چه از این به ارمغانی كه تو خویشتن بیایی

1401/2/4 ۱۰:۲۵

چه از این به ارمغانی كه تو خویشتن بیایی

ابومحمد مشرف‌الدین مصلح بن عبدالله بن مشرف (606-690 ه.ق.) ملقب به سعدی، بی‌شك یكی از اركان شعر و ادب و به تعبیر دقیق‌تر زبان فارسی است. شاعر و نویسنده‌ای چیره‌دست كه با قلم سحارش تلخ داروی پند را به شربتی سودمند تبدیل كرده است، برآمیخته به شهد ظرافت و بیخته به پرویزن معرفت. بی‌دلیل نیست كه نه فقط همه ایرانیان بلكه عموم شیفتگان زبان فارسی، سعدی را دوست دارند و كوچك و بزرگ در گلستان او می‌آسایند و بهره‌مند می‌شوند.

صدرا صدوقی: ابومحمد مشرف‌الدین مصلح بن عبدالله بن مشرف (606-690 ه.ق.) ملقب به سعدی، بی‌شك یكی از اركان شعر و ادب و به تعبیر دقیق‌تر زبان فارسی است. شاعر و نویسنده‌ای چیره‌دست كه با قلم سحارش تلخ داروی پند را به شربتی سودمند تبدیل كرده است، برآمیخته به شهد ظرافت و بیخته به پرویزن معرفت. بی‌دلیل نیست كه نه فقط همه ایرانیان بلكه عموم شیفتگان زبان فارسی، سعدی را دوست دارند و كوچك و بزرگ در گلستان او می‌آسایند و بهره‌مند می‌شوند. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به مناسبت فرارسیدن روز بزرگداشت سعدی شیرازی، مراسم بزرگداشت این شاعر پرآوازه ایرانی را با همكاری سفارت ایران در تاجیكستان در فضای مجازی برگزار كرد. در این برنامه حسن بلخاری رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمدتقی صابری سفیر فوق‌العاده و نماینده تام‌الاختیار جمهوری اسلامی ایران در تاجیكستان، اصغر دادبه استاد دانشگاه علامه طباطبایی، شریف مراد اسرافیل‌نیا استاد دانشگاه آموزگاری تاجیكستان، مهدی محبتی استاد ادبیات دانشگاه زنجان، سید نجمی حسن زیدی دانشیار دانشكده دولتی آموزشی كراچی پاكستان، غالیه قنبربكوا استادیار بخش ایرانشناسی دانشكده شرق‌شناسی دانشگاه ملی قزاقی فارابی، عابد شكورزاده نویسنده و سعدی پژوه تاجیكی و آرتیق قادراف هنرمند و مجری سرشناس تاجیك سخنرانی كردند. گزیده‌ای از سخنرانی برخی استادان حاضر در این برنامه را می‌خوانید.

 

سعدی؛ استاد  مسلم  سخن/ حسن  بلخاری

 یكی از دلایل اشتهار وسیع سعدی در عرصه ادبیات فارسی و در عرصه فرهنگ ایرانی به ویژه فرهنگ عامه، زبان بسیار شیرین، نغز و ساده او است. برخلاف آثار دیگر كه به تكلف و تتوع سخن یا بسیار طولانی سخن گفته‌اند یا چنان پیچیده كه مردمان امكان ایجاد نسبت و ارتباط با ان مطالب و معانی را نداشتند. جناب سعدی، عمیق‌ترین و ژرف‌ترین حقایق عرفانی و به ویژه اخلاقی را به زبان بسیار ساده و شیرین بیان كرده است.  اینكه ابن بطوطه ذكر می‌كند كه مثلا در دریای چین از ملاحان شنیده شعر سعدی را می‌خوانند یا در اطراف و اكناف ایران اسلامی، اشتهار وسیع او جریان داشته است؛ به ویژه در میان مردم كوچه و بازار، اشعار و حكایت‌ها و روایت‌های او زبان به زبان می‌شده است؛ یكی به دلیل قصر كلام اوست، یعنی كلام دارای اختصار و دوم به دلیل شیرینی و جذابیت. یعنی علاوه بر عظمت معنا، دو صفت اختصار و زیبایی را هم دارد. این دو در حقیقت از جمله علل محبوبیت فوق‌العاده شیخ اجل در پهنه ادبیات و فرهنگ ایرانی است. تصور می‌كنم این را به نحوی از قرآن گرفته است. چون بنا بر روایاتی كه در زندگی سعدی وجود دارد، او چیزی در حدود 30-25 سال، در بغداد زیسته و بغداد در قرن هفتم مهم‌ترین شهر علم یا مهم‌ترین مرجع و مخزن دانش‌ها و علوم در تمدن اسلامی بوده است. نمونه بارز آن وجود بسیار جدی مدارس نظامیه است. او مدت طولانی‌ای را در آن شهر به تحصیل علم و فقه و فضیلت پرداخته است. در محضر شیخ شهاب‌الدین سهروردی (ابوحفص) تلمذ كرده و در دو، سه قسمت از كلیات خود نیز از او نام برده است.

علم كلام و فقه و حتی ورود به غوامض فلسفی را به صورت مسلط و به صورت غالب طی كرده و با برجسته‌ترین سطوح علمی و موضوعات علمی در آن روزگاران تمدن اسلامی آشنا شده است. فلذا وقتی تقریبا در حول و حوش سال 655 هجری قمری به شیراز بازمی‌گردد یك كوه استوار از تجربه، علم، عرفان، اخلاق، فقه، كلام و دیگر علوم رایج در تمدن اسلامی است و آن كس كه به این عقبه قدرتمندِ نظری تكیه بزند و در عین حال شیرین سخن و فوق‌العاده بهره‌مند از قریحه ذوق و شیدایی باشد، می‌تواند گلستان و بوستان را تولید كند، زیرا ظهور و زیبایی هم در فرم است و هم در معنا.  كسانی می‌توانند مروج و منتشر‌كننده زیبایی باشند كه هم از یك‌سو نسبت وسیع و وثیقی با حضرت معنا داشته باشند و از سوی دیگر دیگر زبانی شیرین، بیانی زیبا و ذوقی زیبا و زیباپرداز كه بتوانند با تلفیق این دو، آثاری جاودان و ماندگار بیافرینند و «سعدی» بهره‌مند از هر دو صفت بود! تحصیلش در بغداد و آن زبان شیرینش، این جایگاه و مكانت عظیم را به او در پهنه فرهنگ ایران زمین داد.

 

گلستان و بوستان؛ فرهنگ‌ساز و فرهنگ گستر / غلامعلی حداد عادل

اول اردیبهشت هر سال روز سعدی نامیده شده است. این روز و تاریخ از خود سعدی گرفته شده است؛ چون در گلستان در مصرعی «اول اردیبهشت ماه جلالی» را آورده و در اشعار دیگر خود نیز از اردیبهشت ماه یاد كرده است. اگر كاخ شعر فارسی را به یك بنای بزرگ و باشكوه تشبیه كنیم، این كاخ دارای چند ستون است: یعنی فردوسی، مولوی، نظامی، سعدی، حافظ، صائب و... سعدی یكی از ستون‌های كاخ بلند و باشكوه زبان و ادب فارسی است.

سعدی از جهات مختلف به زبان و ادبیات فارسی خدمت كرده است و گنجینه‌ای از خود به یادگار گذاشته است كه مانند شاهنامه فردوسی فناناپذیر است. یعنی مانند یك رودخانه جاری از نسلی به نسل دیگر جریان دارد و محل استفاده فارسی‌زبانان و غیرفارسی‌زبانان است. نقش سعدی در زبان و ادب فارسی از جهات مختلف قابل بررسی است. از جهاتی چون: ذوق شاعرانه و قریحه شاعری، فصاحت و بلاغت، شیرین زبانی، دلنشینی سخن كه در غزل عاشقانه دستی بالای همه دست‌ها دارد و در اشعار تعلیمی و اخلاقی مانند آنچه در بوستان آورده است. همچنین در قصاید خود دارای برجستگی‌های ویژه‌ای است.

وقتی تاریخ ادبیات فارسی را می‌خوانیم و به سعدی می‌رسیم متوجه می‌شویم كه زبان فارسی بعد از سعدی سلیس، شفاف و هموار شده است و پستی و بلندی در آن دیده نمی‌شود و این حاكی از جهش رو به جلویی است كه با سعدی در زبان و ادبیات فارسی ایجاد شده است.

 

جامع‌ترین  شخصیت تاریخ  ادبیات  ایران / محمدتقی  صابری

 نكوداشت شایسته بزرگمردان عرصه علم و معرفت و تكریم و تجلیل از شاعران و اندیشمندان ایران زمین كه هر كدام از آنان چون خورشیدی بر تارك آسمان فرهنگ و علم ادبیات جهان می‌درخشند، افتخاری بس بزرگ برای ما ایرانیان و تاجیكان و همه دوستان معرفت و ادب در تمام اعصار و در همه كشورهای جهان است.

شیخ مصلح‌الدین سعدی یكی از سخنوران تراز اول شعر و ادب فارسی است و در بین مردمان سه كشور پارسی زبان: ایران، تاجیكستان و افغانستان محبوبیت زیادی دارد و به همین خاطر فارسی زبانان از سعدی به عنوان یك شخصیت بزرگ و برجسته نام می‌برند و قریب به هشتصد سال است كه شهرت سخنش به اطراف و اكناف عالم می‌رود و ذكر جمیلش در هر انجمنی به گوش می‌رسد و تا جهان باقی است دردانه‌های پندآموز نظم و نثرش زینت‌بخش روزگار بنی بشر است. لذا تا در شریان انسانیت جوشش میل و عشق به زیبایی جریان دارد، نیاز به كلام عاشقانه این شاعر شیرین كلام وجود دارد.

 

 سعدی و راه دور میان درد و بیان/ اصغردادبه

 سخن من درباره سعدی زیر عنوان سعدی و راه دور میان درد و بیان است. در این بحث می‌خواهم نشان بدهم كه همه كارهای سعدی شاه كارند و دومی شاهكار‌تر است.

در یكی از غزلیات سعدی می‌خوانیم:

خبرت خراب‌تر كرد جراحت جدایی

چو خیال آب روشن كه به تشنگان نمایی

تو چه ارمغانی آری كه به دوستان فرستی

چه از این به ارمغانی كه تو خویشتن بیایی...

در اینجا به دو اصطلاح مهم، بینندگان و مخاطبان را توجه می‌دهم! اصطلاحی از مقولات عشر، یعنی كمیت و كیفیت! در حقیقت كمیت امری تجربه‌پذیر و قابل اندازه‌گیری است و انسان چیزی را بیشتر می‌تواند بداند كه قابل اندازه‌گیری برای او باشد، اما كیفیت عكس كمیت است. مخصوصا اگر به قول حكم، كیف نفسانی باشد!

احساسات و عواطف كه به هیچ روی قابل اندازه‌گیری نیستند و تبدیل آنها به كمیت نیز بسیار دشوار است، اما بشر به ناگزیر در كار این تبدیل است و از كودكی برای انتقال مفاهیم كوشش می‌كند كه كیفیت را به كمیت تبدیل كند!

كار علم هم همین است كه به شكلی بتواند موضوعات خود را اندازه‌گیری كند و از طریق تجربه حسی موضوع خود را بررسی نماید.

اما كار شاعر و شعر چیست؟ شعر ترجمان چیست؟ گاهی ما گزارشگر ادراكات خودمان هستیم كه این امر جنبه علمی پیدا می‌كند. اما گاهی گزارشگر واكنش‌های ادراكی خودمان هستیم، چیز را می‌بینیم و می‌شنویم و احساس می‌كنیم و واكنش نشان می‌دهیم! كار و شاعر در حقیقت گزارش عواطف و احساسات است كه امری كاملا كیفی است و در حقیقت می‌خواهد همه اینها را انتقال دهد و دشواری كار و میزان توفیق یك شاعر در انتقال عواطف و احساسات، پایگاه و جایگاه او را معین می‌كند.

سعدی می‌گوید:

 وگر حدیث كنم تندرست را چه خبر

كه اندرون جراحت رسیدگان چونست

كسی كه با من تجربه مشتركی ندارد، اگر بخواهم درد خودم را به او بگویم متوجه نخواهد شد! بنابراین باید سخن خودم را به كسی بگویم كه اهل درد باشد و تجربه مشترك با من داشته باشد، به عبارتی باید همدلی ایجاد شود تا طرف مقابل بتواند پیام مرا درك كند.

یا وقتی می‌گوید:

به زخم خورده حكایت كنم ز دست جراحت

 كه تندرست ملامت كند چو من بخروشم

 یعنی كسی كه زخم خورده است، او را درك می‌كند و می‌فهمد

یا هنگامی كه می‌گوید:

تو كه گفته‌ای تأمل نكنم جمال خوبان

بكنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی

بیان می‌كند كه باید تجربه مشترك با من داشته باشید تا متوجه شوید چه می‌گویم لذا اگر همدلی باشد پیام شعر و شاعر منتقل خواهد شد.

كار شاعران است كه از طریق واژه‌ها و جمله‌ها درون یا كیفیت را به كمیت تبدیل كند. یعنی سوز آتشِ دل را نمی‌توان بیان كرد اما سوزی كه در سخن هست، پیام‌آور همان سوز است! كه همان تبدیل كیفیت از طریق واژه‌هاست به كمیت.

 سعدی و تربیت انسان

شریف مراد اسرافیل‌نیا

 سعدی از شاعران تراز اول تمدن بشری است. او با دو اثر خویش به نام‌های بوستان و گلستان و دیوان‌هایش، به عنوان معلم اخلاق، متفكر، حكیم زندگی و سراینده عشق و زیبایی شناخته‌شده است. از آنجا كه پند و اندرز، یعنی تربیت انسان با معرفت، محور اساسی آثار سعدی است، او را پدر اخلاق نیز نامیده‌اند. آثار او منبع الهام بزرگ‌ترین سخنواران عالم گشته است.

مبنای آثار سعدی، آدمیت و تربیت انسان است. از نظر این شاعر، انسان به خودی خود انسان نیست، بلكه این آدمیت است كه انسان را انسان می‌كند. در دوره معاصر كه دوره زوال اخلاق است، نیاز بیشتری به كتاب‌های تربیتی از جمله گلستان و بوستان داریم.

 

چهره شاداب شعرِ سعدی/ مهدی محبتی

 یك جنبه در چهره شاداب شعر سعدی، شكل ذهنی شعر اوست. شكل درونی شعر سعدی، نوعی پنجره گشودن به آفاق است. امروزه بین محتوا و فرم نمی‌توانیم تفاوتی قائل شویم. هر فرم موفقی، محتوای خودش را خلق می‌كند و هر محتوای موفقی، فرم خاص خودش را دارد. از آنجا كه شعر سعدی برخاسته از یك جان شكفته است كه خیلی اندوه‌های خاص مصیبت‌گرانه ندارد، فرم خاصی پیدا كرده است. سعدی، با فرم خاص شعر خودش، چهار پنجره به روی ما می‌گشاید: پنجره‌ای رو به هستی، پنجره‌ای به طبیعت، پنجره‌ای به جامعه و پنجره دیگری به انسان.

سعدی برخلاف برخی شاعران كه پنچره‌ای به درون انسان باز می‌كنند، پنجره‌ها را رو به آفاق می‌گشاید و از طریق آینه‌سازی حیات، طبیعت، جامعه و دیگران، خودمان را به ما نشان می‌دهد.

 

شاعر مبتكر و صاحب سبك/ سید نجمی حسن زیدی

 اگر در تاریخ ادبیات فارسی بخواهیم استادانی را انتخاب كنیم كه صاحب سبك و ابتكارند، بدون تردید یكی از آنان سعدی شیرازی است. او در اقسام مختلف شعر طبع‌آزمایی كرده و در هر یك داد سخن داده است.  نقطه قابل‌توجه در قصاید ساده و روان سعدی آن است كه هرگز طول و تفصیل و مضمون‌نگاری متقدمین خود را ندارد و در مدیحه‌ها هم پادشاهان و امیران زمان را به عدل و نیكوكاری می‌خواند و حتی توجه آنان را به سپری شدن روزگار و گذرا بودن جاه و جلال و دگرگونی احوال جلب می‌كند. این اندرز دلیرانه تا آن زمان در ادبیات ایران سابقه نداشته است. برجستگی دیگر شعر سعدی، توجه به غزلسرایی است. پیش از او شاعران نامی غزل‌هایی داشتند اما شعر رسمی، قصیده بود و غزل، مقامی فرعی داشت. سعدی غزل را كه بیشتر تابع احساسات است، بر قصیده ترجیح داد و آن را ترویج كرد.

 

محبوبیت سعدی شیرازی/ غالیه قنبربكوا

 سعدی از خوش‌زبان‌ترین شاعران فارسی‌گوی است كه محبوبیت زیادی دارد. سعدی در دوران سخت حمل مغول به ایران زندگی كرد، مولانا هم همین‌طور. هر دو تلاش كردند تا با قدرت زبان، با شرایط موجود مقابله كنند. در آن زمان مردم مأیوس بودند و فكر می‌كردند دیگر زندگی خوب و خوشی نخواهند داشت ولی می‌بینیم كه سعدی و مولانا به ما می‌آموزند كه هرگز نباید امیدمان را از دست بدهیم.

زشتی و پلیدی همه جای دنیا وجود دارد. اما قدرت زبان می‌تواند با این پلیدی‌ها مبارزه كند. سعدی به ما این را می‌آموزد و می‌گوید همه ما اعضای یك بدن هستیم.

 

هر روز، روز سعدی است/ عابد شكورزاده

 در جهان معنوی ما هر روز، روز سعدی است. بارها گفته شده است كه سعدی در منطقه فرارود از جایگاه بالایی برخوردار است. تغییر جو سیاسی بخارا در آغاز قرن بیستم و تسلط شوروی بولشویك بر این منطقه باعث شد توجه نسل ما به امثال سعدی كمتر باشد.

در طول هفتاد سال تسلط شوروی، مردم تاجیكستان هیچ‌گاه نسخه كامل گلستان را ندیدند. بوستان شیخ اجل هم در آغاز دهه 1990 میلادی به شكل كامل‌تری چاپ شد. در یك ابتكار بی‌سابقه، دانشنامه ملی تاجیكستان، سه جلد كتاب از سعدی منتشر كرد. سال گذشته كتاب گلستان مصور سعدی را به دو خط فارسی و كریلی منتشر كردیم تا نسل جدید تاجیكستان با این كتاب آشنا شوند. همچنین متن كامل و شرح گلستان و بوستان را هم به هر دو زبان منتشر كرده‌ایم.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: