1393/6/4 ۱۲:۱۸
امروز سالروز درگذشت یکی از شاعران بزرگ و معاصر کشورمان است که اشعار به جای مانده از وی تخلص «م. امید» را بر خود دارند. البته بیش از اینکه مردم او را با تخلصش بشناسند؛ با نام «مهدی اخوان ثالث»، عنوان حقیقیاش میشناسند. شاعری که به قول اغلب اهالی شعر و ادب توانست راه «نیما یوشیج» را ادامه دهد. بسیاری از کارشناسان و منتقدان ادبی بر این باورند که گرچه شعرهای «اخوان ثالث» قابل تقدیر و بزرگ هستند، اما عمدهترین خدمتی که او در عرصه ادبیات انجام داد، تلاشی است که در جهت عبور از قالب سنتی شعر به سوی قالبهای نو و نیمایی انجام داد. او را نقطه اتصال شعر سنتی و نو میدانند. اخوان آمد تا در این گذر به شعر فارسی کمک کند که بحق نیز موفق شد.
قاصدک
قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، اما، اما
گرد بام و در من
بیثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربههای همه تلخ
با دلم میگوید
که دروغی تو، دروغ
که فریبی تو ، فریب
قاصدک! هان، ولی... آخر... ای وای
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام، ای! کجا رفتی؟ ای
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی، جایی؟
در اجاقی طمع شعله نمیبندم
خردک شرری هست هنوز؟
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم میگریند
نماز
باغ بود و دره، چشمانداز پر مهتاب.
ذاتها با سایههای خود هماندازه.
خیره در آفاق و اسرار عزیز شب،
چشم من بیدار و چشم عالمی در خواب.
نه صدایی جز صدای رازهای شب،
و آب و نرمای نسیم و جیرجیرکها،
پاسداران حریم خفتگان باغ،
و صدای حیرت بیدار من(من مست بودم، مست)
خاستم از جا
سوی جو رفتم، چه میآمد
آب!
یا نه، چه میرفت، هم زان سان که حافظ گفت: عمر تو.
با گروهی شرم و بیخویشی وضو کردم.
مست بودم، مست سرنشناس، پانشناس، اما لحظهی پاک و عزیزی بود.
برگکی کندم
از نهال گردوی نزدیک؛
و نگاهم رفته تا بس دور،
شبنم آجین سبزفرش باغ هم گسترده سجاده.
قبله، گو هر سو که خواهی باش.
با تو دارد گفتوگو شوریدهی مستی:
مستم و دانم که هستم؛
ای همه هستی ز تو، آیا تو هم هستی؟
مریم شهبازی: امروز سالروز درگذشت یکی از شاعران بزرگ و معاصر کشورمان است که اشعار به جای مانده از وی تخلص «م. امید» را بر خود دارند. البته بیش از اینکه مردم او را با تخلصش بشناسند؛ با نام «مهدی اخوان ثالث»، عنوان حقیقیاش میشناسند. شاعری که به قول اغلب اهالی شعر و ادب توانست راه «نیما یوشیج» را ادامه دهد. بسیاری از کارشناسان و منتقدان ادبی بر این باورند که گرچه شعرهای «اخوان ثالث» قابل تقدیر و بزرگ هستند، اما عمدهترین خدمتی که او در عرصه ادبیات انجام داد، تلاشی است که در جهت عبور از قالب سنتی شعر به سوی قالبهای نو و نیمایی انجام داد. او را نقطه اتصال شعر سنتی و نو میدانند. اخوان آمد تا در این گذر به شعر فارسی کمک کند که بحق نیز موفق شد. البته این گونه هم نیست که بگوییم بزرگترین کار وی معرفی نیما یوشیج و ادامه راه او بود؛ نه! چراکه آثار به جای مانده از وی نیز دارای سبک و سیاق خاصی هستند که اشعارش را از دیگر شاعران متمایز میسازد. هنر او تنها به عرصه شعر و ادبیات محدود نمیشد؛ اخوان در عرصه موسیقی پژوهی نیز مشغول فعالیت بود. وی با اینکه توانست جامعه سنتی شعر را به سمت قالبهای نو متمایل سازد، اما خود از شاعران موفق در شعر کلاسیک نیز به شمار میآید. از او اشعار بسیاری در قالبهای کلاسیک و نو به یادگار باقی مانده است. مهدی اخوان ثالث اسفند 1307 در مشهد دیده به جهان گشود و 4 شهریور 1369 چشم از دنیا بربست.
اشعار او ظرفیت جهانی شدن دارد
جلال ستاری، محقق و پیشکسوت اسطوره شناسی معتقد است که شعر مهدی اخوان ثالث قابلیت ارائه در سطح جهان را دارد. البته در صورتی که مترجم قابلی پیدا شود که اشعار وی را به همان صورت که هست؛ ترجمه کند. وی به «ایران» میگوید: «متأسفانه در ارتباط با شعر ما از مترجمان آنچنان قدری که بتوانند شعر را همانگونه که در زبان مبدأ سروده شده به زبان دیگری ترجمه کنند، برخوردار نیستیم؛ وگرنه شعر اخوان ثالث از ظرفیت جهانی شدن و درخشش در سطوح بینالمللی برخوردار است. اینکه چرا شعر معاصر فارسی آنچنان که باید و شاید به آن سوی مرزها راه نیافته به همین مسأله و فقدان بازمیگردد. در صورتی که شعر اخوان یکی از بهترین و شیواترین اشعار روزگار ما است. شعری که هم جنبه ملی دارد و هم درونمایههای سیاسی. از سویی دیگر زبان اخوان در آثارش نیز بسیار پخته و سلیس است. صرف نظر از عقاید وی، اخوان شاعری پیشرو و آیندهنگر بود. بیشک زبانی که وی از آن بهره میگرفت؛ دموکراتیک و سنجیده بود. آنچنان که زبان و محتوای اشعار شاعران بسیاری بعد از اخوان تحت تأثیر هنر وی قرار گرفت.»
ستاری موفقیت اخوان را در نتیجه شناختش از فرهنگ، دین، سیاست و از سویی شرایط اجتماعی زندگی در روزگارش میداند. این درحالیاست که برخی دیگر از ادبا و منتقدان موفقیت وی را در نتیجه معرفی و تحلیل آثار نیما یوشیج میدانند.
«اخوانیت» اخوان از خود اوست نه از نیما
علی باباچاهی، شاعر، اعتقادی به اینکه شهرت اخوان به سبب فعالیتی است که در معرفی نیما انجام داده؛ ندارد. او در این باره به «ایران» میگوید: «فکر میکنم بهتر باشد که آثار چند چهره مشخص شعر نو فارسی از جمله اخوان ثالث دوباره خوانی شود. بخشی- البته نه لزوماً همه- از نسل جوان بد نیست که « تعمیق» را به جای «تعجیل» بگذارند تا از این طریق در دام سرسری خوانی شعر اخوان و امثال او نیفتیم. بعضیها بر این تصور هستند که اخوان ثالث به دلیل تسلط به شعر کهن فارسی در این «گرداب هایل» افتاده و چه بسا غرق شده است. اما این طور نیست. آن هم به گواهی شعرهای درخشانی است که به عنوان نمونه در کتاب «از این اوستا»ی او به چشم میخورد و همین طور در شعرهای ماندگاری همچون «حالت»، «نماز»، «نوحه»، «پیوندها و باغ» و...»
وی ادامه میدهد: «بر این گونه شعرهاست که «اخوانیت»، اخوان به اوج و اثبات میرسد. تسلط در پیوند با ترنم و تغزل و تموج معنا مییابد. البته اخوان نیز همچون نیما وقتهای زیادی را به هدر داده است. منظور اینکه پارهای از تفننهای شاعرانه که در کار هر دوی این دو شاعر به چشم میخورد چیزی بر مرتبه آنان نیفزوده است. در مثل «بز ملاحسن» در کارهای نیما و قصاید یا قصیده گونههایی تفننی در «تو را ای کهن، بوم و بر دوست دارم»! البته باوجود این وقتگذرانی، حرکتهای جبرانی این 2 شاعر آنان را بر صدر نشانده است. نکته دیگری که باید در این زمینه به اختصار بگویم دانش تئوریک نیما و بینش انتقادی اخوان ثالث است. اخوان در کتابهایی همچون «بدعتها و بدایع نیما» و «عطا و لقای نیما» بخوبی و با درایت کامل شعر نیما را ارزیابی کرده و شوکت آفرینشی نیما را نشان داده است.»
باباچاهی با توجه به مطالعهای که بر آثار اخوان ثالث داشته است؛ توصیهای نیز برای جوانان دارد. وی معتقد است که در این موارد جوانان باید نیمه پر لیوان و به عبارتی وجه خلاقانه شاعران تأثیرگذاری همچون اخوان را ببینند. افزون بر این او امیدوار است که علاقهمندان با راهنمایی استادان به مطالعه متون منثور و منظوم ادبیات کلاسیک فارسی بپردازند تا به ناگفتههای آثار و خدمتهای این استادان دست پیدا کنند.
خدمت اخوان به شعر نیمایی
به گفته علی عبداللهی، شاعر و مترجم ادبیات آلمانی، اخوان ثالث تلاش بسیاری برای معرفی اشعار نیما انجام داده است. او در پاسخ به نظرخواهی «ایران» گفت: «اخوان با اینکه از سبک و سیاق خاصی در سرودن شعر برخوردار بود اما یکی از مهمترین اقدامات وی در عرصه ادبیات، معرفی- تحلیل آثار و پیشنهادات نیما در کتاب«عطا و لقای نیما یوشیج» و دیگر نوشتههایش است. البته موفقیت اخوان ثالث تنها از این جهت نیست که او توانست در مقام معرفی و دفاع از آثار نیما برآید بلکه اخوان نیز در سرودههایش سبک و سیاق خاص خود را دارد. شعر اخوان بیاغراق منحصر به فرد است. اخوان هم شعر روایی- حماسی میگوید و هم قادر به استفاده از زبانی مدرن است.»
شناخت و احاطه به ادبیات کهن ایران هم یکی دیگر از دلایلی است که بخشی از منتقدان ادبیات آن را دلیلی بر موفقیت مهدی اخوان ثالث در عرصه شعر میدانند. آنچنان که وی را قادر به بهره گرفتن از ظرفیتهای ادبیات کلاسیک فارسی کرده است.
عبداللهی در این باره میگوید: «تسلط اخوان به استفاده از ظرفیتهای ادبیات کلاسیک فارسی منجر به ارائه نمونههای بسیار خوبی از آنچه شده که نیما پیشنهاد داده است. اخوان توانسته با ارائه مناسب این پیشنهادات وارد زبان کوچه و بازار شود. شما اگر به بررسی آثار هر دو شاعر یعنی هم نیما و هم اخوان بپردازید، متوجه خواهید شد که او موفقتر از خود نیما در دفاع از افکار و آثارش عمل کرده است. اخوان توانست بخوبی دست به اجرایی کردن پیشنهادات نیما بزند و این یکی از مهمترین ویژگیهای وی به شمار میآید. اخوان کارهای نیما را بهتر از خود نیما معرفی کرده. حتی کتابی هم درباره آن نوشته و نمونههایی نیز آورده که قویتر از نمونههای نیما به شمار میآید. تسلط حیرت انگیز اخوان به ادبیات کلاسیک نقطه قوتی در درخشش آثارش به شمار میآید. »
اخوان راه را برای شعر نیما هموار کرد
حمید رضا شکارسری، شاعر و منتقد ادبیات نیز در ارتباط با اخوان ثالث و تأثیری که در عرصه ادبیات برجای گذاشت، به ما میگوید: «اگر بپذیریم تغییرات در ادبیات اغلب به تدریج رخ میدهد و هیچ تغییری ناگهانی نیست؛ باید نتیجه گرفت تغییر شعر فارسی از سنتی به نو هرگز به سرعت نخواهد بود. بنابراین باید بپذیریم که ادبیات با تغییرات ناگهانی میانهای ندارد. شاعرانی مانند نیما و اخوان، ادبایی هستند که به اصطلاح لولایی برای ادبیات سنتی و نوی فارسی به شمار میآیند. با اینکه اخوان بعد از نیما قدم به عرصه ادبیات نهاد اما به گونهای میتوان گفت که وی حتی به تعبیری از نیما هم سنتیتر است.»گفته شکار سری «نظری» است که اغلب منتقدان و کارشناسان فعال در عرصه ادبیات به آن معتقد هستند. اخوان را شاعری میدانند که به عبارت عامیانه راه را برای نیما یوشیج باز کرده است. شاعری که توانست ادبای دلبسته به سنت را به سوی شعر نو بکشاند.
این شاعر و منتقد ادبیات میگوید: «نوع نگاه اخوان به جهان و وزن عروضی اشعار اخوان به گونهای است که بیاغراق میتوان گفت او راه را برای شعر نو باز کرد. اخوان ثالث راه را برای افرادی که دلبسته به سنت بودند؛ هموار کرد. او توانست آنان را قانع به پذیرش قالبی سازد که تا پیش از آن با مقاومت شاعران روبهرو بود. شاعران آن دوران نمیتوانستند با زبان و شعر نیما ارتباط برقرار کنند و این در حالی بود که اخوان ثالث این ارتباط را بخوبی برقرار کرد. به عبارت ساده اخوان ثالث عامل جذب بسیاری از دلباختگان شعر سنتی به قالبهای نو و نیمایی شد. شاعری که بیشک خود از نیما هم سنتیتر بود.»
پای گفتههای اغلب شاعران و منتقدان که بنشینید اغلب از یک چیز میگویند. از اینکه اخوان ثالث شاعر بزرگی بود اما عمدهترین تلاش و خدمت وی به ادبیات فارسی به همان مسألهای باز میگردد که از ابتدای گزارش تا به اینجا به آن اشاره شد. مسألهای که از تلاش اخوان برای آشتی اهالی شعر سنتگرا به سوی قالبهای شعری نو میگوید.
اخوان نیاز ادبی روزگارش را برآورده کرد
محمد علی بهمنی، شاعر و غزلسرا نیز نظر خود را به «ایران» گفت. او معتقد است «اخوان علاوه بر کارستانی که در اشعار خودش کرده؛ کارستان بزرگتری نیز داشته است. کارستانی که به تلاش وی برای شناساندن نیما و آثارش باز میگردد.
این کارستان اخوان را بحق میتوان حتی ماندنیتر از کارستانهای خودش دانست. در زبان اخوان نیاز داشتیم تا سبک خراسانی به شکلی کاشفتر و راحتتر اما در شکل نیمایی ارائه شود. اگر هر یک از کارهای اخوان را بخوانید متوجه خواهید شد که وی توانسته بدون اینکه هیچ ادعایی داشته باشد این نیاز را برطرف سازد. او سبک خراسانی را به شکل نیمایی ارائه کرد.» بهمنی در ارتباط با تأثیر اخوان ثالث بر شعر امروز معتقد به وجود شکافی در میان اخوان با فرزندان شعر است. شکافی که به گفته وی قابل انکار نیست و علت آن را از بیدانشی برخی از فرزندان شعر امروز میداند. وی ادامه میدهد: «آن دسته از شاعران جوان که با شعر نیما و اخوان زندگی کردهاند اشعار بسیار بهتری میسرایند. اینان حتی در کارهای مدرن و پست مدرن خود نیز به دلیل آشنایی یاد شده موفق به خلق اشعار دلپذیرتری میشوند. البته برخی از شاعران هم هستند که آشنایی کافی با این دو شاعر بزرگ ندارند. به نظر من اینها هم بعد از مدتی ناچار به بازگشت به عقب هستند. آنها هم بعد از مدتی درخواهند یافت که باید شعر اخوان و نیما را دوباره بازخوانی کنند. »
برخی شعرهای اخوان حتی از اشعار نیما هم بهتر است
بهاءالدین خرمشاهی، شاعر، مترجم، استاد دانشگاه و حافظ شناس هم در نظرخواهی «ایران» مشارکت کرد و گفت: « از دیر باز علاقه بسیاری به شعر اخوان داشتم. اوج شعر اخوان در میانسالی وی و همزمان با جوانی من بود. آن زمان هر شعری از اخوان را که در کتاب یا روزنامهها منتشر میشد میخواندم.
قبول دارم که شعر زمستان اخوان یکی از مشهورترین اشعارش بود اما دیگر سرودههای اخوان هم دست کمی از شعر زمستان ندارند. حدود 10 دفتر از اخوان منتشر شده که اغلب اشعار منتشر شده در آنها بسیار خوب هستند. چند سال قبل مهدی مظفری ساوجی یکی از شعر پژوهان کشور در قالب کتابی با عنوان «آفاق و اسرار عزیز شب» در 30 گفتوگو به بررسی آثار اخوان ثالث پرداخت. در این کتاب گفتههای بسیاری از اهالی شعر و ادب درباره اخوان منتشر شده است. اخوان در میان آثارش شعر سپید ندارد. اغلب اشعار وی یا کلاسیک هستند یا نیمایی. اما اخوان شعر سپید، شاملویی یا آزاد ندارد.» این محقق ادبی در ادامه میافزاید: «اخوان اعتقادی به وزن نداشت و آن را جوهر شعر نمیدانست. اخوان و چند شاعر هم نسل و هم حدود همچون نادرپور و سپهری به شعر نیمایی آبرو دادند. اینان با فصاحت و بلاغت خود به شعر نیما آبرو بخشیدند و نشان دادند. شعر نیما از ضرورتی اجتماعی و فرهنگی به وجود آمده است. خود نیما شعرهایی دارد که بخوبی شعرهای اخوان نیست. اخوان را میتوان از پیشتازان شعر نیمایی دانست. شعرهای اخوان اغلب داستان دارند و شاعر در آنها روایتکننده است. اشعار او اغلب شیرین و اجتماعیگرا هستند. فردیت از جمله ویژگیهایی است که شما به ندرت در سرودههای اخوان به آن برخواهید خورد. اخوان سبکی شکوهمند، خوش الفاظ و خوش آهنگ دارد.»
اخوان ثالث فردوسی زمان است
بیژن ارژن، شاعر نیز درباره جایگاه مهدی اخوان ثالث به ما میگوید: «بیاغراق اخوان را میتوان فردوسی زمان خود دانست. یکی از جهت ساختار و زبان شعر او که بسیار سخت و محکم است و دیگری از جهت اندیشه باستانی و اسطورهای وی. زمانی که به ویژگیهای خاص اخوان در کنار یکدیگر نگاه کنید درخواهید یافت که حتی اگر فردوسی هم در زمان اخوان زندگی میکرد مانند او شعر میگفت. به عقیده من اخوان هم اگر در روزگار او میزیست مانند فردوسی شعر میگفت و من این دو را مانند هم میدانم.»
نگاه اسطورهای اخوان در اشعارش نکتهای نیست که تنها بیژن ارژن به آن معتقد باشد. ادبا و شاعران دیگری نیز هستند که از تبلور ادبیات کهن ایران در آثار وی میگویند و آن را عاملی در جهت شهرت یافتن اخوان میدانند.
ارژن در ادامه میافزاید: «اسطوره و داستانپردازی به اضافه نوع زبانی که او داشت از جمله ویژگیهایی به شمار میآید که میتوان در ارتباط با شعر اخوان ثالث برشمرد. از سویی شعر اخوان روایت گونه است. این درصورتی است که در شعر دیگر شاعران چنین نیست. موفقیت اخوان ثالث را میتوان در پیروی شاعران پس از وی از سبک و سیاقش دید. شاید بتوان گفت که اخوان اسطورهها را زنده کرد. اسطورههایی که ایرانی بودند. اگر خوب توجه کنید اخوان ثالث شعرهایی در دهههای 30، 40 و 50 گفته که اغلب با تکیه بر محتوای سیاسی و اسطورهای سروده شدهاند. از همین رو اخوان را میتوان از جمله شاعرانی دانست که در دهههای فوق تأثیر بسزایی در حوزه آزاد اندیشی گذاشتند.»
این شاعر تصریح میکند: «شعر اخوان قابلیت جهانی شدن را دارد. اما به شرط این که مترجمی پیدا شود که اندیشه و روح وی با اندیشه و روح اخوان همسان باشد. تأکید من بر این همسانی از این جهت است که در ترجمه تنها، هنر ترجمه نیست که اثرگذار است بلکه احاطه مترجم بر آثاری که هدف بازگردان آن به زبانهای دیگر را دارید هم مهم است.»
همان گونه که اغلب ادبا در این گزارش گفتند؛ شعر بزرگانی همچون اخوان ثالث ظرفیتهای لازم برای جهانی شدن را دارا هستند. منتهی در صورتی که مترجمانی که دست به ترجمه اشعار شاعران کشور میزنند باید با اندیشههای آنان آشنا بوده و بتوانند بدون لطمه خوردن به ماهیت اشعار مورد نظر آنها را به زبانهای دیگر بازگردانند. امثال اخوان در شعر ایران کم نیستند؛ منتهی باید تلاش کرد تا آنان را آنگونه که هستند در مرحله نخست به جوانان و در مرحله بعد به ادب دوستان در سراسر جهان معرفی کرد.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید