عوامل مؤثر در شكوفایی علم در تمدن درخشان اسلامی / دكتر مهدی گلشنی ـ بخش سوم

1393/7/28 ۰۹:۰۲

عوامل مؤثر در شكوفایی علم در تمدن درخشان اسلامی / دكتر مهدی گلشنی ـ بخش سوم

پس از حمله مغول به جهان اسلام، علما به این طرف و آن طرف متواری شدند. در چنین افق تاریكی خواجه نصیر‌الدین طوسی، هلاكوخان مغول را به ساختن یك رصدخانه تشویق كرد و آن را وسیله‌ای برای جذب علمای دمشق، موصل، قزوین و تفلیس و دیگر نقاط قرار داد و مشهورترین دانشمندان عصر خود را در آنجا جمع كرد: قطب‌الدین شیرازی، محیی‌الدین مغربی، نجم‌الدین دبیران قزوینی، اثیرالدین ابهری، مؤید‌الدین عُرضی دمشقی و غیره. او حتی یك منجم چینی به نام فائوـ مون ـ جی (Fao. Mum. Ji) را نیز به آنجا دعوت كرد و به تدریس اصول اقلیدس و مجسطی گمارد

 

ـ پس از حمله مغول به جهان اسلام، علما به این طرف و آن طرف متواری شدند. در چنین افق تاریكی خواجه نصیر‌الدین طوسی، هلاكوخان مغول را به ساختن یك رصدخانه تشویق كرد و آن را وسیله‌ای برای جذب علمای دمشق، موصل، قزوین و تفلیس و دیگر نقاط قرار داد و مشهورترین دانشمندان عصر خود را در آنجا جمع كرد: قطب‌الدین شیرازی، محیی‌الدین مغربی، نجم‌الدین دبیران قزوینی، اثیرالدین ابهری، مؤید‌الدین عُرضی دمشقی و غیره. او حتی یك منجم چینی به نام فائوـ مون ـ جی (Fao. Mum. Ji) را نیز به آنجا دعوت كرد و به تدریس اصول اقلیدس و مجسطی گمارد.1

خواجه در رعایت حال علما نهایت كوشش را می‌نمود، آنها را معزز می‌داشت و به رفاه حالشان توجه كامل می‌كرد، تا آنجا كه از ممرّ عواید اوقاف كه در اختیارش بود، برای آنها حقوق مقرر داشت.2 مؤید‌الدین عُرضی در مقدمه رساله‌ای كه در وصف رصدخانه مراغه نوشت، متذكر می‌شود: «خداوند متعال از میان همه مردم زمان، تنها در وجود او [خواجه نصیر] تمامی فضایل و مناقب نیك و حُسن سیرت و حلم و بردباری و جزامت رأی و سرعت انتقال و احاطه به سایر علوم را جمع فرموده و به وسیله او علما و خانواده علم را با عطاها و بخشش‌های فراوان خود گرد هم آورده است و از پدر نسبت به آنان مهربانتر است. ما در زیر سایه او در نهایت امنیت و آسایش زندگی می‌كنیم و از دیدار او شاد می‌شویم...

خدا را سپاسگزاریم كه ما را در خدمت او گرد آورد و ما را از فواید او مسرور و خشنود ساخت. گرچه از خانه و عشیره و اولاد و وطن خود دور شده‌ایم، ولی در وجود او عوض هر چیزی كه از دست داده‌ایم، یافت می‌شود. هر كس او را یافت، هیچ چیز از دست نداده است و هر كس او را از دست داد، همه چیز را از دست داده است. خداوند ما را بی او مگذارد و ما را از راه طول عمر و بقای او بهره‌مند سازد.»3

 

ب‌) كمك مالی به دانشمندان

تأمین نیازهای مالی دانشمندان و یا كمك‌های تشویقی به آنان، از دیگر اقداماتی است كه در محافل علم و ادب آن اعصار می‌بینیم. در اینجا به ذكر چند نمونه می‌پردازیم:

ـ سیف‌الدوله حمدانی برای ابونصر فارابی روزی چهار درهم مقرر كرده بود.4

ـ سلطان مسعود غزنوی در پاداش تألیف كتاب «قانون مسعودی»، مقرر داشت تا پیلواری از نقره به عنوان جایزه برای ابوریحان بفرستند. ابوریحان آن را به خزانه برگرداند و گفت: «من از آن بی‌نیازم، عمری در قناعت گذرانده‌ام و دیگر بار ترك خوی و عادت سزاوار نیست.»5

ـ خواجه نصیر‌الدین طوسی از محل عواید اوقاف بلاد اسلامی كه در اختیارش بود، به علما و دستیارانی كه در كار رصدخانه مراغه اشتغال داشتند، حقوق مكفی می‌داد.

 

ج) كمك مالی به دانشجویان

در مورد تأمین هزینه دانش‌طلبان، هم افراد خیر شركت داشتند، هم حكام و وزرا. نمونه‌هایی از این نوع كمك را ذكر می‌كنیم:

ـ شریف‌ رضی خانه‌ای به نام «دارالعلم» بنا كرده و آن را به دانش‌پژوهان اختصاص داده بود و آنچه را كه مورد نیاز آنها بود، فراهم می‌كرد.6

ـ خواجه نصیر به هنگام برپایی رصدخانه مراغه، برای طلاب نیز مستمری تعیین نمود و چون علوم فلسفی و طب تا حد زیادی متروك شده بود و غالباً در خفا تدریس می‌شد، به طلاب آنها مستمری بیشتری می‌پرداخت؛ لذا عده بیشتری به این علوم روی آوردند.

 

د) ایجاد مدارس

از اقدامات مؤثر امرا و بزرگان در ترویج علم، ایجاد مدارس و حوزه‌های علمی بود، و به همین علت در جهان اسلام آن روز حوزه‌های علمی بزرگی در اصفهان، نیشابور، گرگان، شیراز، بغداد، حلب، موصل، دمشق، قاهره، قرطبه و ... به وجود آمد. در اینجا نمونه‌هایی از این اقدامات را ذكر می‌كنیم:

ـ مأمون (خلیفه عباسی) بیت‌الحكمه را تأسیس كرد و در آن مترجمانی را گرد آورد و ترجمه كتب فلسفی جزو سیاست او شد و اموالی برای به دست آوردن كتابها و ترجمه آنها تخصیص داد.

ـ فاطمیان، دانشگاه الازهر را در مصر به راه انداختند و این امكان را فراهم كردند كه كلیه اصحاب مذاهب اسلامی، متون درسی مكتب خود را القا كنند. یكی از كارهای جالبشان این بود كه كل مخارج زندگی دانشمندان را تأمین كنند تا آنها بتوانند با فكر آسوده به علم بپردازند.

ـ مدارس اسلامی اندلس حلقه وصل بین اروپا و عالم اسلام بود. بسیاری از دانش‌پژوهان اروپایی در این مدارس علم آموختند؛ مثلاً گیلبرت كه در 388 ق/ 999م پاپ شد، علوم را نزد علمای مسلمان در اندلس آموخته بود.7

 

هـ) فراوانی كتابخانه‌ها

از علل دیگر رونق علم در آن اعصار، فراوانی كتابخانه‌ها بود. افراد خیر كتابخانه‌هایی تأسیس و آن را وقف دانش‌پژوهان می‌كردند. ذكر چند نمونه روشن شدن مطلب كفایت می‌كند:

ـ ابوالقاسم موصلی در موصل كتابخانه‌ای تأسیس كرد كه اهل علم از نقاط دور دست بدان روی می‌آوردند و اگر طالب علمی بضاعت مالی نداشت، به او كاغذ و پول داده می‌شد.8

ـ الحاكم بامرالله (خلیفه فاطمی) در 395 ق كتابخانه‌ عظیمی در قاهره تأسیس كرد كه به دارالحكمه قاهره معروف شده است. این كتابخانه در عصر خود بی‌نظیر بود. طبقات مختلف مردم برای مطالعه یا نسخه‌برداری یا فراگیری علوم به این كتابخانه‌ مراجعه می‌كردند و مواد مورد نیاز آنان (از قبیل مركب و انواع كاغذ و دوات) در آن فراهم بود.9

ـ یاقوت حَمَوی كه در 616ق و اندكی پیش از حمله مغولان در مرو به تحقیق اشتغال داشت، در وصف شهر مرو نوشته است: «در حالی این شهر را ترك گفتم كه از عالیترین شرایط علمی و اجتماعی برخوردار بود و اگر حمله مغول در پیش نبود، تا واپسین دم حیات در آنجا می‌ماندم. در این شهر ده كتابخانه موقوفه وجود داشت: یكی از آنها كتابخانه خواجه نظام‌الملك در مدرسه او بود و از حیث كتب، نظیری برای آن كتابخانه در دنیا نیافتم.»10

ـ به گفته یعقوبی، در دوران وی (278ق) بیشتر از صد كتابفروشی در بغداد وجود داشت كه در آنجا علاوه بر فروش كتاب، از كتابها نسخه‌برداری می‌كردند. به علاوه غالب مساجد كتابخانه داشت و بیشتر شهرها كتابخانه‌های عمومی داشتند كه حاوی تعداد زیادی كتاب بودند و درهای آنها به روی طلاب باز بود.11

 

و) تخصیص موقوفات برای ترویج علوم

از منابع عمده نگهداری حوزه‌های علمیه، موقوفات بود و بسیاری از ثروتمندان املاك خود را در راه‌های خیریه و خدمت به علم صرف می‌كردند. چنان كه بروكلمان در تاریخ ملل اسلامی می‌نویسد: «ثروتمندان بزرگ سوری و مصری به شیوه همگنانِ عراقی خود، املاك كلان خویش را در راه‌های خیر و خدمت به دانش و مصون داشتن آن از خطرِ مصادره وقف می‌كردند.»12

 

منابع:

1. سیدحسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ترجم? احمد آرام (تهران: نشر اندیشه 1350)، ص70.

2. جلال‌الدین همائی، تاریخ علوم اسلامی (تهران: سازمان قلم، 1363)، ص138.

3. عبدالله نعمه، فلاسف? شیعه، ترجم? سید جعفر غضبان (تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1367)، صص290 ـ 291.

4. ابن‌ابی اصیبعه، عیون الأنباء فی طبقات الاطباء(بیروت: دار مكتبه الحیاه، 1965)، ص604.

5. ذبیح‌الله صفا، احوال و آثار ابوریحان بیرونی (تهران: انتشارات ادار? كلّ نگارش وزارت فرهنگ و هنر، 1352)، ص57.

6. باقر شریف القرشی، پیشین، ص231.

7. علی عبدالله الدفاع، الموجز فی التراث العلمی العربی الاسلامی (نیویورك: جون وایلی واولاده، 1979)، ص216.

8. عبدالرحیم غنیمه، تاریخ دانشگاههای اسلامی، ترجم? نورالله كسائی (تهران: انتشارات یزدان، 1364)، ص92.

9. همان، صص94 ـ 95.

10. عبدالرحیم غنیمه، پیشین، ص20.

11. ویل دورانت، تاریخ تمدن، عصر ایمان، ج4(تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1366) ص304.

12. عبدالرحیم غنیمه، پیشین، ص304.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: