روایت صفوی از سیاست ایرانی

1398/2/16 ۱۳:۲۵

روایت صفوی از سیاست ایرانی

در سومین جلسه از سلسله نشست های دانش نقد سیاسی که به همت پژوهشکده نظریه پردازی سیاسی و روابط بین الملل در محل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تشکیل شد، کتاب تذکره شاه طهماسب صفوی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

 

در سومین جلسه از سلسله نشست های دانش نقد سیاسی که به همت پژوهشکده نظریه پردازی سیاسی و روابط بین الملل در محل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تشکیل شد، کتاب تذکره شاه طهماسب صفوی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

در ابتدای جلسه «داود مهدوی زادگان» مدیر گروه پژوهشی مطالعات نظری سیاسی هدف اول برگزاری این سلسله نشست ها را آشنایی با متون سیاسی معتبر دانست و دومین هدف را تقویت اندیشه انتقادی در مواجهه با متون بیان کرد.

در ادامه جلسه عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با معرفی کتاب تذکره شاه طهماسب گفت: طهماسب دومین پادشاه سلسله صفوی، به مدت 54 سال سلطنت کرد که این مسئله خود رکوردی محسوب می شود.

وی در چهلمین سال سلطنتش به نگارش کتابی می پردازد تا همانگونه که خود می گوید «به خاطر شکسته خطور کرد که از احوالات و سرگذشت خود تذکره ای به قلم آورم که دانسته شود از ابتدای جلوس الایوم الهذا، احوالم به چه طور گذشته تا از من بر سبیل یادگار در روزگار بماند و دستورالعمل اولاد امجاد و احباب گردد.»

«محمدعلی فتح الهی»، گفت: طهماسب در کتاب تصریح دارد که این کتاب را می نویسم تا اولاد من دستورالعملی برای کیفیت سلطنت و مملکت داری داشته باشند. او علی رغم اینکه مورخین به صورت وقایع نگاری تاریخی وقایع را ثبت کرده بودند احساس می کند این منابع کافی نیست و نیاز هست تا کتاب ویژه ای برای شیوه مملکت داری نگارش شود.

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: این کتاب با سایر کتبی که توسط مورخین درباری و دیگران نوشته شده است، یک تفاوت اساسی دارد و آن هم فاعلیت نویسنده در مرکز تمام حوادثی است که ذکری از آنها رفته است.

به عبارتی اهمیت عمده کتاب به ویژگی های منحصر به فرد مولف کتاب یعنی شخص شاه طهماسب باز می گردد که در هنگام نگارش، سابقه چهل سال سلطنت را داشته است. لذا در جای جای کتاب نکاتی ذکر شده که کتاب را از یک روایت تاریخی صرف خارج کرده و ما شاهد کتابی در حوزه سیاست و اندیشه سیاسی هستیم.

این استاد دانشگاه افزود: به عقیده بنده این کتاب در تاریخ اندیشه سیاسی ایران جزو منابعی است که باید مورد مطالعه قرار گیرد. در واقع تا پیش از دوران مدرن هم عموم دست اندرکاران سیاست و پادشاهان نیز به این کتاب توجه ویژه داشته و آن را مورد مطالعه قرار می دادند. اما متاسفانه در دوران معاصر این اثر ارزشمند فراموش شده است.

وی ادامه داد: توجه محققین خارج از ایران به این کتاب بیشتر است. در دوره معاصر مشروطه نسخی از این کتاب در هند چاپ می شود و پس از آن در لندن و برلین هم شاهد انتشار کتاب هستیم در حالی که در ایران از بعد ورود صنعت چاپ به کشور تا حدود 20 سال پیش هیچ گاه این کتاب منتشر نشده بود و بطور طبیعی مورد توجه محققین و سیاستمداران قرار نداشت.

اوگفت: کتاب قلمی بسیار ادبیانه دارد و جا به جا از آیات قرآن، احادیث و اشعار شاعران مختلف به جا استفاده می کند که نشان دهنده فضل و ادب شاه طهماسب است. دیگر تفاوت مهم این کتاب این است که بر خلاف نوشته های تاریخی آن دوره که مفصل و همراه با تعارفات زیاد بود، مجمل و خلاصه نگاشته شده است. به گفته خود نویسنده: «چون بی تکلف نوشته شده درصدد خرده گیری نیایند و از شائبه و کذب و ریا مبرا دانند.» همین مسئله نشان می دهد فضای کتاب جور دیگری است و در واقع با زبانی ساده بنا به هدفی که نویسنده دارد تنها به وقایعی پرداخته که او را به مقصود برساند.

این استاد علوم سیاسی در پایان تاکید کرد: به عقیده بنده مخاطب این کتاب همه سیاستمداران ایران هستند. سیاستمداران گذشته، امروز و آینده ای که برای این کتاب متصور است. در واقع شاه طهماسب می خواهد در این کتاب درک خودش را از سیاست ایرانی مطرح کند و نوعی آموزش برای آیندگان داشته باشد که بسیار ارزشمند است.

وی در ادامه نشست به مطالعه بخش هایی از کتاب و تشریح نگاه سیاسی شاه طهماسب نسبت به موضوعات مختلف پرداخت. خصوصا به سیاست این پادشاه صفوی در قبال عثمانی پرداخت. سیاستی که به عقیده شخص شاه طهماسب سیاستی بسیار مهم و قابل توجه آیندگان خواهد بود.

به گفته فتح الهی، شاه طهماسب اصولا معتقد به جنگ با کشور عثمانی نبوده و به شدت از شاه اسماعیل به علت تن دادن به جنگ چالدران انتقاد می کند. او معتقد است پدرش باید مشکلات با عثمانی را از راه دیگری جز جنگ برطرف می ساخت.

در کتاب تذکره شاه طهماسب در این خصوص می خوانیم: «بارها من گفته ام در حضور امرا که لشکر روم به مثابه مرض آتشکند است که اگر در ابتدای طغیان خواهی علاج کنی، مریض را می کشد و اگر ملاحظه آن نکنی بد است. پس در ملاحظه باید بود تا مدتی که کامرانی خود بکند، بعد از آن به اندک وسیله علاج می شود.»

شاه طهماسب در این کتاب نشان می دهد که چگونه این سیاست را در قبال سپاه عثمانی پیاده کرده است. در بخش دیگری از کتاب پس از شرح حرکت سپاه عثمانی به سمت مرزهای ایران و توصیه امرای سپاه ایران برای آرایش جنگی، از مخالفت شاه طهماسب ذکری بر این نحو آمده است: «الحال از مخبران صحیح القول شنیده ایم و تحقیق شده که تخمینا 300 هزار جنگی سوای عُلفچی همراه حضرت خواندگار (سلطان عثمانی) آمدند. اگر چنانچه هر کدام را یک خدمتکار همراه باشد، 600 هزار نفر می شود که الاغ دار باشند. هر آدم و الاغ را هر روز دو من آذوقه باید که هر روز 15 هزار خروار 100 منی می شود. و بر تدبیر حدود 500 هزار یا 600 هزار شتر آذوقه همراه آورده باشند. یک ماه زیاده، داد ایشان نخواهد داد.»

او ادامه داد: مسیر لشکر کشی از استانبول تا مرز ایران یک ماه زمان طول می کشید و محاسبات دقیق شاه طهماسب نشان می دهد سپاهیان سلطان عثمانی زمانی که به مرزهای ایران برسند، محتاج تهیه آذوقه هستند، حالا یا به صورت غارت یا در ازای پرداخت هزینه. اما شاه طهماسب با تخریب تمام مزارع و تخلیه کلیه انبارهای نواحی محل گذر سپاه عثمانی در این خصوص دست به ابتکار می زند: «ما خود همه جا را خورانیده و سوزانیده ایم که جنگ رو به رو به ایشان نکنیم. حال ایشان چگونه خواهد شد که اگر یک ماه را پیش آیند محل برگشتن چه علاج دارد، دیگر آذوقه ازکجا به دست میاورند؟»

وی افزود: پادشاه ایران با این استدلال می گوید زمانی که سلطان عثمانی با چنین تدبیر هوشمندانه ای خودش با پای خود به مملکتش باز می گردد، دیگر چه نیازی به جنگ تن به تن؟ اتفاقا مطابق نقل های تاریخی سلطان عثمانی وارد مرزهای ایران می شود و دقیقا پیش بینی شاه رخ می دهد. اما سلطان عثمانی با شاه ایران نامه نگاری هایی انجام می دهد به این امید که با تحریک او اسباب آغاز جنگ را فراهم کند. اما طهماسب مطابق آنچه در نوشته خود آورده است متوجه این نیرنگ سیاسی است.

به گفته این استاد دانشگاه، شاه طهماسب با بیان این روایت هدف آموزشی کتابش را برای پادشاهان پس از خود اینگونه نمایش می دهد: «غرض؛ علاج سپاه روم را دیگر سوای این چاره ای نیست. چنانچه در اُلکای (سرزمین) ما بشینند. علاج ما این است که از هر جانب راه آذوقه ایشان را مسدود سازیم. جنگ با ایشان همین است، سوای این دیوانگی است. که بی سبب خون مسلمانان در میان ریخته شود و خود را دانسته به پهلکه (مهلکه) انداختن خلاف فرموده حضرت پردگار جلّ شأنُه است.»

منبع: ایرنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: