1396/10/30 ۰۸:۴۳
اغلب عکسهایی که از دوران قاجار دیدهایم ذهنیت ما را نسبت به این دوره از تاریخ ایران شکل داده است، البته بیشتر تصاویر، درباری و از شاه و کارگزاران، درباریان و همچنین امرای دولتی و نظامیان و کارگزاران دولتی است و کمتر مردم عادی در تصاویر ثبت شدهاند. شناخت نحوه زندگی مردم در این دوره برای محققان در رشتههای مختلف از جمله علوم اجتماعی میتواند اهمیت فراوانی داشته باشد
اغلب عکسهایی که از دوران قاجار دیدهایم ذهنیت ما را نسبت به این دوره از تاریخ ایران شکل داده است، البته بیشتر تصاویر، درباری و از شاه و کارگزاران، درباریان و همچنین امرای دولتی و نظامیان و کارگزاران دولتی است و کمتر مردم عادی در تصاویر ثبت شدهاند. شناخت نحوه زندگی مردم در این دوره برای محققان در رشتههای مختلف از جمله علوم اجتماعی میتواند اهمیت فراوانی داشته باشد، مردم و شکل ظاهری آنها و نوع پوشاک و شیوههای آراستن، چهرهها، فرمها در میان کودکان تا افراد میانسال برای ما اهمیت دارد و این بخش از نظر موضوعی و مفهومی جالبتر از عکسهایی است که تنها مربوط به سلاطین باشد. در زمان قاجار، مشکلات تکنیکی بهدلیل ابتدایی بودن صنعت عکاسی وجود داشته است. عکاسی زمان نوردهی طولانی داشت و عکاس نمیتوانست در کوچه و بازار از مردم در حال تردد عکاسی کند.
نخستین عکسهایی که از مردم عادی ثبت شده همچون تصاویری که از شاه و درباریان دیدهایم، رسمی و خشک است و اگر کودکی در تصویر وجود دارد بهدلیل بازیگوشی و تکان خوردن به صورت محو ثبت شده است. پس از مشکلات تکنیکی، ساختار اجتماعی نیز سد راه عکاسان بوده است، مردم آشنایی چندانی با عکاسی نداشتند و از این ابزار نو هراس داشتند.
در زیرنویس یکی از عکسهای ناصرالدین شاه نوشته شده است که او در جریان یکی از سفرهای خود دستور میدهد از مردم عکاسی کنند و مردمی که برای عکاسی گردآمده بودند با دیدن تشکیلات عکاسی و دوربین و سه پایهاش ترسیده و فرار میکنند. مشکل بعدی ساختارهای فرهنگی بوده، هر کسی براحتی مقابل دوربین قرار نمیگرفت. این مشکل فقط مربوط به ایران نبود و در تمام مناطق دنیا از این پدیده جدید با رفتاری مشابه استقبال شده بود.
عکاسی فرانسوی به نام فرانسیس کارلهیان جزو نخستین عکاسانی است که به ایران آمده، او در کنار آموزش شاه، آقا رضا عکاس باشی را نیز تربیت کرده است. علاوه براو عکاسان دیگری هم به ایران آمدند و براساس رویکرد خود به عکاسی پرداختند.
رویکرد عکس ها
توجه ناصرالدین شاه بیشتر به عکاسی از مردم و مسائلی بوده که برای او عجیب و غیر معمول مینمود.
علاوه بر اینکه عکسهای زیادی از جای جای کاخ و نماهای مختلفی از کاخ گلستان توسط عکاسان گرفته شده است، نمای شهرها نیز برای آنها جالب بوده است. برخی عکاسان روی پشت بام میرفتند و تا جایی که دید دوربین اجازه میداده از نماهای شهری عکس میگرفتند و این عکسها از نظر مطالعات معماری و جنبههای دیگر کاربرد بسیاری دارد. بخصوص بافت محلات و خانهها در این عکسها مشهود است. برای مثال در دوره احمد شاه یا محمدعلی شاه با بالن از فراز شهر تهران عکاسی شده است و نمای منطقه کاخ گلستان و میدان مشق که بهعنوان سردرباغ ملی میشناسیم در این عکسها موجود است. همچنین مجموعه مسجدشاه و تکیه دولت و بافت شهر و سایر دروازهها در این عکسها دیده میشود.
عکسهای آنتوان سوریوگین از نظر کیفی در سطح بالایی قرار داشتهاند. سوریوگین عکاسی تحصیلکرده بود و از نظر تکنیکی از ابزاری که داشت بخوبی استفاده میکرد. در نتیجه در عکسهایی که از سوریوگین یا عبدالله قاجار میبینیم میتوان در جزئیات دقیق شد. عبدالله قاجار نیز از عکاسان تحصیلکرده ایرانی است.
همچنین عکسهایی از شهرهای دیگر در دسترس است که توسط عکاسان فرستاده شده به آن مناطق ثبت شدهاند، در فرامین ناصری به این مسأله اشاره شده
و گفته شده که از بناهای جدید الاحداث عکس گرفته شود. عکاسی از روستاها در عکسهای آن دوره، توجه عکاسان ایرانی یا خارجی را به مردم عادی نشان میدهد. همچنین زندگی عشایر مختلفی نیز در عکسها دیده میشود که در طول سفرهای ناصرالدین شاه و سایر عکاسان داخلی و خارجی مورد توجه بوده است.
سوریوگین مشتریهایی خارجی داشته است و میتوان عنوان یکی از نخستین آژانسهای عکس ایران را به وی نسبت داد، برخی عکسهای او از حالت مستندنگاری به معنای امروزین دور است و بازسازی شدهاند که البته از ارزش های دیگر کارهای او در عکسبرداری از زندگی روزمره مردم ایران در قرن نوزدهم چیزی کم نمیکند. عکاس، بسیاری از آنها را با آدمهای مشخصی ساخته است و پیش از او نیز عکاسانی بودند که چنین کاری کرده باشند. مثلاً در قرن نوزدهم و در دوران قاجار و دربار شاه، محال است که بیگانه و نامحرمی بتواند چنین عکسهایی از زنان دربار بگیرد. این محال است و یقیناً چنین عکسهایی ساختگیاند. سوریوگین معمولاً این عکسها را با کلدانیها و ارمنیها میساخت ولی عکسها را بهعنوان عکس مستند تحویل میداد. همین امروز در قرن ۲۱ کمتر عکاس خارجی میتواند وارد یک خانواده ایرانی شده و از زندگی روزمره آنان عکاسی کند. پس ثبت چنین عکسهایی در قرن نوزدهم و در عصر قاجار به صورت مستند امکانپذیر نبوده است. حتی صحنههایی از فلک کردن در میان عکسها موجود است که عکاسی از چنین صحنهای با مشکلات تکنیکی قابل ثبت نیست پس قطعاً تصاویر ساخته شدهاند. همچنین در عکسهای این دوره عکسهایی نیز دیده میشود که به صورت دستی رنگآمیزی شدهاند.
در ۱۳۰۷ که چند سالی بیشتر به پایان دوران ناصری نمانده است عکاسی فوری، به وجود میآید و عکاسی از سوژههای در حال حرکت آغاز میشود. از این به بعد عکسهایی دیده میشود که مثل عکسهای مستند امروزی مردم را به حالت طبیعی در کوچه و خیابانها نشان میدهد. در این عکسها بهدلیل پیشرفت دستگاههای عکسبرداری، عکاس میتوانست از خیابان و فضاهای عمومی عکاسی کند. در زیرنویس بسیاری از این عکسها به اینکه عکس به شکل فوری برداشته شده، اشاره شده است.
در دوره مشروطه که دوره خیزش همگانی ملت ایران علیه استبداد بود، فرم عکسها به طور کامل دگرگون میشود. عکسهای گروهی از مردمی مسلح که اظهارِ هویت شخصی آنها در عکسها قابل درک است در تمام شهرهای بزرگ ایران گرفته میشود. عکسهایی از تجمعات و بست نشینیها، از جمله عکس بست نشینی در سفارت انگلیس که عکسی خوب و پراز جزئیات است. مشاغل مردم در دوران قاجار نیز مورد توجه عکاسان قرار گرفته است در بررسی یکی از عکسها میتوان گفت میرسیدعلی که یکی از عکاسان آماتور درجه یک است و عکسهایی از مشاغل مختلف در میان آثار او دیده میشود، عکسی مثل عکس ابراهیم حمال که در آتلیه گرفته شده است، از نظر نگاه به مشاغل دیدی بسیار امروزی دارد. سوریوگین نیز چنین عکسهایی دارد. بهعنوان مثال یکی از عکسهای خوب سوریوگین مجموعه خیمه شب بازی است. این عکس در مطالعات تاریخ نمایشی ما کارآمد است.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید