1395/9/29 ۰۹:۱۴
اسطوره از جهاتی با معانی عرفانی پیوند تنگاتنگ دارد. در واقع برای بیان این معانی، چه بسا اسطوره کارآمد ترین وسیله باشد. حتی می توان گفت که اسطوره در مراتب بالا گویی اساسا برای بیان تجربه های باطنی و رازوارانه ساخته شده است. مواجید و کرامات صوفیانه خود خصلت اسطوره ای یافته اند و بیش از آنکه بازتاب واقعیت خارجی باشند تجربه های عارفانه وصف ناپذیری هستند که به اسطوره مبدل گشته اند. مکتب تصوف با جهان بینی خود نوع خاصی از ادبیات را پدید آورده و پرورده و از طریق محاکات تجارب باطنی، اسطوره ساز شده است.
فهم و تفسیر ظرایف و مکنونات سخنان و سروده های بزرگان تصوف بدون آشنایی با اساطیر و نماد ها و شئون گوناگون آنها میسر نیست. اسطوره ها، طی قرون و اعصار با هاله ای از معانی متعدد و متنوع پدید آمده اند و بر حسب فضای معنوی هر دوره و به اقتضای موقعیت، در سخنان و سروده های صوفیانه، از جنبه یا جنبه هایی از آنها بهره جویی شده است.
در این مقاله نمونه وار بازتاب درون مایه چند اسطوره در آثار منظوم و منثور نویسندگان و شاعران صوفی مشرب بررسی شده است.
نامه فرهنگستان سال دوازدهم تابستان 1390 شماره 2 (پیاپی 46)
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید