1396/6/12 ۱۲:۵۱
نشست «شرح افكار سینوی، بزرگداشت مقام ابنسینا» با سخنرانی مهدی محقق، رییس هیات مدیره انجمن آثار و مفاخرفرهنگی،غیاث الدین طهمحمدی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر همدان، مهدی اعوانی، چهره ماندگار فلسفه و عضو فرهنگستان علوم و نجفقلی حبیبی، پژوهشگر فلسفه اسلامی و با حضور اساتید و بزرگان فلسفه، طی روزهای اخیر در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. در ابتدای این نشست، حسن بلخاری، رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از شیخالرییس ابنسینا به عنوان جهانیترین مرد ایرانی یاد كرد و از این جهت كه در ایران كتابی چاپ شده كه در آن، ابنسینا آغازگر ظلمت فكری و فلسفی یا خردستیزی در ایران و جهان اسلام محسوب میشود
شرح افكار سینوی با سخنرانی محقق، طهمحمدی، اعوانی و حبیبی طبیب فاضل، باید فیلسوف هم باشد عاطفه شمس: نشست «شرح افكار سینوی، بزرگداشت مقام ابنسینا» با سخنرانی مهدی محقق، رییس هیات مدیره انجمن آثار و مفاخرفرهنگی،غیاث الدین طهمحمدی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر همدان، مهدی اعوانی، چهره ماندگار فلسفه و عضو فرهنگستان علوم و نجفقلی حبیبی، پژوهشگر فلسفه اسلامی و با حضور اساتید و بزرگان فلسفه، طی روزهای اخیر در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. در ابتدای این نشست، حسن بلخاری، رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از شیخالرییس ابنسینا به عنوان جهانیترین مرد ایرانی یاد كرد و از این جهت كه در ایران كتابی چاپ شده كه در آن، ابنسینا آغازگر ظلمت فكری و فلسفی یا خردستیزی در ایران و جهان اسلام محسوب میشود، ابراز تاسف كرد. در ادامه، محقق با بیان اینكه عدهای تلاش كردند تا ابنسینا را به محاق ببرند تاكید كرد كه علم درخشش و تابشی دارد كه با گفتار معاندین هرگز ضعیف نمیشود. طهمحمدی نیز ابنسینا را خورشیدی دانست كه بر عقل انسان میتابد و با اشاره به زیر سوال رفتن عقلانیت در دنیای امروز و اهمیت عقل در نزد ائمه اطهار، افزود امامان ما سر تا پا عقلانیت بودند اما متاسفانه ما پیروان آنها عقل را به كناری نهاده و دیندار شدیم. اعوانی، راجع به فلسفه ابنسینا توضیحاتی را ارایه و به اشتباه بزرگی كه راجع به ابنسینا میشود، اشاره كرد و گفت عدهای ابنسینا را فیلسوف نوافلاطونی مینامند یا میگویند حرف تازهای نزده و حرفهایش تكرار ارسطوست؛ اما این كلا غلط است. در نهایت نیز حبیبی با بیان اینكه كتاب «قانون» بارها در سراسر دنیا به خصوص بیروت تجدید چاپ شده است اما نسخه تصحیح شدهای از آن در دست نیست، خبر داد كه در حال حاضر كار تصحیح «قانون» را آغاز كرده و كتاب اول و دوم آن نیز در دست انتشار است. گزارشی از این نشست را در ادامه میخوانید:
طبیب فاضل، باید فیلسوف هم باشد/ مهدی محقق- رییس هیات مدیره انجمن آثار و مفاخرفرهنگی ابنسینا نابغهای بود كه سنش هنوز به ۲۰ سال نرسیده بسیاری از كتابهای فلسفه و منطق و علوم را مطالعه كرده و آثار او نشاندهنده این است كه چه مقدار تحقیق و بررسی در آثار كرده بود. كتاب «شفا»ی او دایره المعارفی از همه علوم الهیات، طبیعیات، ماوراءالطبیعه، ریاضیات، هندسه، حساب، حتی موسیقی و... است. بسیاری از آثار او در میان اروپاییان شناخته و به زبان لاتین ترجمه شده و تا قرن نوزدهم نیز در برخی دانشگاههای بزرگ مثل مونپلیه فرانسه تدریس میشده است. مرور فهرست آثار ابنسینا كه توسط مرحوم یحیی مهدوی به عربی نوشته شده، نشان میدهد كه او در مدت كوتاه زندگی خود چه آثار گرانبهایی را به یادگار گذاشته است. «قانون» ابنسینا در پزشكی و «شفا» در حوزه فلسفه و منطق است؛ بعضیها گفتند كه چرا ابنسینا نام «شفا» كه متناسب با علم پزشكی است را برای كتاب فلسفی و «قانون» كه اصطلاحی در حوزه به ویژه منطق است برای كتاب پزشكی انتخاب كرده است. دلیل این است كه خواننده به این موضوع توجه كند كه فلسفه و سایر علوم از هم جدا نیستند و حتی بعضی نوشتهاند كه فلسفه، پزشكی فكر است. شما میبینید كه كتابهای طبی ما با مقدمهای از فلسفه آغاز میشود، مثل «هدایه المتعلمین فی الطب» اخوینی، «فردوسالحكمه» علی بن ربن طبری و «المعالجات البقراطیه» ابوالحسن طبری یا «ذخیره خوارزمشاهی» در فارسی یا كتابهایی كه به عربی نوشته شده است. جالینوس كه خداوند طب محسوب میشد در كتاب «فی أن الطبیب الفاضل یجب أن یكون فیلسوفا» میگوید كه طبیب فاضل، باید فیلسوف هم باشد. آثار ابنسینا مانند سایر دانشمندان ما هم به زبان فارسی و هم به عربی است. برخی این ایراد را میگیرند كه چرا علمای ما آثار خود را به عربی نوشتهاند. پاسخ داده میشود كه هم به فارسی نوشتهاند و هم به عربی، به طور مثال تا همین اواخر، حاج ملاهادی سبزواری، «شرح منظومه» را به عربی و«اسرارالحكم» را به فارسی یا میرداماد «القبسات» را به عربی و «جذوات و مواقیت» را به فارسی نوشتهاند. خود ابنسینا نیز «دانشنامه علایی» را به فارسی و «قانون» را در طب به عربی نوشته است. درخشش علم، همیشگی است ابنسینا جامع همه علوم زمان خود بود و كتابهای او تا همین اواخر نیز تدریس میشد. اما با وجود اینكه آثار ابنسینا شرق و غرب عالم را گرفته بود، دشمنانی هم داشت. به عنوان مثال ما در این انجمن كتابی به نام «حدوث العالم» نوشته عمر بن علی بن غیلان بلخی را منتشر كردیم كه در آن صریحا از ابنسینا بدگویی میكند و میگوید كه ابنسینا یا كور است یا خود را به كوری میزند و چند جمله تشنیع آمیز دیگر را نیز ذكر میكند. من پیشتر هم گفتهام كه این كتاب دومین ضربهای است كه به فلسفه در عالم اسلام خورده است، نخستین ضربه را امام محمد غزالی در «تحافه الفلاسفه» زد. در میان عربها نیز دشمنان زیادی داشت مثل جلال الدین عبدالرحمن سیوطی در كتاب «صون المنطق والكلام عن المنطق والكلام »، منطق و كلام اول به معنی سخن و منطق و كلام دوم به معنای علم منطق است یعنی نگهداری سخن از منطق. در این كتاب از ابنسینا و فارابی بدگویی میكند و میگوید كه آنها ننگ روزگار هستند. گرچه چنین حرفهایی زده شده اما ما نباید از آنها نقل قول كنیم و اجازه تحقیر كردن بزرگان خود را به آنها بدهیم. به هر حال، علم، درخشش و تابشی دارد كه با گفتار معاندین و دشمنان هرگز ضعیف نمیشود و همیشه وجود دارد. برخی میگویند روزی كه جسد ابن رشد قرطبی در قرطبه به خاك سپرده شد، تفكر علمی و فلسفی نیز در عالم اسلام پنهان شد و از بین رفت. این حرف كسانی است كه آگاه نیستند كه در این ٤٠٠ سال اخیر و بعد از حمله مغول، فلسفه به صورت حكمت متعالیه در عالم اسلام جلوه كرد. در كشورهای عربی نسبت به این موضوع آگاهی ندارند و ملاصدرا و میرداماد و فیض كاشانی و حاج ملا هادی سبزواری و... را نمیشناسند. این فلسفه در ایران زنده مانده اما در دیگر كشورهای اسلامی نیست. ما برای اثبات این موضوع در اصفهان همایشی به نام «اصفهان و قرطبه» برگزار كرده و ٤٠ كتاب چاپ كردیم كه در ٤٠٠ سال اخیر و به بركت تشیع در ایران تالیف شده بود.
زیر سوال رفتن عقلانیت در دنیای امروز/ آیتالله غیاث الدین طه محمدی- نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر همدان اخیرا در همدان قرار بود برای یكی از مفاخر بزرگداشتی برگزار كنیم و جمع زیادی به محضر رهبر انقلاب رسیدیم، ایشان از برگزاری این مراسم استقبال كرده و یك جمله فرمودند كه «این بزرگان خورشیدند». خداوند نیز در قرآن خطاب به حضرت موسی میفرماید: «ذكِّرْهُمْ بِأیامِالله إِن فِی ذلِك لآیاتٍ لِكُلِّ صبارٍ شكُورٍ» - نگذارید روزهای درخشان و سرنوشت ساز تاریخ فراموش شود، همیشه یادآوری كنید و این كار نیز آسان نیست و كار كسانی است كه هم صبار هستند و هم شكور. صبار صیغه مبالغه صابر و شكور صیغه مبالغه شاكر است. انسانهای صبار و شكور میتوانند یومالله را در مسیر تاریخ زنده نگه دارند. تعبیر رهبری از «بزرگان خورشید هستند» كاملا درست است. خورشید بر جسم افراد میتابد اما بوعلی سینا و متفكرانی مثل او خورشیدهایی هستند كه برتفكر و عقل انسانها میتابند به همین دلیل هم وظیفه داریم كه یاد و خاطره آنها را به هر قیمتی كه هست در قلمرو این كره خاكی و در مسیر تاریخ زنده نگه داریم. در دنیای امروز عقلانیت زیر سوال رفته است. امامان ما سر تا پا عقلانیت بودند اما متاسفانه ما پیروان آنها عقل را به كناری وانهاده و دیندار شدیم. اجازه میخواهم در اینجا بیاناتی را از پیامبر نقل كنم. رسول اكرم(ص) روزی به امیرالمومنین علی(ع) فرمودند علی جان! وقتی دیدی كه مردم مسابقه گذاشتهاند تا به خدا نزدیك و نزدیكتر شوند از طریق نماز خواندن و زكات دادن و... تو برو عقل جمع كن، در این صورت برنده مسابقه تو هستی. امام علی(ع) نیز در نهجالبلاغه میفرمایند همه پیامبران الهی آمدند تا به انسان تلنگری بزنند تا از دفینههای عقل خود استخراج و استفاده كند. شیخ الرییس در دنیا به خوبی شناخته شده است البته فقط او را در حوزه طب میشناسند و از تسلط او بر سایر علوم بیخبرند كه دلیل آن، كم كاری ما در این حوزه است. علامه حسنزاده آملی درباره «شرح نمط نهم اشارات و تنبیهات (مقامات العارفین)» ابنسینا میگوید: اگر كسی در عرفان عملی مراحلی كه ابنسینا ذكر كرده را طی نكرده باشد در عرفان نظری هم موفق نیست. گرچه كسانی آمدند این چراغ را خاموش كنند اما به لطف خداوند هر روز درخشانتر میشود.
ابنسینا فیلسوف نوافلاطونی نیست/ غلامرضا اعوانی- چهره ماندگار فلسفه و عضو فرهنگستان علوم سخن گفتن راجع به ابنسینا كار بسیار دشواری است زیرا باید به كنه آرای او پی برد بعد سخن گفت و هنوز ابنسینا آنگونه كه باید و شاید شناخته شده نیست، به این علت كه شاید بیش از ۴۰ درصد از آثار او هنوز چاپ نشده و به صورت نسخ خطی است. برخی شهرتشان از عظمتشان بیشتر است اما درباره ابنسینا متفاوت است زیرا عظمت او از آنچه به آن مشهور شده واقعا بیشتر است. همه شما را تشویق میكنم كه شرح حال ابنسینا را چندین بار بخوانید. خود من حدود ۱۰-۱۵ دفعه شرح حال ابنسینا را خواندم و هربار از آن مطالب زیادی آموختم. ابنسینا قرآن را در سن خیلی كم یاد گرفته و در همه علوم زمانه خود واقعا استاد بوده و اثر آنها در فرهنگ ما پیدا و قابل بررسی است. ابنسینا شارح نبوده و میگوید من هر مسالهای را كه میخواندم برای آن یك پرونده تشكیل میدادم و تمام یك برهان را تحلیل میكردم. شاگرد او ابوعبید كه زندگینامه ابنسینا را نوشته و خود ابنسینا آن را تقریر كرده، میگوید من از او خواستم كه شروحی بر كتاب ابنسینا بنویسد، او عذرخواهی كرده و میگوید من شارح نیستم اما اگر بخواهید كتابی از خودم بنویسم، مینویسم. بنابراین، ابوعبید فورا از خادم خود كاغذ خواسته و میگوید ابنسینا به مدت سه شبانه روز از حفظ و بدون اینكه به كتابی مراجعه كند تمامی ابواب و فصول كتاب «شفا» را نوشت. در واقع، این تفاوت بین ابنسینا و ابن رشد است و از این حیث، او یكی از اثرگذارترین فیلسوفان تمام جهان است. اشتباه بزرگی كه راجع به ابنسینا میشود و غربیها هم آن را تكرار میكنند و متاسفانه به كتب درسی ما نیز راه پیدا كرده و مشخص است از كسانی نشات گرفته كه اصلا ابنسینا را نمیشناسند، این است كه او را فیلسوف نوافلاطونی مینامند یا میگویند حرف تازهای نزده و حرفهایش تكرار ارسطوست؛ این كلا غلط است. ابنسینا در هررشتهای كه وارد شده، تحلیلهای تازهای ارایه داده است. به طور مثال، وقتی منطق ابنسینا یا آثار او را با منطق و كتابهای ارسطو مقایسه میكنیم به تفاوت نظریات این دو بیشتر پی میبریم. در منطق و در مبحث قضایا، تمام تحلیلهایی كه ابنسینا ارایه میكند با بهترین تحلیلهای پیشرفتهای كه در منطق جدید شده، برابری میكند. در منطق قضایا، منطق موجهات و منطق زمان كتابهای درجه یك بسیار زیادی نوشته شده به شكلی كه علم منطق كاملا تحلیلی شده است اما اگر این مطالب منطق جدید را با ابنسینا مقایسه كنید میبینید كه ابنسینا به تحلیلهایی میرسد كه در ارسطو وجود ندارد.
قهرمانی به نام ابنسینا در ارسطو، منطق شرطی وجود ندارد، منطق شرطی منطق رواقی است و این موضوع در تمام كتابهای تاریخ منطق گفته شده اما در ابنسینا نه تنها منطق قضایای حملی بلكه منطق قضایای شرطی تمام و كمال وجود دارد. یكی از دشوارترین بحثهای منطق بحث موجهات است و با اینكه چندین سال است كه در منطق موجهات كار میكنند اما هنوز به پای ابنسینا نرسیدهاند. خلاصه اینكه به هر بحثی كه وارد شوید قهرمانی به نام ابنسینا را میبینید كه نتیجه كارهایی را كه صدها نفر انجام دادهاند در او جمع شده است. موضوع دیگر، مساله بسیار مهمی است كه امروز ما در فلسفه با عنوان اصل موضوعی كردن علوم میشناسیم. عده زیادی كوشیدهاند كه علوم را اصل موضوعی كنند، یعنی از چند قضیه بتوانند تمام قضایا را استنباط كنند و كسی مثل اقلیدس این كار را انجام داده بود. سپس عدهای دیگر مثل فرگه خواستند علم حساب را مثل هندسه اقلیدس اصل موضوعی كنند و به چند نتیجه جزیی رسیده بودند كه ابنسینا هزار سال پیش رسیده بود اما موفق نشدند زیرا ابنسینا علم منطق را اصل موضوعی كرده است. علم منطق اصلا آلت استنباط است، بنابراین، اگر منطق اصل موضوعی شود همه علوم، اصل موضوعی شدهاند و ابنسینا این كار را انجام داده است. ارتباط موضوع علم، مسائل و مبادی آن؛ امروز كار نشده اما ابنسینا آن را كشف كرده است. ابنسینا در هر بحثی كه وارد شده بخشی به نام كلیات آن علم باز كرده و این بیسابقه بوده است. مسائل فلسفی در هر علمی باید روشن باشد. ابنسینا در مقدمه قانون، جالینوس را ملامت میكند و میگوید آنها مسائل فلسفی و طبی را قاطی كردهاند و این مسالهای است كه امروزه تقریبا در تمام علوم جریان دارد. یعنی چون علمای امروز، فیلسوف نیستند تلاش میكنند مسائل فلسفه را از طریق علم حل كنند و دچار اشتباهات فاحشی میشوند. مسائل علم نمیتوانند موضوع علم الهی باشند علاوه بر این ابنسینا در الهیات كاری كرده كارستان؛ تمام جریان فلسفه را شرقا و غربا تغییر داده است. «الهیات» ابنسینا در قیاس با كتاب «مابعدالطبیعه یا الهیات» ارسطو یا «كتاب الحروف» فارابی، بسیار متفاوت است. در الهیات او الف، ب، ج، د نداریم و الهیات را به معنای عام و معنای خاص آن میخوانیم. الهیات به معنای عام، وجودشناسی و بحث درباره موجود است. بحث مجزایی درباره وجود در ارسطو و هیچ یك از شارحان او و در فارابی وجود ندارد و پراكنده است. آنها معتقد بودند كه علم الهی سه موضوع دارد؛ گاه خداشناسی، گاه وجود و گاه بحث علل را ذكر میكردند اما ابنسینا به جهت اینكه علوم را اصل موضوعی كرده گفته كه سه چیز نمیتواند موضوع علم الهی باشد، اینها مسائل علم هستند و مسائل علم نمیتوانند موضوع باشند. موضوع علم باید بدیهی باشد و چیزی بدیهیتر از وجود نیست و این شایسته است. این كار، نخستین بار به وسیله ابنسینا انجام شد. به دلیل اینكه ابنسینا بحث وجودشناسی را جدا كرده بود. در ملاصدرا بحثهای وجودشناسی را نیز میبینیم. در غرب نیز كسی مثل كریستین ولف كه كتب فلسفی را تدوین كرده، الهیات به معنای عام را انتولوژی نامیده زیرا بحث وجود و عوارض آن مثل وحدت و كثرت و واجب و ممكن و... است. این بحث در ارسطو وجود ندارد و این تاثیر زیادی در شرق و غرب داشته است؛ امروز در بحثهای هایدگر نیز بحث وجود را میبینید. در ارسطو موجود به جوهر و عرض تقسیم میشود در حالی كه یكی از دستاوردهای ابنسینا این است كه الهیات را نه بر مبنای جوهر و عرض بلكه برمبنای وجود و ماهیت تقسیمبندی كرده است. او وجود و ماهیت را مبنای علم الهی قرار داد و بحث عروض وجود بر ماهیت را مطرح كرد كه غربیها آن را نفهمیدند. ابنرشد بسیار مخالف ابنسینا بوده و حملات شدیدی علیه او دارد زیرا او فقط یك شارح بوده و تمام دستاوردهای ابنسینا از جمله عروض وجود بر ماهیت را بد فهمیده و مورد هجمه قرار داده است. از دیگر دستاوردهای بزرگ ابنسینا، یكی از براهین مهم خداشناسی یعنی برهان وجوب و امكان است. به این معنا كه تمام اشیا ممكنالوجودند و اقتضای وجود ندارند، بنابراین باید یك وجود واجب نهایت سلسله ممكنات باشد یعنی سلسله طولی ممكنات باید به واجب متصل شود و این متعلق به ابنسینا است كه در میان برهانهای علمی نیز محكمترین برهان همین نوع برهان است. نكته دیگر این است كه با اینكه «شفا» یك كتاب تام وتمام است ولی ابنسینا در آغاز آن مینویسد: این فلسفه من نیست و كامل شده فلسفه مشاء است، كسانی كه میخواهند فلسفه مرا بخوانند به كتاب «الحكمت المشرقیه» رجوع كنند. خوشبختانه قسمتی از منطق مقدمه این كتاب باقی مانده كه ابنسینا در آنجا میگوید بعضیها آنقدر تعصب دارند كه فكر میكنند ارسطو یا یونانیان تمام حرفها را گفتهاند اما من حكمت را از منابع بسیار دیگری گرفتهام. ابنسینا در شرح حال خود میگوید كتابی با عنوان «كتابالانصاف» در ٢٠ جلد و در ٢٠ هزار مساله درباره داوری بین مشارقه و مغاربه نوشته و بین فلاسفه مغرب و مشرق داوری كرده است. اما این كتاب به دست مسعود غزنوی طالبانی از بین رفت. نكته آخر اینكه غربیها در شناخت ابنسینا از ما جلو افتادهاند و به خاطر دارم كه چندسال پیش كتابی ۴۰۰ صفحهای نوشته شده بود كه در آن همه مقالات و نوشتههای ابنسینا جمعآوری شده بود. پس ما باید در این زمینه بیشتر حواس خود را جمع كنیم. تصحیح «قانون» ابنسینا در دست انتشار است/ نجفقلی حبیبی - پژوهشگر فلسفه اسلامی در حال حاضر مشغول تصحیح كتاب «قانون» ابنسینا هستم. میدانید كه این كتاب بارها در سراسر دنیا به خصوص بیروت تجدید چاپ شده است اما نسخه تصحیح شدهای از آن در دست نیست و من در حال حاضر به پیشنهاد بنیاد بوعلی همدان كار تصحیح «قانون» را شروع كردم و برای این منظور از نسخ خطی كشورهای مختلف تركیه و پاریس و... استفاده كردیم. در حال حاضر تصحیح كتاب اول و دوم تمام شده و مشغول تصحیح كتاب سوم هستم كه مفصلترین كتاب از پنج كتاب اوست. ابنسینا بر اساس سنت قدیمتر از خود، «قانون» را به پنج كتاب تقسیم كرده است. كتاب اول كلیات است؛ كتاب دوم، داروهای مفرده یا بسیط است؛ كتاب سوم، انواع تشریح بدن و شرح انواع بیماریها است؛ كتاب چهارم درباره بیماریهای جزیی است و كتاب آخر درباره داروهای مركب است و گویا بیشترین تجربهها را در این زمینه داشته است. در تصحیح كتاب اول كه كلیات است گرچه شرحهای زیادی بر آن نوشته شده اما من بیشترین استفاده در فهم این كتاب را از شرح قطبالدین شیرازی كردم. گرچه او نیز كل كتاب را تشریح نكرده و بخشهایی از آن را به كلی كنار گذاشته است. قطبالدین شیرازی در شرح خود از روشی استفاده میكند كه ما امروز به آن استناد علمی میگوییم یعنی نظر همه دانشمندان را آورده و در آخر نیز نظر خود را بیان كرده است. كاری كه كتاب «قانون» كرد این بود كه با انتشار آن، بساط جادوگری رایج برچیده و طب طبیعی جایگزین آن شد.
تاكید بوعلی سینا بر جامعه سالم ابنسینا در كتاب دوم شفا كلیاتی درباره دارو بیان و آنها را سه دسته میكند؛ داروهای گیاهی، حیوانی و جمادات. سپس در ادامه خواص و شیوه نگهداری آنها را بیان میكند. امروزه در كشور ما هم طب سنتی خیلی جاافتاده ولی به اینگونه مسائل آنكه چگونه نگهداری یا حتی كوبیده و مخلوط شوند توجه نمیشود. تعدادی از موعظههای مفیده ابنسینا كه متناسب با زندگی روزمره است را برای شما بیان میكنم؛ از نظر ابنسینا ورزش، حركتی است ارادی، تند و پیوسته كه ضربان قلب را بالا ببرد و فرد را به عرق بیندازد. باید توجه داشت كه برای هر فردی یك گونه از ورزش مناسب است و هرعضوی از بدن ورزش خاص خود را دارد. برای ابنسینا ورزش خیلی اهمیت دارد. به عقیده ابنسینا، آدمهای سالم باید خواب مرتب و معتدل داشته باشند. همچنین ابنسینا افراد را از خوابیدن در طول روز نهی میكند و معتقد است كه خواب در طول روز امراض مختلفی را ایجاد میكند و رنگ و روی آدم را به هم میزند. ضمن اینكه فرد را كسل میكند و به طحال هم آسیب میزند. همچنین خواب بعد از سیری هم چیز خوبی نیست پس با شكم پُر نباید خوابید. ابنسینا میگوید بدنتان را از آب پركنید بهتر از این است كه از غذا پركنید بنابراین پرخوری ممنوع است. همچنین با گرسنگی مقابله و ایستادگی نكنید چون موجب بیماری میشود. درباره كودكان هم ابنسینا توصیه كرده كه بچه تاجایی كه ممكن است از شیرمادر تغذیه كند. حركت و موسیقی هم برای نوزادان خیلی خوب است. مباحثی كه مطرح شد غیر از شرحهاست، ابنسینا این جمعبندی كلی را دارد برای اینكه افراد این توصیهها را در خاطر داشته باشند زیرا او بر داشتن جامعه سالم تاكید بسیاری میكند.
منبع: اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید