تاملی در مهجوریت رهیافت اصلاحی آخوند خراسانی / سید علی میرموسوی

1395/9/21 ۰۹:۲۴

تاملی در مهجوریت رهیافت اصلاحی آخوند خراسانی / سید علی میرموسوی

جایگاه، نقش و اهمیت آخوند خراسانی در پیروزی مشروطه و استقرار حكومت قانون در ایران بر آگاهان از تاریخ اندیشه سیاسی معاصر شیعه پوشیده نیست. او نماینده رهیافت اصلاحی در گفتمان اجتهاد بود و در بهار مشروطه و اوانِ رویشِ جوانه‌های تجدد در ایران به ارایه تفسیری سازگار از اسلام و تشیع با آن می‌اندیشید.

 

راه ناتمام

آخوند در پرتو عقل‌گرایی راهی برای تاسیس اندیشه سیاسی جدید گشود

 

جایگاه، نقش و اهمیت آخوند خراسانی در پیروزی مشروطه و استقرار حكومت قانون در ایران بر آگاهان از تاریخ اندیشه سیاسی معاصر شیعه پوشیده نیست. او نماینده رهیافت اصلاحی در گفتمان اجتهاد بود و در بهار مشروطه و اوانِ رویشِ جوانه‌های تجدد در ایران به ارایه تفسیری سازگار از اسلام و تشیع با آن می‌اندیشید. در وضعیتی كه نیروهای سنتی در ناسازگار نشان دادن آموزه‌های اسلام با مبانی دولت مدرن می‌كوشیدند و تداوم حكومت خودكامه، استبدادی و یكه سالارانه با پوشش مذهبی را دنبال می‌كردند او به همراه دیگر مجتهدان مشروطه خواه بر ناسازگاری اسلام با استبداد و خودكامگی تاكید و مبانی دینی دولت قانون مدار و مبتنی بر حاكمیت ملی و مردم سالار را تقویت كردند. راهی كه آخوند گشود البته به جز پیروان اندك رهروی آداب‌دان نیافت و با وجود جایگاه برجسته او در حوزه نجف رویكرد او به جدیت دنبال نشد و محفلی كه او بنیان نهاد به زودی از رونق افتاد. اكنون در آستانه سالروز درگذشت او شایسته است با بازنگری در پروژه فكری و دستاوردهای نظری این فقیه نواندیش علل عدم تداوم راه او مورد بازاندیشی قرار گیرد. در این راستا پاسخ به سه پرسش مهم به نظر می‌رسد: نخست اینكه رهیافت اجتهادی آخوند به دولت مدرن تا چه حدراهگشا و بایسته است؟ دوم اینكه آخوند خراسانی چگونه و با چه امكاناتی توانست این رهیافت را تاسیس كند؟ در نهایت اینكه چرا رهیافت وی تداوم نیافت و به سنت فكری غالب و پایداری در حوزه علمیه نجف بدل نشد؟

رهیافت آخوند خراسانی، گامی ضروری برای كامیابی مشروطیت

هگل؛ اندیشمندی كه به درستی او را فیلسوف مدرنیته نامیده‌اند، دولت مدرن را پدیده‌ای می‌داند كه در فرآیند هم نهاد‌سازی علایق خاص و علایق عام شكل گرفته است و هم نهاد یا سنتزی از خانواده به عنوان حوزه علایق ویژه یاخاص و جامعه مدنی به مثابه حوزه علایق عام است. از دیدگاه او این نهاد در یك فرآیند تاریخی طولانی پدید آمده كه از شناسایی یك سویه در رابطه خدایگان و بنده آغاز شده و به شناسایی متقابل افراد در دوران جدید انجامیده است. در شكل‌گیری این شناسایی متقابل سه پدیده به‌طور همزمان نقش داشته‌اند؛ نخست اصلاح مذهبی، دوم اصلاح سیاسی و سوم اصلاح اقتصادی. از این رو به نظر وی اصلاح مذهبی گامی جدی و ضروری در فرآیند تحقق دولت مدرن بوده است. زیرا جریان اصلاح مذهبی به دنبال بازگشت به آرمان اصیل مذهب؛ یعنی رهایی انسان از یوغ سلطه غیر خداوند بود و با اصل خود كشیشی اقتداریك سویه كلیسا كه به نوعی بازتولید رابطه خدایگان و بنده بود را نفی كرد و ایده برابری همه انسان‌ها و اصل عدم ولایت را احیا كرد. از این دیدگاه می‌توان استدلال كرد كه رهیافت آخوند خراسانی و همفكران او به مشروطیت نیز به عنوان پروژه اصلاح اندیشه دینی گامی ضروری برای كامیابی مشروطیت در ایران بوده است. زیرا درون مایه مشروطیت محدود‌سازی قدرت سیاسی و حاكمیت قانون و خواست مردم بود و این آرمان در گرو زدودن مشروعیت مذهبی نظام سیاسی سلطنتی خودكامه گذشته بود. آخوند و همفكران مشروطه‌خواه او با تفسیری سیاسی از توحید به عنوان آموزه بنیادی و محوری اسلام، آن را در برابر نظام خودكامه و استبدادی قرار دادند. سپس با استناد به دیگر مفاهیم وارزش‌های دینی همچون شوری و امر به معروف و نهی از منكر بر ضرورت محدود‌سازی قدرت سیاسی به قانون و حاكمیت مردم تاكید كردند.

حوزه علمیه نجف به عنوان برجسته‌ترین نهاد علمی و آموزشی كه جریان‌های فكری گوناگون جهان تشیع در آن حضور داشتند، در این دوران به عرصه رویاوریی نیروهای فرهنگی و سیاسی طرفدار و مخالف مشروطه بدل شده بود و طیف گسترده‌ای از برداشت‌های ناهمگون را بازتاب می‌داد. در یك سوی این طیف نو اندیشانی قرار داشتند كه ناتوانی نظام معرفتی گذشته برای فهم و انطباق با تحولات پدید آمده در جهان را دریافته و كم و بیش به دنبال تغییر و اصلاح آن در راستای همگام شدن با كاروان پویای تمدن بشری بودند. در سوی دیگرمحافظه‌كارانی بودند كه با چشم‌پوشی از این تحولات تنها به حفظ و دفاع از مناسبات و نظام معرفتی گذشته می‌اندیشیدند و دغدغه بازماندن از پیشرفت را نداشتند. با توجه به جایگاه مذهب در اندیشه و عمل ایرانیان كامیابی و ناكامی هر یك از دو برداشت نقشی تاثیرگذار بر تحولات سیاسی داشت. حوزه نجف از این نظر هم اهمیت داشت كه محل برخورد جریان‌های فكری ایران و عثمانی بود و ازتحولات هر دو دولت تاثیر می‌پذیرفت. علما و طلاب ایرانی مقیم این حوزه بر این اساس به چند دسته تقسیم شده بودند. قدرت‌های بزرگ به ویژه روسیه و انگلستان نیز با توجه اهمیت استراتژیك حوزه نجف كوشش می‌كردند تا در راستای تامین منافع خود بر تقویت یا تضعیف این جریان‌ها تاثیر بگذارند. آخوند خراسانی در چنین فضای فكری آشفته‌ای كه آمیزه‌ای از جریان‌های ناهمساز و منافع ناسازگار بود مكتب خود را تاسیس كرد.

سهم عقل در روش‌شناسی اجتهاد

رهیافت آخوند خراسانی از مكتب و روش‌شناسی خاص او در اجتهاد برآمده و بر شناسایی سهم عقل در اجتهاد و عقلانی‌سازی آن استوار بود. چنان كه مشهور است وی در هنگام مهاجرت به نجف در سبزوار توقف كرد و از درس فلسفه ملاهادی سبزواری بهره برد. اشتیاق و خوشبینی آخوند نسبت به فلسفه سبب شد كه در نجف نیز به فراگیری و تدریس این علوم بپردازد و این خود بهره‌مندی از مباحث عقلی در روش‌شناسی اجتهادی او را در پی‌داشت. استاد او شیخ انصاری پیش از این كوشش كرده بود كه صورتبندی منسجمی از دلیل عقلی و كاربرد آن در استنباط احكام شرعی ارایه كند. آخوند با نگارش كفایه الاصول كه دقت نظر و نكته‌سنجی‌های عقلی آن شهرت دارد، سهم عقل را در روش‌شناسی اجتهاد برجسته‌تر كرد. این ویژگی سبب شد تا در مواجهه با پدیده‌ها و تحولات جدید به دریافت و فهم درست و عمیق آن بپردازد و بر این اساس آنها را مورد داوری و ارزیابی قرار دهد. بی‌گمان نجف در آن دوران در مركز حوادث قرار داشت و تحولات سیاسی و فكری دو دولت عثمانی و ایران در آن به خوبی بازتاب می‌یافت.

در برابر مجتهدان مخالف مشروطه كه سیدكاظم یزدی، صاحب كتاب عروه الوثقی پیشتاز آنان بود با فراگیری و آموزش علوم عقلی مخالف بودند و با فلسفه‌ستیز می‌كردند. آقا نجفی قوچانی در گزارشی كه از نجف آن زمان ارایه كرده است، نه تنها بی‌بهرگی سیدكاظم از فلسفه و دانش‌های عقلی را یادآور می‌شود بلكه نشان می‌دهد كه آنان چگونه طلاب را از تحصیل این علوم باز می‌داشته‌اند. البته نباید از نظر دور داشت كه علوم عقلی و فلسفی رایج در حوزه نجف در خدمت الهیات بود و فلسفه به معنای جدید در آن بازتابی نداشت. سید كاظم حتی این نوع فلسفه را بر نمی‌تابید و به قول آقا نجفی « با اینكه اقرارداشت كه غیر از فقه و اصول علوم دیگر را ندیده نه معقول و حكمت و نه ریاضیات از حساب و هندسه و هیات و جغرافیا و نجوم...مع ذلك همه را مردود و باطل می‌دانست و به مقتضای الناس اعداء ما جهلوا، بلكه اجازه نمی‌داد طلبه معقول و ریاضیات بخواند. » آقا نجفی كه خود از شاگردان و طرفداران سرسخت آخوند بود در نقد این برداشت فهم قرآن و اخبار معصومین را به حكمت و معقول وابسته و ناآگاهی از این علوم را عامل رواج قشری‌گری و برداشت‌های سطحی از دین می‌داند.

قانون؛ نظامنامه‌ای برای تعیین حدود اقتدار دولت

عقل گرایی آخوند هر چند از قلمرو پذیرفته شده در چارچوب روش‌شناسی اجتهاد فراتر نمی‌رفت و با محدودیت‌هایی روبه‌رو بود1، ولی به وی امكان داد تا دال مركزی گفتمان مشروطه كه حكومت قانون و محدودیت قدرت سیاسی بود را به خوبی دریابد. حكومت قانون البته پیشینه‌ای دراز مدت در تاریخ اندیشه سیاسی دارد و در پیوند با برداشت‌های گوناگونی بوده كه از قانون وجود داشته است. هگل در نشان دادن این پیشینه به ماجرای پرسش شخصی استناد جسته كه چگونگی تربیت فرزند خود را از فیثاغورث جویا شد و او در پاسخ توصیه كرد « او را شهروند دولتی قرار بده كه در آن قانون حكمفرما باشد.»

 در نگرش آخوند، قانون به نظامنامه‌ای تعبیر می‌شد كه حدود اقتدار و فرمانروایی دولت را مشخص می‌كرد و با شریعت نیز ناسازگار نبود. او بر اساس این برداشت قانونگذاری را شأن عرف یا جمهور مردم می‌دانست كه به وسیله نمایندگان خود آن را به انجام می‌رسانند. او در برابر كسانی همچون شیخ فضل‌الله كه از الگوی مشروطه مشروعه كه همان حكومت اسلامی است جانبداری می‌كردند، استدلال می‌كرد كه حكومت مشروعه یا اسلامی در گرو حضور امام معصوم است و در غیبت وی تشكیل چنین حكومتی امكان پذیر نیست. بنابر این در پرتو این عقل گرایی آخوند توانست برداشت قدما در مورد حكومت را به چالش بكشد و راهی برای تاسیس اندیشه سیاسی جدید بگشاید. شاگردان وی همچون نایینی و محلاتی نیز در همین راه گام نهادند و بنیانی به نسبت استوار برای مشروطیت در چارچوب اندیشه دینی تاسیس كردند.

آخوند خراسانی هر چند از برخی رخدادهایی كه در جریان مشروطیت اتفاق افتاد خشنود نبود ولی تا پایان از راهی كه گشوده بود بازنگشت و به دیدگاه خود در مورد وجوب مشروطیت وفادار ماند. چنان‌كه در برخی گزارش‌ها نقل شده است مرحوم آیت‌الله بروجردی برداشت كسانی كه معتقد به پشیمانی آخوند از اقداماتش در ماجرای مشروطیت بودند و وی را متهم به قصور و كوتاهی می‌كردند با این مضمون مورد انتقاد قرار داده بود«مرحوم آخوند در قضیه مشروطه نه قصور كرد و نه تقصیر. ایشان به شرایط زمانه واقف بود و از عمق تفكر ایشان بود كه تشخیص دادند باید برای حفظ اسلام شركت كنند ولی متاسفانه روحانیون معاصر ایشان عمق فكر ایشان را درك نكردند و لذا با ایشان همگام نشدند و ایشان را تنها گذاشتند. ایشان خود را فدای اسلام كرد و برای حفظ اسلام و كیان اسلام در این قضیه دخالت نمود.» (دریابیگی، حیات سیاسی فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی، صص 45و 158.)

ناهمگامی روحانیت معاصر با آخوند، رویارویی كهنه و نو

بیان فوق به خوبی مهجور ماندن رویكرد آخوند در حوزه نجف را نشان می‌دهد ولی چندان توضیحی در مورد چرایی آن ارایه نمی‌كند. ناهمگامی روحانیت معاصر با آخوند را می‌توان بر اساس جایگاه حاشیه‌ای عقل در كلیت گفتمان اجتهاد توضیح داد كه در رویارویی كهنه و نو در نهایت به سود كهنه تمام شد. اخباری‌گری و تكیه بر ظواهر متون هر چند در حاشیه قرار گرفت ولی به شكلی جدید در چارچوب اصولیگری تداوم یافت و از رشد نهال نو پای عقل‌گرایی جلوگیری كرد. این در واقع وجهی از همزیستی كهنه و نو است كه در جریان آن كهنه در پوشش جدید به حیات خود ادامه می‌دهد و برای به حاشیه راندن نو كوشش می‌كند. نایینی در تنبیه‌الامه برای خنثی كردن این مقاومت ادعا كرد كه مشروطیت اگرچه نام آن جدید است ولی محتوای آن قدیمی است. این روندی است كه به تعبیر آرنت سنت در جریان آن خود را بازتولید می‌كند و در نهایت به تحریف و كژتابی آن می‌انجامد. به بیان دیگر سه گزینه در مورد مواجهه قدیم و جدید قابل تصور است: فروپاشی قدیم و جایگزینی امر جدید، تداوم امر قدیم و مهجوریت امر نو و در نهایت همزیستی قدیم و جدید. در فرآیند مشروطیت گزینه سوم بود كه خود را در عمل تحمیل كرد و در نهایت مانع از تثبیت و نهادینه شدن حكومت قانون شد.

دراین فرآیند البته نمی‌توان بن بست‌ها و ناكامی‌های  پروژه مشروطه خواهی در ایجاد تعادل بین قدیم و جدید را نادیده گرفت. این ناكامی ریشه در ایدئولوژیك شدن جدال فكری و عملی بین مشروطه‌خواهان و مخالفان آن نیز داشت. در این وضعیت استیلا و چیرگی نیروهای سیاسی بر قوت نظری و استدلال‌ها پیشی می‌گیرد و تكلیف نهایی را تعیین می‌كند. كارنامه نامطلوب درگیری نیروهای مذهبی در فرآیند مشروطیت سبب شد تا نتیجه جدال در حوزه نجف به سود نیروهای محافظه‌كار و مخالف مشروطه رقم بخورد. نابسامانی‌های اجتماعی و اقتصادی ایران پس از مشروطه و سرخوردگی عمومی پدید آمده2 در اثر برآمده نشدن انتظارات و آرمان‌ها بدنامی مشروطه‌خواهان را در پی داشت و موضع نیروهای مخالف مشروطه را تقویت كرد. نیروهای سنتی حوزه نجف سرخوش از بركنار ماندن از معركه بر موضع خود می‌بالیدند و مشروطه خواهان را به گناه آلوده كردن فضای حوزه به سیاست سرزنش می‌كردند. توده نا آگاه نیز آنان را با اتهام‌هایی همچون بابی‌گری، وهابیت مورد طعن و حمله قرار می‌دادند. با مرگ زود هنگام آخوند خراسانی جریان نواندیشی حوزه پشتیبانی نیرومند خود را از دست داد و میدان را برای جولان سنت گرایان باز كرد. مرغ نیم بسمل نواندیشی كه تا این زمان نتوانسته بود به یك سنت فكری پایدار در حوزه تبدیل شود، پس از درگذشت آخوند بیش از پیش با انزوا روبه‌رو شد و در معرض سركوب قرار گرفت.

حلقه فكری آخوند خراسانی، پس از او جریان محافظه‌كاری كه با نظام فكری و معرفتی رایج درحوزه نجف همسو بود با مرگ آخوند خراسانی میدان را بی‌رقیب دید و نهاد مرجعیت را نیز به تصرف خود در آورد. سیدكاظم یزدی كه از آغاز با مشروطه خواهان در گیر بود و از پشتیبانان نظام استبدادی قلمداد می‌شد از نظر علمی و وزانت حوزوی یارای رقابت با آخوند را نداشت. آقا نجفی قوچانی در خاطرات خود ضعف‌های آشكار او در كتاب عروه الوثقی را گواه درستی این ادعا می‌داند و بر عزم خود بر نقد جدی این اثر در راستای نشان دادن نارسایی‌های آن تاكید می‌كند. با وجود این همسویی او با جریان محافظه‌كاری سبب شد تا وی به عنوان رقیب بلا منازع مرجعیت قلمداد شود و بر این كرسی تكیه زند. بر حسب تعبیر گزارش شده از مجتهد تبریزی« دخالت آخوند در مشروطیت یك امر محال را ممكن ساخت و آن مرجعیت آقای سید محمد كاظم یزدی بود.»

(دریابیگی، همان، ص 146) محافظه‌كاران هر چند از سوی نیروهای سیاسی ایران پشتیبانی نمی‌شدند ولی در پرتو مرجعیت سید كاظم یزدی توانستند حوزه نجف را در سیطره خود درآورند و وجاهت حوزوی را به برائت از مشروطیت گره زنند. جمع‌آوری كتاب تنبیه الامه از سوی طرفداران مرجعیت نایینی را بر این اساس می‌توان تحلیل كرد. (همان، ص 145)

جریان محافظه‌كاری نجف با محوریت سید كاظم یزدی كه پشتیبانی از نظام استبدادی را وظیفه خود می‌دانست در توده و عوام نفوذ بیشتری داشت و از امكاناتی بهره می‌جست كه احساسات آنان را بیشتر تحریك می‌كرد. هبه الدین شهرستانی در خاطرات خود به واعظانی اشاره كرده است كه مشروطه خواهی را نزد توده فتنه و باطل جلوه می‌دادند. پشتیبان جدی حوزه و علمای كربلا نیز از این جریان موضع آنان را در توده و عوام ایران و عراق تقویت می‌كرد. تهدید سیدكاظم یزدی به قتل از سوی یك گروه ناشناس نیز به پای مشروطه خواهان گذاشته شد و توده را بر ضد آنان تحریك كرد و امنیت اجتماعی آنان را بر هم زد. شهرستانی در خاطرات خود اشاره كرده كه حلقه فكری آخوند خراسانی متشكل از سی و دو تن از فضلای نجف كه نایینی و محلاتی هم در بین ایشان بودند «از ترس عوام الناس و دور و بری‌های سید یزدی در سرداب‌های نجف گرد می‌آمدند.» (خاطرات سید هبه الدین شهرستانی، مهرنامه، شماره 12، ص236)

جبهه‌گیری عوام بر ضد نوگرایان یادآور آسیب عوام‌زدگی است كه مطهری آن را یكی از مهم‌ترین آفت‌های نهاد روحانیت شیعه می‌داند. این آسیب هرچند در هنگام پشتیبانی دولت ایران و عثمانی از علمای مشروطه خواه كم اثر می‌شد ولی همچون شمشیری بر سر آنان بود و آنان را تهدید می‌كرد. تاریخ حوزه نجف پس از آخوند سرشار از بی‌مهری‌ها و تنگناهایی است كه اعضای حلقه فكری و مكتب آخوند ناگزیر از تحمل آن بودند. بر اساس برخی گزارش‌ها سید كاظم یزدی نیز در رفع مضایقه از این گروه كوشش نمی‌كرد (آقا نجفی قوچانی، سیاحت شرق، ص217.)‌ از این رو سید ابوالحسن اصفهانی كه بعدها به مرجعیت دست یافت ازجمله كسانی بود كه در تنگنای شدید مالی قرار گرفت و برای گذران معیشت از داشتن خانه محروم شد ولی حاضر به درخواست و پذیرش كمك از سید كاظم یزدی نشد. حلقه آخوند در چنین وضعیت و شرایطی نه فرصتی برای پیگیری روش استاد را داشتند و نه از پشتیبانی در این راستا برخوردار بودند. بنابراین راهی كه آخوند برای تعامل فكری با تجدد در چارچوب گفتمان اجتهاد گشوده بود ناتمام و جریان نو اندیشی و اصلاح دینی همچون گذشته مهجور ماند.

 

پانوشت‌ها:

1- سیدعلی میرموسوی، اسلام، سنت و دولت مدرن، تهران، نی، 1384، صص 117-112

2-سید جواد طباطبایی، نظریه حكومت قانون

در ایران، تبریز: ستوده، 1386، ص 376

 

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: