فخر رازی و مسأله «وجود» / عباس زریاب خویی

1400/11/13 ۱۴:۰۴

فخر رازی و مسأله «وجود» / عباس زریاب خویی

امام فخرالدین محمدبن عمر رازی، معروف به «فخر رازی» متوفی در سال 606 هجری، از جملۀ حکمای نادر مشرق زمین است که در مباحث فلسفی و کلامی سعی در استقلال رأی و آزادی از تقلید داشته است.

 

امام فخرالدین محمدبن عمر رازی، معروف به «فخر رازی» متوفی در سال 606 هجری، از جملۀ حکمای نادر مشرق زمین است که در مباحث فلسفی و کلامی سعی در استقلال رأی و آزادی از تقلید داشته است. البته سعی در وصول به مقصدی امری است و توفیق در وصول به آن مقصد امری دیگر است و اگر بعضی از متأخران بر او تاخته‌اند و بر آراء مستقل و تشکیکات او در مبانی حکمای متقدم اعتراض کرده‌اند و گاهی هم لقب طعن‌آمیز «امام المشککین» به او داده‌اند، کسی در کوشش و اجتهاد او برای تأسیس آراء مستقل، و در امتناع او از پیروی بی چون و چرای متقدمان شک نکرده‌است. اگر سعی در استقلال رأی و ابطال آرای دیگران در نظر کسانی که دوستدار عقاید ثابت و مستقر و آرای لایتغیّر در فلسفه بوده‌اند زشت و ناروا شمرده شود در نظر کسان دیگر که آزادی فکر و اندیشه را پایۀ اساسی فلسفه و علم می‌دانند و حقیقت را از استاد و معلم خود بیشتر دوست دارند امری بسیار مطلوب و پسندیده و شرط نخستین ابتکار و اجتهاد و پیشرفت دانش بشری است. خود او روش و طریقۀ خود را در مقدمۀ کتاب مباحث المشرقیّه این گونه بیان و توجیه می‌کند:

«آنچه ما در راه آن سعی کردیم و رنج بردیم به دست آوردن چیزی بود که در کتب پیشینیان دیده و خوانده‌ایم تا در هر باب هسته و مغز آن را برگزینیم و از دراز گویی و فشرده سازی بپرهیزیم و چنان کنیم که مطالب بر همه روشن شود و از یکدیگر جدا شود تا بعد آن مطالب را یا تأیید و یا نقض کنیم و به دنبال آن شک‌ها و اعتراضات مشکل را بیاوریم و اگر بتوانیم بر این شک و اعتراضات راه حل‌ها و پاسخ‌های شافی و کافی بیفزاییم. ممکن است در ضمن این گفتارها مطالبی بیاید که مخالف مشهور باشد و سخنان حکما را نقض کند، اما تو، ای جویای دانش! آگاه هستی که اگر مرد خردمند مطلبی را که برای همه نامأنوس باشد و برای بیان و تقریر آن راهی  باشد ببیند، از آن روی برنمی‌گرداند و اگر بر سخن معروف و مشهور دلیلی پیدا کند از آن اعراض نمی‌کند. اما کسانی که در هر امر خرد و بزرگ موافقت با پیشینیان را لازم می‌شمارند و مخالفت با ایشان را تجویز نمی‌کنند می‌دانند که خود این پیشینیان در بعضی موارد بر پیشینیان و متقدمان خود معترض بوده‌اند و از قول ایشان اِعراض کرده‌اند و اعتراض خود را بر ایشان به صراحت، نه به کنایه و تعریض، بیان کرده‌اند. ....

معارف 1365 شماره 7

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: