روایتی تاریک و سیاه از دنیای زنان در عصر قاجار

1396/2/26 ۰۹:۰۵

روایتی تاریک و سیاه از دنیای زنان در عصر قاجار

دیروز ضعیفه خراسانیه سارقه به خانه رضاخان قاجار رفته، بعضی اسباب سرقت نموده، می‌خواسته ببرد، اهل خانه ملتفت گردیده، بنای داد و فریاد را گذارده، اجزای پلیس رسیده، مشارُالیه را دست‌گیر نموده، به اداره آوردند». گزارش راپورت نظمیه دارالخلافه طهران به روزگار ناصرالدین شاه قاجار که به سال ١٣٠٤ قمری بازمی‌گردد، نمایی از جرایم دوره قاجار را پیش رویمان می‌گذارد که زنان در آن‌ها، یک‌سوی ماجرا بوده‌اند



دعوای ضعیفگان

آبان روزگار: «دیروز ضعیفه خراسانیه سارقه به خانه رضاخان قاجار رفته، بعضی اسباب سرقت نموده، می‌خواسته ببرد، اهل خانه ملتفت گردیده، بنای داد و فریاد را گذارده، اجزای پلیس رسیده، مشارُالیه را دست‌گیر نموده، به اداره آوردند». گزارش راپورت نظمیه دارالخلافه طهران به روزگار ناصرالدین شاه قاجار که به سال ١٣٠٤ قمری بازمی‌گردد، نمایی از جرایم دوره قاجار را پیش رویمان می‌گذارد که زنان در آن‌ها، یک‌سوی ماجرا بوده‌اند. این گزارش‌ها همچنین دیگر سندهای برجای‌مانده از آن روزگار می‌توانند بازتابنده بخشی سیاه و تاریک از زندگی زنان در تاریخ ایران به شمار آیند. به همان میزان که آگاهی تاریخی‌مان از دنیای زنان، چه در روزگار دور چه زمانه نزدیک تاریخ، اندک است، اما از همان اندک آگاهی‌های به دست‌آمده می‌توانیم نمایی از وضعیت دنیای زنان در گذشته ارایه کنیم. این وضعیت، در حوزه جرایم خصوصی و اجتماعی که زنان عامل‌شان بوده یا یک‌سوی آن‌ها به شمار می‌آمده‌اند، نیز وجود دارد. از مجموعه گزارش‌های تاریخی و سندهای برجای‌مانده در حوزه امنیت و جرم‌ها و جنایت‌ها در دوره قاجار به ویژه روزگار پادشاهی ناصرالدین شاه، به گزارش‌ها و سندهایی برمی‌خوریم که از حضور زنان در برخی جرم‌ها و تخلفات شخصی و اجتماعی آگاهی می‌دهند. گزارش راپورت‌های نظمیه تهران در این میانه اهمیتی بسیار دارند. یکی از نهادهای نوین که در دوره حکم‌رانی ناصرالدین شاه قاجار پدید آمد، نظمیه یا پلیس به شیوه اروپایی است. ناصرالدین شاه با بهره‌گیری از آنچه در سفرهای فرنگ دیده بود، کوشید در ساختار سنتی امنیت در دارالخلافه تهران دگرگونی‌هایی پدید آورده، نظمیه به شیوه غربی را در ایران برقرار سازد. سفر دوم او به اروپا به سال ١٢٩٥ قمری، یک ره‌آورد ویژه داشت؛ فردی ایتالیایی به نام کنت آنتوان دومونت فرت در پی این سفر شاه قاجار، به ایران آمد تا در استخدام دولت ایران درآمده و نظمیه به شیوه اروپایی را در پایتخت قاجار پدید آورد. کنت ایتالیایی، یک سال بعد کتابچه «قانون نظمیه و امنیه بلدیه» را تنظیم کرد و به تایید شاه رسانید؛ نخستین رساله قانون پلیس در ایران بدین‌ترتیب تصویب شد تا به اجرا درآید. کنت آنتوان همچنین سازمان پلیس را پدید آورد که بر آن اساس یک رییس و یک نایب‌رییس در هر محله بر تامین امنیت آنجا می‌کوشیدند. گزارش‌های روزنامه ماموران نظمیه کنت از محله‌ها، به او اجازه می‌داد بر مسایل امنیتی و انتظامی شهر مسلط شود. این گزارش‌ها که در بایگانی‌های اسنادی با نام «راپورت وقایع مختلفه محلات دارالخلافه» گرد آمده، وضعیت جرم‌ها، جنایت‌ها و اختلافات گوناگون اهالی دارالخلافه را در میانه سال‌های ١٣٠٣ تا ١٣٠٥ قمری نشان می‌دهند. همچنین اسنادی دیگر از دوره قاجار برجای مانده‌اند که با بررسی آن‌ها می‌توان به وضعیت جرایم و مسایل و اختلافات مردم در آن دوره پی برد.
 

 

جرایم زنانه به روایت سندهای تاریخی و راپورت‌های نظمیه
در بیش‌تر گزارش‌های نظمیه و شکایت‌نامه، از درگیری‌ها، مسایل و جرایمی سخن رفته است که عامل، عاملان یا دست‌کم یک سوی ماجرا، مرد بوده‌اند. از تخلفات و جرایم زنان در تاریخ، در مجموعه منابع و سندهای تاریخی، کم‌تر نشان داریم. این مساله البته نه از آن‌رو بوده که زنان از انجام اینگونه تخلفات و جرایم دور بوده‌اند، که، بخشی از آن به آگاهی اندک امروزین ما از دنیای زنان بازمی‌گردد. با این وجود، در معدود سندهای برجای‌مانده از وضعیت اجتماعی زنان در روزگار گذشته ایران، می‌توان نشانه‌هایی از حضور زنان در مسایل و جرایم شخصی و اجتماعی یافت. اختلاف‌های خانوادگی، مسایل مالی، دزدی و نزاع مالک و مستاجر، از حوزه‌هایی به شمار می‌آیند که بازتابنده حضور زنان در یک‌سوی ماجرا بوده‌اند. در میان سندهای تاریخی که از حضور زنان در عرصه جرایم اجتماعی روایت می‌کنند، آمار سندهای دزدی‌های زنان در دوره قاجار، بیش از دیگر گزارش‌ها است. به موجب یک سند، نویسنده عریضه‌ای مدعی شده پس از درگذشت فردی به نام نصرت، همسر او سه طاقه شال کرمانی و بعضی اجناس او را از خانه مرحوم برده است. سندی دیگر از «دزدی پول محمدصادق توسط زن قاسم کچل و تقاضای صدور حکم در این‌باره» آگاهی می‌دهد. به موجب یک سند دیگر که البته احتمالا به دوره پادشاهی محمد شاه، پدر ناصرالدین شاه، بازمی‌گردد، درباره سرقت از منزل فردی به نام میرزا احمد مستوفی سخن رفته که بخشی از آن اموال، نزد همسر فردی دیگر به نام محمدکریم پیدا شده است. آنگونه که این سند تاریخی روایت می‌کند، دزدی یادشده به حبس آن زن انجامیده است.
 

 

زنم عقد شکسته به دیگری شوهر کرده است
اختلافات خانوادگی، دیگر گستره‌ای است که در آن می‌توان به برخی جرایم و مسایل زنان پی برد؛ اختلاف‌های زن و شوهری که گاه جرایمی را موجب می‌شده است. به موجب یک سند، فردی به نام لطف‌الله در سال ١٣٢١ شکایت‌نامه‌ای نوشته و مدعی شده است «همسر دومش مدت بیست روز است که خانه را ترک کرده است». همچنین بر اساس سندی دیگر، فردی به نام حسین در محله چالمیدان که در خانه صاحب‌دیوان سرایدار بوده، به رییس محله چنین شکایت برده است «مبلغی به ضعیفه خود مخارج دادم که عده او منقضی شود، برای خودم عقد کنم، رفته به دیگری شوهر کرده است». یکی از گزارش‌های ماموران نظمیه پایتخت، از دعوایی خانوادگی خبر می‌دهد که زن‌های طرفین را به جان یکدیگر انداخته است «آقا هاشم صراف، با زنش، که همشیرة محمد شیپورچی است نزاعشان شده، مشارٌالیه می‌خواسته برود و زن خود را طلاق بدهد. جمعی از زن‌های طرفین به حمایت یک‌دیگر برآمده، بنای زد و خورد گذارده بودند. هم‌سایه‌ها جمع شده، آن‌ها را ساکت کرده، صلح می‌دهند».
 

 

امان از ضعیفه مستاجر
در زمینه نزاع مالک و مستاجر، نپرداختن کرایه مهم‌ترین عامل اختلاف و نزاع بوده که شکایت صاحب‌خانه یا مستاجر را برمی‌انگیخته است. در یک سند به «ضعیفه‌ای» اشاره شده است که «مستاجر مشهدی حسین بقال بود و چون کرایه‌اش را (٨ هزار) نپرداخته بود، نزاع می‌کنند. بعد از تحقیقات، رییس محله میان آن‌ها قراری می‌دهد که بقال راضی شده می‌رود». سندی دیگر، از زنی به نام «حاجیه قدم‌شاد مطرب» نام برده شده است که «در خانه عیال حاجی هاشم نام مستاجر است، دیروز به واسطه کرایه با مشارٌالیها نزاعشان شد». آنگونه که راپورت نظمیه نشان می‌دهد، هر دو زن برای رسیدگی به دعوایشان به رییس محله شکایت برده‌اند.
 

 

زنی که بر املاک طفل‌های صغیر دست انداخت
دست‌اندازی بر املاک دیگران و تصرف غیر حقِ آن‌ها، از دیگر جرایمی است که در برخی از آن‌ها می‌توان حضور زنان را به تماشا نشست. مجموعه سندهایی از سال‌های ١٣٣٢ تا ١٣٣٦ قمری برجای مانده است که از یک دعوای دامنه‌دار درباره تصرف املاک چند طفل صغیر از سوی یک زن آگاهی می‌دهند. بر اساس این سندها، میرزا ابوالحسن تبعه اسلامبول که در کردستان فرزندانی دارد در مکه فوت کرده است و پس از فوت او، همسرش، لقاء خانم، با شیخ ابراهیم ازدواج کرده و به همین دلیل حق حضانت او بر بچه‌هایش ساقط شده است و برای فرزندانش قیم تعیین کرده‌اند. حاجی محمد، قیم ورثه ابوالحسن، از لقاء خانم شکایت کرده است که او قیمومیت‌نامه را که برای فرزندان میرزا ابوالحسن پس از ازدواج مادرشان تعیین قیم کرده باطل دانسته و املاک را که در اختیار قیومین بود، تصرف کرده است.

 

منبع: شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: