گفت‌وگو با دکتر وحید احمدی درباره ویژگی‌های منحصر به فرد پدرش

1397/4/26 ۱۰:۲۴

گفت‌وگو با دکتر وحید احمدی درباره ویژگی‌های منحصر به فرد پدرش

نام زنده‌یاد حجت‌الاسلام دکتر احمد احمدی بیشتر با سازمان «سمت» گره خورده است اما واقعیت این است که این سازمان تنها بخش کوچکی از دغدغه‌های علمی و فرهنگی این استاد فرزانه بود. سراغ فرزند ایشان، دکتر وحید احمدی رفتیم که مشاور وزیر علوم، تحقیقات و فناوری است و ریاست مرکز تحقیقات و سیاستگذاری علمی کشور را نیز برعهده دارد و به نوعی وامدار دغدغه‌های علمی- فرهنگی پدر است. از او از جنبه‌های کمتر شناخته شده پدر پرسیدیم.

 

متفکری فراجناحی

مهسا رمضانی: نام زنده‌یاد حجت‌الاسلام دکتر احمد احمدی بیشتر با سازمان «سمت» گره خورده است اما واقعیت این است که این سازمان تنها بخش کوچکی از دغدغه‌های علمی و فرهنگی این استاد فرزانه بود. سراغ فرزند ایشان، دکتر وحید احمدی رفتیم که مشاور وزیر علوم، تحقیقات و فناوری است و ریاست مرکز تحقیقات و سیاستگذاری علمی کشور را نیز برعهده دارد و به نوعی وامدار دغدغه‌های علمی- فرهنگی پدر است. از او از جنبه‌های کمتر شناخته شده پدر پرسیدیم.

*****

   دکتر احمد احمدی معمولاً تأکید داشتند که به‌عنوان یک چهره‌ علمی شناخته شوند نه یک چهره‌ سیاسی، این در حالی است که در دوره هفتم به مجلس آمدند، چرا ایشان همواره از سیاسی دیده شدن پرهیز داشتند؟ حتی در آخرین مصاحبه‌شان تأکید کرده بودند که شما را از پذیرفتن مقام وزارت در وزارت علوم منع کرده‌اند.

ایشان وقتی در دوره‌ هفتم به مجلس آمدند، با توجه به شناختی که از روحیات ایشان داشتم، می‌دانستم با فضای سیاسی و مجلس نمی‌توانند سازگار شوند اما به‌دنبال فضایی که در مجلس ششم پیش آمده بود، ایشان احساس مسئولیت و تکلیف کرد و به مجلس هفتم ورود کرد اما پس از گذشت 5-4 ماه، از استعفا صحبت کردند و معتقد بودند که در آنجا مسائلی هست که ایشان را از اثرگذاری باز می‌دارد.

اساساً ایشان به‌هیچ کدام از جریان‌های سیاسی وابستگی نداشت و در هر دوره‌ای اپوزیسیون بود. در ابتدای دولت اصلاحات ایشان بسیار از این جریان دفاع کرد اما بعد معترض شد، در دوره‌ نهم و دهم نیز با حرکت‌ها و کارهایی که انجام شد شدیداً مخالفت کرد و به تعبیری همواره حریت سیاسی داشت. به همین دلیل، در مراسم ایشان همه‌ طیف‌ها و اقشار حضور داشتند. ما حتی گاهی به ایشان با شوخی می‌گفتیم چگونه است که شما از چپ چپ تا راست راست شاگرد و مشتاق دارید این در حالی است که آنها اصلاً حاضر نیستند با هم بنشینند اما شما با همه آنها می‌نشینید؟ این خصیصه «فراجناجی بودن» را ما کمتر در جامعه‌مان شاهد هستیم. ایشان من را برای پذیرفتن وزارت علوم منع کردند، در واقع هدف ایشان از این امر این بود که همواره آن حالت فراجناحی را حفظ کنیم و اگر مسئولیت‌ها مانع از این امر می‌شود، ضرورت ندارد که ما ورود پیدا کنیم. حضور خود ایشان هم در شورای انقلاب فرهنگی یا سازمان سمت از این جهت بود که احساس اثرگذاری و تکلیف می‌کرد.

 

   ایشان استاد و مدرس فلسفه اسلامی بودند اما چرا عرفان برای ایشان همیشه جایگاه ویژه‌ای داشت؟

زمانی که ایشان با مرحوم علامه به اروپا می‌روند، به مرحوم علامه می‌گویند به اعتقاد شما، در چه زمینه‌ای در اروپا می‌توانستیم اثرگذارتر باشیم، مرحوم علامه می‌گویند «عرفان» و ایشان خود نیز بر این امر قائل بود که عرفان ما بیشتر می‌تواند بر جوان‌ها و حتی خارجی‌ها اثرگذار باشد.ایشان بواسطه ارتباطات بین‌المللی که داشتند، از دیدگاهی جهانی برخوردار بودند و تنها به مسائل داخلی محدود نمی‌شدند. اتفاقاً درصدد آن هستیم تا سخنرانی‌ها و مباحثی که ایشان در کلیساها یا جاهای مختلف داشتند را گردآوری کرده و نوع تفکر و سبک فکری خاص ایشان را در عرفان و اخلاق عملی، مکتوب و ماندگار کنیم. به اعتقاد من، ایشان معتقد به یک اسلام اعتدالی و معتدل همراه با عقل و عرفان بود که در آن آزادی فکری ساری و جاری باشد. ایشان مصداق کامل «اخلاق عملی» بودند و این امر در تواضع و خلوص رفتاری ایشان، متجلی بود.

 

   دکتر احمد احمدی چگونه میان «دانشگاه» و «حوزه» به‌عنوان دو حوزه معرفت‌شناختی به اجماع ‌رسیدند؟

یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های منحصر به فرد ایشان نگاه توأمان به حوزه و دانشگاه بود و این دغدغه‌ای بود که از پیش از انقلاب در ذهن می‌پروراندند. از این رو، بعد از انقلاب، به‌طور مستقیم بواسطه مسئولیت و وظیفه‌ای که در شورای عالی انقلاب فرهنگی و تدوین کتاب‌های علوم‌انسانی و اسلامی دانشگاه‌ها داشتند، تنها کسی بود که در دوره‌ای طولانی به‌صورت عملی وارد این حوزه شد و تلاش می‌کرد تا آن دو نوع تفکر و سیستم را به‌صورت عملی به هم وصل کند. تأسیس مجموعه‌ تربیت‌مدرس در قم و مؤسسات دیگر از جمله اقدامات ایشان در این راستا بود تا طی آن طلاب بتوانند وارد دانشگاه شوند و ضمن بهره‌گیری از علوم روز دنیا، اندیشه‌های دینی و اسلامی را به نحوی وارد دانشگاه کنند. فارغ از فعالیت‌های تشکیلاتی ایشان در مجموعه سازمان سمت و مسئولیتی که در ستاد عالی انقلاب فرهنگی برای تدوین کتب علوم‌انسانی و مبانی دینی داشتند، به لحاظ محتوایی نیز به پیوند حوزه و دانشگاه همت گماردند. ایشان هم در حوزه مورد وثوق و مورد اعتماد بود و هم در دانشگاه مورد اقبال همه ‌جامعه ‌دانشگاهی بود. این امر باعث شده بود که بتواند این دو مجموعه را به‌صورت عملی کنار هم بنشاند و در عین حال به تدوین کتاب و منابع مورد نیاز آنها جامه عمل بپوشاند.

 

   به نظر می‌رسد دغدغه‌های علمی و معرفت‌شناختی برای ایشان موضوعی همیشگی بود، هیچوقت در فضاهای شخصی و خانوادگی از ریشه ‌و چرایی این دغدغه گفتند؟

همانطور که اشاره کردید، وضعیت جامعه علمی و فرهنگی دغدغه همیشگی ایشان بود و شاید ریشه این دغدغه‌مندی را بتوان در دردمندی ایشان نسبت به جامعه علمی و حضور مستمرشان در بطن نهادهای علمی- معرفتی دید چراکه در نتیجه این حضور مستمر، بر نیازهای موجود در زمینه مسائل علمی، فرهنگی و همچنین مجموعه‌ خلأها و چالش‌ها آگاه بود.

حاج‌آقا ابتدا به‌عنوان دبیر دبیرستان در قم مشغول به کار شد و از همان ابتدا محیط آموزش و پرورش را تجربه کرد و به آن علاقه‌مند شد و از آن پس می‌کوشید تا با جوان‌ها و مجموعه ‌بدنه ‌اصلی نیروی انسانی در تعامل باشد. قبل از انقلاب با تأیید حضرت امام(ره) وارد دانشگاه شدند چون خیلی از استادان و روحانیان آن زمان با دانشگاه ارتباط خوبی نداشتند، ایشان قبل از ورود به دانشگاه در تماسی از حضرت امام(ره) تأیید را گرفتند. بنابراین، چون هم دانشگاه و هم حوزه را توأمان تجربه کرده بود به این باور رسیده بود که این دو مجموعه ‌فرهنگی چندان هماهنگ با هم جلو نمی‌روند و همواره دغدغه تعامل این دو نهاد معرفتی را داشت.

 

   از نظر شما میراث ایشان برای نسل امروز چیست؟

خود مجموعه‌ سمت، را می‌توان به‌عنوان میراث بجامانده از ایشان دانست، همچنین، دانشگاه تربیت مدرس و مدرسه‌ تربیت مدرس قم. این اواخر خود من به ایشان تأکید داشتم که حاج‌آقا اجازه دهید که کارهای اجرایی را رها کنید و آثارتان را با حضور و محوریت خودتان و شاگردانتان جمع و جور کنید و اینها را به یک سرانجامی برسانید، که خیلی هم علاقه‌مند بودند اما آن دغدغه‌ ذهنی ایشان، همیشه می‌گفتند «کسی نمی‌تواند این مسائل «سمت» را جمع و جور کند و اگر من وارد نشوم ممکن است لطمه بخورد» مانع شد که ایشان بتواند همه‌ این آثار را به سرانجام برسانند. حال امیدواریم با کمک دوستان و شاگردان و همفکران ایشان این آثار جمع و جور شوند و اثرگذاری‌اش باقی بماند.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: