1403/12/19 ۱۱:۱۵
در عصر ساسانی و چه بسا پیش از آنها، گروهی از جوانمردان ایرانی به نام «اسواران» (به معنی اسب سواران) پیدا شدند که به دستگیری از مستمندان و افتادگان همت گماشتند. در طبقات پایین تر نیز دیگر جریان یاران (ایاران، عیّاران) پدید آمد که در عصر اسلامی به فتوت. جوانمردی نامور شد و در طی جنگهای صلیبی به غرب راه یافت. این نوشتار خلاصه ای از آن جریان عظیم فرهنگی را بازگو می کند.
تحول شوالیه گری نظامی به شوالیه گری معنوی
آنچه واژه عربی «فتوّت» و لغت فارسی «جوانمردی» برآن اطلاق میشود، از خصوصیات فرهنگ و تمدن معنوی اسلامی است که هم مورد توجه و علاقه پژوهندگان علوم دینی است، هم مطمح نظر فیلسوفان و جامعه شناسان. واژه عربی «فتی» که جمع آن فتیان است، بر مفهوم جوانی از شانزده تا سی سالگی دلالت میکند. معادل فارسی این واژه، «جوان» و معادل لاتینیاش جوونیس(Juvenis ) است. «جوانمردی» که معادل فارسی فتوت است، همان جوانی است و مفهوم دقیق لغوی آن، دوره جوانی از حیث جسمانی است؛ اما معنای مجازی آن، «سالک» یا زائر معنوی است که به منزلگه دل رسیده باشد؛ یعنی حقیقت باطنی انسان را درک کرده و درنتیجه به مرحله جوانی جاودانه روح نایل گردیده باشد. جوانی از لحاظ جسمانی به معنای رسیدن به کمال و شکفتگی ظاهری و جسمانی انسان و از لحاظ معنوی به مفهوم شکوفایی کامل خصلت ها و نیروهای درونی اوست. به جوان، فتی یا جوانمرد و در زبان فرانسه شوالیه میگویند. ظاهراً برای واژهفارسی جوانمرد، شوالیه مناسب ترین معادل است و مورد پسند خاطر دوستان ایرانی نیز هست؛ زیرا استعمال این کلمه پیشینهای طولانی دارد و کاربرد آن در برابر شوالیه احتمالاً به هامرپورگشتال(HammerPurgstal) خاورشناس معروف سده نوزدهمبازمیگردد. از او انتقاد کردهاند که منشأ و مبدأ فتوت را به زمان ابوالعباس احمد الناصرلدین الله (۵۷۷ ـ ۶۲۰ق) خلیفه عباسی نسبت داده است و حال آنکه این فتوت، پیدایش دوباره عارضه زودگذری بود که درآن دوران نیز چندان نپایید.
پژوهش های تاریخی نشان میدهد که ظهور فتیان درآغاز سده چهارم ق/ دهم میلادی بود و فتیان درآن وقت به «عیاران»، «سرگردانان» یا «یاغیان» شهرت داشتند. البته ما میان ایشان و جوانمردان ارتباطی نمیبینیم. ظاهراً اصول جوانمردی در سده پنجم هجری تکوین یافت وآثار آن در تألیف هایی که پیوندگاه فتوت و تصوفاند، دیده میشود.
تعجب بسیار در این است که در عصر ما پژوهش های تاریخی را به گونهای بازسازی میکنند که گویی واقعیت های تاریخی بدین سان بوده است؛ و در عین حال شهود وجدانی ما را که اسناد اصیل تاریخی نیز مؤید آنهاست، نادیده میانگارند. در گذشته همه «پهلوانان» و «سپاهان» (چه پیاده و چه سواره) عیارانی بودند که بعدها خود را جوانمرد نامیدند. بنابراین باید پذیرفت که جوانمردان به کلی تغییر ماهیت پیدا کردند؛ یعنی شوالیه گری نظامی و جنگی به شوالیه گری معنوی و عرفانی و جوانمردی تبدیل یافت. گذار از حماسه پهلوانی به حماسه عرفانی، از ویژگی های فرهنگ ایرانی است؛ همچنان که شهابالدین سهروردی (شیخ اشراق) پهلوانان حماسی ایران باستان رابه عرصه عرفان اسلامی برده است.
فتوت معنوی عرفانی
به هر حال موضوعی معنوی و اساسی در میان است که نمونههای دیگری نیز دارد؛ همچنان که نخستین نسلهای مسلمانان سخت گرم جهاد بودند و میکوشیدند تا حد امکان اسلام را به بلاد عالم گسترش دهند و امنیت حدود «دارالاسلام» (سرزمین اسلامی) را تضمین کنند. صوفیان هم درآن جهاد شرکت داشتند و با ایثار جان خود از شاهدان و شهیدان راستین آن بودند. صوفیان سپس به این سخن پیامبر (ص) گراییدند که: «ما از جهاد اصغر برگشتیم، اینک هنگام جهاد اکبر است.» جهاد اصغر یعنی سلاح برداشتن و جنگ با کفار؛ و جهاد اکبر یعنی نبرد با نفس امّاره تا انسان بتواند به آزادی حقیقی و کمال معنوی برسد. سخن پیامبر (ص) بر چگونگی گذار از شوالیه گری نظامی و جنگی به فتوت معنوی عرفانی دلالت دارد و رسالههای مجموعهای که از آن یاد کردیم، این آرمان و راه رسیدن به آن را نشان میدهد.
«فتوت نامه» مشتمل بر مجموعهای از اصول و قواعد شوالیه گری معنوی است و همه رسالههای آن از وجوه مشترکی برخوردار است؛ و گواه دیگری بر این است که شوالیهگری پیشینهای کهن دارد. مراد، بحث و جدل درباره دعاوی تاریخی و یا ارائه اسناد و مدارک مضبوط نیست، بلکه منظور بیان همت و حمیّت جوانمردانة گروهی است که به تعهد معنوی دست یازیدهاند. در پرتو چنین نگرش و برداشتی است که میخواهیم با این بررسی و بدون آنکه توجیه یا تفسیری از ناحیه خود آورده باشیم، ویژگی های فتوت را آشکار سازیم.
پیشینه فتوت
جوانمردی از لحاظ عرفانی دارای سابقهای تاریخی است که به حضرت ابراهیم(ع)میرسد. فتوت با تصوف پیوندی بسیار نزدیک و بنیادی دارد. سابقه تصوف به شیث پسر آدم میرسد. شناخت فتوت شاخهای از تصوف و یکتاشناسی است و ا ین مطلبی است که فصل اول فتوت نامه واعظ کاشفی با آن آغاز میشود. اقدام حضرت ابراهیم در جهت تعمیم اصول فتوت به کلیه وجوه زندگی است؛ یعنی فتوت همچون شیوه زندگانی معرفی میگردد تا هر کسی به حسب وضع و موقع خود، راهش را برگزیند.
غالباً در شگفت میشوند که چرا فیلسوفان متقدم اسلامی ـ جز عدهای اندک شمارـ اصولی را به عنوان «فلسفه اخلاق» وضع نکردهاند. در واقع فلسفه اخلاق و آرمان های متعالی این فلسفه را در فتوتنامهها میتوان یافت. نوع و شیوه زندگانی که در فتوت نامهها عرضه میکنند، با اصول دین نبوی انطباق کامل دارد. اسلام بر پایه دو اصل اعتقادی استوار است:یکی نبوت که همانا رسالت پیامبر(ص) است؛ و دیگری ولایت که تجلی آن در امامان است. «اولیاء الله» که مظهر عصمت و انوار الهیاند، نمونه کامل رهبران روحانی و معنوی، یعنی ادامه دهندگان راه پیامبران هستند.
پس به هر دوری ولیی قائم است
تا قیامت این ولایت دائم است
پس ازدوره نبوت، «ولایت» آغاز میشود و فتوت که جامع هر دوی اینهاست، پایهگذارش حضرت ابراهیم(ع)، قطب آن امام علی(ع) و خاتم آن حضرت حجت (عج) است.از اینجا پیداست که اندیشه فتوت بستگی کامل با اندیشه شیعی و برداشت شیعه از امامت دارد. همچنان که پژوهشگران اهل سنت که به پژوهش درباره فتوت برخاستهاند، بهرغم میل خود چون محققان شیعی عمل کردهاند. از دیدگاه فتوت، رسالت پیامبران از عصر حضرت ابراهیم(ع) همانند خدمت شوالیه گری است؛ یعنی حضرت ابراهیم نمونه فتی (جوانمرد) و امام علی(ع) نمونه کامل آن است.
ایوگنیودورس(Eugenio dors) مدعی است که اصول اخلاقی زرتشتی به نظام شوالیهگری انجامیده است و ما نیز برآنیم که میان یاران سوشیانت زرتشتی و یاران امام دوازدهم، وجوه مشترکی هست و در اینجا میتوان این خصوصیت مستمر روح ایرانی را به خوبی دید. قبلاً گفتیم که نخستین بار سهروردی درباره گذار از حماسه پهلوانی و حماسه عرفانی سخن به میان آورده بود. این گذار را در انتقال و تبدیل جهاد اصغر به جهاد اکبر میتوان دید. خلاصه آنکه آرمان شوالیهگری در بر گیرندة معنویت است؛ معنویتی که در عالم روحانی نفوذ کرده و همه احوال و وجوه زندگی را در بر میگیرد و به آن روح میبخشد.
در غرب
در مغرب زمین سده چهاردهم میلادی این روح و حال و جذبه نزد عارفان بزرگ آلمانی و به ویژه در ولایت رنانی(Rhenan) دیده میشود؛ نزد عارفانی چون جان اکهارت، جان تاولر و هنری زوزو (suso) که «دوستان خدا» نامیده میشدند. پیش از آنکه رولن مِرسون (Merswin) جزیره «سبز» خود را در شهر استراسبورگ بنیاد گذارد، گفته بود:«عصر صومعهها سپری شده است و چیز دیگری باید تا بتواند پاسخگوی آرمان ما باشد؛ آرمانی جز آرمان روحانیان و غیر روحانیان، بلکه آن آرمانی که مطلوب شوالیة معنوی است.»
این «چیز دیگر» همان است که عرفا در طلب آن بودهاند؛ همان آرمانی که مردم از حضرت ابراهیم میخواستند، یعنی «آرمان نوین» فتوت. از این روست که نه تنها اهل تصوف، بلکه سایر مردم در صنفهای دیگر فتوتنامههای ویژهای برای خود داشتند؛ برای مثال در مجموعهای که از آن یاد کردیم، به متنی بسیار کمیاب و استثنایی به نام «فتوتنامه چیتسازان» برمیخوریم که رساله هفتم این مجموعه رسائل جوانمردان را تشکیل میدهد. این رساله گواه این مدعاست که هر صنفی فتوتنامه خاصی داشته است.
بعداً خواهیم دید که شوالیه گری معنوی در مسیحیت با آیین فتوت در اسلام درهمآمیخت. این موضوع همواره توجه مورخان را به خود جلب کرده است. چون از تحول شوالیهگری نظامی به شوالیهگری عرفانی سخن به میان میآید، خاطره «پرستشگاهیان» مغرب زمین زنده میشود.هنگامی که پرستشگاهیان در جنگهای صلیبی شرکت جسته و در ویرانههای معبد سلیمان مأوا گزیده بودند، ظاهراً سخن نهان روشی (باطنی) و مکتبی عرفانی در میان نبود. با این همه پرستشگاهیان چند گاهی پس از آن از پی نهان روشی رفتند. بسیاری از دوستان ایرانی بر این عقیدهاند که نهان روشی مغرب زمین بر اثر تماس با نهان روشی اسلامی پدید آمده است. چه مکتب صوفیه در مکتب های غربی اثر گذاشته باشد و چه مذهب اسماعیلیه، این دو کیش و روش سرچشمة ایرانی پیش از اسلام دارد. مراسم و سلسله مراتبی که در مدارج عضویت افراد در این فرقهها دیده میشود، عیناً به گروه های نهان روش مغرب زمین راه یافته است.
به زعم ما میتوان تا اندازهای پاسخ این پرسش ها را در فتوت نامهها یافت. فتوتنامهها به ما کمک میکنند تا به بررسی تطبیقی تحول شوالیهگری نظامی به شوالیهگری عرفانی در تمدن مسیحیت و اسلام بپردازیم. همچنان که پرستشگاهیان قدیس برنار و گرال، تحولی است که به نهان روشی گرایش دارد و قرابتش با اصول فتوت نزدیک است.
خوب میدانیم که خاطره بیتالمقدس و پرستشگاهیان در مغرب زمین، هیچ گاه از یادها نرفته و ارتباطی به موقعیت جغرافیایی فلسطین و بیتالمقدس ندارد. این خاطره از معتقداتی باطنی که طی قرنها ادامه داشته نشأت میگیرد؛ برای مثال این خاطره در سده هیجدهم با نهان روشی پرستشگاهیان ظهور کرده، آثاری از خود به جا گذاشته است؛ همچنان که برای شناخت فتوت نمیتوان تنها به اسناد و مدارک اتکا کرد، برای شناخت نقش نحله اسکاتلند در انتقال سنتهای بنّایان آزاد (فراماسونری) نیز نمیتوان تنها به اسناد تاریخی اتکا نمود. پیدایش شوالیهگری پرستشگاهی با شیوه باطنی در میانه سده هیجدهم، نمونه آ شکار تحول شوالیهگری جنگی به شوالیهگری عرفانی و رواج باطنی گری است. چه باطنی گری به مانند فتوت همه آرمان های زندگی را در حد خود در بر میگیرد. لازم به توضیح نیست که باطنی گری عملی صنف «بنّا» وقتی به باطنی گری تمثیلی (سمبلیک) مبدل شد و درآن مستحیل گردید، درست شباهت به وحدت معماران سازنده کلیساها در قرون وسطی با شهسواران بیتالمقدس داشت.
درجات سه گانة «شاگرد، یار، استاد» که در جرگة بنایان آزاد دیده میشود، به مانند «تربیه، صاحب و استاد» در اصول جوانمردی است. عضویت افراد در صنف بنایان، شباهت زیادی به سازمان شوالیه گری در مغرب زمین داشت؛ اما در مشرق زمین هر حرفه و صنفی را فتوت نامهای بود. امیدواریم روزی بتوانیم فتوت نامه معماران سنتی و فتوت نامه کاشیسازان را به دست آوریم. کاشیکاری های نمای بیرونی مساجد ایرانی، از جمله مسجد جامع اصفهان بیانگر «تمثیل» حالت ها و اندیشههایی هستندکه ما رمز آنها را گم کردهایم. ایکاش پژوهشگران ایرانی میتوانستند جریان یاران فرانسه گرد (Tour de france) را در فرانسه بررسی کنند تا به همبستگی جهانی که یهود و نصارا و مسلمان را دربرمیگیرد، پی برده شود؛ چه، اگر بپذیریم که حضرت ابراهیم (ع) ابوالفتیان و پدر همه شوالیههای ادیان ابراهیمی است، پدر همه اهل کتاب نیز به شمار میآید و از اینجا میتوان به پیوند جهانی ادیان پی برد.
از مجموع هفت فتوتنامه، شش رساله نخست آن پیش از رساله واعظ کاشفی تألیف شده که او از عبدالرزاق کاشانی بسیار متأثر شده است؛ ولی تعیین دقیق تاریخ تدوین فتوت نامه چیتسازان به طور یقین ممکن نیست. تاریخ تدوین شش رساله نخست، میان قرنهای هفتم تا نهم هجری است. دو متن فارسی شیخ شهابالدین عمر سهروردی(۵۳۹ ـ ۶۳۲ق) از ویژگی هایی برخوردار است؛ چه، او مشاور دینی الناصر لدینالله خلیفه عباسی بود و میدانیم که آن خلیفه آرزوی برقراری اصول فتوت را در سراسر جهان در سر میپروراند. او میخواست همه تشکیلات جوانمردان را زیر یک پرچم آورد. در این زمینه حتی از «فتوت درباری» سخن به میان آمده است و خلیفه عباسی به دست عبدالجبار بغدادی به جرگه جوانمردان پیوست و جامه مخصوص فتوت را از دست او گرفت. رؤیای بزرگ این خلیفه با خود او به خاک سپرده شد؛ اما فتوت به راه خود ادامه داد و این مطلب مهمی است.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید