1397/1/22 ۱۲:۵۹
تاریخ زیست دیرینه انسان بر این کره خاکی بیش از آنکه با صلح و همنشینی همراه بوده باشد، از خونریزی، جنگ و کشتارهای بزرگ سرشار است. دورانی از زندگی و تمدن بشری را در نظر نمیتوان آورد که بدون جنگ و خونریزی گذشته باشد.
مهدی یساولی: تاریخ زیست دیرینه انسان بر این کره خاکی بیش از آنکه با صلح و همنشینی همراه بوده باشد، از خونریزی، جنگ و کشتارهای بزرگ سرشار است. دورانی از زندگی و تمدن بشری را در نظر نمیتوان آورد که بدون جنگ و خونریزی گذشته باشد. جنگها همواره زمینههایی مهیا داشتهاند؛ جنگ با کمترین بهانه و دستاویز در هر دوره از تاریخ تمدن انسانی میان دو سو یا چند سو درمیگرفت و انسانهایی بیگناه در میانه این درگیریها جان و مالشان را میباختند. انسان همتراز و همراه این جنگجوییها و خونریزیها اما همواره در پی جستن راههایی برای جبران ویرانیها و آسیبهای برآمده از جنگها بوده است. این کوششها در تاریخ معاصر جهان به پیدایش مهمترین نهاد نوین یاریگر در تاریخ انجامید. بررسی پیشینه و چگونگی شکلگیری صلیبسرخ بینالمللی، دریافتی نو از دگرگونی اندیشههای نیکخواهانه صلحجویان و انساندوستان در سراسر جهان به دست میدهد. برای آگاهی از پیشینه و بسترهای چگونگی شکلگیری مهمترین نهاد نوین تمدن انسانی در تاریخ معاصر در زمینه یاریگری و یاریرسانی با دکتر الهام ملکزاده، استاد تاریخ و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی گفتوگو کردهایم. ملکزاده تاکنون در حوزه تاریخ اجتماعی ایران بهویژه در زمینه فعالیتهای نیکوکارانه و عامالمنفعه در یک سده اخیر بسیار پژوهیده و نوشتارهایی به شیوه مقاله و کتاب بر جای گذاشته است. نوشتارهایی علمی و پژوهشی همچون «موسسات خیریه رفاهی، بهداشتی ایران در دوره پهلوی اول»، «روایت اسنادی قحطی شرق ایران در جنگ جهانی اول»، «اقدامات خیریه و فعالیتهای عامالمنفعه زهراسلطان نظاممافی»، «وضعیت امور خیریه تهران عصر مشروطه»، «وضعیت امور خیریه رشت در عصر قاجار»، «مادام توماسن یکی از بانوان نیکوکار فرانسوی در ایران»، «انجمنهای خیریهی ایرانیان مقیم قفقاز»، «بررسی تطبیقی اقدامات عامالمنفعه و موقوفات زنان در دوره قاجار و مشروطه» و «روایت شفق سرخ از موسسات خیریه (رفاهی- بهداشتی) در دوره رضا شاه» از کوششهای این پژوهشگر و نویسنده درباره تاریخ یاریگری و نیکوکاری در ایران به شمار میآید. او همچنین مجری و سرپرست طرح پژوهشی «بررسی عوامل موثر بر ایجاد و تکوین موسسات خيريه (رفاهي- بهداشتي) دوران پهلوی دوم (١٣٢٠ تا ١٣٥٧ شمسی)» بوده است. «جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران در یک نگاه (١٢٨٥ تا ١٣٥٧)» پژوهش بزرگ وی درباره پیشینه و چگونگی پیدایش مهمترین نهاد نوین یاریرسان در تاریخ معاصر ایران به شمار میآید. گفتوگو با این تاریخنگار و استاد دانشگاه در اینباره، تصویری روشن از شکلگیری این نهاد مترقی در جهان و ایران پیش روی میگذارد. بخش نخست گفتوگو به پیدایش «صلیبسرخ جهانی» اختصاص دارد که امروز منتشر میشود. بخش دوم و پایانی نیز شکلگیری «جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران (هلالاحمر)» را روایت میکند. این بخش در روز دوشنبه، ٢٠ فروردین ١٣٩٧ خورشیدی در همین صفحه منتشر خواهد شد.
******
چه بسترها و زمینههایی موجب شد جهانیان در اندیشه پدیدارسازی نهادی برآیند که داوطلبانه و بیچشمداشت به همه انسانها یاری رساند؟ آیا رخدادی ویژه چنین بستری را فراهم آورد؟
صلیبسرخ بینالمللی که در سال١٨٦٤ میلادی پدید آمده، زاده جنگهای سده نوزدهم میلادی است؛ کاربرد سلاح گرم در این جنگها همهگیری یافت و دامنه صحنههای جنگ از میدانهای کوچک محلی به بخشهایی بزرگ از یک یا چند کشور کشید. نیاز به چنین نهادها و سازمانهایی تا پیش از بکارگیری سلاحهای گرم کمتر بود اما کاربرد سلاح گرم در جنگ و کشتار مردم بیدفاع و خرابیهای برآمده از آن مردم را با خطر مرگ، آسیبهای جسمی و روحی گوناگون و بیماریهای واگیر و همهگیر روبهرو میکرد. ویرانگری جنگ کریمه به سال ١٨٥٤ میلادی نمونه روشن این رویکرد تازه در جنگها بود که ورد زبان اروپاییان شد. انگلیسیها، فرانسویان و عثمانیها همراه هم با روسها میجنگیدند. شمار زخمیان در میدانهای هولناک جنگ کریمه روزبهروز افزایش مییافت. خبر درد و رنج سربازان انگلیسی هیجانی بزرگ در انگلستان برپا کرده بود. هیچ وسیلهای برای پرستاری سربازان زخمی فراهم نبود. بیماری تیفوس بر میدان جنگ سایه گسترانیده بود. وزیر جنگ انگلیس به دوستش «فلورانس نایتینگل» نامهای نوشت و از او خواست به شبهجزیره کریمه رفته و کار پرستاری مجروحان جنگ را سامان دهد. فلورانس گر چه نخست برای حضور در میدان جنگ با مخالفت و تردید اولیای امور روبهرو شد اما این مخالفتها در ارادهاش خللی وارد نیاورد. او در اندکزمانی به سوی میدان جنگ شتافت و با مهربانی همراه با مهارت هزاران سرباز را از مرگ رهانید. فلورانس زنی خستگیناپذیر بود. شبها چراغ به دست در میدان جنگ دنبال مجروحان میگشت و آنان را درمان میکرد و از مرگ میرهانید. بانوی فداکار اینگونه در زمانی کوتاه پرستاری ١٠هزار سرباز بیمار را برعهده گرفت. دستاوردهای این کوشش نیکخواهانه چشمگیر بود؛ آمار درگذشتگان پس از سه ماه کار شبانهروزی از ٤٢ به ٢درصد کاهش یافت. این دستاورد بیتردید نتیجه تلاش بیوقفه، نظم، پاکیزگی و اداره درست کارها و عشق به کار آن زن بود.
سازماندهی چنین کوششهای نیکخواهانه چگونه انجام پذیرفت؟
نخستینبار اما برای چارهاندیشی در برابر خسارتهای جانی و مالی چنین بلایایی، فردی خیرخواه به نام «هانری دونان» پیشنهاد داد شالوده نخستین «جمعیتهای صلیبسرخ» پیریزی شود. کوششهای این تاجر و جهانگرد سوییسی، اجتماع نخستین کنفرانس کشورهای اروپایی را با هدف «بهبود حال بیماران و مجروحان زمان جنگ» در پی آورد. نخستین قرارنامه ژنو با همین نام نگاشته شد. هانری دونان در سفرهای بازرگانی و جهانگردی به سال ١٨٥٩ میلادی میدانهای جنگ سولفرینو میان فرانسویان و ساردها (ایتالیاییها) را با اتریشیها دیده بود. آن جنگ نزدیک ٤ سال پس از فروکاستن غرش توپهای جنگ کریمه رخ داد؛ جنگ اینبار در دل اروپا شعلهور شده بود. او روز چهارشنبه ٢٤ ژوئن سال ١٨٥٩ میلادی در سفر به شهر کاستیک لیون نزدیک روستای سولفرینو در جنوب دریاچه گارد آن جنگ را دید؛ نبردی خونین که هزاران کشته و زخمی در پی آورد. پزشک برای درمان بیماران و زخمیان در دسترس نبود. دونان با دیدن وضع ناگوار آنان، فلورانس نایتینگل (بانوی چراغ به دست) را به یاد آورد که در میدانهای جنگ کریمه فداکاری کرده بود. او بیدرنگ همراه چند خارجی در شهر کاستیک لیون گروهی پدید آورد. اعضای گروه با جابهجایی زخمیان زخمهایشان را پانسمان کردند. ابزارها و امکانات اما در دسترس نبود. هانری دونان ناگزیر بود کالسکهچی خود را به شهر پرسیا بفرستد و وسیلههای زخمبندی را از آنجا فراهم آورد؛ هر چند کاری خستهکننده بود اما به همان نیز بسنده نکرد. او برای دوستانش در ژنو و ایتالیا نامه نوشت و از آنان برای خرید توتون و وسیلههای زخمبندی یاری خواست. جمعیتهای خیریه سپس در بیشتر شهرهای سوییس و ایتالیای آن روزگار برپا شد که برای او هدیهها و وسیلههای زخمبندی میفرستادند. دونان این هدیهها را برابر میان پیروان مذهبهای گوناگون و اهالی آن منطقهها تقسیم میکرد. او به زخمیان فرانسوی، ایتالیایی، مجارستانی و اتریشی به یک چشم مینگریست، به آنان به یک اندازه مهربانی میکرد و برای نجات مجروحان سر از پا نمیشناخت. او بدین ترتیب در اندیشه پایهگذاری پیوندی مقدس در میان ملتها و واداشتن آنان به همکاری برای نجات سربازان مجروح میدانهای جنگ افتاد. جنگ سولفرینو سرانجام پایان یافت. هانری دونان دو سال بعد کتاب «یادبودی از سولفرینو» را منتشر کرد. او در این کتاب با بیان کشتوکشتار سربازان و فجایع دوران جنگ، اندیشه «تشکیل اتحادیه بینالمللی صلیبسرخ» را طرح کرد که در سر میپروراند. کتاب یادشده شتابان به زبانهای گوناگون ترجمه شد. یکی از نهادهای خیریه ژنو به نام «جمعیت فواید عمومی» نهم فوریه سال١٨٦٣ میلادی به درخواست گوستاو موانیه، رئیس جمعیت جلسه گذاشت تا پیشنهاد هانری دونان را بررسی کنند. جمعیت پس از بررسیها کمیتهای پنج نفره تشکیل داد که هانری دونان و گوستاو موانیه نیز در آن بودند. هدف کمیته بنیانگذاری یک «جمعیت بینالمللی» بود. آنها میخواستند جمعیتی در هر کشور برپا شود و با پشتیبانی دولت در کارهای بشردوستانه بکوشد.
این جمعیتها به آسانی برپا شد؟ طبیعتا ارادههای سیاسی کشورها و حکمرانانشان نیز چنین تشکیلاتی را باید میپذیرفتند؟
آنها برای رسیدن به این هدف نزد حکمرانان و رییسان کشورها باید میرفتند تا پیامشان را برسانند. کاری ساده نبود اما هانری دونان دست به کار شد و کتابش را همچون پیامی برای صلیبسرخ بینالمللی به دربار پادشاهان اروپایی هدیه کرد. سران کشورها پیام او را به گرمی پذیرفتند و فراخوانش را پذیرفتند. ٣٦ نماینده از ١٦کشور اروپایی چند ماه بعد در اکتبر سال ١٨٦٣ میلادی به دعوت کمیته پنج نفره در یک کنگره بزرگ حضور یافتند. این نمایندگان نخستین قرارداد ژنو را در این کنگره نوشتند. آنها اما نماینده رسمی کشورهایشان نبودند و یک عهدنامه بینالمللی را نمیتوانستند امضا کنند. بیشتر مسالههای بنیادین اما با وجود چنین مشکلی حل شد. نمایندگان بدین ترتیب طرح نخستین کنوانسیون ژنو درباره حمایت سربازان مجروح میدان جنگ و بیطرفی امکانات و تجهیزات بیمارستانها و بنگاههای صحی لشکری را تصویب کردند. آنان پذیرفتند کمیتهای در هر کشور برای حفاظت سربازان مجروح زمان جنگ تشکیل شود و در زمان صلح زمینههای کار خود را فراهم آورد. «صلیبسرخ» نیز به عنوان علامت مشخص همه این موسسهها و کارمندانشان در زمان جنگ و صلح رسمیت یافت. پایههای نخستین «صلیبسرخ» اینگونه نهاده شد. شورای دولتی کشور سوییس دو سال دیگر بر پایه خواست اعضای نخستین کنگره بینالمللی ژنو، کشورهای اروپایی را فراخواند تا با فرستادن نمایندگان خود و پذیرش و امضای قراردادی مصوب اعضای کنگره بینالمللی، به فعالیت صلیبسرخ رسمیت بخشند. دومین کنگره، هشتم اوت سال ١٨٦٤ میلادی در یکی از تالارهای شهرداری ژنو در دو روز برپا شد و «کنفرانس دیپلماتیک» نام گرفت. اعضای کنفرانس پس از ١٥ روز گفتوگو نخستین کنوانسیون ژنو را درباره «حمایت و بهبود حال سربازان زخمی در میدانهای جنگ» در ١٠ماده امضا کرده، «کمیته بینالمللی» را در جایگاه پایه تشکیلات صلیبسرخ به رسمیت شناختند. دولت ایران نیز پنجم دسامبر سال ١٨٧٤ میلادی قرارنامه ژنو را در تهران امضا کرد.
این سازمانیابی تشکیلات صلیبسرخ چه دستاوردهایی در پی آورد؟
کنفرانسهای بینالمللی صلیبسرخ، ٥ دهه در میانه سالهای ١٨٦٤ تا ١٩١٤ میلادی بیش از ١٠ بار در شهرهایی چون ژنو، لاهه، لندن و پاریس برگزار شد و مقررات کنوانسیونهای ژنو همه وسیلههای بهداشتی از ساکن و متحرک، انسانی و غیرانسانی را پوشش داد. جمعیتهای ملی صلیبسرخ برای تکمیل و تکامل گامهای بلند برداشتند. بزرگترین نقش کمیته بینالمللی صلیبسرخ در جنگ یکم جهانی از ١٩١٤ تا ١٩١٨ میلادی، فراهمآوردن زمینه ارتباط میان اسیران جنگی کشورهای گوناگون با خانه و زادگاهشان بود. صدهاهزار نفر که در اردوگاهها به سر میبردند، از این راه با دریافت خبر سلامت خانه و زادگاهشان شاد شده، امید دیدار با خانواده در دلهایشان جوانه میزد.
جابهجایی بیماران و اسیران جنگی نیز از بزرگترین کارهایی بود که تنها به کوشش کمیته بینالمللی صلیبسرخ به سرانجام رسید. هنری دیویسن، رئیس صلیبسرخ آمریکا، پس از جنگ یکم جهانی به یاری ویلسون، رئیسجمهوری آن کشور از چهار کشور بزرگ جنگطلب آن زمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و ژاپن دعوت کرد کار صلیبسرخها را در زمان صلح سامان دهند. کمیتهای دربرگیرنده نمایندگان پنج کشور بدینترتیب تشکیل و بسترهای کار فراهم شد. کمیته در آوریل ١٩١٩ میلادی با فراخوان پزشکان پرآوازه کشورهای گوناگون کنفرانسی بزرگ در شهر «کان» برگزار کرد تا برای فعالیت صلیبسرخ در زمان صلح کاری بنیادی انجام دهند. آنها شالوده «لیگ» (اتحادیه بینالمللی صلیبسرخها) را در همین کنفرانس ریختند و این نهاد تازه در پنجم می ١٩١٩ میلادی در پاریس گشایش یافت. همچنین مقرر شد هر جمعیت ملی صلیبسرخ برای آنکه شرایط عضویت در اتحادیه را داشته باشد، نخست به وسیله کشور متبوع و اتحادیه به رسمیت شناخته شود.
اتحادیه جمعیتهای صلیبسرخ از چه سازمان و وظیفههایی برخوردار بود؟
جمعیتهای صلیبسرخ که هدفی در قالب نوعدوستی را پی میگرفتند، از راه اتحادیه جمعیتهای صلیبسرخ با یکدیگر همکاری میکردند. اتحادیه اهدافی را پی میگرفت. تشویق پایهگذاری و گسترش یک جمعیت ملی صلیبسرخ در هر کشور برای فعالیت بر پایه اصول موافقتنامههایی که اتحادیه جمعیتهای صلیبسرخ پذیرفته بود، نخستین هدف به شمار میآمد. همچنین تشکیل یک سازمان رابط برای هماهنگی پیوسته فعالیتهای جمعیتهای صلیبسرخ و همکاری در تنظیم و اجرای عملیات آنان در حوزههای ملی و بینالمللی، همکاری با این جمعیتها با هدف بهبود بهداشت و پیشبینی بیماریها و تسکین دردهای آسیبدیدگان و سرانجام، مراقبت از اعضا برای حفظ چارچوب درستکاری و پشتیبانی از منافع آنان، دیگر هدفهای اتحادیه بود. اتحادیه جمعیتهای صلیبسرخ، از نظر سازمانی، بنگاهی مستقل بود که با کمکهای داوطلبانه جمعیتهای عضو اداره میشد و چون سازمانی جهانی بود، ملاحظههای نژادی، مذهبی، ملی یا دیدگاههای سیاسی در آن راه نداشت و علامت صلیبسرخ (معکوس پرچم سوییس) «صلیب سفید روی متن سرخ» را پذیرفته بود. کشورهای اسلامی علامت «هلالاحمر» و ایران «شیر و خورشید سرخ» را پذیرفته بودند. جمعیتهای ملی دیدگاهها، مشکلها و آموزههایشان را از راه اتحادیه به شورای نمایندگان اتحادیه اعلام میکردند. هر یک از جمعیتها نمایندهای برای شرکت در اجلاسیه شورا میفرستاد. شورای نمایندگان، مجمع عمومی اتحادیه بود که هر دو سال یکبار تشکیل میشد و چارچوب کلی برنامه اجرایی اتحادیه را تعیین میکرد و اجرای آن را به دبیر کل وامیگذاشت. شورای نمایندگان در جریان دورههای اجلاسیه اختیارهایش را به کمیته اجرایی میداد. کمیته اجرایی از نمایندگان جمعیتهای ملی تشکیل میشد و هر ٦ ماه یکبار در ژنو که مرکز اتحادیه بود، جلسه میگذاشت.
صلیبسرخ در کشورهای گوناگون چه وظیفههایی بر دوش داشت؟
با آنکه اتحادیه کانون اصلی فعالیتهای صلیبسرخ بود، اما پیوندهای حقیقی در حوزه جمعیتهای ملی به وسیله ادارههای مرکزی یا شعبهها یا میان افراد و سرانجام میان نماینده صلیبسرخ و شخصی برپا میشد که از خدمات آن بهره میبرد. پنداری که اشخاص از صلیبسرخ داشتند، به کمکی بستگی داشت که موسسه به آنان میرساند. مثلا به یکی کمک مادی میکرد، به دیگری که از وضع خانواده خود بیخبر بود، به وسیله دستگاههای تخصصی یاری میرساند تا خبری در اینباره بگیرد یا اینکه شخص دیگری را در زمینه تزریق خون، جابهجایی بیمار یا کمک یک بهیار یا نگهداریها و درمان پزشک، پرستار یا کمکپرستار یاری میرساند.
دایره پرستاران و خدمات اجتماعی صلیبسرخ جهانی گویا مهمترین بخش یاریرسانیهای آن به شمار میرفت. این یاریگری چگونه انجام میپذیرفت؟
هدف اصلی این دایره و دیگر دایرههای اتحادیه، کمک و همکاری با جمعیتهای ملی صلیبسرخ برای رفع نیازمندیهای گوناگون آنان بود. این دایره تلاش جمعیتها را برای آموزش پرستاران و کمکپرستاران هنگام نیاز مانند زمان جنگ، سانحه و بیماریهای واگیر و همهگیر تقویت میکرد. اگر سازمانها و دیگر مقامهای رسمی درخواست داوطلبان ادامه تحصیل در رشته پرستاری را نمیتوانستند برآورند، این دایره در راهاندازی مدرسههای پرستاری صلیبسرخ یاری میرساند. همچنین میکوشید پرستارها و کمکپرستارها در رشتههای گوناگون بهداشت همگانی برای زمانهای نیاز پرورش یابند. دایره پرستاران و خدمات اجتماعی مراقب بود شئون صنفی کاملا محفوظ و قراردادهای استخدامی متناسب باشد و جمعیتهای ملی را وامیداشت نهتنها به پرستاران و همکارانشان، که به کارمندان دیگر جمعیتهای بدون امکانات نیز برای مطالعه هزینه تحصیلی بدهند. این دایره بر تقسیم اعتبار هزینههای تحصیلی نظارت و برنامهها را بهگونهای تنظیم میکرد که داوطلبان بیشترین بهره را از اعتبارهای دادهشده ببرند. دایره پرستاران و خدمات اجتماعی به خواست جمعیتهای ملی، متخصصانی برای تشکیل و اداره بخشهای پرستاری و همکاری عمومی میفرستاد و به گسترش آنها یاری میرساند. انتشار «نامه اطلاعات پرستاران صلیبسرخ» به چهار زبان از دستاوردهای کوشش رسانهای آن نهاد بود که آگاهیهایی سودمند برای پرستاران داشت. مدیر بخش، شخصا از جمعیتهای ملی بازدید و هر دوسال یکبار جلسه کمیته مشورتی پرستاران را برگزار میکرد. ٨ یا ٩ جمعیت بهگونه چرخشی در این جلسه حضور مییافتند. هر جمعیت یک یا دو نماینده به این جلسهها میفرستاد. کمیته مشورتی پرستاران همچنین نمایندگان سازمانهای بینالمللی مانند شورای بینالمللی پرستاران، بنگاه بینالمللی فلورانس نایتینگل، سازمان بینالمللی پناهندگان، سازمان جهانی بهداشت و کمیته بینالمللی صلیبسرخ را که به کارهای پرستاری علاقهمند بودند، به حضور در جلسهها فرامیخواند.
شورای حکام اتحادیه صلیبسرخها از نظر سازمانی نمایندگان همه جمعیتهای ملی عضو همچون ایران را گرد هم میآورد. این ساختار چگونه مدیریت میشد؟ ایران چه نقشی در این شورا داشت؟
شورای حکام اتحادیه صلیبسرخها از گردهمایی نمایندگان همه جمعیتهای عضو تشکیل شده بود. ١٢ نفر از میان اعضای شورای حکام، «شورای اجرایی اتحادیه» را دربرمیگرفتند. کنفرانس بینالمللی صلیبسرخها دوسال یکبار در یکی از کشورهای عضو برپا میشد و به فعالیتهای اتحادیه رسیدگی میکرد. شورای اجرایی اتحادیه نیز سالی دو بار جلسه داشت. شورای حکام اتحادیه صلیبسرخها، افزون بر انجام ماموریتهای زمان جنگ همچنین تأمین سلامت و بهداشت، جلوگیری از بیماری و کاهش رنج دردهای بشر را برعهده داشت. فعالیتهای اتحادیه در چارچوب چهار محور امداد، بهداشت، تربیت پرستار و جوانان بدینترتیب گسترش مییافت؛ امداد: سوانح غیرمترقبه مانند سیل، زلزله و آتشسوزی، بهداشت: جلوگیری از بیماریهای واگیر و بیماریهای برآمده از فقر و تنگدستی، تربیت پرستار: برای خدمت در درمانگاهها و بیمارستانهای ثابت و گردشی و تأمین بهداشت مردم، جوانان: آشنایی جوانان با کنشهای انساندوستانه.
شورای حکام اتحادیه موسسههای صلیبسرخ، بیستوششمین جلسه خود را به دعوت صلیبسرخ چکسلواکی از سوم تا پانزدهم مهر ١٣٤٠ خورشیدی در شهر پراگ برگزار کرد. افزون بر شورای حکام، هیأت مشورتی بهداشت و امور اجتماعی، هیأت مشورتی صلیبسرخ جوانان، کمیسیون دایمی امور مالی، کمیسیون فرعی ضمانت اجرایی، با هدف تنظیم کار و ترتیب برنامه و ارایه نظرها و پیشنهادها و گفتوگو درباره ماموریتها و تصمیمگیری درباره شیوه کار و سیاست و برنامه بعدی صلیبسرخ در جلسه حضور یافتند. جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران نیز در جایگاه یکی از قدیمیترین اعضای اتحادیه جمعیتهای صلیبسرخ، افزون بر عضویت در هیأتهای مشورتی امداد، پرستاری و کمیسیون امور مالی، ریاست هیأت مشورتی بهداشت و امور اجتماعی را نیز بر عهده داشت.
اصول بنیادین نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمرچه زمینهها و خدمتهایی را دربرمیگرفت؟
نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر هفت اصل بنیادین را در ماموریت جهانی برعهده داشت؛ انسانیت، بیغرضی، بیطرفی، وابستگی نداشتن، خدمات داوطلبانه، یگانگی و جهانشمولی. شرح این اصول بنیادین اینگونه بوده است؛ انسانیت: نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر که زاده آرزوی انسان برای یاریرسانی بیغرضانه به زخمیان آوردگاهها بوده است، میکوشد در جایگاه بینالمللی و ملی خود، دردهای انسانها را در هر جا بازداشته یا تسکین بخشد. هدف آن حفاظت از زندگی و سلامت انسانها و تضمین احترام به آنهاست. نهضت همچنین تفاهم، دوستی، همکاری و صلح پایدار میان ملتها را ترویج میدهد. بیغرضی: نهضت درباره ملیت، نژاد، باورهای مذهبی و عقاید طبقاتی یا سیاسی به تبعیض باور ندارد. برای تسکین دردهای افراد میکوشد و تنها رهنمون آن همانا نیاز اینگونه افراد و اولویتبخشی به فوریترین موارد پریشانی است. بیطرفی: به منظور پیوستگی برخورداری از اعتماد همگان، نهضت نمیتواند در درگیریها جانب بگیرد یا در جدالهایی با ماهیت سیاسی، نژادی، مذهبی یا عقیدتی وارد شود. وابستگینداشتن: نهضت مستقل است، جمعیتهای ملی همزمان که یاریگر دولتهایشان در زمینه خدمات بشردوستانه و تابع قوانین ملیاند، همواره خودمختاریشان را نگاه دارند تا همواره بر پایه اصول نهضت بتوانند رفتار کنند. خدمات داوطلبانه: نهضت، یک سازمان داوطلبانه امدادی است و به هیچ روی انگیزه و خواست انتفاعی ندارد. یگانگی: تنها یک جمعیت صلیبسرخ یا هلالاحمر در هر کشور میتواند باشد. جمعیت ملی به روی همه گشوده باید باشد و فعالیتهای بشردوستانه را در سراسر قلمرو سرزمینی خود انجام دهد. جهانشمولی: نهضت بینالمللی صلیبسرخ و هلالاحمر، نهضتی جهانشمول است که همه جمعیتها در آن جایگاهی برابر و مسئولیتها و وظیفههایی مشترک در یاری به یکدیگر دارند.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید