اهمیت براتعلی ابراهیمی در موسیقی خراسان در گفت‌وگو با عبدالعزیز احمدی

1399/11/21 ۰۹:۱۹

اهمیت براتعلی ابراهیمی در موسیقی خراسان در گفت‌وگو با عبدالعزیز احمدی

براتعلی ابراهیمی یكی از هنرمندان پیشكسوتی است كه چندی قبل از دنیا رفت. او استاد صاحب سبك «نوای سرحدی فریادی» و یكی از مفاخر موسیقی مقامی شهرستان تایباد بود كه روز یكشنبه دوازدهم بهمن‌ ماه در ۸۸ سالگی درگذشت.

 

مناجات و منقبت‌خوانی به زبان موسیقی

براتعلی ابراهیمی یكی از هنرمندان پیشكسوتی است كه چندی قبل از دنیا رفت. او استاد صاحب سبك «نوای سرحدی فریادی» و یكی از مفاخر موسیقی مقامی شهرستان تایباد بود كه روز یكشنبه دوازدهم بهمن‌ ماه در ۸۸ سالگی درگذشت. عبدالعزیز احمدی، خواننده و نوازنده اهل تربت‌جام یكی از هنرمندانی است كه سال‌هاست برای ماندگاری و ارتقای موسیقی مقامی منطقه خراسان و تربت‌جام تلاش می‌كند. او درباره اهمیت زنده‌یاد براتعلی ابراهیمی در موسیقی خراسان و منطقه تایباد با ایلنا گفت‌وگویی انجام داده است كه بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌‎خوانید.

 *******

اهمیت‌ و جایگاه زنده‌یاد براتعلی ابراهیمی در موسیقی خراسان چیست؟ او در چه اموری از موسیقی تبحر داشت؟

ایشان تبحر خاصی در مناجات‌خوانی و منقبت‌خوانی داشت و در زمینه آوازهای محلی منطقه آثار بسیاری را از خود به جای گذاشته است. زنده‌یاد براتعلی در اغلب جشنواره‌های داخلی منطقه و كشور، همچنین رویدادهایی كه وجودشان در آنها لازم بوده، شركت می‌كرد. تا آنجا كه من آگاهی دارم رزومه خوبی از خود به جای گذاشته‌ و اموری كه گفتم بخشی از فعالیت‌های هنری اوست.

با توجه به اینكه اساس آموزش و یادگیری ترانه‌ها، نغمات و مقامات موسیقی مناطق مختلف، سینه به سینه است، تا چه حد برای ضبط و ثبت آثار هنرمندانی چون براتعلی ابراهیمی تلاش می‌شود.

متاسفانه ذات بشر این‌گونه است كه پس از فوت بزرگان به یاد آنها می‌افتیم، یعنی تا زمانی كه افراد برجسته و با اهمیت در قید حیات هستند، سراغی از آنها نمی‌گیریم؛ به خصوص شخصیت‌های هنری مانند براتعلی ابراهیمی و امثال ایشان. بی‌شك در ایران كهن و خراسان بزرگ شخصیت‌های بزرگی داشته‌ایم و داریم و تعدادشان كم نیست. جای تاسف است،

تا زمانی كه این بزرگان زنده هستند ساده از كنارشان رد می‌شویم و زمانی كه از دست می‌روند، بیدار می‌شویم و حسرت می‌خوریم و به یادشان می‌افتیم، در حالی كه هیچ كاری برای‌شان نكرده‌ایم.

از ایشان چه آثاری به‌جا مانده است؟

راستش نمی‌توانم درباره جزییات آثار هنری مرحوم ابراهیمی نظر دهم، زیرا به ‌طور كامل از فعالیت‌های‌شان خبر ندارم، اما امیدوارم زندگی این هنرمند را به تصویر كشیده باشند. تا آنجا كه به یاد دارم آقای هوشنگ جاوید كه برای موسیقی خراسان زحمات بسیاری كشیده، مستندی از زندگی ایشان ساخته است، اما خب یك دست صدایی ندارد. از طرفی نیز اوضاع اقتصادی مملكت كه بر هیچ‌كس پوشیده نیست، بر مشكلات موجود افزوده است. تا پیش از بحران كرونا و در سال‌های قبل‌تر جشنواره‌هایی با عناوین مختلف برگزار می‌شد كه اتفاق خوبی بود، زیرا لااقل هنرمندان به این بهانه گرد‌هم می‌آمدند و با یكدیگر تعامل داشتند. حال نیز بیش از یك سال است كه ویروس كرونا شیوع پیدا كرده و باعث خانه‌نشینی هنرمندان شده است. البته هنرمندان خطه جنوب خراسان ذاتا انسان‌های بسیار كم‌توقعی هستند و از دولت و نهادها و دستگاه‌ها و مردم هیچ انتظاری ندارند. شخصا بارها به خودم و دوستانم گفته‌ام، ما به خواسته خودمان و براساس احساسات قلبی و ذوقی كه داشته‌ایم، وارد عرصه هنر شده‌ایم. فرهنگ و هنر مرز و بوم‌مان در رگ و خون‌مان است و هدیه و نعمتی خدادادی است و آن را پاس می‌داریم و از هنر منطقه‌مان پاسداری می‌كنیم. به نظرم هر كس دستی به كاری دارد یا مثلا دوربینی دارد باید كاری كند و در راستای كاری كه می‌كند مسوول است و باید به تعهدش عمل كند. اگر چنین روحیه‌ای وجود داشته باشد زندگی هنرمندان بزرگ اما در انزوا قرار گرفته به صورت تصویری یا مكتوب مورد توجه قرار می‌گیرد و كاش چنین باشد. در‌نهایت برای حفظ اندوخته‌های بزرگان موسیقی مناطق تمهیدی اندیشیده شود. به‌طور مثال براتعلی ابراهیمی بیش از 80 سال عمر كرده و من مطمئنم از 10 سالگی به دنبال موسیقی رفته است. او بیش از نیم قرن در عرصه موسیقی فعالیت مفید داشته و اگر اندوخته‌ها و داشته‌هایش همراه با خودش دفن شده باشد نهایت بی‌انصافی است و به نسل‌های آینده ظلم شده است.

درست است كه اگر مخاطب با لحن و لهجه‌های مناطق مختلف خراسان آشنا نباشد متوجه تفاوت جزییات نیز نخواهد شد؟

به هر حال خواه ناخواه لهن و لهجه‌ها براساس فرهنگ و جغرافیای هر شهر و روستا با یكدیگر متفاوت است و موضوع دیگر اینكه اهالی خراسان به گویش و لهجه‌های مناطق مختلف استان آشنایی دارند و این‌گونه نیست كه زبان یكدیگر را نفهمند. به‌طور مثال من با اینكه اهل تایباد و خاف نیستم اما به گویش مردم این دو منطقه كاملا آشنایی دارم و زبان‌شان را می‌فهمم.

دوتار كه ساز اصلی هنرمندان خراسان است در مناطق مختلف دارای چه تفاوت‌هایی است؟

ساختار ساز دوتار در همه مناطق خراسان یكی است. حال در برخی مناطق دوتار دارای هشت پرده است و در برخی دیگر تا ۱۸ پرده افزایش می‌یابد. اما سبك دوتارنوازی از بیرجند تا تربت‌جام و مناطق دیگر یكی است، این در حالی است كه نحوه نواختن دوتار چندین سبك دارد. یكی سبك پنجه‌نوازی است كه توسط مرحوم سلیمانی كه دوتارنوازی بسیار زبده بوده و اصلیت‌شان جوزقانی است، ابداع شده و عده‌ای آن را با پنجه سلیمانی می‌شناسند. برخی نیز فعالان این شیوه را پنجه‌نوازان می‌خوانند. ریز و سرپنجه نیز شیوه دیگری است كه توسط زنده‌یاد ذوالفقار عسكریان ایجاد شده است. ایشان بیشتر براساس موسیقی تربت‌جام فعالیت كرده است. برخی نیز برای نواختن دوتار از پنجه و سرپنجه و ریز استفاده می‌كنند. اگر تفاوتی وجود داشته باشد همین مواردی است كه گفتم وگرنه آواها و صداها و خواندن‌ها در همه مناطق خراسان یكی است و تفاوتی در این زمینه وجود ندارد.

ساز و دهل و دوبوقه و نی هفت‌بند نیز برخی دیگر از سازهای منطقه خراسان هستند. درباره تفاوت نواختن این سازها نیز توضیح دهید.

این سازها در مناطق خراسان مرسوم هستند. در این زمینه مقام‌ها و بازی‌های آیینی یكی است و لباس ما نیز در تربت‌جام و خاف و تایباد و سرخس و مناطق دیگر، دسته‌بندی‌های متفاوتی ندارد و در همه مناطق یكی است؛ مگر تربت‌حیدریه و كاشمر كه سازه لباس‌های‌شان متفاوت است. به طور كلی سرنا و دهل در مناطق دیگر ایران نیز مرسوم هستند و تفاوت آنها در نواختن به لحن و گویش و زبان مردم اقوام مختلف بستگی دارد. البته ساختار سرنا در برخی مناطق براساس همان لحن‌ها و گویش‌ها و فرهنگ‌ها در نوع پرده‌بندی‌ها نیز با دیگر شهرها متفاوت است و اینكه كردهای قوچان علاوه بر سرنا ساز دیگری دارند كه ما به آن دوسازه می‌گوییم كه آن را با نام قوشمه نیز می‌شناسند.

از مقام‌های موسیقایی خراسان و تربت‌جام بگویید.

بزرگ‌ترین مقام ما، مقام سرحدی است. سرحدی دارای دو بخش دوبیتی و غزل است. بیشتر پیشكسوتان ما فرموده‌اند سرحدی غزل مادر دیگر مقام‌های زیرمجموعه است، یعنی دیگر سرحدی‌ها از سرحدی غزل نشات گرفته‌اند. سرحدی به سرحد، یعنی مرزی بین افغانستان و ایران وابسته است. اگر به افغانستان بروید خواهید دید كه موسیقیدانان این كشور نیز مقام سرحدی دارند. این را هم بگویم كه در گذشته اهالی این نوار مرزی، اعم از مرزدارها، مرزبان‌ها و مرزنشینان را سرحدنشین می‌گفته‌اند و در داخل ایران از بیرجند تا سرخس این‌گونه بوده است. درنهایت اهالی همه مناطق خراسان بر مقام سرحدی، چه دوبیتی و چه غزل، مسلط هستند. «جمشیدی»، «كوهسانی» و «هزاره‌ای» مقام‌های مطرح دیگری هستند كه جزییات و نحوه نواختن و خواندن‌شان وابسته به طوایف و قبیله‌هاست. به طور مثال هزاره در مناطق ما نام طایفه‌ای است.

در برخی مقالات و نوشته‌ها این‌گونه توضیح داده شده كه موسیقی تربت‌جام و خاف و سرخس و دیگر مناطق اغلب در مراسم شادی كاربرد داشته، آیا این نظریه درست است؟

برعكس آنچه می‌گویید اتفاقا موسیقی ما حزین و حزن‌آور است. در اصل ما می‌گوییم موسیقی محلی عرفانی، یعنی بیشتر در شاخه عرفان فعال هستیم و موسیقی‌مان این‌گونه می‌طلبد. بنابراین، موسیقی دوتار ما در مراسم شادی و بزم‌هایی كه رقص و بزن و بكوب دارد آنچنان جایگاهی ندارد. دوتار در مجالس مهم كه شخصیت‌های بزرگ در آن حضور دارند و از فرهنگ و هنر و البته عرفان چیزی می‌دانند، نواخته می‌شود. در این میان برخی شعرها مذهبی و خاص یا نیمه مذهبی‌اند و دیگر آثار نیز آوا و كارآوا دارند و تعدادی دیگر در جشن‌ها و عروسی‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. موسیقی ما در كل برگرفته از زندگی آحاد مردم منطقه است. اگر موسیقی خراسان حزین است، دلیلش اتفاقاتی است كه در طول تاریخ رخ داده است. به هر حال خراسان مرزی برای ورود و تهاجم مغول‌ها بوده و اتفاقاتی كه در این زمینه رخ داده زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است. در ادامه همان‌طور كه گفتم موسیقی منطقه بر گرفته از زندگی مردم است. آنها درد و غم داشته‌اند و طی دورهمی‌ها و شب‌نشینی‌ها، ضمن یاد كردن از گذشته خویش، آلام و مصایب خود را با سازشان بیان می‌كرده‌اند.

مقام‌های موسیقی خراسان از چه مقولاتی برداشت شده؟

اغلب مقام‌های ما از حیوانات وحشی، یا كارها و اتفاقات گرفته شده است. به طور مثال مقام كبك‌زری مربوط به این پرنده در مناطق كوهستانی است. یا اینكه مثلا مقام جل شاخه‌ای از مقام «الله» است كه هم با دوتار و هم با سرنا نواخته می‌شود. مقام «الله» شاخه‌های دیگری نیز دارد كه كبك زری هم یكی از آنهاست.

مقام‌های منطقه خراسان از ابتدا دارای كلام بوده‌اند؟

برخی از مقام‌ها در گذشته فاقد كلام بوده‌اند اما با پیشرفت‌های صورت گرفته دارای كلام شده‌اند. مثلا مقام «الله» تا پیش از دوران ما فاقد كلام بوده و با دوتار و یرنا نواخته می‌شده. مقام كبك‌زری نیز قبلا كلام نداشته است. به هر حال دنیا در حال پیشرفت است و هنرمندان و موسیقیدانان نیز مجبورند با زمانه حركت كنند تا عقب نمانند.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: