1396/12/7 ۱۰:۵۴
در مقالۀ حاضر روش فرضیه را در فلسفۀ افلاطون مورد بررسی قرار می دهیم و برای این منظور به ترتیب سه محاورۀ منون، فایدونو جمهوریرا-که روش مذکور در آنها به صراحت طرح شده اند- مورد واکاوی قرار داده، سیر تغییر نگرش افلاطون دربارۀ جایگاه و کاربرد روش فرضیه را در حوزۀ فلسفۀ نشان می دهیم.
چکیده: در مقالۀ حاضر روش فرضیه را در فلسفۀ افلاطون مورد بررسی قرار می دهیم و برای این منظور به ترتیب سه محاورۀ منون، فایدونو جمهوریرا-که روش مذکور در آنها به صراحت طرح شده اند- مورد واکاوی قرار داده، سیر تغییر نگرش افلاطون دربارۀ جایگاه و کاربرد روش فرضیه را در حوزۀ فلسفۀ نشان می دهیم. افلاطون در منونبا نظر به هندسه درصدد ارائۀ روشی است که در فلسفه نیز کاربرد داشته باشد. اما توجه ویژه به روش و اهمیت آن در پژوهش های فلسفی– در جمهوری- و نیز متعلق راستین معرفت، مثل، سرانجام وی را به بازبینی کارایی و گسترۀ بکارگیری روش فرضیه در فلسفه وا می دارد و این امر افلاطون را به روش خاص فلسفه یعنی دیالکتیک رهنمون می شود.
پژوهش های فلسفی پاییز و زمستان 1395 شماره 19
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید