جان آتش اندام / محسن ابوالقاسمی

1396/10/18 ۱۳:۱۰

جان آتش اندام / محسن ابوالقاسمی

بیا ای شاه خودکامه، نشین بر تخت خودکامی / بیا بر قلب رندان زن، که صاحب قرن ایامی برآور دودها از دل، به جز در خون مکن منزل / فلک را از فلک بگسل، که جان آتش اندامی در آن دریا که خونست آن، زخشک و تر برونست آن / بیا بنما که چونست آن، که حوت موج آشامی

 

بیا ای شاه خودکامه، نشین بر تخت خودکامی / بیا بر قلب رندان زن، که صاحب قرن ایامی

برآور دودها از دل، به جز در خون مکن منزل / فلک را از فلک بگسل، که جان آتش اندامی

در آن دریا که خونست آن، زخشک و تر برونست آن / بیا بنما که چونست آن، که حوت موج آشامی

(کلیات شمس، ج5، ص260)

استاد مرحوم بدیع الزمان فروزانفر در "فرهنگ نوادر لغات" که به جزو هفتم کلیات شمس پیوست کرده در معنی آتش اندام گفته است: "مجازاً گرم رو و چالاک".

دکتر دبیرسیاقب در "لغت نامۀ فارسی" آتش اندام را "آن که اندام آتشین دارد، ترکیب یافته از آتش" معنی کرده و دربارۀ "جان آتش اندام" گفته است:

"کنایه است از جان ملتهب و شعله ور از عشق و شور".

دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال بیست و ششم پاییز 1367 شماره 1 و 2 و 3 و 4 (پیاپی 105تا 108)

 

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: