1397/5/16 ۰۹:۱۰
حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از چاپ کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی محمدتقی بهار(ملکالشعرا)» توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی خبر داد و گفت: قرار بر این بود که جلسه جداگانهای برای بزرگداشت محمدتقی بهار(ملکالشعرا) برگزار کنیم و این کتاب هم در همان نشست رونمایی و توزیع شود اما به سبب همزمان شدن با سالروز صدور فرمان مشروطیت این دو را با هم جمع و مراسم را تحت عنوان «بهار مشروطیت» برگزار کردیم.
نشست علمی بهار مشروطه، ادبیات دوران مشروطه با تکیه بر آثار ملکالشعراء، در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
این استاد دانشگاه تهران ضمن تاکید بر اینکه انقلاب مشروطه، مردم ایران را حقیقتا وارد مرحله جدیدی در اندیشه سیاسی و اجتماعی کرد و ما به عنوان انجمن آثار و مفاخر فرهنگی باید چنین روز و چنین نقطه عطفی را پاس بداریم، افزود: از ویژگیها یا آثار انقلاب مشروطه یکی این است که ما تا قبل از آن شاهد حضور مردم در اجتماع و به نوعی تصمیمگیری در مورد سرنوشت خودشان نیستیم. تا پیش از مشروطه این حکومتها هستند که تصمیم میگیرند و مردم بیشتر زینتالمجالس هستند اما مشروطه آغاز ورود مردم به صحنه تصمیمگیری درباره آینده و سرنوشت خودشان است و این حرکت فوقالعاده مهم است.
وی ادامه داد: دومین مسئله این است که علما و تا حدودی فقهای مسلمان از حوزه فقه فردی خود خارج میشوند و فقه یک دامنه دیگر تحت عنوان فقه اجتماعی یا سیاسی بین آنها میگستراند که یقین بدانید انقلاب اسلامی در سال ۵۷ محصول چنین حضور مسئولیتمند علما و فقهای اسلامی است. نکته سوم هم تولد روشنفکری در ایران است که به نظر بنده این را هم باید مبارک شمرد، چرا که ما به روشنگری، روشنفکری، آزاداندیشی، حریت در تفکر و اندیشه نیاز داشتیم و مشروطه این را برای ما به ارمغان آورد.
بلخاری در بخش دیگر سخنان خود، محمدتقی بهار(ملکالشعرا) را حقیقتا بهار شعر ایران و شعر مشروطه خواند و افزود: تا قبل از رضا عباسی مضمون نگارگریهای ما یا عرفان و عرفاست، یا حماسه، یا مذهب و معراجنامهها است، اما رضا عباسی آغاز یک تحول میشود، آن هم اینکه مضمون را به کوچه و بازار میکشاند و در نتیجه آن اولا پرترهنگاری، شخصنگاری و فردنگاری وارد نگارگری ایران میشود و ثانیا دیگر مضمون نگارگریها الزاما عرفانی یا حماسی یا مذهبی نیست. عین این مسئله در ادبیات هم اتفاق افتاده است.
مهدی محقق، رئیس هیأت مدیره انجمن آثار ومفاخر فرهنگی هم ضمن تشکر از شرکتکننگان در نشست به بیان خاطره تنها دیدار خود با مرحوم ملکالشعرای بار در مجلس ختمی در مسجد سیدعزیزالله پرداخت و گفت: بهار در مقطع دکتری ادبیات در دانشگاه تهران تدریس میکرد ولی من هنوز به دوره دکتری نرسیده بودم و نتوانستم از محضر ایشان استفاده کنم اما آثار او مورد استفاده ما و همه دانشجویان بود. او ادامه داد: مرحوم بهار از افرادی بود که معتقد بودند که باید حتی زبانهای قبل از اسلام را هم فرا گرفت، حتی استادی از خارج آمده بود که به تدریس زبان پهلوی میپرداخت که از شاگردان او صادق هدایت، احمد کسروی و مرحوم ملکالشعرای بهار بودند، به همین دلیل در کتاب سبکشناسی او میبینید که به ریشههای کلمات فارسی هم اشاره دارد. محمدرضا حاجآقابابایی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی از دیگر سخنرانان این نشست، انقلاب مشروطه را مرز بین سنت و مدرنیسم یا تجدد دانست و گفت: ما با یک دنیای سنتی مواجه بودیم. برای اولین بار در انقلاب مشروطه مفاهیمی وارد جامعه ایران شد که چنین مفاهیمی سابقه و پیشینه نداشت که البته به یکباره هم وارد نشده بود.
حاجآقابابایی در ادامه به تاثیر روزنامهنگاران و مقالهنویسان و نویسندگانی چون عبدالرحیم طالبوف بر به وجود آمدن فضای مناسب تغییر در دوران مشروطه اشاره کرد و افزود: انقلاب مشروطه، انقلابی بود که در سطح روشنفکری برای اولین بار در ایران شکل میگیرد و نکته بسیار مهم آن هم این بود که روحانیت با مردم همراه شد. ما قبل از آن هم وجود روحانیون به عنوان رهبرهای فکری جریانهای مختلف را داشتیم اما در جریان مشروطه جالب اینجاست که انگار روحانیت جریان روشنفکری مردم را تایید میکند و در کنار آنها میماند. وی در ادامه به جریانات دوران مشروطه و شرایط مختلف آن اشاره کرد و گفت: در فقه و حقوق شیعی و اسلامی این دیدگاه وجود دارد که اراده خداوند به یکی از بندگان تعلق میگیرد که راهنمای مردم باشد و این دیدگاه تا مشروطه ادامه دارد. دوران مشروطه برای اولین بار است که سعی میکنند منشاء حکومت را به صورت ماهوی عوض کنند. یک گفتمان سیاسی جدید شکل میگیرد که منشاء حکومت را در آسمانها جستجو نمیکند، بلکه از مردم نشئت میگیرد.
در ادامه این مراسم، با حضور مجتهد شبستری، منوچهر صدوقیسها، حسن بلخاری، مهدی محقق و محمدرضا حاجآقابابایی در جایگاه، لوح تقدیر و کتاب نفیسی به چهرآزاد بهار، فرزند آخر مرحوم ملکالشعرای بهار تقدیم و از او تقدیر شد.
بعد از تقدیر از خانواده بهار، چهرآزاد بهار در جایگاه سخنران قرار گرفت و ضمن اشاره کوتاهی به زندگینامه پدرش، گفت: من آخرین فرزند مرحوم ملکالشعرای بهار هستم که در چهاردهسالگی پدرم را از دست دادم و محضر او را به خوبی درک نکردم، ولی او را خیلی خوب توسط مادرم شناختم. مادری داشتم که مثل کوه پشت پدرم ایستاد و با تحمل عذابها و رنجهای فراوان حداقل خیال پدرم را از نظر خانواده جمع کرد و نگذاشت نگران این موضوع باشد.
چهرآزاد بهار در ادامه به دستگیری بهار در شب عیدنوروز توسط نیروهای رضاخان برای چاپ دیوانش اشاره کرد و افزود: دیوان پدرم تا قبل از مرگش اجازه چاپ نیافت و بعد از مرگ او به کمک آقای جعفری در نشر امیرکبیر توانستیم آن را به چاپ برسانیم که واقعا از مرحوم جعفری سپاسگزاریم و روحش شاد که با وجود اینکه انتشارات امیرکبیر نوپا بود، چاپ دیوان پدر را پذیرفت. فرزند بهار گفت: با چاپ دیوان پدر و حق و تالیف آن توانستیم مقبره بهار را بسازیم. چون تا آن موقع پولی در بساط نداشتیم که مقبره را بسازیم. خوشبختانه مقبره ساخته شد و هنوز هم که هنوز است، بهترین مقبرهای است که در قبرستان ظهیرالدوله از طرف خانواده ساخته شده، نه از طرف سازمان یا ارگانی.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید