفتم و کار کردن با ایشان برایم ایدهآل بود؛ فرد باسوادی بود، خصوصاً در اصطلاحات علوم مختلف، توانا بود. فقه، اصول، حدیث خوانده بود و در اصطلاحات فلسفی کاملاً مهارت داشت؛ ولی یک نوع ریشهشناسی (اتیمولوژیِ) ذوقی به سبک هایدگر داشت. هایدگر زبان را خانة وجود و بیان حقیقت میدانست و به همین جهت رابطه خاصی بین زبان و حقیقت قائل بود و بر ریشهشناسی لغات در زبانهای قدیم تأکید میکرد. مرحوم فردید هم در ریشهشناسی لغات بسیار کار کرده بود و کارش ذوقی و گاهی بسیار دقیق بود. به هر جهت آدمی کتاب خوانده بود.
متأسفانه بعد از انقلاب، به اشتباه به عنوان شخصیت دینی مطرح شد! اینکه چقدر دینی بود و اصلاً نماز میخواند یا نه، چیزی نمیدانم؛ اما ایدههایی داشت مثل غربزدگی و مبارزه با غربستیزی. او با غربزدگی و چیزهای غربی که ریشه ندارد، چه به صورت فلسفی که در ایران سخت رواج پیدا کرده بود و چه به صورتهای بسیار پوچ و سطحی که بسیار نفوذ کرده بود، سخت مخالف بود. جلال آلاحمد نیز مفهوم «غربزدگی» را از ایشان گرفته بود. دکتر فردید شخصیتی است که دربارهاش هم غلوّ میشود و هم به ناحق مورد بیاحترامی و بیوفایی قرار میگیرد. شخصیت علمی سطح پایینی نبود، مرحوم افشار می گفت: «فردید همچون یک نسخه خطی بسیار نفیس است که صفحههایش درهم آمیخته است! هر صفحه را که نگاه میکنید، میبینید چقدر عمق دارد، اما درهم و برهم است!»
انجمن حکمت و فلسفه
از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۹۱ رئیس انجمن حکمت و فلسفه بودم. اولین کاری که کردیم، یک سلسله سخنرانی را شروع کردیم. عصر پنجشنبهها، اهالی فلسفه در انجمن جمع میشدند. یک سخنرانی بود و بعد گفتوشنود. جلسات بسیار پربار و پررونقی بود. این نشستها برای مدت بیش از ۲۵ سال ادامه یافت. سخنرانیهای ضبط شده و گنجینهای است که بهترین شخصیتهای ایرانی در فلسفه، علوم عقلی و علوم وابسته به کلام و عرفان سخنرانیهایی ایراد کردند. به علاوه سمینارها و همایشهای متعددی را در سطح ملی و بینالمللی برگزار کردیم. در طول بیش از بیستوپنج سالی که رئیس انجمن بودم، هر ترم بین پانزده تا بیست کلاس و کارگاه آزاد با حضور اساتید بنام برگزار کردم که بسیاری از آن مباحث حتی در دانشگاهها هم تدریس نمیشد. این کارگاهها رایگان بود و علاقهمندان از شهرهای مختلف میآمدند، چون اعتقاد داشتیم که فلسفه، درسی معنوی و فرهنگی است و برای یاد گرفتنش لازم نیست پول پرداخت، ضمن اینکه اغلب افرادی که دوستدار این حوزه هستند، وضع مالی آنچنانی ندارند. دوران پدر و مادرهای بسیاری نیز به این کارگاهها میآمدند که اعتقاد داشتیم آنها باید فلسفه یاد بگیرند تا بتوانند فرزندان خوبی تربیت کنند.
آثار علمی
کتاب «اعلام النبوة» را با یک استاد عربی به نام «صلاح الصاوی»تصحیح کردیم. کتاب فارسی «وجه دین» از ناصر خسرو و «الاقوال الذهبیۀ» حمیدالدین کرمانی را هم تصحیح و آماده چاپ کردیم. «چهل قصیده ناصرخسرو» را هم با یک شاعر انگلیسی به نام پیتر ویلسون به انگلیسی ترجمه کردیم. کتاب «اهمیت فلسفه در جهان معاصر» را تألیف و «تاریخ فلسفه کاپلستون» را ترجمه کردم. بیش از چهل مقاله به زبان انگلیسی دارم که در مجلات داخل و خارج از کشور چاپ شده است. مجموعه مقالاتم حدود شش جلد کتاب میشود. در دانشگاه چین درسهایی درباره مولانا میدادم که با عنوان «رومی از دیدگاه فلسفی» منتشر شده است. کار دیگرم، ترجمه و شرح و تفسیر انگلیسی «فصوصالحکم» است. در انگلیسی چنین منبعی نداریم. در این تفسیر مخصوصاً به مسائل فلسفی و عرفانی که دارای اهمیت فلسفی و راهگشای بسیاری از مسائل امروز است، توجه شده است.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید