1396/8/14 ۰۷:۴۳
تردیدی نیست كه پاسداشت زبان فارسی، این میراث فرهنگی گرانقدر و یكی از مهمترین اركان هویت ایرانی امری بسیار ضروری است، زیرا سبب پیوند تیرههای گوناگونی میشود كه در این سرزمین سر میكنند. از این رو میتوان آن را شیرازهبند كتاب جامعه ایرانی دانست.
تردیدی نیست كه پاسداشت زبان فارسی، این میراث فرهنگی گرانقدر و یكی از مهمترین اركان هویت ایرانی امری بسیار ضروری است، زیرا سبب پیوند تیرههای گوناگونی میشود كه در این سرزمین سر میكنند. از این رو میتوان آن را شیرازهبند كتاب جامعه ایرانی دانست. هر ایرانی، اگر به واقع شایسته این عنوان باشد و ایرانی بودنش تنها به داشتن كد ملی و شناسنامه و ممهور به مهر اداره ثبت احوال نباشد، به زبان ملی خویش مهر میورزد، ولی این مهرورزی كه در برخی از فرط شیفتگی به بیراهه افتاده، سبب شده تا در پی پیراستن بیقید و شرط زبان فارسی از لغات بیگانه و جایگزینی آنها با كلماتی برآیند كه آن را مصداق زبان یأجوج و مأجوج ساختهاند.
غالب اینان وقتی سخن از واژههای بیگانه میكنند، مقصودشان لغات تازی است كه البته در این ایام بیعلت نیست، حال آن كه در زبان فارسی مانند همه زبانهای دنیا كلمات بیگانه دیگری از انگلیسی و روسی تا یونانی و تركی هم وجود دارد؛ آنطور كه واژههای فارسی نیز به وفور در زبانهای یاد شده به كار میرود. برای مثال محوریترین اصطلاحات اسلامی مانند دین، مسجد (مزگت)، جزیه (گزیت)، محراب (مهراب) و بسیاری كلمات و مصطلحات دیوانی، نظامی و فرهنگی برگرفته از زبان فارسی است. كلمه «مجد» كه از آن مجید، امجد و تمجید ساخته شده مستعرب «مزدا» است به معنای بزرگ كه صفت «اهورا» است و از زمره نور و نه صفت معروف به اسماء الله.
بنابراین سخن گفتن از «زبان پاك» و «فارسی سره» مثل نژاد پاك بیمعناست، زیرا زبانها، مانند آوندهای به هم پیوسته به یكدیگر راه دارند و برهم اثر میگذارند، هر زبانی ظرفی است حاوی فرهنگی خاص و فرهنگ عنصری است سیال كه پیوسته میل به آمیزش با امثال خود دارد، این آمیختگی طبیعتا بر زبان نیز از طریق انتقال واژهها اثر میگذارد، این كلمات كه اصطلاحا به آن «دخیل» میگویند به تدریج رنگ و بوی زبان مقصد را به خود میگیرند، مانند اكثر كلمات تازی در فارسی كه فقط پوسته و شكل ظاهری خود را حفظ كردهاند و مغز و باطنشان فارسی است و در معنایی مصرف نمیشوند كه عربزبانان به كار میبرند. شواهد این دعوی فراوان است كه ذكر همه آنها در این مختصر ممكن نیست، ولی بارزترینشان را میشود به عنوان دلیلی استوار از مفردات و تركیبات قرآنی مثال آورد كه در فارسی متفاوت ازمعنای اصلی به كار برده میشوند، مانند «كن فیكون»، «ابداً»، «صمٌ بكم»، «لابد» و برخی كلمات دیگر كه در فارسی به صورت اصطلاح درآمدهاند ومعنای لغوی خود را از دست دادهاند. كلمه «علاّف» در عربی به معنای علوفه فروش است، ولی در فارسی اصطلاح شده برای شخص بیكار و بیهدف. چنین است لغت «صحنه» كه در عربی به معنای بشقاب است. لاابالی در عربی یعنی «باكی ندارم» ولی در فارسی به معنای بیبند و بار، بیمبالات، سهلانگار و بیقید است. به همین سان تركیباتی هم از كلمات بیگانه ساخته شده كه كاملا خاص زبان فارسی است، مثل اصطلاح معروف «كاشف به عمل آمد» كه به معنای پی بردن و سر در آوردن از چیزی است كه مدتی پنهان و نامعلوم بوده. مثال دیگر اصطلاح طنزآمیز «ماشین مشهدی محمّدعلی» است كه به اختصار «ماشین مشدی ممدلی» گفته میشود و برای خودروهای بیكیفیت یا فرسوده به كار میرود كه گرچه همه مفردات آن خارجی است، ولی تركیب و ساختارش فارسی است. غیرفارسی دانستن این كلمات به این میماند كه كسی بگوید چون سنگهای تخت جمشید از سرزمینهای دیگر است، این بنا را نمیتوان ایرانی دانست! مواردی از این دست در زبان فارسی فراوان یافت میشود كه نادیده انگاشتنشان لطمه به زیبایی و طنازی و ملاحتش خواهد زد، زیرا برای این اصطلاحات به هیچ روی نمیشود معادلی به زبان سره تراشید. البته میتوان ادعا كرد كه «ماتراشیدیم و شد» ولی اشكال اینجاست كه كسی مقصود معادل تراش را جز با رمل و اسطرلاب درنمییابد.
كسانی هم كه درنزدیك به یك سده اخیر سعی در سرهگویی و سرهنویسی داشتند راه به جایی نبردند، زیرا مغایر با ذوق جامعه و زیبایی شناسی زبان دری بوده است.
البته پیراستن زبان اگر كارشناسانه و با در نظر گرفتن معیارهای یاد شده باشد و برای حفظ هویت و برانگیختن غرور ملی، تلاشی پسندیده است، ولی نه آنكه جنبهای افراطی بیابد و از ذوق عمومی و زبان سرآمدان ادب فارسی دور شود.
آنچه زبانی را توانمند میكند، پیش از آنكه به واژگان آن ربط داشته باشد، حاصل تركیبات آن است كه در قالبهای ادبی به صورتی زیبا عرضه میشود. مثال روشن این دعوی گلستان سعدی است كه گرچه بسیاری از كلمات و عباراتش بیگانه مینماید، ولی نگین انگشتری ادب فارسی است. از جمالزاده نقل كردهاند كه میگفت: «سید» كلمهای عربی است، ولی «سید محمّدعلی جمالزاده» فارسی است.
البته شایستهتر این است كه از واژهها و اصطلاحات موجود در زبان فارسی تا بدان اندازه كه دور از ذهن نباشد به جای معادلهای بیگانه بهره گرفته شود، برای مثال تا لفظ خوش تركیب «سرانجام» هست، چه نیاز است كه از دو اصطلاح ثقیل و زمخت «آخرالامر» و «بالاخره» استفاده شود؟ ولی در به كارگیری معادلهای فارسی باید به تاریخ مصرف آنها و ذوق جمعی نیز عنایت داشت. برای مثال همان كلمه «سرانجام» معادلی به صورت «بتاوار» در فارسی كهن دارد كه هزار سال پیش در مسمط خزانیه منوچهری آمده:
من خوب مكافات شما بازگزارم / من حق شما بازگزارم به بتاوار
ولی واژههای مهجوری از این دست كیفیت خود را از دست دادهاند، زیرا كلمات نیز مانند هر چیزی در جهان تاریخ مصرف دارند و وقتی از رسایی افتادند، نمیتوان به این دلیل كه نیاكانمان آنها را به كار میبردهاند با لجاجت به كارگرفت، اگر چنین باشد، نیاكان ما در همان زمان كه این كلمات معمول بود، ارخالق و قبا میپوشیدند كه اگر كسی در این ایام به تن كند، خندهآور است. امروزه برخی از كلمات مستعمل در شاهنامه یا دیوان حافظ معنای دیگری یافتهاند، «هنر» آن نیست كه مقصود فردوسی بود، و «رقیب» آن نیست كه حافظ در نظر داشت.
نتیجه اینكه آمیزش و تداخل زبانها امری طبیعی است و نشان از ماهیت پویای زبان و هماهنگی آن با واقعیتهای زندگی دارد. ولی این بدان معنا نیست كه عرصه زبان دری جولانگاه لغات بیگانه غیرضروری شود و «احسنت» و «براوو» جای «آفرین» را بگیرد. در شاهنامه فرزانه توس كه سبب شد تا زبان پارسی زنده بماند نزدیك به هزار كلمه تازی از سر ضرورت وجود دارد و در زبان عرب نیز بیش از دوهزار واژه فارسی یافت میشود كه از مجموع آنها چند فرهنگ تدوین شده. از آنجا كه زبان دری در طول تاریخ توانسته است كلمات بیگانه را جذب و بر آنها جامه ایرانی بپوشاند، در این ایام نیز كه سیل كلمات و اصطلاحات دنیای ارتباطات از هر سو جاری است و در ذهن شیخ و شاب راه یافته، باز هم توانسته است واژگان تازه از راه رسیده را بیمدد فرهنگستانی كه از بیوفایی دور زمانه نسبت به او آسان میگذرد، در خود هضم كند و نشان دهد كه به رغم همه بیمهریهایی كه در خاستگاه خود از چند سو میبیند، اگر بگذارند، همچنان شكر است.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید