سه شعر تازه یاب از فرّخی یزدی / حسین مسرّت

1402/12/23 ۱۰:۴۷

سه شعر تازه یاب از فرّخی یزدی / حسین مسرّت

پیدا شدن این سه شعر ، گویای مبارزۀ پیوستۀ او با سیاسیون ناراست و سیاست های نادرست روز بوده است. هرچند در سروده ای که خطاب به محمّدتقی ملک الشعرا (بهار) است، باید با اندکی درنگ در آن نگریست و آنچه را آمده بایست دیدگاه های شخصی او دانست که با هیچ کس حتی آن که در گروه اقلیّت و مبارز مجلس است، هم تعارف نداشته است.

به تازگی از سوی پژوهشگر ، فهرست نگار و نسخه پژوه گرامی جناب آقای دکتر حسین متقی ، عکس دست نویس سه شعر تازه یاب سرودۀ  فرّخی یزدی (1265- 1318ش) از جُنگی  که گردآوری امیرمحمّد خان خطیب لو  خمسه ای (اشرف الملک لشکر نویس)‏ (‏ ۱۲۸۵ ق -‏ 1345ش) از شاعران (با تخلص اشرف)، نویسندگان و مترجمان  و از بانیان  کتابخانۀ ملّی ایران  که با بسیاری از بزرگان ادب مانند بدیع الزمان فروزان فر ،شیخ اورنگ و انجدانی دوست بوده و در جریان قرارداد 1919م وثوق الدوله با انگلیس از مخالفان قرارداد بوده است ، به دستم رسیده که نسبت به گزارش و نشر آن اقدام می شود.

این سه شعر که یکی مخمّس ، یکی قطعه و دیگری قصیده هستند ، هرسه به مناسبتی ویژه سروده شدند و جالب آنکه در کامل ترین و آخرین ویرایش دیوان فرّخی یزدی که به کوشش اینجانب (نشر مولی، 1391) چاپ شده، وجود ندارد و این تازگی ندارد ، زیرا چنانکه در دیباچۀ آن دیوان نیز به گونۀ گسترده گزارش  داده شد (ص چهل و هشت تا شصت و شش)، فرّخی هیچ گاه در پی گردآوری دیوان اشعارش نبوده و گاه به نخستین کسی که برمی خورده، تازه ترین سروده اش را می داده و آنچه به نام دیوان فرّخی موجود است، گردآوری و پژوهش اشعار او از درون نشریّات طوفان، طوفان هفتگی، ستارۀ شرق ، آیینۀ افکار، پیکار ، قیام (همگی از فرّخی یزدی) و دیگر نشریات سال های 1329 ق تا 1322 ش مانند مجلس (از سید محمّدحسین طباطبایی) ، اقدام (از عبّاس خلیلی) آژیر ( از سید جعفر جوادزاده مشهور به سید جعفر پیشه ‌وری) ، ایزوستیا ( از شوروی) و غیره و نیز انبوه خاطرات چاپ شده و دست نوشته ها (به ویژه از محمّدعلی عسکری کامران، محمّد گلبن و عبّاس یمینی شریف) و گفت و گوها ( به ویژه با دکتر محمود رشیقی فیروزآبادی و دکتر انور خامه ای ) است و هنوز دفترهایی از اشعارش نزد خانوادۀ رضا گلشن یزدی، حسین مکی و نیز برخی از اشعارش در روزنامه های دورۀ مشروطۀ تا سال 1322 ش درج است که باید پیدا شود.چنانکه نگارنده به هنگام چاپ هر سه ویرایش دیوان فرّخی یزدی در سال های  1378 ش (انجمن آثار و مفاخر فرهنگی یزد) ، 1382 ش (قطره) و 1391 ش (مولی)  به اشعار تازه ای برخورده است.

پیدا شدن این سه شعر ، گویای مبارزۀ پیوستۀ او با سیاسیون ناراست و سیاست های نادرست روز بوده است. هرچند در سروده ای که خطاب به محمّدتقی ملک الشعرا (بهار) است، باید با اندکی درنگ در آن نگریست و آنچه را آمده بایست دیدگاه های شخصی او دانست که با هیچ کس حتی آن که در گروه اقلیّت و مبارز مجلس است، هم تعارف نداشته است.

خوشبختانه گردآورندۀ جنگ در آغاز هر سه سروده، نام فرّخی یزدی را آورده تا دیگر شک و گمانی نباشد . چنانکه آمد  گردآورنده این جنگ امیرمحمّد خطیب لو است. اشعار، تاریخ ندارد، ولی متن های آن بسیار گویاست به ویژه سروده ای را که پس از پیروزی انقلاب اکتبر 1917 م (مهر 1296ش) در روسیه گفته  و دیدگاه جانبدارانۀ خود را بیان کرده است.

به هر روی برای ثبت در تاریخ، متن بازنویسی شدۀ این سروده ها که به خط شکسته نستعلیق خوانا که بسیار به خط فرّخی مانند است ، مبادرت شد.

دربارۀ انقلاب روسیه

(مخمّس)

هیچ دانی بلشویکی از چه عالمگیر شد؟          وین گدایان را چه سان، ملک شهان  تسخیر شد؟

آهوانی بر پلنگان ازچه جرئت، چیر شد                   این مثل از دیرگه  ورد جوان و پیر شد

شیر گردد گربه [ای] کز جان شیرین سیر شد

فتنه می بارد چنان از این سپهر نیلگون                   گیر و دار بلشویکی کرده عالم را زبون

قیصر اندر کند و بند و نیکلا در خاک [و] خون         ایّها الغافل! مخوان قانون انسان را جنون

کین جنون در خلق پیدا از غل و زنجیر شد

لُرد و کُنت [و] دوک  [و] بارون فتنه ها انگیختند        رشتۀ صلح [و] صفا از یکدگر بگسیختند

برسر فرزند آدم، خاک محنت بیختند                         از پی سرمایه خون عالمی را ریختند

انتقام حق به دست کارگر، زنجیر شد

کارگر تیر بلا را گشته در میدان،  سپر              لُرد با سیمین عذاران دست شهوت در کمر

کنت و بارون، باده کش هریک به نام   یکدگر            باری این تخم ستم این انتقام آرد به بر

گر قضا بود این ستم، این کیفرش تقدیر شد

***

فتح‌الله خان اکبر (۱۲۳۴ –۱۳۱۷ش) ملقب به سردار منصور، سپهدار اعظم و معروف به سپهدار رشتی، نمایندۀ مجلس، وزیر پست و تلگراف و بعدا وزیر داخله و سپس وزیر جنگ و عدلیه بود  وی در آبان ۱۲۹۹ ش (۱۳۳۹ ق) به ریاست الوزرایی رسید. لیکن کابینۀ او پس از سه ماه با رخداد کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ سید ضیاء الدین  طباطبایی یزدی و رضا خان میرپنج (سردار سپه و بعداً رضا شاه پهلوی) سرنگون شد؛ پس از کودتا در سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد و سپس به خانه‌اش در رشت رفت.از این رو پیداست که این شعر مابین آبان تا اسفند 1299ش سرود شده است.

به مناسبت ایجاد کابینۀ سپهدار رشتی گفته. خوب گفته

(قصیده)

دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر               زد چرخ سفله، سکۀ دولت به نام خر

افکنده است سایه، هما بر سرخران                        افتاده است طایر دولت به دام خر

خر پرور  ار نبود سپهر خر ار چه روی             گردد همی ز روی خریّت به کام خر؟

خربندۀ خران شده آزادگان قوم                         پهلو زده به چرخ برین احتشام خر

خرها تمام محترمند اندر این دیار                     باید نمود از دل و جان، احترام خر

خرها وکیل ملّت و ارکان دولتند                         بنگر که تا چه پایه رسیده مقام خر

شد دائمی ریاست خرها در این دیار                      ثبت است در جریدۀ عالم دوام خر

گر خر، زمام مُلک بگیرد عجب مدار                چون اجنبی گرفته دو دستی زمام خر

هنگامه ای بپاست به هر کنج مملکت                         از فتنۀ خواص پلید و عوام خر

خر ز اقتضای طبع، لگد می زند به خلق              بهتر اگر که دست بگیرد لجام خر

آگه گر از سیاست کابینه کس نشد                     نبود عجب که نیست   معیّن، مرام خر

روزی که جلسۀ وزرا منعقد شود                      دربار چون طویله شود ز ادحام  خر

یارب ! «وحید مُلک»  چرا می خورد پلو؟             گر کاه و یونجه کرده طبیعت، طعام خر

گفتم به یک وزیر که من بندۀ توام                        یعنی منم ز روی ارادت، غلام خر

در غیبت وزیر، معاون بود کفیل                 گوساله است نائب [و] قائم مقام خر

این شعر را به نام «سپهدار» گفته ام             تا در جهان بماند پاینده  نام خر

***

 محمّدتقی بهار (۱۲۶۵–۱۳۳۰ش) ملقب به ملک‌الشعرا و متخلص به «بهار»، شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار، تاریخ‌نگار و سیاست‌مدار معاصر ایرانی بود که در دوره های سوم تا ششم (1293-1307ش) به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شد و در دورۀ پنجم ( 1304- 1302ش) به همراه سید حسن مدرّس و سید ابوالحسن حائری‌زاده،  جزو فراکسیون اقلیّت مبارز و مخالف سیاست های رضا شاه در مجلس شورای ملی بود.  روشن نیست که فرّخی این قطعه را در هنگام گشایش کدام دوره از مجلس سروده است. محمّدحسین خسروپناه، پژوهشگر تاریخ معاصر می گوید:«به احتمال بسیار زیاد و قریب به یقین، مربوط به مجلس چهارم است که انتخاباتش در دورۀ ریاست الوزرایی وثوق‌الدوله آغاز شد و چون حرف و حدیث بسیار داشت و از بس در آن تقلب کردند، مشیرالدوله رئیس الوزرا در ۱۶ مرداد ۱۲۹۹ ش انتخابات آن را متوقف کرد و سرانجام مجلس چهارم در یکم تیر ۱۳۰۰ ش گشایش یافت.» گردآورنده در توضیح شعر چنین نوشته است:                  

در موقعی که ملّیون به انتخابات معترض بودند و ملک الشعرا در افتتاح مجلس اصرار می ورزید

(قطعه)

ای «مَلک»! دارم آگهی که فلوس                 از چه عنوان سرمقاله کنی

وز  پی افتتاح پارلمان                              این قدر از چه آه و ناله کنی

وین وکیلان بی موکل را                        صالح و ثابت الوکاله کنی

تا وطن را به نقد، فی المجلس                   به رفیقان خود قباله کنی

زان  فلوست، غرض فلوس بود                 گرچه شهریه اش حواله کنی

باری ای خائن اجانب دوست                     کز  بریتانی استماله  کنی

گویمت یک کلام مختصراً                         تا دگر ترک این اطاله کنی

مجلسی را که خوانده ایش  فلوس                   باید آن را خودت اِماله کنی

پی‌نوشت:

۱- این جنگ  با نام کشکول اشرفی (به انضمام اشعار شاعر و یک داستان) به کوشش: بهمن خطیبی ، زنجان : قلم مهر، ‏‫‏۱۳۹۶. چاپ شده است.(کتابخانۀ ملّی ایران) و گویا بین سال های 1310تا 1320 ش گردآوری شده است.(حسین متقی)

۲-  به نقل از پیش گفتار همان کتاب به قلم خطیبی.

۳- وی سروده ای دیگر به هنگام رفتن به شوروی در ستایش از انقلاب سرخ شوروی به مطلع زیر دارد:

در جشتن کارگر چو زدم فال انقلاب              دیدم به فال نیک بود حال انقلاب

(دیوان: 26)

۴- متن این سه شعر با نادرستی ها و بدون توضیح در متن چاپی  کشکول اشرفی (ص 107 -108) آمده است.

۵- نسحۀ چاپی به نادرست: جهان.

۶- نسحۀ چاپی به نادرست: دوگ.

۷- نسخۀ چاپی: نیام.

۸- نسخۀ چاپی به نادرست : سرور.

۹- اصل: ازدهام.

۱۰- گویا منظورش عبدالحسین شیبانی وحیدالملک (1252 -1342ش) است. شیبانی از نمایندگان مجلس شورای ملی در دوره های دوم تا چهارم است .سال های ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۷ ش سه بار به وزارت رسید: وزیر معارف؛ وزیر پست و تلگراف؛ وزیر فواید عامه. از ۱۳۰۶ ش به بعد مدرّس دانشسرای عالی و سپس دانشکدۀ ادبیّات دانشگاه تهران شد.(محمّدحسین خسروپناه)

کتاب خاطرات مهاجرت، اثر ارزشمند و خواندنی او است و خاطراتش شامل دوره جنگ جهانی اول و از دولت موقت کرمانشاه تا دوره ای که در برلین کمیته ملیون تشکیل می دهند

۱۱- فلوس از داروهای گیاهی است که برای  مسهل، تقویت کلیه، نرم کنندۀ سینه و مسکن حرارت خون است.

۱۲- نسخه چاپی به نادرست: ز.

منبع: نگاه نو، س 33، ش 139 (پاییز 1402): 210-214.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: