نگاهی به داستان کفشگر و انوشروان در کتاب خدمات متقابل مطهری/ وحید سبزیان‌پور

1393/4/24 ۱۳:۱۷

نگاهی به داستان کفشگر و انوشروان در کتاب خدمات متقابل مطهری/ وحید سبزیان‌پور

استاد مطهری در کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام، 1357: 279-285» درباره نظام اجتماعی ایران بحثی دارد که با استناد به منابع مختلف به خوبی اختلاف طبقاتی را در دوره ساسانی نشان می دهد، هدف استاد از طرح این مسأله مقایسه نظام قبل و بعد از اسلام در ایران است تا نشان دهد که اسلام با قوانین مترقی و انسانی خود جامعه ای را که به هفت طبقه تقسیم شده بود به یک جامعه یکدست و خالی از تبعیض اجتماعی و نژادی تبدیل کرد.

 

 

 

استاد مطهری در کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام، 1357: 279-285» درباره نظام اجتماعی ایران بحثی دارد که با استناد به منابع مختلف به خوبی اختلاف طبقاتی را در دوره ساسانی نشان می دهد، هدف استاد از طرح این مسأله مقایسه نظام قبل و بعد از اسلام در ایران است تا نشان دهد که اسلام با قوانین مترقی و انسانی خود جامعه ای را که به هفت طبقه تقسیم شده بود به یک جامعه یکدست و خالی از تبعیض اجتماعی و نژادی تبدیل کرد.

مرحوم مطهری برای نشان دادن این تبعیض طبقاتی به داستان کفشگر و انوشروان که در شاهنامه فردوسی آمده اشاره می کند و می گوید: «در شاهنامه فردوسی که منابعش همه ایرانی و زرتشتی است، داستان معروفی آمده است که به طور واضح نظام طبقاتی عجیب و طبقات بسته و مقفل آن دوره را نشان می دهد که تحصیل دانش نیز از مختصات طبقات ممتاز بوده است.» استاد در ادامه داستان کفشگر و درخواست او را عینا از شاهنامه نقل می کند.

سخن استاد عالمانه و دقیق است و در اینکه نظام اجتماعی ایران در زمان ساسانی طبقاتی بوده است شکی نیست ولی اختصاص تحصیل دانش به طبقات ممتاز جای تأمل دارد:

استاد مطهری با آنکه ابیات زیر از شاهنامه را نقل کرده، نکته ای از دید نافذ ایشان پنهان مانده و آن این است که کفشگر از انوشروان می خواهد که فرزندش دبیر شود نه سواد بیاموزد:

یکی پور دارم رسیده بجـــای           بفرهنگ جوید همی رهنمـای

اگر شاه باشد بدیـن دستگیــر          که این پاک فرزند گردد دبیــر

ز یزدان بخواهم همی جان شاه           که جاوید باد این سزاوار گــاه

فردوسی صریحا می گوید که خواسته کفشگر دبیر شدن پسر اوست «که این پاک فرزند گردد دبیر» مخالفت انوشروان هم با دبیر شدن پسر اوست نه درس خواندن:

چو بازارگــان بچه گردد دبیــر        هنرمنـد و بادانـش و یادگیـــر

چو فرزند ما برنشیند به تخــت         دبیری ببایـــدش پیروزبخــت

هنر یابد از مرد موزه فـــروش          بدین کار دیگر تو با من مکوش

بدست خردمنــد و مرد نـــژاد         نماند بجز حسرت و سرد بـــاد

ترس انوشروان از این است که افرادی از طبقات پایین اجتماع با دست یافتن به مسند قدرت، برای بزرگان تصمیم گیرند و آزادگان محروم و حسرت زده و خوار شوند1:

شود پیش او خوار مردم شناس / چو پاسخ دهد زو پذیرد سپاس

نگرانی انوشروان از نفرین آیندگان از جابجایی طبقات اجتماعی است که با سنت و عرف حاکم بر روزگار او منافات دارد و بر اساس اندیشه های طبقاتی حاکم، این عمل را دور از عدل و داد می داند:

بما بر پس از مرگ نفرین بـود           چوآیین این روزگار این بــود

نخواهیم روزی جز از گنـج داد          درم زو مخواه و مکن هیچ یـاد

هم اکنون شتر بازگردان بـه راه          درم خواه وز موزه دوزان مخواه

فرستاده برگشت و شد بــا درم         دل کفشگر گشت پر درد و غـم

لازم به یادآوری است که در پایان عهد ساسانیان طبقات منسوب به دستگاه اداری و دیوانی فرزندان خود را برای نیل به همان مراتب تربیت می کردند و در واقع طبقه ی دبیران که محارم دیوانی و معتمدان سلطانی بوده اند از بین آنها برمی خاسته اند و برای نیل به این مراتب دوران تربیت و ریاضتی طولانی را می گذرنیده اند چنانکه طبقه سپاهیان هم نظیر این ریاضت ها را در خور کار و پیشه ی خویش طی می کردند و آنچه فردوسی در باب آداب تربیت جوانان در عهد اردشیر نقل می کند به همین معانی اشارت دارد. نک: (زرین کوب، 1385: 43)

از نکات مهم در این بخش، اشاره شاهنامه به آموختن فرهنگ به جای سواد است، فردوسی فرهنگ را برای آموزش های ویژه فرزندان شاهان و بزرگان به کار برده، همان آموزشی که شامل موسیقی، طب، هندسه، سوارکاری و...می شد و در دوره عباسی به تقلید از حکومت ساسانی «مؤدب» عهده دار انجام آن برای فرزندان خلفا بود و با وظیفه معلم که آموختن نوشتن و خواندن بود تفاوت داشت.

محمدی (1384: 309-312) به روشنی با اشاره به تفاوت معلم و مؤدب در دوره ساسانی عباسی و با استناد به منابع مختلف تأثیر این دو نوع آموزش ایرانی را در قالب مکتب (آموزشگاه عمومی) و کُتَّاب (آموزشگاه طبقات ممتاز) در خلافت عباسی نشان داده و این را از نمونه های تقلید خلافت عباسی از حکومت ساسانی دانسته است2.

اگر منظور استاد از دانش، در این عبارت «تحصیل دانش نیز از مختصات طبقات ممتاز بوده است» فرهنگ و هنر (به تعبیر فردوسی از جمله سوارکاری، موسیقی، زبان های خارجی و...) است، سخنی بسیار متین و درست است زیرا نه تنها در ایران باستان که در هر زمانی از جمله دوره اسلامی (در قالب آموزش های معلمان و مؤدبان) و روزگار ما، آموختن آنها به سبب هزینه بسیار سنگین، اختصاص به طبقات خاص دارد و اگر منظور سوادآموزی است جای تأمل دارد زیرا در همین شاهنامه‌ای که مورد استناد استاد قرار گرفته است آمده است که در هر برزنی دبستانی بر پا بوده که در آن آتش پرستان – زرتشتیان- به آموزش همگانی می پرداختند:

همان کودکـی را به فرهنگیـان           سپردی چه بـودی از آهنگیـان

به هر برزن اندر دبستان بــدی          همان جای آتش پرستان بدی

شاهان ایرانی دستور داده بودند که بر همه طبقات اجتماعی آموختن دانش لازم است:

دگر آنکه دانش نگیرند خــوار          اگر زیر دستیــد اگر شهریــار

زمانـی میاســای از آموختــن         اگر جان همی خواهی افروختن

توصيه به فراگيرى دانش در پند های ایرانی نیز دیده می شود: أعون الأشياء على تزكية العقل التعلم (ابن مسکویه، 1952: 17) اگر تو را فرزندى خردسال است، خواه پسر خواه دختر، او را به دبستان بفرست زيرا فروغ دانش ديده ى روشن و بيناست (آذرباد ماراسپندان بند 58) زن و فرزند خود را از تحصيل دانش و كسب و هنر بازمدار تا غم و اندوه بر تو راه نيابد و در آينده پشيمان نگردى (همان، بند 54) اى پسر من تو را مى‏گويم بهترين چيزها براى سخاوت تعليم و تربيت مردم است (همان بند 124)

برای اطلاع بیشتر از مبانی آموزش و پرورش در عصر ساسانیان نک (محمود آبادی، 1371: 181-212) و (بیات، 1357: 225-254)

 

منابع

  1. آذرباد، مهرسپندان، (1379)، رهام اشه، شهين سراج، مؤسسه انتشاراتى - فرهنگى فروهر
  2. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد. (1900)، بیروت
  3. ابن مسكوية، ابوعلی احمد بن محمد، (1952)، الحكمة الخالدة، تحقيق عبدالرحمن بدوي، قاهرة، مكتبة النهضة المصرية.
  4. براون، ادوارد، (1333)، تاريخ ادبى ايران، ترجمه على پاشا صالح، تهران، کتابخانه ابن سينا
  5. بیات، عزیز اله، (1357)، «آموزش و پرورش در ایران باستان»، بررسی های تاریخی، شماره 2، سال سیزدهم، ص 225- 254)
  6. زرين كوب، عبدالحسين، (1385) از گذشته ادبى ايران، انتشارات سخن، چاپ سوم.
  7. سبزيان پور، وحيد، (1387)، «تأثير كلام على (ع) در ادب الصغير»، مقالات و بررسى ها، دانشكده الهيات دانشگاه تهران، دفتر 88، 53-71
  8. ---------، (1384)، «جستارى در كشف ريشه‏هاى ايرانى مفاهيم مشترك حكمى متنبى و فردوسي»، مجله فرهنگ، ويژه ادبيات،، 95 تا 123
  9. محمدى محمد، (1384) فرهنگ ايرانى پيش از اسلام، انتشارات طوس، چاپ پنجم
  10. محمود آبادی، سید اصغر (1371)، «بررسی مبانی آموزش و پرورش در عصر ساسانیان»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، ص 181-212)
  11. مطهري، مرتضي، (1357)، خدمات متقابل ايران و اسلام، انتشارات صدرا.

 

پی نوشت:

1- این سخن انوشروان یادآور عبارتی از نهج البلاغه است « احذروا صولة الكريم إذا جاع واللئيم إذا شبع (ق.49). از حمله آزاده گرسنه و سیری فرومایه بترسید. این عبارت با اندکی تغییر در ادب الصغیر آمده و جاحظ و ابو حيان توحيدي آن را از اردشير دانسته­اند. برای تفصیل بیشتر نک: (سبزیان پور، 1387: 59) و نیز (همو، 1384: 97)

2-تقلیدی که آنقدر عجیب و همه جانبه است که ابن خلدون تمدن عباسي را وارث تمدن ساساني می داند (ابن خلدون، 1900: 53)، محققان از جمله محقق روسي «اينوسترانزف» تشكيلات دولت عباسي و كتابهايي را كه در اداره‏ي كشور در دوران اسلامي نوشته شده، از منابع موثق و قابل استفاده براي تحقيق و مطالعه درباره‏ي دولت ساساني و تشكيلات داخلي آن به حساب می آورد. (ر. ك. محمدي، 1384: 97) نيكلسن نيز دوره‏ي عباسي را دوره‏ي نهضت ايراني و فرهنگ ايراني مي‏داند...: زيرا برگزيده‏ي سپاه اين دولت از خراسانيان تشكيل يافته، پايتخت آن در سرزمين ايران بنا شده و بالاترين منصب‏هاي دولت به دست بزرگزادگان ايراني اداره مي‏شود. نک: (براون، 1333: 1/209)

 

1. - این مقاله در مجله گزارش میراث، دوره دوم، سال پنجم، شماره چهل و یکم، مهر و آبان، 1389، ص 19-21، به چاپ رسیده است.

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: