کم‌توجهی به فلسفه سیاسی و نقد سنت در ایران در گفت‌وگو با موسی اکرمی

1396/9/5 ۰۹:۳۰

کم‌توجهی به فلسفه سیاسی و نقد سنت در ایران در گفت‌وگو با موسی اکرمی

موسی اکرمی، مترجم «رساله الهیات سیاسی» اسپینوزا می‌گوید: او فیلسوفی است که به صورت روشمند و سیستماتیک سنت را نقد کرده و از این نظر می‌تواند الگویی برای ما باشد.

 
موسی اکرمی، مترجم «رساله الهیات سیاسی» اسپینوزا می‌گوید: او فیلسوفی است که به صورت روشمند و سیستماتیک سنت را نقد کرده و از این نظر می‌تواند الگویی برای ما باشد.

 
 باروخ اسپینوزا، فیلسوف مشهور هلندی است. وی یکی از بزرگ‌ترین خردگرایان فلسفه قرن هفدهم و زمینه‌ساز ظهور نقد مذهبی و همچنین عصر روشنگری در قرن هجدهم به‌شمار می‌رود. اسپینوزا به دلیل نگارش مهم‌ترین اثرش، اخلاقیات، که پس از مرگ او به چاپ رسید و در آن دوگانه‌انگاری دکارتی را به چالش می‌کشد، یکی از مهم‌ترین فیلسوفان تاریخ فلسفه غرب به‌شمار می‌رود. پیشه وی تراش عدسی بود، او در طول زندگی، جایزه‌ها، افتخارات و تدریس در مکان‌های صاحب‌نام را رد کرد، و سهم ارث خانوادگی‌اش را نیز به خواهرش بخشید. «اخلاق»، «رساله در اصلاح فاهمه (و بهترین راه برای رسیدن به شناخت حقیقی چیزها)»، «ش‍رح اص‍ول ف‍ل‍س‍ف‍ه دک‍ارت و ت‍ف‍ک‍رات م‍اب‍ع‍دال‍طب‍ی‍ع‍ی» و «رساله سیاسی» عناوین آثاری است که از اسپینوزا در ایران به فارسی ترجمه شده است.

موسی اکرمی، استاد دانشگاه در گروه فلسفه علم دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران که ترجمه «رساله الهیات سیاسی اسپینوزا» را در دست دارد به مناسبت زادروز او که 27 نوامبر برابر با سوم آذرماه است گفت‌وگویی با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) داشته که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 

 

برخی از متفکرین مانند منوچهر آشتیانی معتقدند فلسفه اسپینوزا اعتباری ندارد، نظر شما چیست؟

در پاسخ به چنین افرادی که خود اعتباری برای فیلسوفانی چون هگل قائل هستند باید گفت، هگل از کسانی است که کمتر فردی وجود دارد که برای او اعتباری قائل نباشد، اما همین هگل می‌گوید شما یا پیرو اسپینوزا هستید، یا اساساً فیلسوف نیستید. پس عملا اعتبار فلسفه اسپینوزا از همین جا مشخص می‌شود. فلسفه اسپینوزا یکی از سه رکن بسیار مهم عقل‌‌گرایی در فلسفه غرب است به گونه‌ای عقل‌گرایی از دکارت آغاز می‌شود و پس از آن با اسپینوزا ادامه می‌یابد و به ویژه در کتاب اخلاق او خود را نشان می‌دهد. آنجا که اسپینوزا در متافیزیک به‌گونه‌ای روش‌شناسانه این موضوع را دنبال می‌کند. پس از آن نیز عقل‌گرایی با لایب نیتس ادامه می‌یابد.
 
دکارت می‌گوید فلسفه باید به‌صورت ریاضی باشد و اسپینوزا هم تلاش می‌کند دستگاه قیاسی هم برای استنتاج‌های فلسفی خودش در کتاب اخلاق عرضه کند و از همین جهت یک نمونه در فلسفه استدلالی در صورت‌بندی‌های قیاسی را در این کتاب مشاهده می‌کنیم. همچنین در حوزه نقد کتاب مقدس می‌توان گفت که اسپینوزا از پیشروترین افراد است و شاید قبل از او کسی را نداریم که با این دقت و شهامت ویژه سنت را نقد کرده باشد. او از پیشگامان عصر روشنگری است و نقد او در نگرش سنتی تغییرات شگرفی در عصر خود داشته است. در حوزه فلسفه سیاسی مدرن نیز او یکی از برجسته‌ترین افراد است و حتی نامش را می‌توان بالاتر از متفکرانی چون هابز و جان لایک قرار داد.
 
اسپینوزا تلاش ویژه‌ای کرده تا موارد دموکراسی و آزادی را تبیین کند و با قدرت تمام از حکومت مبتنی بر دموکراسی و آزادی حمایت کند بنابراین در حوزه فلسفه سیاسی کمتر کسی را داریم که مبانی بنیادی فلسفه سیاسی را براساس آزادی و دموکراسی بیان کرده باشد. شرح‌های مفصلی درباره فلسفه سیاسی اسپینوزا تاکنون نوشته شده است.
 

 

 

آثار و کتاب‌های اسپینوزا به چه میزان در فلسفه غرب مورد توجه و ارجاع قرار گرفته است؟

در حوزه فلسفه سیاسی و متافیزیک آثار اسپینوزا به‌صورت پیوسته مورد ارجاع مخاطبان در غرب قرار می‌گیرد و اندیشه‌های او جایگاه ویژه در تاریخ و فلسفه دارد. اندیشه‌های اسپینوزا در کتاب‌های معتبری چون تاریخ فلسفه کاپلستون و تاریخ فلسفه راتلج می‌توانیم مشاهده کنیم همچنین امروز کسانی که در حوزه علم اعصاب، علوم شناختی و روانشناسی فعالیت می‌کنند به سمت اسپینوزا روی آوردند و شخصیت او و نوشته‌هایش برایشان جذابیت دارد و کتاب‌های او را استفاده می‌کنند.
 
 

 

ترجمه‌های آثار اسپینوزا به فارسی را به لحاظ کمی و کیفی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مهمترین کتاب اسپینوزا اخلاق است که سال‌هاست توسط محسن جهانگیری ترجمه شده و نشر دانشگاهی آن را منتشر کرده و به‌عنوان یک کتاب کلاسیک و مهم در دانشگاه‌های ایران خوانده می‌شود. جهانگیری نیز خود از اسپینوزاشناسان برجسته ایرانی است او علاوه بر کتاب اخلاق کتاب دیگری هم از اسپینوزا با عنوان «ش‍رح اص‍ول ف‍ل‍س‍ف‍ه دک‍ارت و ت‍ف‍ک‍رات م‍اب‍ع‍دال‍طب‍ی‍ع‍ی» ترجمه کرده که انتشارات سمت آن را منتشر کرده است. همچنین رساله بهبود عقل اسپینوزا نیز در ایران منتشر شده است علاوه بر این او رساله مهمی در حوزه سیاست دارد که توسط غلامی و گنجی ترجمه شده است مهمترین نقد اسپینوزا در مورد کتاب مقدس با عنوان رساله الهیات سیاسی نیز توسط من ترجمه شده که اثر بسیار مهمی است.
 
 

 

کدام بخش از اندیشه‌های اسپینوزا کمتر در ایران مورد توجه قرار گرفته است؟

الهیات و فلسفه سیاسی در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است این در حالی است که در غرب علی‌رغم اینکه در عصر روشنگری بسیاری از کتاب‌های اسپینوزا حتی نام او را نداشتند اما بارها به چاپ رسیدند و توسط انجمن‌های آزادیخواه چه یهودی و چه مسیحی توزیع می‌شدند و بنابراین به هرحال مورد توجه بودند. در حوزه فلسفه سیاسی هم به اندیشه‌های اسپینوزا در غرب اهمیت زیادی داده شده است اما این بخش در ایران کمتر مود توجه قرار گرفته است در حوزه الهیات نیز شاید به دلیل شرایطی که کشور ما داشته کمتر این بخش به آن پرداخته شده که لازم است توجه انتقادی و جدی‌تری به این دو حوزه از سوی کسانی که اسپینوزا را می‌پذیرند و نمی‌پذیرند صورت گیرد.
 
 

 

فلسفه اسپینوزا چه کمکی می‌تواند در شرایط فعلی به جامعه ایرانی بکند؟

علی‌رغم اینکه بزرگان ما در حوزه و دانشگاه در بخش‌هایی تلاش داشته‌اند نگاه انتقادی داشته باشند با این وجود به نظر می‌رسد برخورد ما به سنت و نگرش عقلی به این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است از این جهت اسپینوزا به‌عنوان فیلسوفی که روش‌شناسانه و سیستماتیک سنت را نقد کرده است می‌تواند الگویی برای ما باشد تا با نگاهی عقلانی بتوانیم سنت را نقد کنیم از سوی دیگر در حوزه فلسفه سیاسی روایتی داریم که فلسفه فردگرایانه و آزادیخواهانه جان لاکی را در ایران بیشتر شناخته شده است و تحلیل‌های اسپینوزا از آزادی و روایت‌های او از نظریه قراردادهای اجتماعی در ایران بیان نشده است در حالی که اسپینوزا نگاه رادیکال‌تری به این موضوعات دارد.
 
 

 

مهمترین کتاب اسپینوزا کدام اثر اوست؟

کتاب «اخلاق» مهمترین اثر اسپینوزاست که بیان‌کننده فلسفه اوست و در حوزه نقد کتب مقدس نیز رساله الهیات سیاسی نیز مهمترین اثری است که می‌تواند مورد بررسی مخاطبان قرار گیرد.
 
 

 

زندگی شخصی اسپینوزا چه مولفه برجسته‌ای می‌تواند داشته باشد؟

اسپینوزا زندگی شخصی فوق‌العاده پاکیزه‌ای دارد کمتر کسی را در تاریخ اندیشه سراغ داریم که مطابق با اندیشه‌اش عمل کرده باشد شاید در تاریخ اندیشه تنها سقراط و اسپینوزا باشند که اینگونه زندگی کرده باشند. او علی‌رغم تهدیدها حاضر نشد از ارزش‌های خودش پایین بیاید به طور مثال به او پیشنهاد شد که کرسی استادی را بگیرد به شرط اینکه از نقد سنت دینی دست بکشد اما در پاسخ گفت مطمئن نیست که فلسفه‌اش مرزهای خودش را نگه دارد بنابراین با همان درآمد اندک تا پایان عمر کوتاه 45 ساله خودش زندگی کرد و همان میراثی را هم که برایش باقی مانده بود به خواهرش بخشید اسپینوزا زندگی بسیار سالم و پاکیزه‌ای داشت و متافیزیکی که عرضه کرد بسیار ناب بود. لایبنیتس که در عصر او زندگی می‌کرد با اینکه از اسپینوزا شناخته‌شده‌تر بود همه او را می‌شناختند اما به خدمت اسپینوزا می‌رفت و از او می‌آموخت. بسیاری از آثار اسپینوزا بعد از مرگش منتشر شد و در دوره حیاتش کسی او را نشناخت. با این وجود زندگی او می‌تواند الگوی مردمان قرار گیرد. 

 

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: