1396/8/21 ۰۸:۰۱
حسینعلی نوذری در نشست «تاریخ اجتماعی از منظر پیتر برک»، ایبنا: برک در کتاب «تاریخ و نظریه اجتماعی» مفهوم تاریخ اجتماعی را در پیوند نزدیک با تاریخ فرهنگی به کار میگیرد. در حوزه فرهنگی آثاری چون تنوعات تاریخ فرهنگی، تاریخ فرهنگی چیست و دو مجموعه مقالات چاپ شده است. من نیز تلاش میکنم به این موضوع بپردازم که اساسا تاریخ اجتماعی در پاسخ به چه ضرورتهایی صورت گرفته و تاریخ فرهنگی از چه منابع و آبشخورهایی تغذیه میکند. بهصورت کلی تاریخ اجتماعی به حوزههایی میپردازد که در حاشیه قرار گرفته و برخی مورخان به آن نپرداختهاند
حسینعلی نوذری در نشست «تاریخ اجتماعی از منظر پیتر برک»، ایبنا: برک در کتاب «تاریخ و نظریه اجتماعی» مفهوم تاریخ اجتماعی را در پیوند نزدیک با تاریخ فرهنگی به کار میگیرد. در حوزه فرهنگی آثاری چون تنوعات تاریخ فرهنگی، تاریخ فرهنگی چیست و دو مجموعه مقالات چاپ شده است. من نیز تلاش میکنم به این موضوع بپردازم که اساسا تاریخ اجتماعی در پاسخ به چه ضرورتهایی صورت گرفته و تاریخ فرهنگی از چه منابع و آبشخورهایی تغذیه میکند. بهصورت کلی تاریخ اجتماعی به حوزههایی میپردازد که در حاشیه قرار گرفته و برخی مورخان به آن نپرداختهاند. بهطورمثال برخی از مناسبات زندگی فردی و اجتماعی و تاریخ وقایع بزرگ که کمتر مورد توجه قرار گرفته در این بخش مورد توجه قرار میگیرد. تاریخ اجتماعی تلاش میکند زمینههایی را طرح کند که نقش عوامل حاشیهای و کمرنگ در ایجاد شرایط و بستر ظهور وقایع بزرگ تاریخی عیان شود. تاریخ اجتماعی به مباحثی میپردازد که محل اعتنا نیست اما نقششان در وقوع وقایع بزرگ غیرقابل اعتناست. مطالعات بینرشتهای یک امر اساسی است و ما نمیتوانیم درها را روی رشتهها ببندیم. در گذشته همکاری بین تاریخ و علوم اجتماعی محل توجه نبوده و هرکدام از رشتهها خود را بینیاز از رشتههای دیگر میدانسته اما همانگونه که برک در کتابش تأکید میکند امروز ضرورت همگرایی علوم اجتماعی و تاریخ احساس میشود و مفهوم چرخش بینرشتهای زمینه را برای بسط تاریخ اجتماعی فراهم میکند. بنابراین تاریخ اجتماعی از سرشت بینرشتهای برخوردار است. تاریخ اجتماعی بیش از هر رشته دیگری وامدار جامعهشناسی در سالهای دهه ٦٠ است. البته پیش از آن نیز تاریخ اجتماعی وابسته به اقتصاد بوده. همچنین گاهی وجه سیاسی در تاریخ اجتماعی آنقدر فربه میشود که تاریخ به حاشیه میرود درحالیکه یکی از وظایف تاریخ اجتماعی فاصلهگیری از سیاست است. البته این بدین معنا نیست که ما تاریخ اجتماعی را تاریخی سترون و بهدور از امور سیاسی بدانیم چون همانگونه که پیتر برک اشاره میکند تاریخ اجتماعی ماهیت بینرشتهای دارد و نمیتواند خود را از مباحث سیاسی دور کند. مفهوم تحول اجتماعی در حوزه مطالعات جامعهشناختی در حکم نوعی استعاره بود اما در حوزه تاریخ اجتماعی نیز بنا به آنچه پیتر برک میگوید قابلتحلیل است. تلاش برای سیاستزدایی از تاریخ اجتماعی از دهه ٨٠ بهبعد راه به جایی نبرده است. البته باید دقت داشت که تاریخ اجتماعی را چندان هم از جهتگیریهای سیاسی تهی نکنیم چون نه تاریخ اجتماعی بلکه هیچ تاریخی نمیتواند به یکی از ساختارهای اساسی در جامعه که قدرت سیاسی است بیتوجه باشد. مساله دیگر این است که تاریخ اجتماعی تاریخ مردم و قشرهای گوناگون است و باید توجه داشت که به دام شووینیسم اجتماعی، فرهنگی و تاریخی نیفتیم. ساختارهای جمعیتنگارانه و ساختارهای اجتماعی یکی دیگر از مسائل مورد توجه در تاریخ اجتماعی است. مورخان اجتماعی از قرن ١٨ بهبعد پس از فروپاشی نظم کهن انقلاب صنعتی و رشد پدیده شهرنشینی تلاش کردند تا ساختارهای جمعیتنگارانه را در تاریخ اجتماعی بررسی کنند. همچنین مطالعات تاریخ اجتماعی تلاش کرده تا زمینه پیدایش بسیاری از جنبشهای اجتماعی را در جامعه بررسی کند، درحالیکه پیش از این تصور میشد تنها جامعهشناسی قادر است چنین کاری را انجام دهد. حال آنکه توجه به این حوزهها نشاندهنده نقشی است که مورخ اجتماعی در پیوند تاریخ با جنبشهای اجتماعی دارد. تاریخنگاری اجتماعی همسو با رویکردهای پیشین و از سوی دیگر با زاویهگیری نسبت به جریانهای پیشین حرکت کرده، ولی این بدان معنا نیست که رابطهاش با گذشته قطع شده بلکه همواره از منابع گذشته تغذیه کرده است.
منبع: شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید